حجت الاسلام رهدار: قرار نیست دین خودش را به رنگ زمانه در بیاورد/ علوی تبار: روشنفکری دینی گفتگوی انتقاد سنت و مدرنیته را پذیرا است
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در مشهد، مناظره دین و تحولات زمانه با حضور حجتالاسلام احمد رهدار، عضو شورای علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی قم و علیرضا علوی تبار، روشنفکر دینی و پژهشگرحوزه مطالعات اسلامی 19 اردیبشهت در دانشکده الهیات دانشگاه فردوسی مشهد برگزار شد.
حجتالاسلام احمد رهدار، عضو شورای علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی قم در ابتدای این مناظره به تحلیل موضوع دین و تحولات زمانه در سه دسته جریان روشنفکری دینی در شیعه، جریان حوزویان و جریان اهل سنت پرداخت.
وی با بیان این که قدیمی ترین و مؤثرترین تقریر از این مسأله، تقریری بود که دکتر سروش بیش از دو دهه قبل آن را مطرح کرد، گفت: بر اساس نظریه دکتر سروش دین مثل یک جامعه در دوران کودکی است و گویی این که دینداران روزی کودکان ده ساله بودند و بعدها این کودک ده ساله بزرگ شد و آن جامعه قبلی دیگر به تنش شایسته نبود.
عضو شورای علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی قم اظهار کرد: در این حالت این فرد بزرگ شده و دو راه حل بیشتر ندارد یکی این که باید عریان شود و یا این که جامعه بسط پیدا کند.
وی با بیان این که سروش و دیگر کسانی که متأثر از او به عنوان روشنفکران دینی هستند بر این باور شدند که باید تحولات زمانه را اصل گرفت، بیان کرد: در واقع براساس این نظریه باید دین را به عنوان یک متغیر وابسته در نظر گرفت.
حجتالاسلام رهدار افزود: در این حالت تحولات زمانه دست ما نیست و اگر این دین توانست خودش را با تحولات همسان کند می تواند بقا و توسعه خودش را تضمین کند در غیر این صورت تضمینی برای بقایش نیست.
عضو شورای علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی قم اظهار کرد: در واقع مهم ترین دغدغه این بود که همه می خواستند هم دیندار و هم فرزند زمانه خودشان باشند و برای همین گفتند که دین یک گوهر و صدف دارد.
وی ادامه داد: اصل دین گوهر آن است نه صدف و باید التزام عملی به گوهر دین داشته باشیم نه صدف و در عین حال آن چیزی که در تاریخ دینداران غلبه پیدا کرد صدف است که اشکال ظاهری دارد.
حجتالاسلام رهدار با بیان این که در این حالت وقتی پرسیدیم که گوهر دین چیست؟ ادبیات متضاد و در مقابل هم قرار گرفتند، تصریح کرد: در این وضعیت معرکه آرای اختلاف قرار گرفت و می گفتند ما احکام ثابت و مقطعی داریم و نباید، باید این احکام خلط شود.
وی افزود: احکام ثابت غیر قابل تغییر است و احکام مقطعی این گونه نیست واز طرفی از آنجا که قرآن به عرب حجازی نازل شد، ساختار زیباشناسی آن متناسب با مردم آن قوم آمده است که اگر قرار بود برای مردم آسیای جنوب شرقی نازل شود ساختار زیباشناسی دیگری پیدا می کرد.
حجتالاسلام رهدار در ادامه بیان دیگر تقریرها از دین و تحولات زمانه اظهار کرد: تقریر دیگر آنست که یک اسلام مکی و مدنی داریم که اسلام مدنی فقه است و اسلام مکی اعتقادات که اسلام در مکه بر پیامبر(ص) از سوی خدا فرستاده شده است.
عضو شورای علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی قم ادامه داد: در اسلام مدنی تغییر سبک های شهری اصل اسلام نیست و اصل اسلام همان آیات مکی است و این همان تقریر روشنفکری دینی است.
وی افزود: تقریر دیگر جریان حوزوی است و صورت مسأله برای فقیه و عالم دینی با آن چه که برای روشنفکر دینی شکل گرفته است، تفاوت چندانی ندارد، تصریح کرد: اما ادبیات عالم دینی متفاوت است.
