۱۳ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۰:۴۹
کد خبر: ۴۲۹۵۲۳
بخش دوم/ عقل در بیان مدرسه معارفی خراسان؛

معیار عقل‌گرایی در مکتب خراسان حدود تعریف شده‌ای در دین‌شناسی دارد/ حجیت یقین در پایگاه علمی خراسان متوقف بر استدلال به منابع شریعت است

مدیر انجمن علمی کلام به بررسی جایگاه و نقش عقل در دین‌شناسی در مکتب معارفی خراسان پرداخت و گفت: آیت‌الله میرزا مهدی اصفهانی با نگرشی که در مورد جایگاه عقل و اعتبار آن دارد، جایگاه عقل را در نسبت با دین و دین‌شناسی در محدوده خاصی می‌داند.
نشست تخصصی حجیّت عقل و نسبت آن با دین از منظر مدرسه معارفی خراسان

به گزارش سرویس اندیشه‌ خبرگزاری رسا، حجت‌الاسلام محمد جعفری، مسؤول انجمن علمی کلام حوزه علمیه قم در نشست تخصصی حجیت عقل و نسبت آن با دین از منظر مدرسه معارفی خراسان‌ـ با تأکید بر دیدگاه آیت‌الله میرزا مهدی اصفهانی ـ که در محل سالن  اندیشه مؤسسه امام خمینی(ره) برگزار شد _ در ادامه بخش اول این گزارش به تشریح «مدرسه معارفی خراسان» در ادبیات موجود حوزه‌های علمیه پرداخت و گفت: باید در نظر داشت که استدلال بر اساس اعتقاد علمی بنیان‌گذار مدرسه معارفی خراسان نتیجه‌ای که در پی خواهد داشت این خواهد بود که براهین پیچیده فلسفی که در نتایج تولید علم مبانی علمی مدرسه معارفی خراسان حجت نیستند.

 

 

استاد حوزه علمیه قم با اشاره به اینکه آیت‌الله میرزا مهدی اصفهانی در چنین فضایی ورود به موضوع حساس جداسازی انواع یقین می‌شوند، اظهار کرد: در کتاب مصباح الهدی صفحه ۷۵ آمده است: «فإن العلم عندهم هو الیقین الحاصل بالنتایج بعد اقامة قیاس علیها و علیه اساس المعارف و العلوم البشریه لا علی العلم الالهی و لا علی الیقین الذی أحرز اصابته للواقع» این در حالی است که روند جداسازی انواع یقین همراه با تفکیک آن‌ها به این‌گونه پیش رفته است که برخی از آن‌ها را به این شکل حجت بیان شده است: «الیقین الذی احرز اصابته للواقع بنور العلم و العقل؛ فإنه لا کلام فیها و الیها ترجع الروایات الراجعة الی قلة الیقین ...کما أنه لیس الکلام فی الیقین الحاصل من الحواس المحرز مطابقته للواقع بنور العلم و العقل ایضا. أو الیقین الحاصل بسبب إخبار الله و رسوله و خلفائه، فإن فی أمثال ذلک یکون النور العلمی و نور الله و رسوله حجة علی الواقع.»

 

حجت‌الاسلام جعفری با اشاره به اینکه در نگاه این مکتب علمی سه نوع یقین که احراز اصابه آن با واقع شده است حجت هستند، تصریح کرد: باید در نظر داشت که اگر یقین از این راه‌ها نباشد بلکه صرفاً جزم و اطمینان قلبی به ثبوت محمول برای موضوعی باشد؛ این یقین حجت نیست؛ چرا که در کتاب مصباح الهدی، صفحه ۷۵ و ۷۶ با چنین متنی روبرو هستیم: «هو مجرد یقین و الجزم بثبوت المحمول علی الموضوع فی القضیة المعقولة و من الظاهر بنور العقل أن هذه... هی حالة نفسانیة و هی الجزم و الاطمینان... فهذه الحالة من حیث ابرامها و احکامها یقال لها الیقین و من حیث انقطاع الخلاف عنها یقال له القطع؛ و ظاهر أنه لیس عین کشف تحقق الشیء و ثبوته، کما ظهر خطائه کثیرا بالعیان فتوهم أن حجیته ذاتیة له لا عرضیة بدیهی البطلان؛ فإذا لم تکن ذاتیة، لابد فی اثبات حجیته فی الشریعه.»

