۲۳ تير و رمز ماندگاري انقلاب
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا به نقل از روزنامه جوان، در ميان حوادث و تحولات پس از پيروزي انقلاب اسلامي که امنيت، ثبات و حتي تماميت کشور را هدف گرفته بود، دو واقعه بزرگ که تعبير فتنه براي آن به کار رفته، يعني فتنه تير 78 و فتنه خرداد 88، از ديگر وقايع و حوادث کشور متمايز است، چراکه بهرغم برنامهريزي و بازيگري عوامل بيگانه يا تروريستها در حوادثي نظير غائله منافقين در 30 خرداد سال 1360 يا ترورهاي گسترده و حتي کودتاها و تحميل جنگ از سوي رژيم بعثي، نقش بعضي از مسئولان و مديران کشور که همراستا با بيگانگان در اين دو فتنه در مقابله با نظام عمل کردند، برجسته بود و به همين دليل متناسب با سطح و نوع عمل آنها، ابعاد فتنه عميقتر بود و نظام اسلامي را با چالشهايي ناخواسته درگير کرد.
نقطه آغاز فتنه ۱۸ تير 1378 كوي دانشگاه تهران، درج نامه طبقهبندي شده وزارت اطلاعات در روزنامه سلام در روز 16 تيرماه بود که به توقيف اين روزنامه توسط مرجع قضايي انجاميد اما هماهنگي روزنامههاي وابسته به جريان موسوم به اصلاحات در روز پنجشنبه ۱۷ تير در اختصاص تيترها و سرمقالههاي خود و تهديد به عواقب غيرقابل پيشبيني توقيف روزنامه سلام، نشان از آن داشت كه يك تيم پشت پرده، هدايت اين جريان را برعهده داشته و اتفاقاً منتظر اين تعطيلي بود، چراکه روزنامه صبح امروز با مديريت حجاريان روز پنجشنبه ۱۷ تير، تيتر زد که آيا کسي ميتواند هزينه اين تعطيلي را بپردازد و ديگر روزنامه زنجيرهاي با تيترهايي چون «محدوديت مطبوعات خشم مردم را شعلهور خواهد كرد»، «زمان حامل حوادث خشونتبار است»، درصدد القاي فضاي بحراني و ناآرامي به جامعه برآمدند. پس از آن بود که در شب 18 تيرماه فتنه از کوي دانشگاه و با سوءاستفاده از احساسات دانشجويان ساکن در کوي آغاز شد و در روز 18 تير و به دنبال هدايت برخي مسئولان وقت وزارت علوم و وزارت کشور، با القاي کشته شدن بيش از 26 دانشجو در کوي دانشگاه تهران و سياهپوش کردن دانشگاهها، عملاً ايجاد فتنهاي عظيم در کشور را دامن زدند که بهرغم عدم حساسيت اغلب مراکز دانشگاهي، فضاي تهران تا پنج روز ملتهب بود و البته با قيام عمومي مردم در برابر اين فتنه در روز 23 تيرماه، فتنهگران ناکام ماندند.
مقام معظم رهبري در خطبههاي نماز جمعه روز پنجم مرداد سال 1378 در بررسي و نقش بيگانگان در ايجاد اين فتنه يادآور شدند : از مدتي پيش احساس ميشد که مراکز عمده دشمني با ملت ما، در انتظار حوادثي در ايران هستند؛ در حرفهايشان اين معنا روشن بود. در سال گذشته، رئيس سازمان جاسوسي کشور امريکا در گزارشي که براي خودشان تهيه کرده بود، اينطور گفت: در سال ۱۹۹۹ - يعني همين سال جاري مسيحي- در ايران انتظار حوادثي را داريم که در اين 20 سال گذشته- يعني از اول انقلاب تاکنون – بيسابقه است! در واقع با اين زبان، نشان ميداد که از چيزهايي پشت پرده مطلع است. بعضي از اين فراريهايي هم که با دشمن همکاري ميکنند و به امريکا پناهنده هستند، شبيه اين حرفها را زدند. يکي از همين وابستگان فراري - آنطور که در خبرها آمده بود - گفته بود که ما سال آينده به ايران خواهيم رفت!
اين خوابهاي خوش بيتعبيري که هميشه ميبينند! پس معلوم بود که صهيونيستها، امريکاييها و مراکز اصلي قدرت، در فکر حوادثي در ايران هستند و قرار است حوادثي اتفاق بيفتد.
