سیری در مفاهیم و آموزه های عید سعید قربان از دیدگاه آیت الله مکارم
به گزارش خبرگزاری رسا، روز دهم ماه ذى الحجه،روز عيد بزرگ قربان است كه از اعياد مهم اسلامى است.[1] اين روز يادآور اخلاص و بندگى حضرت ابراهيم عليه السلام در برابر پروردگار خويش است، آن جا كه فرمان حق براى ذبح اسماعيل صادر شد، و ابراهيم آن بنده فرمانبردار خداوند آماده اجراى اين فرمان شد و اسماعيل را به قربانگاه برد و كارد بر حلقومش نهاد، ولى ندايى رسيد كه اى ابراهيم از عهده اين آزمون الهى برآمدى! دست نگهدار كه فرمانبردارى خويش را به درستى اثبات كرده اى.[2]
لذا جبرئيل همراه با «قوچى» فرود آمد و ابراهيم آن را قربانى كرد، و سنت قربانى در منا از آن روز برقرار شد. [3]
چیستی مفهوم «قربان»
«قربان » به چيزى گفته مى شود كه به وسيله آن به پروردگار تقرب مى جويند؛ خواه اين وسيله، عبادتى از عبادات مانند نماز و روزه و حج باشد يا گوسفندان و ساير حيوانات قربانى يا صدقه اى در راه خدا .[4]
با تأمل در قرآن کریم و آیۀ «فصل لربك و انحر[5]؛ اكنون كه چنين است، فقط براى پروردگارت نماز بخوان و قربانى كن»[6]باید گفت؛ قربانى كردن مخصوص«رب» و ولى نعمت است، و او منحصراً ذات پاك خدا است.[7]اين در برابر اعمال مشركان است كه براى بتها سجده و قربانى مى كردند، در حالى كه نعمتهاى خود را از خدا مى دانستند! ، لذا تعبیر قرآن کریم در «لربك»دليل روشنى است بر مساله لزوم قصد قربت در عبادات.[8]
در تبیین این مسأله باید گفت مقصد نهايى انسان، سعادت و تكامل و «قرب الى الله» است، اگر بر مركب تقوا و عمل صالح، سوار شود پيش از پايان عمر به اين مقصد نايل مى گردد.[9]
حال اگر گفته شود هدف همين زندگى چند روزه دنيا است، همين خور و خواب تكرارى و آميخته با هزار گونه درد و رنج، قطعاً اين چيزى نيست كه بتواند آن آفرينش بزرگ را توجيه كند.[10]
بنا بر اين نتيجه مى گيريم كه اين انسان براى هدف بزرگترى يعنى زندگى جاويدان در جوار قرب رحمت حق، و تكامل بى وقفه و بى پايان، آفريده شده است .[11]
لازم به ذکر است « قرب» و«قربت» در برابر پروردگار به معنى نزديكى مكانى نمى باشد، بلكه نزديكى مقامى، يعنى رفتن به سوى او كه كمال مطلق است، و پرتوى از صفات جمال و جلالش را بر صفحه فكر و جان افكندن.[12]
فریضۀ تسلیم؛ شکوه تقرب حضرت ابراهیم(ع) به پروردگار در روز عید قربان
باید اذعان نمود اسلام به معنى وسيع كلمه، همان تسليم در برابر فرمان حق و توحيد كامل و خالى از هر گونه شرك و بت پرستى است، كه ابراهيم (ع) پرچمدار آن بود،[13] در حقيقت نخستين گام براى ايجاد ارزش در انسان، مسأله خلوص و پاكى است و به همين دليل است كه ابراهيم (ع) خويش را منحصراً تسليم فرمان حق كرد، محبوب خدا شد و خدا او را برگزيد و به همين عنوان، او و مكتبش را معرفى كرد.[14]
در داستان حضرت ابراهيم (ع) در قرآن مى خوانيم كه او مأمور به ذبح اسماعيل شد و به دنبال اين ماموريت، فرزندش را به قربانگاه برد، اما هنگامى كه آمادگى خود را نشان داد، «بداء»[15] روى داد و آشكار شد كه اين امر يك امر امتحانى بوده است، تا ميزان اطاعت و تسليم اين پيامبر بزرگ و فرزندش آزموده شود.[16]
آرى ابراهيم آن مرد فداكار و ايثارگر هنگامى كه نداى فطرت را از درون خود مى شنود كه پروردگار به او فرمان«تسليم باش» مى دهد او تسليم كامل خدا مى شود، ابراهيم با فكر و درك خود مى يابد و مى بيند كه ستارگان و ماه و خورشيد همه غروب و افول دارند و محكوم قوانين آفرينشند، لذا مى گويد: اينها خداى من نيستند؛« إني وجهت وجهي للذي فطر السماوات و الأرض حنيفا و ما أنا من المشركين ؛[17]،[18] من روى خود را به سوى خدايى كردم كه آسمانها و زمين را آفريد و در اين راه عقيده خود را خالص كردم و من از مشركان نيستم».[19]