این مدرس حوزه و دانشگاه با بیان این که عالم دینی تعبد به خود ادبیات دین دارد، تصریح کرد: اندیشمندان و قرآن گرایان سیاسی معتقدند که برخلاف آن چه که در حوزه های علمیه گفته شده است که قرآن آیات محکم و متشابه دارد آنها بر این باورند که قرآن یا آیات متشابه ندارد و یا اگر دارد خیلی کم است.
عضو شورای علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی قم ادامه داد: حروف مقطعه و بقیه آیات محکم است و متشابه ندارد.
وی با بیان این که در فقه آیات الاحکام 500 آیه داریم، اظهار کرد: آیات الاحکام به آیاتی می گویند که این احکام در رساله آمده است که در فقه ما علمای ما براین باورند که 500 تا 600 دسته از این آیات وجود دارد.
تقریر قرآن گرایان سیاسی از دین و تحولات زمانه
عضو شورای علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی قم با بیان این که دسته دوم یعنی قرآن گرایان سیاسی می گویند که شش هزار آیه قرآن همگی آیات الاحکام هستند و در این زمینه دست فقیه برای صدور حکم باز می شود و فقیه برای تفسیر و تحلیل زمانه بی مایه نیست.
وی ادامه داد: در این حالت شش هزار آیه وجود دارد و می توان از آنها برای احکام استفاده کرد و زمانه را با نام دین به جلو برد و از طرفی فقهای شیعه مانند نائینی، علامه صدر، علامه طباطبایی و امام (ره) در صدسال اخیر به نام ثابت و متغیر در دین نظریه دارند که متضاد نیستند اما متفاوت هستند.
عضو شورای علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی قم تصریح کرد: این گروه با روش اجتهادی که در سنت فقهای حوزوی ما رایج است متغیرات را به ثابتات برگرداندند و احکام را صادر کردند.
وی با اشاره به شاخه سوم در جریان اهل سنت اظهار کرد: جریان فقهی اهل سنت با توجه به این که زودتر از شیعه حکومت داشتند تقریرشان اینست که ما یک احکام و یک مقاصد در دین داریم.
حجت الاسلام رهدار اظهار کرد: مقصد و هدف دین از اجرای حکم اینست که امنیت را ایجاد کند و در عین حال احکام با مقاصد متفاوت است و در تحولات زمانه اینها می گویند که نباید خود را مقید به احکام کنیم و باید مقید به اهداف دین بشویم.
جریان شناسی و نقد اعتزال نو
وی در ادامه با طرح این پرسش برای تبیین و تشریح مقاصد و اهداف دین و الزمات یکی بر دیگری اظهار کرد: آیا در این زمانه اصراری وجود دارد که قاتل را قصاص کرد؟ آیا منظور دین از قصاص امنیت است؟ حالا اگر از طریق قصاص امنیت تأمین نمی شود، باید فکر دیگری کرد و به راه های دیگر رسید که اینها جریان مقاصد الشریعه هستند.
عضو شورای علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی قم تصریح کرد: جریان روشنفکری اهل سنت غیرمنطقی تر از جریان روشنفکری شیعه به این پرسش ها پاسخ داده است و در عین حال روش هایی را معرفی کردند که با وجود تکثر و تعدد آنها را به عقل عرفی غربی سوق داده است و جریان آنها نو اعتزال است که با سید جمال شیعه شروع می شود و کواکبی در این مسیر او را همراهی می کند.
وی ادامه داد: در همین مسیر کسانی مانند عابد الجابری و جریان نو اعتزال متأخر از جانب فقهای اهل سنت الازهر مورد تکفیر قرار گرفته است که بنای آنها بر زیادی عقل عرفی است.
علیرضا علوی تبار، روشنفکر دینی و پژهشگر حوزه مطالعات اسلامی در ادامه با بیان این که وقتی از تحول زمانه صحبت می کنیم بایستی تحول را در سه زمینه بررسی کرد، گفت: تحول در اندیشه ها، فناوری و تکنولوژی و تحول در نظام های اجتماعی از جمله محورها است.
وی با بیان این که تحول در اندیشه ها، تحول در دانش های معتبر است، اظهار کرد: از طرفی تحول در ارزش ها و هنجارها هم مقبول و مورد پذیرش است که هر دوره ویژگی های خاص خود ش را دارد.
پژهشگرحوزه مطالعات اسلامی با بیان این که می توان تحول در نهادها را هم جزء تحول در اندیشه تلقی کرد، گفت:در واقع تحول در نظام اجتماعی شامل اجزایی مثل فرهنگ، پایه های جمعیتی، دستاوردهای مادی فرهنگی، ساختار و نهادهای اجتماعی را هم در بر می گیرد.