ايشان در همين خطبهها ضمن تبيين دلايل ناکامي دشمنان در پيشبرد اين فتنه، مهمترين دليل را محاسبه غلط در مورد ملت ايران دانسته و با اشاره به حضور مردم در عرصههاي مختلف پس از انقلاب يادآور شدند: اولين محاسبه غلط آنها، محاسبه غلط درباره ملت ايران بود. خيال کردند ملت ايران از اسلام و از انقلاب و از امام بريده است. نفهميدند که اين ملت، همان ملتي است که با اقتدار عظيم خود توانست نظام فاسدي را که امريکاييها و ديگران، اطرافش هفت حصار درست کرده بودند، از داخل اين کشور بردارد و آن را نابود کند... اين ملت، همان ملتي است که در طول اين 20 سال، هر وقت که توطئه دشمن به هر شکلي از اشکال زيادهروي کرده است، با حضور سيلآساي خود در خيابانها و در تظاهرات و در اجتماعات، مثل رودخانهاي که ميآيد و خس و خاشاکها را پاک ميکند و از بين ميبرد، وارد ميدان و صحنه شده و دشمن را ناکام کرده است. اين همان ملت است؛ اين همان جوانانند؛ اين همان نسل است. اين نسل جديدي که امروز رو آمده است، نسل اسلام است. خطاي در محاسبهشان اين بود که خيال کردند ملت ايران از اسلام برگشته است؛ نه. فهميدند که ملت ايران پايبند به اسلام است؛ پايبند به انقلاب است؛ پيوسته به نظام است؛ قدر اين نظام قدرتمند و صالح را ميداند و درصدد است که با ايستادگي، خودش مشکلات را حل کند.
در ماجراي فتنه بعد از انتخابات رياست جمهوري سال 1388نيز اگرچه بازيگران داخلي و بازيگردانان بيروني تغييري نکرده بودند، اما گستردگي و عمق فتنه و طول دوران آشوبها فتنهگران و حاميان آنها را اميدوار کرده بود که با ادامه تحرکات خياباني قادر خواهند بود که نظام را به تسليم وادارند، اوج غائلهآفريني آشوبگران در روز ششم ديماه (روز عاشورا) با وقوع حوادثي همراه شد که براي هميشه ماهيت فتنهگران را آشکار کرد و البته از دل آن حماسه 9 دي خلق شد.
خانم کلينتون، وزير خارجه وقت امريکا در آن دوران در مصاحبه با مجله آتلانتيک ميگويد: «امريکا بايد هر کاري ميتواند در حمايت از کساني که در ايران براي حقوق بشر و دموکراسي واقعي ميکوشند، انجام دهد. سپاه پاسداران اساساً مسئول امور شده، بر ما واجبتر شده که هر کاري ميتوانيم براي حمايت از کساني که براي حقوق بشر و دموکراسي واقعي در ايران ميکوشند، انجام دهيم.» لئون پانتا، وزير دفاع وقت امريکا نيز گفته بود: حمايت از جنبش (فتنه) سبز راهبرد اصلي امريکا عليه ايران است. به نظر ميرسد دير يا زود انقلابي در ايران به وقوع بپيوندد، امريکا بايد هر گام لازم را براي حمايت از جنبش سبز بردارد؛ جنبشي که خواهان تغيير و اصلاح است. اين مواضع نشان ميدهد که فتنه 88 و بازيگران داخلي اين فتنه، دستکم اميد را به اردوگاه دشمن برگرداندند که چه براي راهبرد مياني (تغيير رفتار) و چه براي راهبرد اصلي(تغيير نظام)، بايد بر پتانسيل ايجاد شده تمرکز نموده و آن را ارتقا بخشيد.
حضور مردم در صحنه دفاع از انقلاب در 23 تير78 و 9 دي 88 تنها عامل توقف روند آشوبافکني و اخلال در روند عملکرد دولت جمهوري اسلامي نبود، بلکه عاشورايي بودن مردم و نظام جمهوري اسلامي ايران را ثابت کرد و نشان داد که مردم ايران بهرغم تحمل دشواريها و سختيها که بخش لاينفک هر نظام سياسي است، آنگاه که لازم باشد، فارغ از هر نوع گرايش سياسي در پاي نظام ايستاده و آماده جانفشاني هستند./998/102/ب3