 

اثبات حجیت در مکتب معارفی خراسان نیاز به مراجعه به منابع شریعت دارد

 

وی افزود: حاصل سخن آیت‌الله میرزا مهدی اصفهانی این خواهد بود که چون حجیت یقین ذاتی نیست، باید برای اثبات حجیت یقین به شریعت مراجعه کنیم؛ این در حالی است که کتاب و سنت هم ما را از حجیت یقین منع کرده‌اند. در نهایت بنیان‌گذار مدرسه معارفی خراسان در بیان علمی خود معتقد است یقین از هر راهی غیر از کتاب و سنت که حاصل شود، حجت نیست متن صریح این مدعی در مصباح الهدی چنین آمده است: «فنقول الظاهر عدم حجیته فی الاصول و الفروع إذا لم یکن عن الکتاب و السنة و إن فرض کونه حاصلا من منشأ عقلایی، فإن الظاهر من عدم القیاس فی الدین و...هو الردع عن حجیة الیقین فإن المنع والتشدید فی اسباب الیقین، عین الردع عن حجیته. فمع هذه الروایات لا یثبت حجیة الیقین الحاصل من غیر الکتاب و الروایات فی الاصول مطلقا و فی الاحکام فالیفین الحاصل من غیرهما کالحاصل من الرمل و الجفر و النوم و أمثالها لا دلیل علی حجیته و أما فی الموضوعات، فالظاهر حجیته إذا کان عن منشأ عقلایی.»

 

مدیر انجمن علمی کلام حوزه علمیه قم به نقد و بررسی این جایگاه علمی در بیان مدرسه معارفی خراسان از عقل و یقین پرداخت و گفت: باید توجه داشت که این سخن و ایده کاملاً نشان از تفکرات اخباری‌گری دارد؛ چرا که چندین سال قبل‌تر از تاریخ تأسیس این مدرسه در مکاتب اخباری مطرح شده است. اگر بخواهیم برای این ادعا دلیل واضح از منابع مختلف بیان کنیم باید به نقدهای شیخ انصاری در رسائل بر این افکار تحت عنوان اخباریگری وارد نموده است استدلال کرد؛ چرا که متنی صریح در کتاب رسائل شیخ انصاری، جلد اول صفحه ۶۰ چینی آمده است: «و دعوی استفادة ذلك ای عدم حجیة القطع من غیر طریق السماع عن المعصوم(ع) من الأخبار، ممنوعة، فإن المقصود من أمثال الخبر المذكور عدم جواز الاستبداد فی الأحكام الشرعیة بالعقول الناقصة الظنیة - على ما كان متعارفا فی ذلك الزمان من العمل بالأقیسة و الاستحسانات - من غیر مراجعة حجج الله، بل فی مقابلهم.»

 

حجت‌الاسلام جعفری با اشاره به اینکه نقد بیان شده از شیخ انصاری روشن و مورد تأیید اندیشمندان علم اصول است، اظهار کرد: استدلال به این متن به این صراحت به نظر، کافی و تمام می‌رسد. از سوی دیگر همان‌گونه که ملاحظه می‌شود ریشه‌هایی از حس‌گرایی که باز هم از مؤلفه‌های فکری اخباری‌ها است در متون مستدل و مستند دیده می‌شود. مرحوم آیت‌الله میرزا مهدی اصفهانی معرفت حسی را معرفتی یقینی تلقی کرده است آن هم یقینی که قابل اعتماد است اما معرفت عقلی قطعی حتی با منشأ عقلایی را قابل اعتماد نمی‌داند. این موضوع اساساً نکته‌ای است که در کتاب فواید مدنیه بیان شده است. مرحوم استرآبادی در این کتاب در بیان نهمین دلیل برای لزوم مراجعه به روایات در معارف می‌نویسد: «و الدلیل التاسع: مبنی على دقیقة شریفة تفطنت لها بتوفیق الله تعالى و هی أن العلوم النظریة قسمان قسم ینتهی إلى مادة هی قریبة من الإحساس، و من هذا القسم علم الهندسة و الحساب و أكثر أبواب المنطق، و هذا القسم لا یقع فیه الاختلاف بین العلماء و الخطأ فی نتائج الأفكار... و قسم ینتهی إلى مادة هی بعیدة عن الإحساس، و من هذا القسم الحكمة الإلهیة و الطبیعیة و علم الكلام و علم أصول الفقه و المسائل النظریة الفقهیة و بعض القواعد المذكورة فی كتب المنطق، كقولهم: "الماهیة لا یتركب من أمرین متساویین" و قولهم: "نقیض المتساویین متساویان" و من ثم وقع الاختلاف و المشاجرات بین الفلاسفة فی الحكمة الإلهیة و الطبیعیة و بین علماء الإسلام فی أصول الفقه و المسائل الفقهیة و علم الكلام و غیر ذلك من غیر فیصل.»

