۰۷ مهر ۱۳۹۵ - ۱۲:۲۰
کد خبر: ۴۵۱۹۶۱
نماینده ولی فقیه در خراسان شمالی در گفت‌وگو با رسا مطرح کرد؛

انتقاد از روزمرگی و کم‌کاری در زمینه فرهنگ/ ولنگاری فرهنگی؛ خطری که نظام را از داخل تهدید می‌کند

حجت‌الاسلام والمسلمین یعقوبی با بیان این که یکی از علل ولنگاری فرهنگی این است که دست‌اندرکاران و متولیان فرهنگی به‌ درستی به وظیفه خود عمل نمی‌کنند، ریلی کار نکرده و دیمی فعالیت می‌کنند، گفت: اگر در بخش فرهنگ با همین منوال پیش برویم باید بدانیم خطر از درون نظام ما را تهدید می‌کند، درخت چنار از داخل خود آتش می‌گیرد، انقلاب هم همین طور است؛ از جایی که انقلاب‌ها به فساد کشیده می‌شوند از درون تهی شده و از هم می‌پاشند.
حجت الاسلام والمسلمین یعقوبی - گفت و گو با خبرگزاری رسا

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در خراسان شمالی، رهبر معظم انقلاب چندی پیش در دیدار با نمایندگان دهمین دوره مجلس شورای اسلامی، با اشاره به موضوع فرهنگ، از آنچه «ولنگاری فرهنگی» توصیف کردند، گلایه داشته و فرمودند: «...مسأله فرهنگ یک مسأله مستمری است و بسیار مهم است، حتی در قضیه اقتصاد هم مهم است. برادران عزیز، خواهران عزیز! در مسأله فرهنگ، بنده احساس یک ولنگاری می‌کنم، در دستگاه‌های فرهنگی -اعم از دستگاه‌های دولتی و غیردولتی- یک نوع ولنگاری و بی‌اهتمامی در امر فرهنگ وجود دارد، چه در تولید کالای فرهنگی مفید که کوتاهی می‌کنیم، چه در جلوگیری از تولید کالای فرهنگی مضر که کوتاهی می‌کنیم. اهمیت کالای فرهنگی از کالای مصرفی جسمانی کمتر نیست، بیشتر است... .»

برای بررسی علل و کندوکاو در دلایل ایجاد و شیوع ولنگاری فرهنگی در دستگاه‌های فرهنگ‌ساز کشور به سراغ حجت‌الاسلام والمسلمین ابوالقاسم یعقوبی، نماینده ولی فقیه در استان خراسان شمالی و امام جمعه بجنورد رفتیم. آنچه در پی می‌آید حاصل گفت‌وگوی صمیمی خبرنگار ما با این استاد خارج فقه حوزه علمیه است.

رسا ـ رهبر معظم انقلاب چندی قبل در دیدار با نمایندگان مجلس تأکید کردند که در عرصه فرهنگی نوعی ولنگاری را مشاهده می‌کنم، این سخن حضرت آقا را چطور تحلیل می‌کنید، آیا این سخن به معنای بی‌برنامگی متصدیان عرصه فرهنگ نیست؟

بحث فرهنگ بحث بسیار ظریفی است، نرم‌افزاری بوده و جزء سخت‌افزار نیست، به چشم نمی‌آید؛ به این معنا که گاهی شما در فعالیت فرهنگی نهایت تلاش خود را به کار گرفته و به قول معروف خود را می‌کشید اما باز هم به چشم نمی‌آید. فرهنگ دیرپا بوده و دیر اثر می‌گذارد اما اگر اثر بگذارد بسیار خوب خواهد بود.

با همه این ویژگی‌هایی که فعالیت‌های فرهنگی دارد، در عین حال می‌بینیم که بخش فرهنگ در کشور ما مشکلات بودجه‌ای دارد؛ به‌ گونه‌ای که مظلوم‌ترین دستگاه‌ها، نهادهای فرهنگی ما هستند و اگر درصد بودجه‌های فرهنگی را با بودجه‌های عمرانی بسنجیم اصلاً قابل مقایسه نیست.

در این زمینه داد رهبری هم بلند شد و تأکید کردند که فرهنگ مظلوم بوده و باید آن را از مظلومیت بیرون بیاوریم، بالطبع هر مظلومی یک ظالم هم دارد و باید بپرسید چه کسی به فرهنگ ظلم کرده است؟

رسا ـ مشکل ما در عرصه فرهنگ دقیقاً چیست؟ چرا دستگاه‌های عریض و طویل متصدی فرهنگ فعالانه وارد عرصه برنامه‌ریزی فرهنگی نمی‌شوند؟ مشکل را در کجا می‌بینید؟

به نظر من در انقلاب و نظام اسلامی به بخش فرهنگ مقدار زیادی بی‌مهری صورت گرفت، انقلاب ما انقلابی فرهنگی است، قرار بود فرهنگی جلو رفته و فرهنگی بماند اما گاهی در بعضی از دولت‌ها بی‌مهری‌های محسوسی نسبت به فرهنگ می‌بینیم، بودجه‌های فرهنگی کم اختصاص داده می‌شود و همان بودجه کم هم باز در راه‌هایی مصرف می‌شود که به معنای واقعی فرهنگ نیست. اسم فرهنگ را روی کارهای خود گذاشته‌ایم در حالی که با کار فرهنگی فاصله داریم.