وی ادامه داد: جمع کردن هر یک از این اجزاء با دین و تأثیری که تحول در دانش های معتبر جهان روی دین می گذارد، حائز اهمیت و دارای بحث های گسترده است.
پژوهشگرحوزه مطالعات اسلامی تصریح کرد: تعامل دین و زمان در چهار سطح صورت می گیرد که بالاترین سطح آن شکل گیری متن وحیانی است که تصویر دینداران این گونه است که خداوند در جریان بعثت یک پیام فرا زمانی و فرا مکانی را به پیامبر(ص) می دهد که پیامبر آنرا ابلاغ کند.
وی ادامه داد: برای این که این پیام جمعی و ماندگار شود باید در غالب زبان و متن وحیانی صورت بگیرد تا ماندگار شود چرا که زبان شکلی از زندگی است.
روشنفکر دینی با تأکید بر نقش زبان گفت: اگر پیامبر(ص) در مکان دیگری به عنوان نمونه در سوئد مبعوث می شدند قرآن تفاوت های بسیاری با آنچه که امروز هست پیدا می کرد و این نشان دهنده این موضوع است که غالب زبانی در این مبعوث شدن تأثیر گذار است.
پژوهشگر حوزه مطالعات اسلامی با بیان این که سطح دوم تعامل دین و زمان نظام عقیدتی را شکل می دهد، تصریح کرد: انسان سه ساحت باورها، خلقیات و رفتارها دارد و دین می خواهد هر سه وجه را پوشش بدهد و سیستم باورها باید به مسایل زمان و مشکلاتی باشد که بشر با آن دست به گریبان است، پاسخ بدهد.
وی افزود: سطح سوم تفسیر به معنای پرده برداری و کشف معنا است و در این مرحله وارد گفت و گو با متن می شویم و سؤالات به آن ارجاع می یابد و ما برای پیامبر پس از هجرت سه شأن مختلف داریم که شامل شأن رسالت، شأن حکومت و قضاوت است.
پژوهشگرحوزه مطالعات اسلامی تصریح کرد: فهم متن دینی دارای پیش فرض ها و انتظارات است.
وی تعامل دین و زمان را در چهار سطح شکل گیری متن وحیانی، دین شناسی، تفسیر و رفع شبهات مورد بررسی قرار داد و گفت: پروژه روشن فکری دینی یک برنامه پژوهشی است که یک هسته سخت دارد و فرد تا زمانی جزء آن برنامه پژوهشی است که آن هسته سخت را قبول داشته باشد.
تفکیک الهیات ایمان گرا و عقل گرا
علوی تبار در ادامه با طرح این پرسش که آیا دین آمده که جایگزین علم تجربی، هنر و فلسفه بشود؟ آیا آینها تصویر سازی ماست؟ اگر برای این مقاصد نیامده مرزش کجاست؟ آیا نوع تلقی ما در فهم متن دینی تأثیر دارد؟ گفت: در واقع بحث و جدل های شیعیان و اهل سنت درون دینی است و در عین حال برخی بیرونی صحبت می کنند و اینجاست که بعضی بین الهیات ایمان گرا و عقل گرا تفکیک قائل می شوند و معتقدند این دو متفاوت هستند.
وی افزود: در واقع متن وحیانی شامل فرا زمان و فرا مکان خداوند است که وقتی در قالب ریخته شده است در این زمان شما به قدرت خداوند پی می برید چرا که وقتی پیامبر در عربستان ظهور می کند شما از شتر می شنوید که اگر در سوئد مبعوث می شدند آن گاه از پنگوئن می شنیدید.
پژوهشگرحوزه مطالعات اسلامی تصریح کرد: بهشت تجربه لذت درآمیخته با غیر رنج است و نخستین وظیفه شناسی عصر ما جداسازی ظرف از مظروف است و وقتی یک موضوعی تغییر می کند حکمش هم عوض می شود مثل شطرنج به این دلیل که موضوع جدید است و ما در فهم مباحث می توانیم روی جنبه های دینی تأمل کنیم.
هر فردی نمیتواند جزء پروژه روشنفکری دینی قرار گیرد
علوی تبار ضمن بیان این نکته که هر فردی نمیتواند جزء پروژه روشنفکری دینی قرار گیرد، تصریح کرد: چنانچه که فردی معتقد باشد دین شرط لازم خوشبختی بشر نیست، این فرد از پروژه روشنفکری دینی خارج شده است.