 

 

وی ادامه داد: این مستند متن صریح کتاب فواید مدینه صفحه ۲۵۶ الی ۲۵۷ است و نکته برجسته این است که مرحوم استرآبادی برای دفع دخل مقدر که در شرعیات هم اختلاف نظر بسیار است معتقد است این اختلافات ناشی از آن است که مقدمه‌ای عقلی در مباحث شرعی ورود نموده است. «فإن قلت: لا فرق فی ذلك بین العقلیات و الشرعیات، و الشاهد على ذلك ما نشاهد من كثرة الاختلافات الواقعة بین أهل الشرع فی الأصولین و فی الفروع الفقهیة. قلت: إنما نشاهد ذلك من ضم مقدمة عقلیة باطلة بالمقدمة النقلیة الظنیة أو القطعیة.» باید در نظر داشت که مرحوم استرآبادی بعد از اثبات اینکه به هر حال ما در مواردی که ماده قیاس به امور قریبه به احساس منتهی نمی‌شود دچار خطا و اشتباه هستیم، تنها راه نجات را رجوع به معصومین می‌دانند.

 

حامیان مکتب معرافی خراسان منکر اخباری‌گری پایگاه علمی خود هستند

 

مدیر انجمن علمی کلام حوزه علمیه قم با اشاره به اینکه نظر مرحوم استرآبادی را می‌توان از منابع متعدد استدلال و استنباط کرد، تصریح کرد: آقای محمدرضا حكیمی در کتاب مکتب تفکیک صفحه ۳۵ در بیان اخباری‌گری و اخبارگرایی در كتاب اجتهاد و تقلید در فلسفه آورده است که «ما اخباری نیستیم، بلكه اخبارگراییم و هر چند بر خلاف اخباری‌ها به اجتهاد در روایات فقهی معتقدیم، اما در سایر معارف اعتقادی باید به احادیث رجوع نمود» نکته دارای اهمیت در جریان شناسی علمی پیروان مدرسه معارفی خراسان این است که جدا از این‌که اخباری تلقی می‌شوند برائت جسته برای خود با مکاتب اخباری‌گری حدود خاص قائل هستند؛ برای مثال مشابه این‌گونه تحلیل در بسیاری از كتب آقای حكیمی وجود دارد.

 

حجت‌الاسلام جعفری با اشاره به اینکه آقای حكیمی در بخش ششم كتاب پیام جاودانه فصلی مستقل را با عنوان قرآن كریم كتابی عینی‌گرا به این موضوع اختصاص داده است، گفت: در یکی از فرازهای این کتاب ایشان اشاره می‌کند: قرآن كتابی عین گراست نه ذهنی و ذهنی‌گرا و حتی تفكر و تعقل را با عین‌گرایی كاملاً مرتبط ساخته است. از ذهنی‌گرایی فلسفی هر فلسفه‌ای به وضوح و تأكید و تكرار پرهیز داده است. ایشان سپس از عقل‌گرایی مسلمانان به التقاط یاد کرده چنان‌که در همین راستا در کتاب پیام جاودانه صفحه 131 الی 132 می‌نویسد: «ای كاش مسلمانان به آنچه كتاب آسمانی آنان از نخست به آن فراخوانده بود و راه شناخت صحیح را معرفی كرده بود یعنی عین گرایی، مشاهده، دیدن، بساویدن، تجربه و آزمایش گوش فرا داده بودند.»