بودجه‌ای به اداره کلی می‌دهند و کارکنان آن نهاد تحت عنوان بودجه فرهنگی چند بنر و پارچه‌نوشته نصب می‌کنند، همایش می‌گذارند و فکر می‌کنند کار فرهنگی کرده‌اند در حالی که این‌گونه نیست، کار فرهنگی؛ یعنی کار زیربنایی، یعنی شما فونداسیون را محکم ببندید تا ساختمان درست و استوار بماند نه آنکه خانه از پای‌ بست ویران بوده و خواجه در فکر نقش ایوان باشد.

کار فرهنگی؛ یعنی پای بست و پایه ساختمان جامعه، نقش و نگار کار فرهنگی نیست، چهار تا بنر نصب کردن و چند تا شعار دادن شاید خوب باشد اما زیربنایی نیست.

رهبر معظم انقلاب فرمودند در جامعه ما ولنگاری فرهنگی وجود دارد؛ یعنی یک کار اساسی نمی‌کنیم و در زمینهٔ فرهنگ دچار روزمرگی شده‌ایم، برگزاری چند همایش، مقداری تبلیغ و چند اقدام ظاهری انجام می‌دهیم اما از عمق فاجعه فرهنگی غفلت می‌کنیم.

رسا ـ در این میان نقش وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به‌عنوان یکی از متولیان اصلی بخش فرهنگ را چطور می‌بینید؟

متأسفانه دولت‌ها هم هر وقت آمده‌اند، وزارت فرهنگ و ارشاد ما درست و حسابی نبوده و نتوانسته کار ماندگار و مؤثری انجام دهد، شانس انقلاب ما است که وزارت ارشاد آن هیچ وقت ارشاد نشد!

مشکلاتی هم در ارشاد خود داریم، اسم این وزارتخانه فرهنگ و ارشاد اسلامی است اما گاهی با برگزاری کنسرت‌ها و اصرار بر تداوم آن و برخی کارها که با شأن نظام اسلامی مناسب نیست، فضای جامعه را خراب می‌کنند، زمینه‌های اختلاط دختر و پسر و گستاخی را فراهم می‌کنند؛ که این‌ها کار فرهنگی نیست.

البته اوضاع دیگر نهادهای فرهنگی و آموزشی هم در زمینهٔ انجام فعالیت‌های فرهنگی چندان مناسب نیست، کار فرهنگی در دانشگاه ما این نیست که فقط چند جلسه دعای کمیل و دعای ندبه برگزار کنیم، این کارها خوب است اما کافی نیست، ما باید از ورود و گزینش دانشجویان کار فرهنگی را شروع کنیم، دختر و پسری که وارد دانشگاه می‌شود از همان ابتدا بداند اینجا دانشگاه بوده و این مقررات را دارد، در تمام دنیا این مقررات را برای دانشگاه‌ها و دانشجویان تعیین کرده‌اند.

گاهی در دانشگاه‌های ما ولنگاری فرهنگی بیداد می‌کند، به دانشگاه می‌رویم خانم‌های دانشجویی را می‌بینیم که پوشش او با پوشش خیابان فرقی نمی‌کند، کجا برای این دانشجو کار فرهنگی شده است، مشخص می‌شود که کار فرهنگی ول شده و از کنار آن گذشته‌ایم.

حتی وقتی معاون فرهنگی دانشگاه قصد فعالیت دارد می‌گویند نه این در محدوده کار شما نیست، بگذارید آزادی خدشه‌دار نشود، آزادی برای ما از فرهنگ ارزش بالاتری پیدا کرده است که این موارد از مصادیق ولنگاری فرهنگی است.

رسا ـ شما علت ولنگاری فرهنگی و کم اثر بودن این میزان برنامه فرهنگی و صرف هزینه‌های کلان را در چه می‌دانید؟ چرا با وجود گذشت قریب به چهار دهه از عمر انقلاب و صرف هزاران میلیارد تومان اعتبار در صدها دستگاه و نهاد فرهنگی، مسائل فرهنگی روز به‌ روز از معیارهای اسلامی و انقلابی فاصله می‌گیرند؟

یکی از علل ولنگاری فرهنگی این است که دست‌اندرکاران و متولیان فرهنگی به‌ درستی به وظیفه خود عمل نمی‌کنند، ریلی کار نکرده و دیمی فعالیت می‌کنند و این تعبیر من در تفسیر فرمایش رهبر معظم انقلاب است.

