۰۱ شهريور ۱۳۹۵ - ۱۶:۴۷
کد خبر: ۴۴۵۴۷۱

پرده‌دري اصلاح‌طلبانه از ریيس‌جمهور

بيان «هشدار بزرگان اصلاحات به ریيس‌جمهور» آميخته با نوعي پرده‌دري و دهن‌كجي سياسي است كه در دنياي سياست نمي‌توان گفت ناخودآگاه صورت پذيرفته است.
حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر حسن روحانی رییس‌ جمهوری

به گزارش سرویس پیشخوان  خبرگزاری رسا به نقل از روزنامه جوان، بيان «هشدار بزرگان اصلاحات به ریيس‌جمهور» آميخته با نوعي پرده‌دري و دهن‌كجي سياسي است كه در دنياي سياست نمي‌توان گفت ناخودآگاه صورت پذيرفته است. در تعامل خصوصي ميان بزرگان سياست شايد كمي قابل توجيه باشد كه هشدار و تهديدهايي ميان طرفين رد و بدل شود. شايد گاه صداها بالا رود و حتي پاي بده‌بستان‌ها وسط بيايد، تهديد و هشداري گفته يا شنيده شود و... اينها همه در همان بحث‌هاي خصوصي شايد توجيه باشد، گرچه كه در همان نشست‌هاي خصوصي هم حد و شأن رياست جمهوري بايد رعايت شود؛ اما علني كردن هشدار و تهديد رئيس‌جمهور، خود يك موضوع ديگر است. گزاره‌اي كه مي‌تواند به تنهايي بخشي از پروژه‌ تحت فشار قرار دادن حسن روحاني توسط اصلاح‌طلبان باشد. پروژه‌ای که البته گویا همه رسانه‌های اصلاح‌طلب در جریان آن نیستند و ابتدا از موضع نشست همدلی و وحدت به دیدار روحانی و موسوی‌خوئینی‌ها می‌پردازند و بعد درمی‌یابند پای هشدار و تهدید درمیان بوده است.

اصلاح‌طلبان اين روزها يكي به نعل مي‌زنند و يكي به ميخ؛ يك سو از تهديد و هشدار مي‌گويند، يك سو سخن از اطمينان به رأي‌آوري حسن روحاني است. يكي مي‌گويد براي حمايت از روحاني شرط گذاشته‌ايم، يكي شرط‌گذاري را رد مي‌كند. ديگري در ميان سخنانش پيرامون انتخابات 96 از لزوم تغيير وزرا و جايگزيني وزراي اصلاح‌طلب مي‌گويد تا دم خروس شرط نگذاشتن براي روحاني عيان شود. يك اصلاح‌طلب ديگر هم پيرامون گزينه آلترناتيو روحاني نزد اصلاح‌طلبان براي انتخابات 96 اظهارنظر مي‌كند و اين ميانه، پاي ميزان پايگاه رأي روحاني هم به وسط كشيده مي‌شود تا براي هزارمين بار تأكيد كنند كه روحاني رأيي براي رئيس‌جمهور شدن نداشت و حمايت ما او را رئيس‌جمهور كرد؛ تا روحاني يادش باشد پايگاه رأي مستقلي ندارد!

اين فشارها يك لايه‌ زيرين دارد. لايه‌اي كه پشت سياسي‌بازي‌هاي رسانه‌اي پنهان مي‌شود. اصلاح‌طلبان شايد راست بگويند؛ روحاني پايگاه رأي مستقل در حدي كه او را بر كرسي چهارساله‌ جمهوريت نظام بنشاند، ندارد، اما آنچه را كه اصلاح‌طلبان نمي‌گويند اين است كه آيا اين جريان كانديدايي دارد كه قدرت رأي‌آوري داشته باشد؟ آيا اين جريان همان جرياني نيست كه در سال 92 كانديداي اصلي‌اش به دليل پايين بودن آرا در نظرسنجي‌ها پاي رئيس‌جمهور شدن روحاني قرباني كرد و عملاً هويت اصلاح‌طلبي را با آن ميزان از ادعاي اصلاح‌طلبان در تبيين و تشخيص چنين هويتي به كارگزاران گره زد؟ سخن گفتن چنين جرياني از كانديداي آلترناتيو نوعي مزاح به نظر مي‌رسد. مزاح بودن اين ادعا زماني پررنگ‌تر مي‌شود كه به موضوعي ديگر هم بينديشيم؛ آيا اصلاح‌طلبان كانديدايي دارند كه به فتنه‌ 88 آلوده نشده باشد و بتواند تأييديه‌ شوراي نگهبان را براي حضور در انتخابات 96 بگيرد؟ به نظر مي‌رسد محمدرضا عارف بعد از انصراف 92 و باختن در انتخابات رياست مجلس و رياست كميسيون‌ها و نرسيدن به رياست مركز پژوهش‌ها زيادي گزينه‌ سوخته‌اي براي اين امر باشد. اين چيزي است كه اصلاح‌طلبان هم به خوبي بر آن واقف هستند و مي‌دانند براي بازگشت به حاكميت، كسي را جز حسن روحاني در چنته ندارند. (البته حتماً معين‌ها و مهرعليزاده‌هاي زيادي در جبهه‌ اصلاحات هستند كه بتوانند كانديدا شوند؛ اما وقتي حتي حضور در انتخابات با حكم حكومتي هم راهگشاي آنان به پاستور يا حتي باخت آبرومندانه نبوده، آيا سخن از آلترناتيو روحاني مزاح نيست؟)

هاشمي هم البته روحاني را وامدار خود مي‌داند؛ اما حداقل كسي به هاشمي نمي‌تواند بگويد اگر رأي‌آوري داشتيد، چرا خود نيامديد؛ چه آنكه ردصلاحيت، امكان حضور را از او گرفت. اما اصلاح‌طلبان كانديداي اصلي‌شان وسط انتخابات بود و انصراف داده شد! حرف آنان يعني ما پايگاه اجتماعي داريم اما كسي ديگر را به‌جاي كانديدايمان نشانديم!

براي اين بازي‌هاي اصلاح‌طلبان بايد اهداف ديگري يافت. آنها مي‌كوشند سهم نگرفته‌ خود از دولت يازدهم را در ماه‌هاي پاياني زنده كنند؛ در واقع فشار مي‌آورند تا باج بگيرند. از سويي هم مي‌خواهند به روحاني اين پيغام را بدهند كه پايگاه رأي شما بين ماست و غلطيدن بيشتر شما به سوي اصولگراياني كه ميانه‌رو ناميده مي‌شوند (همچون آنچه كه در جريان انتخابات رئيس مجلس روي داد) باعث يك دوره‌اي شدن رياست جمهوري شما خواهد شد و از طرف ديگر هم غرور جمعي و اعتماد به نفس خود را حفظ كنند كه ما هنوز مي‌توانيم يك انتخابات را ببريم و خلاصه من آنم كه رستم بود پهلوان!

اين جدال‌ها تا شب انتخابات لاجرم ادامه خواهد يافت؛ اما حسن روحاني و مشاورانش بهتر است به‌جاي حساس شدن به ادبيات منتقدين، حواسشان به مصاحبه‌ها و يادداشت‌هاي اصلاح‌طلبان باشد كه خيلي بيشتر از منتقدين روحاني روي حاميان روحاني تأثيرگذار خواهند بود. كساني كه قرار است به روحاني رأي دهند، اغلب پاي منبر علم‌الهدي و حميد روحاني ننشسته‌اند و جوان و كيهان و وطن‌امروز نمي‌خوانند./836/د102/ل

ارسال نظرات