 

مدیر انجمن علمی کلام حوزه علمیه قم با استناد به نظرات نقل شده مرحوم آیت‌الله میرزا مهدی اصفهانی این نظرات را ناشی از همسویی مشرب اخباری گری و منهج فکری مدرسه معارفی خراسان دانست و اظهار کرد: اگر بخواهیم در مورد حس‌گرایی در این پایگاه فکری شواهد بیشتری را مورد بررسی قرار دهیم باید به این جمله آقای حکیمی تأملی داشته باشیم چرا که ایشان صراحتاً در کتاب اجتهاد و تقلید در فلسفه صفحه 78 الی 79 آورده است «این است كه قرآن كریم یك كتاب علمی و تجربی است، نه فقط ذهنی و فلسفی؛ یعنی عین گراست، نه ذهن گرا... جا داشت پیش از آن هنگام كه شماری از متفكران غرب به بررسی منطق صوری ارسطویی و نقد مباحث تعریفات و قیاسات بپردازند و اظهار كنند كه با منطق صوری نمی‌توان به حقایق تجربی رسید، دانشمندان مسلمان به تفكر انتزاعی بسنده نمی‌کردند و به منطق تجربی نیز روی می‌آوردند و واكنشی كه غربیان در برابر فلسفه مدرسی نشان دادند و تجربه را در قلمرو علوم نظری و فلسفه وارد كردند، آنان نشان می‌دادند و با استفاده از اشارات مهم قرآن كریم درباره اسرار خلقت و رموز كائنات، دانش جدید را پی می‌افکندند و به شایستگی بر امثال راجر بیكن(متوفای 1294 میلادی) و فرانسیس بیكن(متوفای 1626 میلادی) پیشی می‌گرفتند.»

 

کارآمدی حس در پایگاه علمی مدرسه معارفی خراسان

 

استاد حوزه علمیه قم با اشاره به اینکه روشن است سخن آقای حکیمی در مورد کارآمدی حس و ترجیح آن بر تفکر فلسفی است، تصریح کرد: ذکر نام راجر بیکن و فرانسیس بیکن که از سردمداران تفکر حس گرایانه و ضد عقلی خود گویای منظور این حقیقت است. همان‌گونه که آمد مرحوم آیت‌الله میرزا مهدی اصفهانی قطع را همان یقین می‌داند از این جهت که برای شخص صاحب یقین انقطاع خلاف حاصل می‌شود که از نظر ایشان حالتی روان‌شناختی تلقی می‌گردد که می‌تواند با واقع انطباق داشته باشد و یا با واقعیت هیچ‌گونه انطباقی نداشته باشد؛ و به دلیل آنکه در علوم بشری مانند فلسفه و کلام بر اساس همین یقینیات به اثبات تصدیقات نظری دست پیدا می‌شود، محصولات فکری آن‌ها قابل اعتماد نیست؛ چرا که در کتاب ابواب الهدی صفحه 65 آمده است «و اما التعلیم فی العلوم البشریة، فهی عبارة عن استخراج التصورات و التصدیقات النظریة عن الضروریة، کی یحصل الیقین و القطع بثبوت المحمول للموضوع بعد اسقاط حد الوسط فی النتیجه، طابق الواقع أو خالفه؛ فإن القطع یخطیء تارة و یصیب اخری و لا اختصاص لها بطائفة دون اخری.»

 

 

وی ادامه داد: در این مستند همان‌گونه که صراحتاً می توان مشاهده کرد در این روش منطقی ارجاع نظریات به بدیهیات از سوی میرزا مورد اشکال جدی قرار می‌گیرد این در حالی است که حجیت قطع را به این دلیل که جهت امکان عدم اصابه به واقع است زیر سؤال و اشکال جدی قرار گرفته است.

 

حجت‌الاسلام جعفری با تأکید بر اینکه شده مرحوم آیت‌الله میرزا مهدی اصفهانی و تعداد زیادی از شاگردانشان در آراء علمی خود عقل فطری و بدیهی را مورد بررسی و کاوش جدی قرار داده‌اند، گفت: باید در نظر داشت که اگر بر اساس این آراء جامعه علمی به تولید و نتایج علمی نائل خاص شود این نتایج در بیان دانشوران اهل‌فن معتبر باشد با سؤال جدی مواجه خواهیم بود که جواب آن می توان برای حل این موضوع راهگشا باشد. در چنین شرایطی اساساً برای تولید علم و معرفت باید چه مجرا و مسیری را دنبال کنیم تا بتوانیم از علوم بدیهی به علوم نظری دست پیدا کنیم؟ و آیا روش قیاسی روشی معتبر برای این کار تلقی می‌گردد؟

