۲۳ شهريور ۱۳۹۵ - ۱۳:۲۶
کد خبر: ۴۴۹۳۰۶
مدیر مدرسه علمیه قاسم‌بن‌الحسن:

حوزه‌ علمیه باید پویا و پاسخگوی نیازهای روز جامعه باشد

مدیر مدرسه علمیه قاسم‌بن‌الحسن(ع) گفت: باید برنامه‌ریزیها طوری باشد که بر اساس فرمایشات رهبر معظم انقلاب در عین پویایی حوزه‌ها، طلاب به علومی مجهز شوند که پاسخگوی نیازهای امروز جامعه باشند.
علم الهدی

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، کیفیت متون و روش آموزش در حوزه‌های علمیه اهمیت فراوانی دارد چرا که این مراکز پرورش‌دهنده کارشناسانی است که باید بتوانند پاسخگوی مسائل اعتقادی، اخلاقی و شبهات روز جامعه باشد.

در راستای بررسی وضعیت متون و روش آموزشی در حوزه علمیه با حجت‌الاسلام سید محمدباقر علم‌الهدی مدیر مدرسه علمیه قاسم‌بن‌الحسن(ع) به گفت‌وگو پرداختیم که در ادامه آن را می‌خوانید.

رسا- در ابتدا مقداری از تاریخچه و روند تغییر و تحول متون حوزه علمیه صحبت کنید.

نظام آموزشی حوزه از ابتدا بر اساس برخی کارهای تحقیقی و پژوهشی استوار بوده است و بر همین اساس و برخلاف نظام آموزش رایج دانشگاهی و مدارس، همواره استاد و شاگرد با یکدیگر بودند و پروژه‌های تحقیقاتی را باهم انجام می‌دادند استاد بر کار شاگردان نظارت داشت شاگردان نیز در پی هر سؤالی از استاد راهنمایی می‌گرفتند.

این شیوه نظام آموزشی حوزه علمیه درگذشته بود اما به‌مرور کارهای تحقیقاتی به رشته تحریر درآمده و به متون درسی تبدیل شد، بنابراین حوزه‌های علمیه پیش از انقلاب که در بخش ادبیات از جامی، برای اصول از کتاب معالم الاصول و برای منطق کبری از حاشیه ملا عبدالله استفاده می‌کردند همه کارهای تحقیقی و پژوهشی علمای گذشته بود که به کتاب‌های درسی تبدیل‌ شده بود اما به‌مرور با توجه به اینکه صنعت چاپ و نویسندگی چهره مدرنی به خود گرفت، نوع کتاب‌های حوزوی هم دستخوش برخی تغییرات شد و به این معنا که به‌جای کتابی مانند منطق منظومه یا حاشیه ملا عبدالله شخصیتی نظیر مرحوم مظفر پیدا شد که کتابی با رویکرد آموزشی مثل کتاب منطق مظفر را نوشت، یا مثلاً مرحوم شهید قدوسی، مرحوم شهید بهشتی و شهید باهنر چهره‌های نواندیش حوزوی کتاب‌های تحت عنوان صرف ساده را نوشتند و مباحث کتاب‌های ادبیاتی را جنبه آموزشی دادند و همین کتاب‌ها به‌مرور در بین طلاب نهادینه شد، به این معنا که امروز دیگرکسی کتاب صرف میر یا شرح امثله نمی‌خواند، همه به‌سوی کتاب‌هایی که جنبه آموزشی ویژه دارد رفتند، همچنین در بحث نحو، به‌مرور جای خود را به کتب هدایت نحو داده است اما این تغییر کافی نیست، امروز طلاب 80 کتاب درسی را کار می‌کنند برخی از این کتاب‌های درسی الآن جنبه نظام آموزشی گرفته است، گرچه همان کتاب‌هایی هم که نظامشان آموزشی شده است امروز باید مثال‌ها، نوشتار و شکل تحریر آن عوض شود چراکه این‌ موارد هم نیازمند یک بازنگری به لحاظ نوشتاری و سلیقه در ارائه مطالب و تدوین است.