لذا در بعضى از روايات آمده است هنگامى كه اين كار انجام گرفت[20] جبرئيل (از روى اعجاب) صدا زد:« الله اكبر»«الله اكبر»! ...و فرزند ابراهيم(ع) صدا زد:« لا اله الا الله، و الله اكبر! ...»، و پدر قهرمان فداكار نيز گفت:« الله اكبر و لله الحمد»[21] و اين شبيه تكبيراتى است كه ما روز عيد قربان مى گوئيم.[22]
در حقيقت اين تكبيرات مجموعه اى است از تكبيرات« جبرئيل» و«اسماعيل» و پدرش«ابراهيم» و چيزى افزون بر آن.[23]
و به تعبير ديگر اين شعائر الهی خاطره پيروزى«ابراهيم »و« اسماعيل» را در آن ميدان بزرگ آزمايش در نظرها زنده مى كند، و به همه مسلمانان چه در منى و چه در غير منى الهام مى بخشد.[24]
بنابراین از این دریچه و با تعبير نورانی قرآن کریم، برترى آيين اسلام و نبوت پیامبراکرم(ص) بر دیگر ادیان توحیدی بيان شده است: « و من أحسن دينا ممن أسلم وجهه لله و هو محسن و اتبع ملة إبراهيم حنيفا؛[25] چه آيينى بهتر است از آيين كسى كه با تمام وجود خود، در برابر خدا تسليم شده، و دست از نيكوكارى برنمى دارد و پيرو آيين پاك خالص ابراهيم است».[26]
عید قربان؛ «حج اکبر»
«روز عيد قربان » از جمله تفاسير ديگر «حج اكبر» است؛ [27]،[28] اگر چه در ميان مفسران در باره منظور از روز« حج اكبر» گفتگو است، اما آنچه از بسيارى از روايات كه از طرق اهل بيت و اهل سنت نقل شده، استفاده مى شود اين است كه منظور از آن روز دهم ذى الحجه، روز عيد قربان ، و به تعبير ديگر«يوم النحر» مى باشد.[29]
هم چنین پايان يافتن مدت چهار ماه تا روز دهم ماه ربيع الثانى طبق آنچه در منابع اسلامى آمده، دليل ديگر بر اين موضوع است، به علاوه در روز عيد قربان در واقع قسمت اصلى اعمال حج پايان مى يابد و از اين رو، روز حج مى توان به آن اطلاق كرد.[30]
و اما اينكه چرا آن را«اكبر» گفته اند؛ به خاطر آن است كه در آن سال همه گروه ها اعم از مسلمانان و بت پرستان (طبق سنتى كه از قديم داشتند) در مراسم حج شركت كرده بودند ولى اين كار در سالهاى بعد به كلى موقوف شد.[31]
علاوه بر تفسير فوق كه در روايات اسلامى نيز آمده [32]، تفسير ديگرى نيز وجود دارد، و آن اينكه منظور از آن مراسم حج است، در مقابل مراسم« عمره» كه«حج اصغر» ناميده مى شود.[33] اين تفسير نيز در پاره اى از روايات آمده است، و هيچ مانعى ندارد كه هر دو علت توأماً سبب اين نامگذارى شده باشد.[34]،[35]
عینیت دیانت و سیاست در نماز عید قربان
خواندن نماز مخصوص عيد قربان در زمان غيبت امام زمان (عجل الله تعالى فرجه الشريف) مستحب است.[36] دو ركعت نماز مخصوص كه روز عید قربان خوانده مى شود.[37]
نماز عيد قربان كه شباهت زيادى با نماز جمعه دارد مخصوصاً از نظر وجود دو خطبه كه در اينجا بعد از نماز بجا آورده مى شود، همان آثار و بركات نماز جمعه را مى تواند داشته باشد.[38]
لذا نماز عید قربان و غيره، از سنگرهاى بزرگى است كه متأسفانه مسلمانان از وظايف مهم خود در برابر آن غافل مانده اند؛ همان گونه كه از ساير پايگاه هاى عظيم سياست اسلامى گاه غافلند.[39] حال آنکه اسلام آميخته با سياست است و كسى كه در احكام قضايى، سياسى، اجتماعى و اقتصادى اسلام اندكى تأمل كند، متوجه اين معنا مى شود.[40] بلکه هر كس گمان كند اسلام از سياست جداست، نه اسلام را مى شناسد نه سياست را.[41]
«حج اکبر»؛ نماد استکبارستیزی و برائت از مشرکان
باید دانست در مراسم برائت از مشركان كه در سال نهم هجرت وبعد از فتح مكه و استقرار اسلام و استقرار مسلمين در سرزمين حجاز ثابت شد، پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله دستور داد كه على عليه السلام در مراسم حج آيات نخستين سوره برائت را در برابر همه بخواند، و اعلام كند كه همه مشركان بايد تكليف خود را تا چهار ماه روشن كنند، يا آئين بت پرستى را رها كرده و در سايه توحيد اسلامى قرار گيرند، و يا از ورود به مسجدالحرام خوددارى كنند، و اگر پس از انقضاء چهار ماه، دست از بت پرستى نكشند، آماده پيكار گردند.[42]