ولنگاری فرهنگی یعنی فرهنگ متولی ثابت نداشته و تداخل، موازی‌کاری، تعارض، کم‌کاری و تساهل دارد، نمی‌آییم فکرهای خود را جمع کرده و درزمینهٔ فرهنگ به یک اجماع برسیم، بگوییم امسال تابستان برای بدحجاب‌ها چه‌کار کنیم و همه دست به دست هم دهیم تا چهره شهر خود را اصلاح کرده و از این وضعت زننده که گاهی با لباس‌هایی که می‌پوشند و مدل‌هایی که استفاده می‌کنند، آدم خجالت می‌کشد در خیابان برود، شهر و جامعه خود را نجات دهیم.

علت این نقیصه بزرگ این است که دستگاه‌ها و متولیان فرهنگی با یکدیگر اجماع نداشته و هماهنگ عمل نمی‌کنند، در بخش فرهنگ دیمی و جزیره‌ای عمل می‌کنیم، در حالی که فعالیت جزیره‌ای در فرهنگ جواب نمی‌دهد.

دیمی جواب نمی‌دهد باید ریلی کار کنیم، مسؤول فرهنگی که بر سر کار می‌آید باید بگوید من در زمینهٔ فرهنگ این میزان ریل‌گذاری کرده‌ام و مسؤول دیگر که بر سر کار می‌آید بر روی ریل‌های کار فرهنگی بیفزاید، این کار فرهنگی می‌شود.

ولنگاری یعنی رها شدن، هر کسی هر جور دوست دارد و بر اساس سلیقه خود عمل کرده و کسی هم خیلی خود را درگیر این مسائل نمی‌کند، به نیروی انتظامی می‌گوییم می‌گوید: من محدوده کارم تا این حد است، قاضی می‌گوید: من حکم ورود به خانه‌ای که در آن فساد می‌شود را ندارم، مگر شاکی خصوصی داشته باشد و مواردی از این دست.

این موارد ظلم به فرهنگ است، تعارف نداریم اگر این‌جوری پیش برویم خطر از درون ما را تهدید می‌کند. درخت چنار از داخل خود آتش می‌گیرد، انقلاب هم این‌طور است، از جایی که انقلاب‌ها به فساد کشیده می‌شوند از درون تهی شده و از هم می‌پاشند.

ازاین‌ رو باید فکر اساسی کرد، رهبر معظم انقلاب شبیخون فرهنگی و تهاجم فرهنگی را 25 سال پیش مطرح کردند، آن زمان داد زدند اما برخی به شوخی گرفتند و گمان می‌کردند هیچ خبری نیست اما امروز صدای آن درآمده است.

رسا ـ رهبری در این سخن همه مجموعه‌های فرهنگی را خطاب قرار دادند که از وزارت فرهنگ و ارشاد گرفته تا نهادهای مختلف فرهنگی مذهبی از جمله سازمان تبلیغات، حوزه‌های علمیه و غیره را شامل می‌شود، چرا همه این نهادها دچار ولنگاری شده‌اند، آیا برنامه‌ریزی‌ها درست نیست؟ یا این‌که تعریف درستی از فرهنگ ندارند؟

باید توجه داشته باشیم که بخش فرهنگی ظرافت دارد، در کارهای دیگر می‌توان تقریباً به‌ راحتی هماهنگی صورت داد، با رسیدن به برخی اصول به توافق رسید و با تسامح حل کرد، فرهنگ را که نمی‌شود با تسامح حل کرد، یا باید درست به میدان بیاییم یا اگر ناقص انجام دادیم جواب مناسب را نخواهیم گرفت.

یکی از مشکلات این است که نهادهای متفاوت نه‌ چندان هماهنگ در بخش فرهنگ فعالیت می‌کنند، در شورای فرهنگ عمومی وقتی می‌خواهیم یک مشکل فرهنگی را حل کنیم می‌بینیم هزار تا مشکل دیگر در کنار آن مشکل وجود دارد؛ از این‌ رو هماهنگی در کارهای فرهنگی به آسانی صورت نمی‌گیرد.

شما گاهی می‌خواهید مبلمان شهری را عوض کنید، مقوله‌ای حسی است، از این طرف خیابان می‌زنیم و پیاده‌رو سنگ‌فرش می‌کنیم و مبلمان عوض می‌شود اما کار فرهنگی کار ظریفی است.