رسا- امروزه حوزه علمیه در تحول متون درسی طلاب باید دست به چه اقداماتی بزند؟

امروز ضرورت دارد جایگاه و زحماتی که متقدمین برای ما کشیدند حفظ شود چراکه شهید اول، شهید ثانی، مرحوم آخوند، مرحوم عراقی و مرحوم شیخ مرتضی انصاری، مرحوم نائینی و مرحوم کمپانی از چهره‌ها و شخصیت‌های ماندگار حوزه‌های علمیه هستند، اما کتاب‌هایی که از این فقها و اصولیون به دست ما رسیده مجموعه تحقیقاتی است که این حضرات در ایام تحصیل و کار حوزوی برای حوزه‌های علمیه انجام می‌دادند، به همین جهت کتاب‌های آموزشی با کتاب‌های تحقیقی و پژوهشی تفاوت دارد.

همان‌گونه که رهبر معظم انقلاب می‌فرمایند ما باید کتاب‌هایی را ارائه کنیم که چند ویژگی داشته باشد که یکی از مهم‌ترین آنها شکل تدوین مطالب کتاب‌ها است که جنبه آموزشی داشته باشد، البته کتاب‌های تحقیقی می‌تواند مرجع کار پژوهشی و تحقیقی باشد اما آنها کتاب آموزشی نیستند، مدل نگارش کتاب‌های آموزشی و پژوهشی تفاوت دارد امروز اگر ما بخواهیم شاگردان مکتب را پرورش دهیم باید کتاب‌های آموزشی در اختیار آنها بگذاریم این نکته بسیار مهمی است که باید به آن بپردازیم.

به همین سبب به نظر من با حفظ حرمت چهره‌ها و شخصیت‌هایی مثل شهید اول، شهید ثانی، مرحوم آخوند یا مرحوم شیخ مرتضی انصاری بر ما لازم است که به کتاب‌های حوزویان جنبه آموزشی داده و کتاب‌هایی این بزرگواران، به منبع و مرجع حوزویان تبدیل شود، کتاب‌هایی که قرار است یک حوزوی در آن درس استدلال و اجتهاد را آموزش ببینند باید عوض شود همان‌گونه که رهبر معظم انقلاب هم‌ بارها به این مطلب تأکید کردند و به آن پرداختند.

رسا - به نظر شما موانع تغییر و تحول در متون آموزشی حوزه چیست؟

به نظر من یکی از موانع، نگاه همراه با غفلت نسبت به این کتاب‌ها است، بسیاری از بزرگواران و اعاظم با حفظ حرمت و بزرگواری آنها شاید از این نکته غافل هستند که امروز با گذشته‌ای که ما درس می‌خواندیم بسیار تفاوت کرده است، امروز نسل جوان ما شاید آن‌ حوصله و زمان طلاب سابق را نداشته باشد که حتی از کتاب‌های چاپ سنگی یا متن‌های سخت و مغلق بهره‌برداری یا استفاده کنند، حتی آن زمان هم که ما این مباحث را می‌خواندیم بیشترین انرژی ما برای استخراج مرادات مصنف و مؤلف صرف می‌شد نه برای دریافت، ادراک و به کار بردن قواعد و قوانین اصولی و فقهی در موارد مشابه، یعنی در حقیقت ما در مباحث فقهی و اصولی کارآموزی نمی‌کردیم ما فقط چیزی را یاد می‌گرفتیم، درحالی‌که یادگرفتن یک امر و کارآموزی کردن امر دیگری است.

امروز اگر ما کارآموزی را در کنار علم قراردادیم پویا و کارآمد می‌شود درغیراین صورت صرف داشتن علم کافی نیست، به‌عنوان‌مثال یک دانشجوی فارغ‌التحصیل راه و ساختمان وقتی از دانشگاه خارج می‌شود فقط حل مقداری صورت‌مسأله و معادله را آموزش‌دیده است اما اگر بخواهد مجری یک طرح شود باید نزد یک معمار و بنایی که ظرف پروسه 20 سال به اینجا رسیده تجربه کسب کند، اگر این دانشجو با این علمی که دارد مدت 6 یا 7 ما در کنار این بنا یا معمار خبره کار کند و علم و تجربه را با یکدیگر تلفیق نماید، خروجی آن مهندسی کارآمد خواهد بود.