 

روش استدلال قیاسی از نگاه بنیان‌گذار مدرسه معارفی خراسان روشی فاقد از اعتبار علمی است

مدیر انجمن علمی کلام حوزه علمیه قم با اشاره به اینکه روش قیاسی از منظر مرحوم آیت‌الله میرزا مهدی اصفهانی روشی نامعتبر برای درک معارف و ارزیابی آن‌هاست، گفت: باید توجه داشت که اساساً روش قیاسی در برابر روش اهل‌بیت(ع) قرار دارد برای اثبات این موضوع باید به برخی از جملات ایشان در کتاب مصباح الهدی صفحه 62 اشاره کرد که آمده است: «الاصل الاول من الاصول المؤسس علیها احکام الرسول و آله(ص) فی مقابل القیاس اللغوی الذی هو عین العقل الاصطلاحی فی العلوم البشریة، العقل الذی هو ظاهر بذاته... فهو الحجة علی أن طلب المعرفة و کشف الحقایق من الاقیسة عین الضلال المبین لأنه لیس الا الاقتحام فی الظلمات.»

 

حجت‌الاسلام جعفری به روایات مختلفی که از سوی آیت‌الله اصفهانی مورد استناد در روش قیاسی اشاره کرد و گفت: در یکی از روایات مستند در کتاب وسائل جلد 27, صفحه 37 آمده است: «عن أبی عبد الله(ع) فی رسالة طویلة له إلى أصحابه أمرهم بالنظر فیها و تعاهدها و العمل بها من جملتها: أیتها العصابة المرحومة المفلحة! إن الله أتم لكم ما آتاكم من الخیر، و اعلموا أنه لیس من علم الله و لا من أمره أن یأخذ أحد من خلق الله فی دینه بهوى و لا رأی و لا مقاییس، قد أنزل الله القرآن و جعل فیه تبیان كل شئ، و جعل للقرآن و تعلم القرآن أهلا، لا یسع أهل علم القرآن الذین آتاهم الله علمه أن یأخذوا فی دینهم بهوى و لا رأی و لا مقاییس.»

 

وی ادامه داد: در روایت دیگر در کتاب وسائل جلد 27 صفحه 43 آمده است «و عن الحسین بن محمد، عن معلى بن محمد، عن الحسن بن علی الوشاء، عن أبان بن عثمان، عن أبی شیبة الخراسانی قال: سمعت أبا عبد الله علیه السلام یقول: إن أصحاب المقاییس طلبوا العلم بالمقاییس فلم تزدهم المقاییس من الحق إلا بعدا، و إن دین الله لا یصاب بالمقاییس.» این در حالی است که در کتاب مصباح الهدی صفحه 63 و صفحه 65 آمده است «ورد الاحادیث بقبح القیاس و بالتوعید علی من وضع دینه علی القیاس أو عمل به فی الدین. فإن وضع الدین علی المقایس باطل و أحسنها البرهان و هو مؤسس علی العلیة و المعلولیة و هی مؤسسة علی قیاس الواجب بالممکن و النور بالظلمة و العلیة من اصلها باطلة. فأحسن الاقیسة أقبحها.» و «لم یقل(ع) طلبوا معرفة الاحکام بل قال: «طلبوا العلم»؛ و قال «إن دین الله» لا احکام الله فهو ظاهر فی أهل القیاس و العقل الاصطلاحی.»

 

مدیر انجمن علمی کلام با اشاره احادیث مستند ادامه داد: مرحوم آیت‌الله میرزا مهدی اصفهانی قیاس را اعم از تمثیل بلکه شامل برهان منطقی می‌دانند و معارف حاصل از آن را اعم از احکام بیان مرده است؛ بر این اساس نه قیاس صرفاً تمثیل منطقی است و نه متعلق آن احکام هستند بلکه تمامی معارف اگر با هر برهان عقلی دانسته شوند مشمول نهی در روایات می‌شوند. باید توجه داشت که میرزا در همه این روایات این‌گونه استظهار می‌کنند که مراد از قیاس، صرفاً قیاس لغوی و تمثیل منطقی که عمدتاً از طرف اهل قیاس فقهی در حوزه احکام جاری شده است نخواهد بود. از نگاه ایشان این روایات از امیرالمؤمنین(ع) و مرتبط با زمان امام صادق(ع) بوده و نوعی تقابل با قیاس ابوحنیفه به‌حساب نمی‌آید. قیاس لغوی همان عقل اصطلاحی در علوم بشری بالأخص فلسفه است و قیاس منطقی و برهان فلسفی را هم در بر می‌گیرد.

