استکبارستيزي در گفتمان انقلاب اسلامی
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، تداوم توطئههاي امريكا عليه انقلاب اسلامي از همان روزهاي پس از پيروزي انقلاب که پس از دادن پناهندگي به شاه فراري و در قالب تلاش براي سرنگوني نظام و حمايت و تجهيز گروههاي تروريستي تجزيه طلب آشکار شده بود، سبب شد که حضرت امام(ره) از همان آغاز نهضت، نوک حمله تهاجم خود را به سوي استکبار جهاني و در رأس آن امريكاي جنايتکار نشانه رود. البته حضرت امام(ره) تنها در مقام توصيف ويژگيهاي استکبار جهاني باقي نميماند و با بصيرت و آگاهي و شجاعت تمام امريكاي جنايتکار را به عنوان رأس استکبار جهاني معرفي ميكند و مورد خطاب قرار ميدهد.
رهبر کبير انقلاب اسلامي با فرياد برآوردن آنکه «همه بدبختي ما از امريكاست» از خوي تجاوزطلبي و ضرورت مبارزه و عدم رابطه با استکبار چنين سخن گفت: «خيال نکنيد که روابط ما با امريكا و روابط ما با نميدانم شوروي و روابط ما با اينها يک چيزي است که براي ما يک صلاحي دارد. اين مثل رابطه بره با گرگ است! رابطه بره با گرگ، رابطه صلاحمندي براي بره نيست، اينها ميخواهند از ما بدوشند، اينها نميخواهند به ما چيزي بدهند.»
حضرت امام(ره) در اين مسير تلاش کرد با نمادسازي جبهه مبارزه با استکبار جهاني را تثبيت کرده و بسط دهد. حمايت از اقدام انقلابي دانشجويان پيرو خط امام در تسخيرلانه جاسوسي و ياد کردن از آن به عنوان «انقلاب دوم» (انقلابي بزرگتر از انقلاب اول) و تثبيت آن به عنوان روز مبارزه با استکبار جهاني، معرفي آخرين جمعه ماه مبارک رمضان به روز جهاني قدس و دعوت از همه مسلمانان و آزاديخواهان جهان براي تبديل اين روز به روز مبارزه با رژيم اشغالگر قدس و صهيونيسم بينالملل و استکبار جهاني، احياي سنت ابراهيمي و محمدي برائت از مشرکين در مراسم حج و فرياد برآوردن شعار مرگ بر امريكا و اسرائيل در اين مراسم به عنوان فريضهاي محوري و کليدي که لازمه پذيرش حج واقعي است، نمونههايي از اين تلاش همهجانبه حضرت امام(ره) در تحقق عملي دکترين استکبارستيزي است.
در انديشه امام استکبار ستيزي بر چند مؤلفه اساسي استوار بود که «الهي بودن» مبارزه مهمترين شاخصه آن بود. حضرت امام(ره) بارها در طول مبارزه با يادآوري اين نکته که «اين نزاع و مبارزهاي که الان بين کفر و اسلام است، اين منازعه بين ما و امريكا نيست، بين اسلام است و کفر»، تلاش نمود ماهيت اسلامي و الهي استکبارستيزي را به ملت ايران گوشزد کند تا بر اثر غفلت سطح مبارزه تا کسب منافع مادي و غيرالهي تنزل نيابد. «سازشناپذيري» ويژگي ديگر آن بود. امام امکان هرگونه تلاش براي نزديکي و سازش و مصالحه با استکبار را نفي ميکرد و آن را نافي عزت مسلمين ميدانست. ضمن آنکه اين حرکت را ثمربخش ندانسته و بر اين باور بود که استکبار از موضع خود کوتاه نخواهد آمد. اين نگاه البته برآمده از آموزههاي قرآني بود که خداوند در شرح وضعيت جبهه حق و دشمنان آن بدان اشاره کرده است. حضرت امام(ره) مبتني بر آيات و روايات متعددي که در نفي پذيرش ولايت کفار و مستکبر آمده، آنهايي را که به دنبال مذاکره و کنار آمدن با دشمنان خدا هستند به عنوان خائن معرفي ميکند.