در حوزه‌های علمیه ما صرفاً علم می‌آموزیم کتاب‌ها فقط کار تعریف‌ها و معرفی واژه‌ها را به ما می‌دهد اما اینکه ما از این واژه‌ها و فن و قواعد چگونه بهره‌برداری کنیم نیاز به کارآموزی دارد، این کتاب‌ها هرگز به ما این کارآموزی را یاد نمی‌دهد، حتی اگر همین کتاب‌ها بخواهد علم خود را به ما بدهد به این راحتی نخواهد بود چراکه عبارات موجز است و نوشتار گذشته با نوشتار امروز تفاوت دارد، بزرگواران درگذشته عمیق‌ترین مسائل را در موجزترین کلمات به مخاطبان خود ارائه می‌کردند، به‌عنوان‌مثال در یک خط از کفایه مرحوم آخوند در بحث طلب و اراده‌ گاهی به هزاران مطلب اشاره کرده و جلو رفته که نیازمند است یک استاد بسیار قوی این حرف‌ها را برای شاگردش موشکافی و رمزگشایی کند گاهی سخنان اشخاصی مثل آخوند یا شیخ نیاز به رمزگشایی دارد.

به‌عنوان‌مثال برای کفایه شرح‌هایی همچون حاشیه منتهی‌الدرایه، نهایته الافکار یا منهتی‌الافکار نوشته‌شده که حکایت از این دارد که هرکس سخنان آخوند را یک‌جور رمزگشایی کرده است، گاهی از اوقاف این مدل رمزگشایی‌ها سبب تغییر مبانی محققان، مجتهدان، اصولی‌ها یا فقهای ما شده است و امروز نسل جوانی که انواع و اقسام گرفتاری و کارها را پذیرفته یا جبر تاریخ به او تحمیل کرده است دیگر وقت پرداختن به این رمزگشایی‌ها ندارد و می‌خواهد مطالب را به‌راحتی بگیرد نزد استادی رفته و کارورزی کند سپس مشغول بهره‌برداری از علم و دانش خود شود.

بنابراین امروز این‌همه احتیاط در حوزه‌ها حکایت از این دارد که گاهی حضرات به‌واقع امر و ‌حکم الله نرسیدند ما باید ضمن حفظ رعایت احتیاط درباره احکام الهی و پرهیز از فتوای به ما انزل الله، کاری کنیم که مخاطبان، خود صاحب کشف مطالب و غموضات شریعت شوند و از چرخ زدن دور سر یکدیگر پرهیز کنند، به قول امام راحل فقه را پویا کنند که در آن اجتهاد و در اجتهادش شرایط زمان و مکان دخیل باشد.

 امروز اسلام و تشیعِ در شرایط بحرانی قرارگرفته بنابراین باید فقهی را ارائه کنیم که قابلیت اجرا داشته باشد، و حوزه‌های علمیه درباره بانکداری، بازرگانی و تجارت، بیمه، خریدوفروش اعضا و جوارح بدن میت و بسیاری مسائل دیگر از قبیل موسیقی و غنا پاسخگوی نسل جوان باشند، اگر ما بگوییم که در اسلام قواعدی برای پاسخ به این مسائل نداریم اشتباه کردیم، فقها باید شاگردانی تربیت کنند که از قواعد فقهی معضلات مستحدثه روز جامعه را استخراج کنند.

رسا - نقاط ضعف روش آموزش در حوزه را بیان کنید؟ حضرت‌عالی چه راهکاری را پیشنهاد می‌دهید؟

یکی از روش‌هایی که امروز اروپایی‌ها از حوزه‌های علمیه و نجف دریافت کردند همین شیوه همراهی استاد و شاگرد است در حال حاضر در دانشگاه آکسفورد این روش پیاده می‌شود، یعنی یک استاد 5 یا 6 شاگرد انتخاب و پذیرش می‌کند و به مدت 5 یا 6 سال باهم زندگی می‌کنند، در حقیقت شاگردان دستیاران استاد هستند و استاد به هر شاگرد فراخور معلومات او یک پروژه تحقیقاتی واگذار می‌کند شاگردان و استاد باهم نشست و برخاست داشته و کار علمی می‌کنند، این تعامل دستاورد زیبا را به دنبال دارد یکی اینکه شاگردان از اخلاق و منش استادان استفاده کرده و الگو می‌گیرند، به‌محض اینکه شاگرد در تحقیق و پژوهش به معضل و مشکلی برخورد کند از استاد کمک و راهگشایی می‌گیرد چراکه استاد همواره در خدمت او است، امکان دارد شاگرد در طول روز کنار استاد 3 یا 4 بار نشست علمی کوتاه یا بلند داشته باشد، استاد به شاگرد اجازه پرواز و ورود در میدان‌ها مختلف علمی را می‌دهد، امروز اگر بنا باشد که نقاط ضعف آموزش در حوزه‌های علمیه برطرف شود باید به سمت همان اصالت گذشته یعنی همراهی و همکاری استاد و طلبه برگردیم، سابق بر این شاگرد و استاد در خدمت یکدیگر بودند باهم زندگی می‌کردند هرکدام از یکدیگر استفاده اخلاقی و علمی داشتند.