 

 

استاد حوزه علمیه قم به نقد و بررسی این تعریف و بیان زوایای مطرح در آن پرداخت و تصریح کرد: استناد به این مطلب که بطلان قیاس مخصوص احکام نیست درست است؛ زیرا بسیاری از روایات مربوط به قیاس در مورد کار شیطان است که نتیجه قیاس او برتری خود بر آدم بود؛ اما این مطلب که مراد از قیاس شامل برهان هم می‌شود ناتمام است. باید در نظر داشت که معنای قیاس در عرف اهل عرب این است که چیزی را با چیزی دیگر مقایسه کنند و برای آن مصداق حکمی صادر کنند. این در حالی است که قیاسِ برهان که از اصطلاحات منطقی است اصلاً در زمان روایات اولیه مطرح نبوده است و یا اگر هم رایج بوده است از سوی اهل‌بیت(ع) نفی نشده است. بلکه در روایتی از معصومین آمده است: اگر شیطان درست شناخته بود می‌فهمید که در این قیاس از انسان پایین‌تر است. او خاک را با آتش مقایسه کرد. باید روح انسانی را با روح شیطانی مقایسه می‌کرد. پس قیاس اگر با کشف علت حقیقی باشد بازگشت به برهان می‌کند و مورد تأیید است.

 

حجت‌الاسلام جعفری با اشاره به اینکه باید توجه داشت جلوه دیگری از تفکر اخباری‌گری در بیان علمی مرحوم آیت‌الله میرزا مهدی اصفهانی ظاهر می‌شود، گفت: نکته قابل‌توجه در این ادعا این است که ایشان همان‌گونه که قیاس بدون قیاس در روایات را به قیاس منطقی توسعه می‌دهند و بر این اساس استدلالات برهانی و حتی بدیهیاتی نظیر «نقیض المتساویین متساویان» را نفی می‌کنند؛ این در حالی است که حتی علیت از سوی ایشان به چالش کشیده شده است.

 

جایگاه عقل در منظومه علمی مدرسه معارفی خراسان بر مدار خاصی استوار است

 

مدیر انجمن علمی کلام به بررسی جایگاه و نقش عقل در دین‌شناسی در مکتب معارفی خراسان پرداخت و گفت: آیت‌الله میرزا مهدی اصفهانی با نگرشی که در مورد جایگاه عقل و اعتبار آن دارد، جایگاه عقل را در نسبت با دین و دین‌شناسی در محدوده خاصی می‌داند. برای درک صحیح نقش عقل در فهم و استنباط معارف دینی از سوی ایشان روایات فراوانی مطرح شده است که نشان می‌دهد راه شناخت تنها معارف اهل‌بیت عصمت(ع) و قرآن کریم است. البته ایشان چون خود اصولی است و در اصول یکی از منابع استنباط احکام عقل ذکر شده است بر این اساس معتقد است آن دلیل عقلی که از سوی علم اصول مورداستفاده قرار گرفته است باید همان عقلی باشد که ظاهر است.

 

استاد حوزه علمیه قم با اشاره به متن مستند در کتاب مصباح الهدی صفحه 57 گفت: آیت‌الله میرزا مهدی اصفهانی در این صفحه از کتاب به این موضوع صراحتاً اشاره دارد تا آنجا که می‌گوید «لا یکون علم الاحکام و اصوله و دائمه إلا مؤسسا علی العقل الذی هو حجة الله تعالی و علی االامور الفطریة التی فطر الناس علیها والظاهرة لکل عاقل بنور عقله» باید در نظر داشت که عقل ظاهر همان عقلی است که همه مردم آن را درک می‌کنند و در امور زندگی خود به کار می‌گیرند. بر این اساس عقل ظاهر به عقل استدلالی و براهین فلسفی اطلاق نمی‌شود؛ یعنی آنچه نور عقل به‌طور واضح روشن می‌کند. ظواهر را عقل درک می‌کند. محسوسات با عقل درک می‌شوند و شهادات بر وثاقت روات همه بر اساس همان عقل است که خداوند در وجود همه انسان‌ها قرار داده است.