ايشان با صراحت در نفي هرگونه سازش با استکبار جهاني فرياد برميآورد: «کسي تصور نکند که ما راه سازش با جهانخواران را نميدانيم ولي هيهات که خادمان اسلام به ملت خود خيانت کنند!... اگر بند بند استخوانهايمان را جدا سازند، اگر سرمان را بالاي دار برند، اگر زندهزنده در شعلههاي آتشمان بسوزانند، اگر زن و فرزندان و هستيمان را در جلوي ديدگانمان به اسارت و غارت برند هرگز اماننامه کفر و شرک را امضا نميکنيم.»(صحيفه امام، ج 21، ص 69، 1367/4/13)
سومين اصل براي مبارزه با استکبار جهاني در نگاه حضرت امام خميني «تداوم مبارزه» بود. اين پيشواي بزرگ الهي مبارزه با کفر و شرک و نفاق را که جبهه متحد نظام استکباري دنيا را به وجود ميآورند، فصلي و مقطعي و محدود و محصور به عصر و زمان خاصي نميدانست که در اين صورت هيچ تضمين و پشتوانهاي براي تأمين صلح جهاني و گسترش آرامش، امنيت، آزادي، عدالت و همزيستي مسالمتآميز بين ملل دنيا وجود نخواهد داشت و جهان هر لحظه آبستن حوادثي خواهد بود که توسط سران نظامهاي سياسي و حکومتي استکبار و مطابق با خواست و اراده و صلاحديد و مطامع و منافع ضدانساني آنها به وقوع خواهد پيوست. حضرت امام خميني در تعيين اين خط مشي اساسي و زيربنايي با قاطعيت و صراحت و صلابت اعلام مينمود: «تا شرک و کفر هست، مبارزه هست و تا مبارزه هست، ما هستيم.»(صحيفه امام، ج21، ص 88)
تداوم و تشديد توطئههاي نظام سلطه پس از امام(ره) سبب شد که رهبر معظم انقلاب اسلامي بر ضرورت مقوله استکبارستيزي تأکيد ويژهاي داشته و بر اين امر به عنوان يکي از اهداف و مباني بزرگ انقلاب تأکيد ويژهاي داشته، خطر استکبار و وابستگي را همواره گوشزد کنند. ايشان، اسلام خواهي، استکبارستيزي – حفظ استقلال کشور – کرامت بخشي به انسان، دفاع از مظلوم و پيشرفت و اعتلاي همهجانبه ايران را از اهداف اصلي انقلاب خواندند و همواره بر آن تأکيد و البته عمل مينمايند. ايشان در توضيح «وضعيت مبارزه با استکبار پس از مذاکرات هستهاي» تأکيد کردند: «... علت اصلي دشمني زورگويان جهاني با ملت ايران، خودداري جمهوري اسلامي از پذيرش نظام مبتني بر سلطهگر و سلطهپذير است... مبارزه با استکبار و نظام سلطه، براساس مباني قرآني، هيچگاه تعطيلپذير نيست...»(ديدار با دانشجويان و نمايندگان تشکلهاي دانشجويي 20 تير 1394)
امام خامنهاي در ديدار اخير نمايندگان پنجمين دوره مجلس خبرگان رهبري با اشاره به روند رو به تزايد توطئههاي نظام سلطه عليه انقلاب اسلامي، حفظ انقلاب را دشوارتر از ايجاد آن خواندند و در تشريح چگونگي مواجهه صحيح با جبهه ظالمان جهاني به ارزيابي راهبردهاي نظام سلطه در مقابله با انقلاب اسلامي در 38 ساله گذشته پرداخته و ميافزايند: دشمنان ملت ايران ابتدا تهاجم سخت را در دستور کار قرار دادند؛ جنگ تحميلي هشت ساله، شورشهاي اوايل انقلاب، حمايت از گروهکهاي تروريستي، حمله به سکوهاي نفتي ايران و سرنگون کردن هواپيماي مسافربري از نمودهاي اين تهاجم بود که به ياري پروردگار و در پرتو هيبت الهي امام خميني(رحمهالله) و صبر و مقاومت ملت، به شکست دشمنان انجاميد. ايشان «حمله نرم» را مرحله ديگري از تهاجمات بيوقفه زورگويان جهاني خواندند و خاطرنشان کردند: تحريم مستمر اقتصادي، حملات پيوسته سياسي، تبليغات اغواگر و زدن عقبههاي جمهوري اسلامي در ديگر کشورها از روشهاي مرحله دوم تهاجم دشمنان است که به فضل الهي و پايداري ملت و مسئولان به نتايج مورد نظر آنان منجر نشده است.
حضرت آيتالله خامنهاي مرحله سوم تهاجم دشمنان يعني «نفوذ» را بسيار خطرناک و ادامه همان جنگ نرم برشمردند و تأکيد کردند: استکبار در راهبرد نفوذ چند هدف اصلي را دنبال ميکند: «تأثيرگذاري در مراکز تصميمساز و تصميمگير»، «تغيير باورهاي مردم» و «تغيير محاسبات و مواضع مسئولان». ايشان، حمله به مباني و نهادهاي انقلاب از جمله سپاه پاسداران، شوراي نگهبان، جوانان حزباللهي و روحانيون انقلابي را از جمله روشهاي جاري بيگانگان خواندند و تأکيد کردند: هدف اصلي دشمنان در اين مرحله از جنگ نرم، زمينهسازي براي تهي شدن نظام از عناصر دروني قدرت است. رهبر انقلاب خاطرنشان کردند: اگر اين هدف محقق و جمهوري اسلامي از عناصر قدرت تهي شود، از بين بردن آن، يا تغيير اساسي جهتِ حرکت آن، کار دشواري نيست، به همين علت است که تأکيد ميکنيم تبعيت نکردن از دشمن و مقاومت در برابر خواستههاي آن، «جهاد کبير» است.
فرمانده معظم کل قوا پيش از آن در مراسم دانشآموختگي دانشجويان افسري و تربيت پاسداري دانشگاه امام حسين(عليهالسلام) مسئله امروز جمهوري اسلامي و جبهه استکبار را موضوع «تبعيت» دانستند و گفتند: آنها تمام ابزارها، فشارها و تلاشهاي فرهنگي، اقتصادي، سياسي و تبليغاتي و عوامل خائن خود را بهکار گرفتهاند تا نظام اسلامي را به زانو درآورند و وادار به تبعيت کنند، اما آنچه که موجب عصبانيت شديد استکبار از ملت ايران شده، آن است که مردم بهخاطر مسلمان بودن حاضر به تبعيت از استکبار نيستند. رهبر انقلاب، طرح موضوعاتي همچون انرژي هستهاي، قدرت موشکي و حقوق بشر را بهانه خواندند و تأکيد کردند: علت اصلي همه اين دشمنيها و بهانهتراشيها، تبعيت نکردن از استکبار است زيرا اگر ملت ايران حاضر به تبعيت بود، قطعاً با قدرت موشکي و انرژي هستهاي کنار ميآمدند و هيچگاه نامي از حقوق بشر نيز به ميان نميآوردند./998/د101/ج1
منبع : روزنامه جوان