اینگونه است که قرآن بار ديگر موضوع الغاى پيمانهاى مشركان را با تأكيد بيشترى عنوان كرده و حتى تاريخ اعلام آن را تعيين مى كند و مى گويد[43]:«و أذان من الله و رسوله إلى الناس يوم الحج الأكبر أن الله بري ء من المشركين و رسوله[44] ...؛ و اين، اعلامى است از ناحيه خدا و پيامبرش به (عموم) مردم در روز حج اكبر (روز عيد قربان )كه؛ خداوند و پيامبرش از مشركان بيزارند!».[45]
در حقيقت خداوند مى خواهد با اين اعلام عمومى در سرزمين مكه و آن هم در آن روز بزرگ راههاى بهانه جويى دشمن را ببندد و زبان بدگويان را قطع كند تا نگويند ما را غافلگير ساختند و ناجوانمردانه به ما حمله كردند.[46]
هم چنین تعبير به بيزارى خداوند و پيامبرش از مشركان آن هم به عنوان يك اعلام عمومى در حساسترين روزهاى حج دليل بر نهايت نفرت از آنهاست، و اهميت گناه شرك را به روشن ترين صورت بازگو مى كند.[47]
ابلاغ برائت از مشرکین توسط امام علی(ع) در روز عید قربان
خواندن اعلامیه و ابلاغ برائت از مشرکین در روز عيد قربان ، دهم ماه ذی الحجه صورت پذیرفت[48]،. حال علت اينكه امير مومنان على (ع) به عنوان مؤذن و ندا دهنده در آن روز انتخاب مى شود اين است كه اولاً؛ در دنيا نيز اين منصب را از طرف خدا و پيامبر(ص) داشت، زيرا پس از فتح مكه مأموريت پيدا كرد كه سوره برائت را در موسم حج با صداى رسا براى همه مردم بخواند.[49] ثانياً موقف على( ع) در تمام طول زندگى موقف مبارزه با ظلم و ستم و درگيرى مداوم با ظالمان و ستمگران بود، آن چنان كه حمايت از مظلوم و دشمنى با ظالم در تمام فرازهاى تاريخ زندگيش با توجه به شرائط خاص عصرش مى درخشد، مگر نه اين است كه زندگى در جهان ديگر يك نوع تجسم بزرگ و تكامل يافته از زندگى انسانها در اين جهان است بنا بر اين چه جاى تعجب كه مؤذن آن روز يعنى آن كس كه نداى لعن بر ظالمان را در ميان بهشت و دوزخ از طرف خدا و پيامبر ص سرمى دهد على( ع) باشد.[50]
سخن آخر
در خاتمه باید گفت روزعید قربان، روز عيد و خوشحالى و سرور است.[51] زيرا علاوه بر اين كه بنده اى مخلص از آزمونى دشوار، سربلند بيرون آمد و بندگى خويش را در پيشگاه خداى بزرگ ثابت كرد، گروه عظيمى از بندگان مخلص خدا به او تأسى جسته، به زيارت خانه خدا مى شتابند و مراسم منا و از جمله، قربانى را انجام مى دهند.[52]
هم چنین در اسلام، اعياد به دنبال اطاعت اوامر مهم الهى قرار دارد،[53] لذا هر روزى كه انسان در آن گناه نكند و از صبحگاهان تا آخر شب از معصيت پروردگار بپرهيزد آن روز، روز عيد او محسوب مى شود و به اين بيان، ما مى توانيم تمام ايام سال را ايام عيد خود قرار دهيم.[54]
از این رو در امتداد این کلام، بسيار مناسب است افراد توانگر، در اين روز قربانى نمايند و اكثر آن را به فقرا و نيازمندان انفاق كنند و به همسايگان و آشنايان نيز بدهند.[55]در روايتى است كه امام صادق عليه السلام فرمود: امام على بن الحسين و امام باقر عليهم السلام گوشت قربانى را سه قسمت مى كردند؛ يك قسمت آن را به همسايگان مى دادند و يك قسمت آن را به نيازمندان و قسمت سوم را براى اهل خانه نگه مى داشتند.[56] لذا مستحب است مردم قربانى را سه قسمت نمایند: يك سوم آن را براى خود بردارند، و يك سوم را در راه خدا به نيازمندان صدقه دهند، و يك سوم را به دوستان و مؤمنان هديه نمايند.[57]
پژوهش؛ تهیه و تنظیم؛ معاونت تحریریه خبر پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (دام ظلّه) makarem.ir
[1]كليات مفاتيح نوين ؛ ص835.