راهکار دیگر این است که ما باید به شاگردان خود جرأت نظریه‌پردازی بدهیم متأسفانه امروز گاهی جوهایی بر محیط علوم حوزوی حاکم می‌شود که افراد بااحتیاط به نظریه‌پردازی ورود پیدا می‌کنند، به‌عنوان‌مثال اگر طلبه‌ای در کار اجتهادی، پژوهشی و تحقیقی خود به یک نتیجه‌ای برسد به‌مجرد اعلام باید برخی ملاحظات را داشته باشد که الآن به من چه انگ‌هایی خورده می‌شود درنهایت اگر آن استاد خیلی به شاگردش احترام بگذارد می‌گوید این نظر شما شاذ، مطرود و نادر است، اگر شاگرد بخواهد همچون استاد یا فقهای گذشته نظریه تحقیقی و پژوهشی خود را ارائه دهد که آن زمان آقایان این کار را انجام دادند، درگذشته فرصت نظریه‌پردازی و دستیابی شاگردان به استاد نسبت به امروز بیشتر فراهم بود، امروز شاگردان صرفاً استاد را یک ساعت مشخص می‌بینند درحالی‌که وی متکلم وحده و شاگردان مستمع هستند، پس بالندگی و پویایی که شاگرد باید پیدا کند در کدام صحنه است کجا باید نظریه اشتباه خود را مطرح کند تا بتواند پاسخ درست را بگیرد.

گاهی بر سر کلاس میسر نیست که تک‌تک شاگردان اعلام نظر کنند، یا نظریه شاگردی قابل دفاع نبوده و خجالت می‌کشد آن را نزد بقیه مطرح کند، درحالکیه اگر قضیه همکاری و همراهی استاد و شاگرد اتفاق افتد هر میزان هم که نظریه قابل دفاع نباشد طلبه می‌تواند آن را مطرح کند چراکه استاد جایگاه علمی و پدری دارد استدلال کرده و دلیل می‌آورد و زوایایی که از چشم طلبه محقق مخفی مانده را روشن می‌کند تا مراقب باشد که در کارهای تحقیقی بعدی چنین اشتباهاتی را مرتکب نشود، این‌گونه طلبه در کنار دست استاد کارورز می‌شود، امروز مهم‌ترین نقطه‌ضعف ما این است که فضای کارآموزی نسبت به اعمال قواعد و اصول فقهی را نداریم، شاگردان صرفاً درس می‌خوانند اما نحوه بهره‌برداری از آن را یاد نمی‌گیرند.

رسا - نقاط مثبت مراکز علمی غیر حوزوی در دو ساحت متن و روش را بیان فرمایید؟

یکی از مهم‌ترین نقاط مثبت در حوزه‌های علمیه وجدان علمی طلاب است چراکه آنان بدون توجه به مدارک علمی و با نیت سربازی و خدمت به تشکیلات حضرت ولی‌عصر (عج) وارد این فضا می‌شوند به همین علت به مظاهر زندگی دنیا پشت پا زده برای رضای خدا خالصانه درس می‌خوانند، آنان در کنار کار تبلیغی، علمی، تحقیقی و پژوهشی نسبت به مطالعه یومیه تعهد دارند، استادان نیز مخلصانه برای آموزش شاگردان تلاش‌های بی‌شائبه دارند.

یکی از نقاط مثبت مراکز علمی غیر حوزوی وجود لابراتوارهای علمی و کارآموزی‌ این مراکز است، همیشه در هر قاعده فقهی و رابطه علمی یک‌راه بهره‌وری از آن باید وجود داشته باشد تا دانشجویان به‌مجرد یادگیری یک ضابطه، قاعده و گزاره علمی دنبال این‌ باشند که آن را به‌صورت علمی اجرا کنند، در حوزه‌های علمیه نیز کار باید لابراتواری و آزمایشگاهی باشد درحالی‌که امروز علم‌آموزی حوزویان صرفاً تئوری است اما مراکز علمی دیگر در کنار کار تئوری کار عملی، آزمایشگاهی و لابراتواری دارند و این نکته مهمی است که باید به آن توجه شود.