 

حجت‌الاسلام جعفری به بیان نکته قابل تأمل در همین زمینه که در کتاب مصباح الهدی صفحه 58 آمده است، پرداخت و ادامه داد: در این صفحه عبارتی از مرحوم میرزا می‌خوانیم که قابل تأمل است «و حیث إن نوع ذلک طور وضع الشریعه کان لعامة العوام لم یکن الا مؤسسا علی امور الفطریة التی یجرون علیها فی اموراتهم العقلائیه بالجبلة التی فطرهم علیها؛ لحفظ نظام التکوین و الأئمة لم یذکّروا الا بها و عند السؤال عنهم لم یعلموا إلا ایاها بلا احتیاج الی فکر و بحث.» سؤالی که در این عبارت به ذهن می‌رسد آن است که پس چرا این‌قدر در علم اصول مبانی دقیق عقلی استفاده‌شده است که عقل هیچ انسانی به آن نمی‌رسد. نکته مهم این است که بنیان‌گذار مدرسه معارفی خراسان به این اشکال هم جواب داده است به نحوی که در کتاب خود آورده‌اند «و اما سرّ بسط علم الاصول من فقهائنا(ره) فدساسه البلیة العظمی التی حدثت فی الاسلام بعد ترویج الخلفاء و علمائهم الذین کانت علومهم مؤسسة علی الافکار و الابحاث فی جمیع جهات الدین و اشتدت البلیة بعد ترجمة الفلسفة، وانتشار العرفان و اختلاظ علوم الدین بهما و ترویجهما و نشرهما فی البلادو هذا الذی اوجب غلبة الجهالة علی الناس... و أورث الجهل بالعقل و احکامه، وانقلاب فطرة الدینیة فضلا عن العقلائیه و مبانی الاحکام الالهیة فصار علماء العامة بتلک العلوم مشککین فی کل باب و أوردوا الشبهات و الموهومات فی کل امر کما صرح بذلک ... الشیخ الکلینی فی اول الکافی.فأوجب هذه السیاسة توهم الاجمال و الاختلاف فی الکتاب و السنة و جمیع الرویات فی جمیع الابواب و لم یبق إمر عقلی أو فطری أو عقلائی إلا صار نظریاً، فصعب استنباط الاحکام من الروایات فقام اجلاء الاصحاب ...لحفظ الدین و دفع هذا البلاء العظیم. واجتهدوا فی مقام دفع الشبهات و التشکیکات و الاوهام التی سموها بالبرهان أو بالمکاشفة.»

 

وی در ادامه به نتیجه‌گیری از برداشت‌های خود از عبارت مطرح پرداخت و گفت: اگر با عقل واضح مطلبی را بر اساس فهم عقلایی عرفی فهمیدیم همان حجت است. بعد اگر مخالفان با اشکالات عقلی برای این درک مشکلات علمی ایجاد کنند باید با استفاده از سبک خود آن‌ها دیدگاهشان را خنثی کنیم. آنچه مسلم است این‌که ایشان نقش عقل ابزاری را در فهم و استنباط می‌پذیرد زیرا خودشان از عقل ابزاری برای فهم این‌همه مفاهیم روایی و آیات استفاده کرده است. ایشان در ابتدای مصباح الهدی به این مطالب تأکید فرموده است؛ اما در مورد عقل منبعی بنیان‌گذار مدرسه معارفی خراسان در مقام استنباط ملازمات عقلایی را که عموم عقلا می‌فهمند نظیر بداهات عقل عملی را می‌پذیرد و آن‌ها را به عنوان ظهورات و قرائن محفوظ قبول دارد. این در حالی است که در مقام فهم و استنباط و نتایج حاصل از تفکر و استنتاج عقلی را کسی با عقل معمول و عقلایی نمی‌فهمد در استنباط دخیل شده است موردپذیرش آیت‌الله میرزا مهدی اصفهانی نیست.