[2]همان ؛ ص885.
[3]همان.
[4] پيام امام امير المومنين عليه السلام، ج 13، ص: 124.
[5]سورۀ کوثر؛آیۀ2.
[6]تفسير نمونه ؛ ج 27 ؛ ص372.
[7] همان.
[8]همان؛ص373.
[9]پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج 3 ؛ ص40.
[10] تفسير نمونه ؛ ج 25 ؛ ص319.
[11]در اين زمينه؛ ر.ک ؛ تفسیر نمونه؛ج14؛ ص346؛ ذيل آيه 115 سوره مؤمنون.
[12] تفسير نمونه ؛ ج 8 ؛ ص99.
[13] همان ؛ ج 2 ؛ ص606.
[14] همان ؛ ج 1 ؛ ص461.
[15] «بسيار مى شود كه مقدمات كارى در نظر ما از هر جهت مهياست، ولى پيشامدهاى غير منتظره اى رخ مى دهد و آن وضع به هم مى خورد و آن كار انجام نمى شود در اين جا گفته مى شود: خدا نخواست چنين مطلبى انجام يابد، و ممكن است در همين جا كلمه «بدا» به كار برده شود و گفته شود: «بدالله انه لا يريد هذا» يعنى از خداوند برای ما آشكار شد كه نمى خواهد اين كار انجام شود.( پاسخ به پرسشهاى مذهبى ؛ ص58).
[16]تفسير نمونه ؛ ج 10 ؛ ص248.
[17] سوره انعام آيه 79.
[18] قرآن و آخرين پيامبر : تجزيه و تحليل مستدل و گسترده اى درباره عظمت و اعجاز قرآن از دريچه هاى گوناگون ؛ ص318.
[19] تفسير نمونه ؛ ج 1 ؛ ص461.
[20] همان، ج 19، ص: 116.
[21] «تفسير قرطبى» و« تفسير روح البيان».
[22]تفسير نمونه ؛ ج 19 ؛ ص116.
[23]همان ؛ ص124.
[24]همان.
[25]سورۀ نساء؛ آیۀ125.
[26]برگزيده تفسير نمونه ؛ ج 1 ؛ ص457.
[27]مجمع البيان؛ ج دوم؛ صفحه 5 و تفسير الكشاف؛ جلد دوم؛ صفحه 5- 244.
[28]آيات ولايت در قرآن ؛ ص338.
[29]تفسير نمونه ؛ ج 7 ؛ ص288.
[30]تفسير نمونه ؛ ج 7 ؛ ص288.
[31]همان.
[32] در تفسير نور الثقلين از امير مؤمنان على عليه السلام نقل شده كه فرمود:« انما سمى الاكبر لانها كانت سنة حج فيها المسلمون و المشركون و لم يحج المشركون بعد تلك السنة.»( جلد 2 صفحه 184).
[33]تفسير نمونه ؛ ج 7 ؛ ص288
[34] در تفسير نور الثقلين از امام صادق عليه السلام نقل شده كه در پاسخ سؤال يكى از يارانش در باره يوم الحج الأكبر فرمود:«هو يوم النحر و الاصغر العمرة.».( جلد 2 صفحه 186).
[35]تفسير نمونه، ج 7، ص: 289.
[36]رساله احكام جوانان (دختران) ؛ ص114.
[37]رسالة توضيح المسائل (فارسى) ؛ ص504.
[38]پيام قرآن ؛ ج 10 ؛ ص271.
[39]استفتاءات جديد ؛ ج 2 ؛ ص138.
[40]همان.
[41]همان.
[42]اخلاق در قرآن ؛ ج 3 ؛ ص248.
[43]برگزيده تفسير نمونه ؛ ج 2 ؛ ص177.
[44]سورۀ توبه؛ آیۀ3.
[45]ترجمه قرآن ؛ ص187.
[46]برگزيده تفسير نمونه، ج 2، ص: 178.
[47]پيام قرآن ؛ ج 3 ؛ ص170.
[48]تفسير نمونه ؛ ج 7 ؛ ص285.
[49]همان ؛ ج 6 ؛ ص181.
[50]تفسير نمونه ؛ ج 6 ؛ ص182.
[51]كليات مفاتيح نوين ؛ ص885.
[52]همان.
[53]پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج 15 ؛ ص432.
[54]همان.
[55]كليات مفاتيح نوين ؛ ص886.
[56]اقبال، صفحه 451.
[57]مناسك جامع حج ؛ ص305.
/1323/د102/ج1