یکی دیگر از نقاط مثبت مراکز غیر حوزوی بحث نظام آموزشی و کارورزی آنها است که باید مورد توجه باشد، همچنین همراهی مشاوره تحصیلی نیز بسیار نقش دارد که اخیراً در حوزه‌های علمیه راه افتاده است.

رسا - اگر امکان دارد پیامدهای ضعف متون و روش‌ها در حوزه هم اشاره کنید؟

متون ما جنبه آموزشی ندارد جنبه تحقیقی دارد به نظر من باید متن‌های ما از سهولت در فهم برخوردار شود یکی از مشکلات متن‌های ما فهم مطالب و استخراج مرادت مصنفان از این مطالب سخت است، بنابراین ضرورت دارد که بیان و نوشتار آن به‌روز تغییر کرده و جنبه آموزشی پیدا کند و مثال‌ها و قالب‌هایی که در اختیار مخاطب قرار می‌گیرد مثال‌ها و قالب‌های به‌روز باشد.

رسا - عدم تناسب دروس حوزوی با نقش‌های فرهنگی و اجتماعی حوزویان چه خطری را متوجه اصل حوزه می‌کند؟

هر جریان مبارکی باید آسیب‌شناسی شود چراکه ممکن است به‌مرور دچار انحراف شده و انسان را نه‌تنها از هدف موردنظر دور کند بلکه برخلاف آن حرکت دهد، به‌عنوان‌مثال عبادت یا نماز جماعت که مقرب انسان به‌سوی خداوند است اگر آسیب‌شناسی نشود ممکن است شخص را جهنمی کند چراکه همین امور مقدس می‌تواند آسیب‌هایی همچون ریا، عجب و تکبر یا ایذاء مردم را به همراه داشته باشد، با یک بررسی مشخص می‌شود که ما افراد زیادی را داشتیم که به خاطر برخی مشاکل از علوم حوزوی دلسرد شده و رفتند.

رساـ در آخر اگر صحبت خاصی دارید بفرمایید.

از مدیریت محترم مراکز حوزوی درخواست می‌کنم که طوری برنامه‌ریزی کنند که بر اساس فرمایشات رهبر معظم انقلاب در عین پویایی حوزه‌ها و طلاب به علومی مجهز شوند که پاسخگوی نیازهای امروز جامعه باشند.

باملاحظه دیدگاه‌ها و نظریات چهره‌هایی همچون مرحوم شیخ مفید و خواجه مشاهده می‌شود که این بزرگواران برای صدها سال زمان بعد از خود فکر کرده و شبهه طرح کرده و پاسخ آن را می‌دادند، اما امروز حوزه‌های علمیه از آن پویایی و بالندگی لازم بهره‌مند نیست، درحالی‌که ما باید طلاب را به صورتی پرورش دهیم که توان پاسخگویی به پرسش‌هایی که امروز جهان استکبار علیه فقه و کلام امامیه طراحی می‌کند را داشته باشند.

توجه برنامه‌ریزان و معاونت برنامه‌ریزی حوزه علمیه را به این نکته جلب می‌کنم که امروز دشمنان از هزاران کیلومتر آن‌طرف‌تر مشغول سم‌پاشی علیه اسلام و شیعه هستند، وهابیت ازیک‌طرف، یهود صهیونیسم ازیک‌طرف و مسیحیت صهیونیسم نیز از ‌طرف دیگر تلاش می‌کنند که اسلام ناب را از ما بگیرند، این درحالی‌ است که به تعبیر امام راحل فقط حوزه‌های علمیه پاسخگوی این‌همه معضل و مشکلات هستند، الحمدالله که تاکنون سرفراز و سربلند بوده و بعدازاین باید سرفراز و سربلند باشد.

ما درگذشته امثال سید محمدباقر صدر از چهره‌های نظریه‌پرداز، فقیه و فیلسوف را داشتیم که کمر مارکسیست را در زمان خود شکستند، امروز هم می‌تواند از این چهره‌ها در حوزه‌های علمیه پرورش پیدا کند اما باید دقت شود که ما طلاب را برای چه زمانی پرورش می‌دهیم و علم و دانشی در اختیار آنها بگذاریم که بتوانند نیازهای امروز را به بهترین شکل خود برآورده کنند، این امر فقط با برنامه‌ریزی صحیح برای نسل جوان حوزوی امکان‌پذیر است./403/807/ب1

ارسال نظرات