در بخش دیگری از این مناظره حجت الاسلام رهدار با اشاره به اینکه فردی میتواند درخصوص تحولات دین و زمان سخن گوید که در باب قلمرو دین اتخاذ موضع کرده باشد گفت: آیا هر فرهنگی نسبت به هر محتوایی بلاشرط است و در هر فرهنگی هر مادهای را میتوان جای داد؟ در واقع مأموریت دین هماهنگ شدن با زمان و مکان است یا دینی کردن زمان و مکان؟
قرار نیست دین خودش را به رنگ زمانه در بیاورد
وی بیان کرد: قرار نیست دین خودش را به رنگ زمانه در بیاورد، بلکه مأموریت دین این است که زمان را قطبی کند؛ اما بسیاری دین را متغیر وابسته میدانند و معتقدند دین باید با زمان و مکان هماهنگ باشد.
حجت الاسلام رهدار افزود: ما در دین احکام متغیر و احکام زمانی و مکانی داریم و دین آمده است تا زمان و مکان را به رنگ خودش در بیاورد نه برعکس.
عضو شورای علمی پژوهشگاه علوم فرهنگ اسلامی قم درادامه با طرح این پرسش که دین به لحاظ قلمرو دینی حداکثری است یا حداقلی، گفت: سه تقریر درباره این موضوع وجود دارد.
بیان سه گانه های تقریر درباب دین حداکثری یا حداقلی/ خدا در قلمرو دین حداکثری خنثی نیست
وی با بیان سه گانه های تقریر درباب دین حداکثری یا حداقلی افزود: برخی براین باورند که نسبت دایره هستی و دین به عنوان دین حداقل یاد می شود که در این قسمت ضروریات لازم برای ارتباط با خداوند ایجاد می شود و بقیه موارد به عقل نسبت داده می شود و روشنفکری دینی این نظریه را قبول کرده است و تقریر دیگر قایل به حداقل نیست و درعین حال حداکثر را هم تأیید نمی کند که این تقریر فهم غلط از دین است.
حجت الاسلام رهدار ادامه داد: نوع سوم تقریر بر موضع حداکثری قلمرو دین تأکید دارد و در این حالت دین بر کل هستی تطبیق می شود و ربوبیت تشریعی الهی حدبردار نیست و قید نمی خورد چرا که کل هستی قلمرو خداست و خدا در این قلمرو خنثی نیست و این دین حداکثری به خود اجازه می دهد در همه امور و مسایل ورود پیدا کند.
حجت الاسلام رهدار ادامه داد: در میان حوزویان سه گانه قلب، قول و قدم مطرح است که این سه گانه ناظر به فرآیند مواجه دین با اسلام و تکامل انسان میباشد. تحول در دین از زبان آغاز نمیشود اگر چه با زبان جلو میرود، تحول در دین در قلب آغاز، در زبان تجلی مییابد و در قدم هم تحققش به اتمام میرسد.
وی تاکید کرد: اقدامی که یک مصلح دینی انجام میدهد این است که زبان را رشد دهد چرا که انبیا واژگان جدید به وجود نمیآوردند، بلکه ترکیب جدید واژگان را به وجود میآوردند معانی خلق میکردند که بشر را مستعد به منزلت جدید میکرد. مانند اقدامی که امام علی (ع) در نهج البلاغه انجام داد.
عضو شورای علمی پژوهشگاه علوم فرهنگ اسلامی قم افزود: یکی از ادعاهای دین اسلام تبیان است به این معنا که توان این را دارد تا منظور خداوند را به مخاطب خود برساند و از طرفی همچنین آمدن 124 هزار پیامبر به این معناست که بسیاری از قالبها در ذیل دین به وجود آمده است که متاسفانه بشر برخی از این ساختارها را منحرف کرده است.
عقل در برابر وحی نیست بلکه مقابل نقل است
وی با طرح این پرسش که قدرت تبیین دین، مشارکتی، عاریتی و یا مستقل است؟ ادامه داد: در واقع عقل در ذیل وحی و از طرفی عقل تربیت شده توسط وحی است و در عین حال عقل در برابر وحی نیست و در برابر نقل است.