وقتی می‌خواهی به یک بدحجاب درباره وضعیت حجاب او اخطار دهید، مرد خانم در کنار وی ایستاده و می‌گوید به شما چه؟! خوب می‌خواهی چه کار کنی؟

یکی به این موضوع برمی‌گردد که غیرت‌های ما غارت شده است، حیاهای ما را گرفته‌اند، شما وقتی می‌خواهی نهی از منکر کنید طرف مدعی است که چرا شما به من تذکر دادید.

ما در همین بجنورد طلبه‌ای داشتیم تعریف می‌کرد به خانم و آقایی در خیابان امر به معروف و نهی از منکر کرده که آقا وضعیت حجاب خانم شما خوب نیست، صلاح نیست، مرد گفته بود به شما چه ربطی دارد؟!

رسا ـ با توجه به تأکید اخیر رهبری درباره ضرورت افزایش حضور و فعالیت طلاب و روحانیان در فضای مجازی، گسترش استفاده از فضای مجازی را تا چه حد در ایجاد ولنگاری فرهنگی مؤثر می‌دانید، راهکار مقابله با معضلات این فضا چیست؟

همان‌گونه که رهبر معظم انقلاب هم تأکید کردند ما باید در دنیای مجازی حضور داشته باشیم، متأسفانه اکنون دنیای مجازی ولنگار و ول شده است، وب‌گردی‌ها به ولگردی تبدیل شده، این موارد باید درمان شود، کار مثبت و ایجابی بکنیم، همیشه نگوییم جوان‌ها خراب شده‌اند، شما این کار را بکن تا درست شوند.

قرآن می‌گوید: بگو این کار بد و این کار خوب است، زمینه گرایش جوانان به کار خوب را فراهم کن، پیامبر مسجد ضرار را خراب کرد اما مسجدی ساخت و فرمود به این مسجد بیایید، کار اثباتی انجام داد، حضرت لوط وقتی به قوم خود می‌گفت این گناه زشت را مرتکب نشوید می‌گفت بیایید دخترهای خود را به ازدواج شما درمی‌آورم، حلال استفاده کرده و گرفتار حرام نشوید.

ما در کارهای فرهنگی باید بیشتر ایجابی کار کنیم تا سلبی، اگر تاکنون در این راستا به‌ درستی کار می‌کردیم امروز نتیجه این نمی‌شد که در جامعه اسلامی گرفتار این میزان مشکل فرهنگی شویم.

متأسفانه فضای جامعه ما با فعالیت فضای مجازی و شبکه‌های ماهواره‌ای مسموم شد، دشمن کار خود را کرده است، دارد نتیجه کار خود را درو می‌کند، آن هم در حالی که ما مقداری دچار غفلت شدیم، دچار اختلاف‌های سیاسی شدیم و فکر می‌کردیم همه چیز رو به راه است اما بعد فهمیدم که دشمن مثل آب زیر کاه حرکت کرده و یک‌مرتبه خود را نشان داده است.

ما مقداری گرفتار مسائل روزمره خود شده‌ایم و تا حدی هم همه ما تنبلی کرده‌ایم، مسائل رفاهی، مسائل دنیایی، مسائل مصلحتی از جمله اینکه سری که درد نمی‌کند را دستمال نمی‌بندند، چرا خود را به دردسر بیندازیم و غیره ما را از پرداختن ریشه‌ای به مشکلات فرهنگی باز داشته است.

شاید مقداری رفاه‌زدگی مسؤولان هم در ایجاد ولنگاری فرهنگی مؤثر باشد، مسؤولان را از جدی بودن باز داشته است؛ از این‌ رو رهبر معظم انقلاب در این دو سال آخر به بعد جهادی فکر کردن و انقلابی بودن و انقلابی ماندن تأکید کردند.

تأکیدهای رهبر معظم انقلاب برای تزریق روحیه انقلابی به بدنه جامعه است، روحیه انقلابی و جهادی باید در جامعه ما بیشتر باشد تا داستان ابتدای انقلاب بازسازی شود.

اول انقلاب همه کارها اتوماتیک‌ جلو می‌رفت، فضای جامعه فضای مثبتی شده بود، مردم به یکدیگر کمک می‌کردند، به همدیگر برادر و خواهر می‌گفتند، احترام، ایثار و فداکاری و گذشت بود اما متأسفانه اکنون مسابقه در دنیا و مادیات و بهترین ماشین و منزل ما را دنیا‌زده کرده است. دنیا‌زدگی و دنیاگرایی ما را گرفتار کرده و از مسائل فرهنگی غافل شده‌ایم.

رسا ـ از اینکه وقت خود را در اختیار خبرگزاری رسا گذاشتید سپاسگزاریم.

من هم از شما و همکارانتان قدردانی می‌کنم و امیدوارم در مسیر آگاهی‌بخشی و اطلاع‌رسانی در جامعه موفق و پیروز باشید./9314/403/ب2

خبرنگار: هادی رحیمی کوهستان

ارسال نظرات