 

 

مدیر انجمن علمی کلام حوزه علمیه قم ضمن تبیین نقش عقل در تبیین معارف دین به نقد عقل و استدلال برای آن از نگاه مدرسه معارفی خراسان پرداخت و گفت: با این توصیف روشن نیست که آیا اساساً عقل استدلالی و تفکری در مقام مباحث اصول به کار ما می‌آید یا خیر و این‌که آیت‌الله میرزا مهدی اصفهانی آیا مباحث اصولی تورّم یافته را قبول دارد یا خیر؟ این در حالی است که در تبیین نقش عقل در معارف دین از سوی مرحوم میرزا مهدی مورد تأکید قرار گرفته است که برای فهم معارف دین و مضامین آیات و روایات نمی‌توان فرض کرد که احتیاج به علوم بشری باشد و فهم قرآن و روایات بی‌نیاز از علوم بشری است. این در حالی است که ایشان در مورد فلسفه و عدم نیازمندی دین به اصطلاحات فلسفی چنین می‌نویسد: «بل انتهی الامر الی أن صغرت علومهم(ع) فی انظار تابعیهم، فأولوا کلماتهم علی العلوم البشریة الیونانیة و زعموا ان فهم مراداتهم متوقف علی تعلم العلوم الیونانیه، و الحال أن حمل الفاظ الکتاب و السنة علی المعانی الاصطلاحیة و توقف تکمیل البشر علی تعلمها بعد بداهة جهل عامة الامة الی یوم القیامة بتلک الاصطلاحات إلا شرذمة قلیقة ممن تعلمها بعد انتشار الترجمة، مساوق لخروج کلام الله و کلام رسوله عن طریقیة العقلاء و إحالتهم تکمیل الامة الی العالِم بالفلسفة؛ و هذا نقض غرض البعثة و هدم آثار النبوة و الرسالة و هو اشنع الظلم دونه السیف والسنان.»

 

وی به بررسی این موضوع با استناد به عبارت پرداخت و افزود: دو نکته قابل استدلال است که اولاً وابسته دانستن فهم روایات به فلسفه باعث خروج کلام خداوند متعال از شیوه سخن گفتن عقلایی است. مثلاً کسی بگوید من سخن می‌گویم بروید معنایش را از فلانی بپرسید و در مرحله دوم این‌که برای رسیدن به معانی عمیق و بعض معانی نیاز به فلسفه داشته باشیم حواله کردن هدایت به دیگران و نقض غرض از هدایت است. این در حالی است که پاسخ نکته اول این است که اگر فهم تمامی کلمات قرآن و اهل‌بیت(ع) را وابسته به دیگران بدانیم نتیجه غیر عقلایی سخن گفتن خواهد بود؛ اما اگر کسی سخنی می‌گوید و در میان جمع عده‌ای می‌فهمند و عده‌ای نمی‌فهمند و باید رجوع به متخصص فن بکنند مشکلی نخواهد داشت.

 

خطبه‌های علمی معصومین(ع) راه نفوذ وهمیات را در مبانی علمی مسدود کرده است

 

حجت‌الاسلام جعفری با اشاره به اینکه برای فهم برخی از مرادات قرآن کریم و اهل‌بیت(ع) ما نیاز به متخصصین فنون دیگر داشته باشیم امری محال و نقض غرض نیست، گفت: در پاسخ نکته دوم باید گفت گاه کلام اهل‌بیت(ع) مثل خطبه‌های امیرالمؤمنین(ع) چنان دقیق است که نیاز به موشکافی دقیق عقلی دارد و این کلمات نیز در میان کتاب و سنت قرار دارد. این در حالی است که ادعا نمی‌شود که الزاماً نیاز به شناخت اصطلاحات فلسفی است بلکه مراد آن است که می توان و باید از طریق یک فرآیند عقلی که چینش مقدمات بدیهی برای جهش معرفتی به نتایج نظری به درک مراد آن‌ها رسید. باید دقیق و درست فکر کردن را آموخته باشیم تا بتوانیم به عمق کلام خود اهل‌بیت(ع) هم نزدیک شویم. در این راستا حتی اگر لازم باشد جعل اصطلاح کردن و نظام سازی فکری هم که شاید خودش به ایجاد یک علم منجر شود به‌جا خواهد بود مان گونه که مرحوم میرزا علم اصول فقه را برای تبیین و توضیح مرادات شارع با آن‌همه اصطلاحات و تفصیلات پذیرفتند.

 

/837/502/ر

 

ادامه دارد...

محمد جعفری

ارسال نظرات