علوی تبار در ادامه با طرح این پرسش که آیا بشر تمامی پرسشهای خود را باید از دین جویا شود، گفت: چنانچه برای ما سؤوال پیش آید که شکل پیدایش کوه ها چگونه بوده است آیا باید از دین بپرسیم؟
این نواندیش دینی ادامه داد: از جهان خود میتوانیم چهار تصویر دینی، هنری، علمی و متافیزیک ارائه کنیم که هر کدام از این تصاویر نیازهای متنوع ما را پاسخ میگویند. حال آیا قرار است دین به تمامی این نیازها پاسخ گوید؟
میراث سنتی ما در دین شناسی انباشت جهل نیست/ روشنفکری دینی گفتگوی انتقاد سنت و مدرنیته را پذیرا است
وی ضمن تاکید بر اینکه میراث سنتی ما در دین شناسی انباشت جهل نیست بیان کرد: اینها تلاشهای ناموفقی است که دین شناسان در خصوص دین ارائه کردهاند.
علوی تبار با بیان این که دین شناسی را نمیتوان از صفر آغاز کرد، گفت: روشنفکری دینی نه تک گویی مدرنیته را میپذیرد و نه تک گویی سنت را، بلکه گفتگوی انتقاد سنت و مدرنیته را پذیرا است و تک گویی مدرنیته امروز اعتباری ندارد.
این نوع اندیش دینی افزود: روشنفکری دینی چنانچه بخواهد به سنت دینی خود معتقد باشد باید به گفتگوی انتقادی بپردازد که در این میان هم عصری کردن دین و هم دینی کردن عصر معنا مییابد.
وی ادامه داد: به طور مثال شریعتی معتقد بود محور اصلی جامعه دینی برادری است که برادری بدون برابری امکان پذیر نخواهد بود و یا این که سروش میگفت ایمان لازمه جامعه دینی است؛ اما تا زمانی که آزادی ایجاد نشود ایمان به وجود نخواهد آمد.
علوی تبار با بیان این مطلب که کمک به تسهیل دینداری و رفع موانع دینداری یکی از سخنان روشنفکری دینی است، خاطر نشان کرد: روشنفکری دینی معتقد است که پیامبر بیواسطه با خداوند ارتباط میگیرد؛ اما آن چه که سایرانسانها با آن مواجهند متن وحیانی دین است در این میان واقع گرایی حکم میکند که بین دین و علم به دین فرق بگذاریم.
وی افزود: حرف ما اینست که ما نه خدا و نه پیامبر هستیم و در عین حال پیامبر بدون واسطه با واقعیت وحی در ارتباط است و آن چه که در اختیار ماست متن وحیانی است، اظهار کرد: ما خطا ناپذیر نیستیم و نباید به فهم ما از دین تقدس داده شود.
علوی تبار با طرح این پرسش که اگر پیامبر(ص) امروز بودند چطور زندگی می کردند، بیان کرد: در پاسخ به این پرسش می توان این گونه گفت که دین شناسی مقررات گرای و دین شناسی الگوگرای وجود دارد و دعوت نو اندیشی دینی به تغییر پارادیم دین شناسی است و این کار دشواری است.
پرسش و پاسخ/تفاوت های دین حداکثری و دین دایرةالمعارفی
علوی تبار در پاسخ به این پرسش که آیا این نظریه دکتر سروش مبنی بر این که قرآن حاصل رؤیاهای پیامبر است، مورد پذیرش است، گفت: این نظریه مورد توافق بسیاری از روشنفکران دینی نیست چرا که این تئوری دارای ابهامات بسیاری است و سروش به صورت مداوم در حال توضیح درباره این نظریه است، بنابراین دلیلی ندارد که این تئوری وی جایگزین تئوری سابق شود.
حجت الاسلام رهدار در پاسخ به این پرسش که چه تفاوتی بین دین حداکثری و دین دایرةالمعارفی وجود دارد و رابطه اسلام با بنیان گرایی چیست؟ گفت: نگاه دین حداکثری سیستممند است؛ اما نگاه دایرة المعارفی این گونه نیست.
وی افزود: همچنین بنیان گرایی به معنی لغوی آن تنها در اسلام معنا مییابد در دیگر دینها مانند مسیحت بنیان وجود و هرچه هست تفسیر است در واقع به وسیله بنیان گرایی میتوان کژیهای زمان خود را با رجوع به قرآن برطرف کنیم.
حجت الاسلام رهدار در پاسخ به این پرسش که سلفی گری و تکفیر حاصل چه دیدگاهی است، گفت: سلفی گری و تکفیر حاصل یک پرسش نادرست از دین است./502/934/ب1