امام، دفاع مقدس، اسلام انقلابي
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا به نقل از روزنامه جوان، سلطه‌گران و استعمارگران که از ۴۰۰ سال پيش و از عصر انقلاب صنعتي، براي فروش محصولات خود به کشورهاي ديگر کوچ کرده و با مواد اوليه فراوان و ارزان در کنار سيل کارگر تقريباً مفت و مجاني روبه‌رو شده بودند طمع و برنامه استعمارگري را پي‌ريزي کردند و به تدريج با بيداري ملت‌ها به طرح‌هاي جديد براي استمرار استعمار رو آوردند و سرانجام با هدف قانونمند کردن چپاولگري و استعمار، به مهندسي نظام سلطه پرداخته و با راه اندازي دو جنگ بزرگ و کشتار بي‌رحمانه بيش از ۱۳۰ميليون انسان، ساختار‌هاي قانوني سلطه و چپاول را پي‌ريزي کردند و با يک برنامه از پيش تعيين شده قرار بود قبل از اتمام قرن بيستم دين زميني را جايگزين دين الهي کنند.
غارتگران غربي آنچنان نظام سلطه را مهندسي کرده و براي همه چيز (تروريسم، حقوق بشر، جنگ، صلح، اقتصاد و...) تعاريف عملياتي ارائه داده بودند که هيچ کشوري قدرت، جرئت و امکان تخطي و تعرض به نظام قانوني شده سلطه را نداشت.
در چنين شرايطي در سال ۱۳۵۷، انقلاب اسلامي ايران در تقابل با مهندسي نظام سلطه به وقوع پيوست و خيلي زود جهان استکباري را به چالش کشيد. امام خميني(ره) از همان آغاز نهضت، اين قرن را قرن غلبه مستضعفان بر مستکبران ناميده و فرمودند: «من با اطمينان مي‌گويم اسلام ابر قدرت‌ها را به خاک مذلت مي‌نشاند.»
شعارهاي کوبنده و انقلابي امام راحل که نابودي برج و باروي کاخ‌هاي ظلم و استبداد و اضمحلال اردوگاه کفر و شرک و الحاد را به گوش جهانيان رسانيده و آنان را به خروش و خيزش و قيام در برابر طواغيت غرب و شرق فرا‌مي‌خواند، استعمارگران شرق و غرب را عليه اسلام انقلابي و انقلاب اسلامي متحد ساخته و يکي از گسترده‌ترين و بزرگ‌ترين جنگ‌هاي قرون اخير را به کشور ايران تحميل کردند.
در دو جنگ بزرگ موسوم به «جنگ‌هاي جهاني اول و دوم» چند کشور اروپايي در برابر چند کشور ديگر اروپايي وارد جنگ شدند اما در جنگ تحميلي، کشور ايران در جنگي نابرابر، تقريباً با همه دنيا مي‌جنگيد تا جايي‌که از ۳۹ کشور اسير گرفته و ردپاي حمايت‌هاي اطلاعاتي، تسليحاتي، تجهيزاتي، امکانات نظامي و غيرنظامي، دارو، امنيتي، بهداشتي، فني و مهندسي، مستشاري، سياسي و تبليغاتي بيش از ۹۰ کشور از رژيم بعثي حاکم بر عراق ديده مي‌شد و به واقع فقط جنگ احزاب نبود بلکه بازسازي واقعه عاشورا و کربلا بود که هر کس به هر طريقي که مي‌توانست (مستقيم يا غيرمستقيم) عليه ملت مقاوم و سلحشور ايران کمک مي‌کرد (اصطلاحاً آن کس که هيچ نداشت با سنگ مي‌زد).
آن چيزي که جنگ تحميلي را به حماسه با شکوه دفاع مقدس تبديل نمود فرماندهي راهبردي و بي‌نظير و بي‌بديل حضرت روح خدا بود که در اوج سعه صدر و با اتکال به لطف لايزال رحماني حضرت حق جل و علا و با هوشمندي و شناخت دقيق دشمن، موفق به مهار ماشين جنگي دشمنان شد و سرانجام غارتگران غربي و شرقي را وادار به تسليم در برابر اراده‌هاي پولادين مردم ايران ساخت.
حضرت امام بي‌شک يک ابراستراتژيست بي‌نظير بود که از همان روز آغازين جنگ از اشتباه راهبردي دشمن يک فرصت طلايي خلق کرد. استعمارگران و قدرت‌هاي سلطه‌گر، رژيم بعثي حاکم بر عراق را براي نابودي انقلاب اسلامي انتخاب کرده و به ميدان نبرد فرستاده بودند، غافل از اينکه قرن‌هاي متمادي است که قلوب شيعه به عشق کربلا و عاشورا و همراهي با اصحاب حضرت امام حسين(ع) در سينه‌ها مي‌تپد و شب و روز شعار «سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم» را زمزمه و با اين شعارها زندگي مي‌کنند، تا روزي که بتوانند صداقت و دين خود را به حضرت اباعبدالله الحسين(ع) ثابت کنند و اينک دشمنان قسم خورده اسلام، اين فرصت طلايي را در اختيار مردم ايران قرار داده بودند و امام راحل نيز از تشنگي و عطش عشاق امام حسين(ع) نردبام ساخته و راهي به سوي خالق هستي گشود. آن يار سفر کرده با اطلاع کامل از ضعف قدرت مادي و توان جنگي ايران نسبت به دشمنان، طرحي نو در مناسبات و شيوه‌هاي جنگي درانداخته و خيلي سريع ابتکار عمل را در دست گرفت. شايد بتوان مجموعه نوآوري‌ها و ابتکارات حضرت امام خميني(ره) را در پنج محور خلاصه و به شرح زير ارائه کرد:
۱ - جايگزيني جهاد في‌سبيل‌الله به جاي جنگ براي آب و خاک؛ چراکه براساس قاعده «عموم و خصوص من‌وجه»، جهاد في‌سبيل‌الله دربر گيرنده دفاع از آب و خاک نيز است.
۲ - طرح و تقويت فرهنگ شهادت‌طلبي به عنوان موتور محرک انگيزه فردي مجاهدين اسلام، به جاي کشته شدن براي سرزمين و آب و خاک.
۳ - بهره‌گيري از نقاط قوت و فرصت‌هاي تاريخي اسلام نظير «زنده ماندن اسلام و انقلاب در پناه محرم و صفر»، «توجه به معنويت کربلا و عاشورا» و پيروي از اصحاب باوفاي حضرت اباعبدالله الحسين(ع) به عنوان الگوسازي و فرهنگ‌سازي در شيوه‌هاي مبارزه.
۴ - بهره‌گيري از مدل قرآني دوقطبي‌سازي «حق و باطل» و تعميم ميدان نبرد به جبهه کفر، شرک و استکبار جهاني در برابر نظام اسلامي ايران.
۵ - و بالاخره ارائه شيوه جديدي از مبارزه با دشمن تحت عنوان جنگ مردمي به عنوان مدل‌سازي نبرد اسلامي. توضيح اينکه جنگ‌ها در سطح جهان، عموماً از دو مدل «کلاسيک» و «چريکي يا پارتيزاني» تبعيت کرده و مي‌کنند و مشخصاً به دليل فقدان تکيه‌گاه مردمي، جمعيت کشور نقش تعريف شده و عمدتاً اجباري دارند، اما حضرت امام دقيقاً به دليل جايگاه ويژه مردم به عنوان قاعده حکومت اسلامي، مدل جنگ مردمي را وارد عرصه جنگ نموده و تمام امور مستقيم و غيرمستقيم جنگ اعم از «رزمندگي و نظامي»، «پشتيباني»، «تبليغاتي و عمليات رواني»، «اطلاعاتي» و «اقتصادي» را در چارچوب اصول بنيادين جنگ نظير «وحدت فرماندهي»، «اصل تمرکز قوا»، «سلسله مراتب فرماندهي»، «ايمان و انضباط و انسجام نظامي» و «استقلال سياسي، عملياتي و... نيروهاي مسلح» به مردم سپرد.
البته حضرت امام راحل علاوه بر پنج ابتکار منحصر‌به‌فرد در عرصه و ميدان نبرد حق عليه باطل با ارائه مجموعه‌اي از فضائل معنوي مقاتله و جنگ در اسلام نظير «الگوي عاطفي و عاشقانه بين رزمندگان و فرماندهي»، «تکليف محوري به جاي نتيجه محوري»، «اتکا و اتکال به قدرت پروردگار»، «باور به پيروزي در صورت کشته شدن يا پيروزي ظاهري»، «پرهيز از خودبزرگ‌بيني و غرور و غفلت» و «احترام ويژه و واقعي به مردم به عنوان ولي‌نعمت مسئولان و تقويت احساس خدمتگزاري نسبت به مردم» جلوه‌هايي بديع و ناب از رفتار سازماني را براي ثبت در تاريخ ترسيم فرمودند.
به اين ترتيب حضرت امام خميني(ره)، نابرابر‌ترين و ظالمانه‌ترين جنگ قرون اخير را توانست به شکوهمند‌ترين و حماسي‌ترين نبرد تاريخ بدل كند و «کتاب هنر جنگ در اسلام» را به رخ تمامي دانشگاه‌ها و پژوهشگاه‌هاي نظامي جهان بکشد. امروز به‌رغم گذشت حدود سه دهه از افتخارات و حماسه‌هاي غرورانگيز دفاع مقدس، جمهوري اسلامي ايران به رهبري حضرت امام خامنه‌اي به عنوان خلف صالح حضرت امام راحل با بهره‌گيري از همان کتاب «هنر جنگ در اسلام» بر انواع توطئه‌هاي نرم و نيمه‌سخت فايق آمده و بغض و کينه دشمنان اسلام را نسبت به تدبير و فرماندهي ولايت‌فقيه در ميادين مختلف مبارزه بيشتر کرده است.
تاريخ چهار دهه مبارزه با استکبار نشان مي‌دهد که موضوعاتي نظير انرژي هسته‌اي، صنعت موشکي و حمايت از تروريسم صرفاً بهانه‌هايي براي تشديد فشار و به زانو در آوردن ايران اسلامي است و تفکر مذاکره با شيطان و گرفتن حق ملت ايران از شيطان اکبر و طاغوت اعظم ناشي از سطحي‌نگري و ساده‌انديشي است (اگر از روي برنامه نفوذ نباشد)، با اين وصف بر مسئولان و قواي کشوري و لشكري لازم و واجب است که ضمن پرهيز از رفتارهاي غربگرايانه و غيرانقلابي به تأسي از رفتار قهرمانان حماسه‌ساز دوران طلايي دفاع مقدس با تبعيت عملي از اوامر فرمانده معظم کل قوا حضرت امام خامنه‌اي آينده انقلاب اسلامي را منطبق بر مشي انقلابي امامين انقلاب اسلامي تضمين نمايند./836/د102/ل