شکل گیری مکاتب حِکمی در تهران و نجف/ نیاز پادشاهان صفوی به فقها برای اداره کشور
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در اصفهان، حجت الاسلام سید محمدحسین متولی امامی، مدیر مؤسسه علمی پژوهشی مطالعات تمدن اسلامی، در نشست علمی مؤسسه مطالعات تمدن اسلامی اصفهان، با موضوع تمدن سازی شیعه در عصر صفوی، با بیان اینکه اساسا تمدنها با میراث علمی و نظری یک تفکر شکل میگیرد، گفت: نمیتوان تمدنی ساخت که فلسفه اسلامی در آن جایگاهی نداشته باشد، نمیتوان در تمدن سازی داشتههای علمی را ندیده گرفت.
وی در ادامه افزود: در قرن هشتم هجری شخصیتی به نام سید حیدر آملی زندگی میکرده است که الهام بخش ملاصدرا و آغاز تصوف شیعی است، یعنی تشیع به تصوف نزدیک شده است برای استفاده از ظرفیتهای آن، همانطور که فارابی فلسفه را که از یونان آمده بود مورد استفاده قرار داد و از ظرفیتهای آن در تفکر و تعقل اسلامی استفاده کرده و آن را دگرگون نمود، سید حیدر آملی تلاش میکند تا تصوفی را که پایگاه آن اهل سنت بود را به صورت شیعی درآورد.
تشیع توانست تصوف را تبدیل به یک عرفان شیعی کند
حجت الاسلام متولی امامی خاطرنشان کرد: باید بدانیم با اندیشه تصوف به چه صورت مواجهه داشته باشیم که نه تبدیل به داعش و طالبان و سلفی شویم و نه تبدیل غرب و دچار غربزدگی شویم، باید با آنچه که هست به درستی مواجه شد و با استفاده از رویکردی دقیق و نگاهی عمیق به مسأله به اتخاذ مواضع صحیح پرداخت.
مدیر مؤسسه مطالعات تمدن اسلامی، با اشاره به تفکیک میان عرفان و تصوف در دوران صفویه، اظهار کرد: چیزی که تبدیل به فرهنگ شده است را نمیتوان حذف کرد و با آن از طریق سلبی به مبارزه پرداخت بلکه باید آرام آرام با آن کنار آمد و رنگ و بوی آن را تغییر دهیم، اصلا برخورد حذفی مربوط به نگاههای سطحی است، در آن دوران تصوف به صورت یک فرهنگ در آمده بود و تشیع به خوبی از آن استفاده کرد، تشیع توانست تصوف را تبدیل به عرفان شیعی کند و عصاره آن را اخذ کرده تفاله آن را به عنوان تصوف بازاری دور بیاندازد.
وی با بیان شکل گیری ادبیات ولایت فقیه در عصر صفویه، تصریح کرد: در آن دوران ادبیات عرفان نظری شیعی تولید شد و موجب شد عالمانی که تصوف را تکفیر میکردند رفته رفته با تصوف شیعی کنار آمدند و همگرایی مثبتی میان علما شکل گرفت که در دوران انقلاب اسلامی به اوج میرسد، در آن دوران علما نسبت عرفان با شیعه، عرفان با فلسفه و نسبت عارف با علم را به درستی تبیین میکنند.
پادشاهان صفوی بدون فقها نمیتوانستند حکومت را اداره کنند
حجت الاسلام متولی امامی با بیان اینکه در فلسفه اسلامی روش با فلسفه ارسطویی یکسان اما موضوع مورد بررسی متفاوت است، عنوان کرد: زمانی که پادشاهان صفوی قدرت را در دست گرفتند به عنوان قطب تصوف مطرح بودند، اعلام اینکه ما شیعه تبرایی هستیم از سوی صفویه موجب شد چهار پنجم آسیاسی صغیر شیعه شوند، اما پادشاهان صفوی در همان ابتدای تشکیل حکومت متوجه شدند که با صوفیها نمیتوان حکومت را اداره کنند از همین رو از فقها جهان تشیع دعوت کردن تا برای تبیین مبانی نظری و احکام حکومتی به دربار بیایند و جایگاه خاصی را برای فقها در حکومت در نظر گرفتند تا از طریق فقه و احکام دینی جامعه اداره شود.
مدیر مؤسسه مطالعات تمدن اسلامی با اشاره به تأثیر آقا محمد بید آبادی در مباحث علمی و عرفان نظری اصفهان، اظهار کرد: پس از اینکه ملا عبدالله زنوزی به تهران رفت و مکتب عرفان نظری تهران را تأسیس کرد دیگر اصفهان از عرفان نظری دور ماند و تهران محوریت عرفان نظری قرار گرفت، افراد بسیاری از علمای بزرگ در مکتب تهران پرورش یافتند از جمله ملاهادی سبزواری از شاگردان علمای مکتب عرفان نظری تهران بوده که استاد ملا حسین قلی همدانی بوده است. کاشف دزفولی از شاگردان آقا محمد بید آبادی و استاد سید علی شوشتری بوده است، کسی که بنیانگذار مکتب عرفانی نجف میشود.
وحدت فقه و فلسفه در مکتب نجف فوق العاده است
وی با اشاره به شکل گیری مکتب نجف از سوی سید علی شوشتری، ابراز کرد: در مکتب نجف عرفان نظری کم رنگتر بوده است، امام خمینی محصول دو مکتب عرفانی تهران و نجف است، ملا آقای قزوینی و ملا علی زنوزی که مشهور به حکیم مؤسس به دلیل تولید بسیار زیاد مباحث مختلف بوده است از اساتید میرزا هاشم گیلانی اشکوری بوده است و ایشان نیز استاد میرزا محمدعلی شاه آبادی بوده است که ایشان استاد امام خمینی بوده است، یعنی از یک طرف ایشان به مکتب فلسفی تهران متصل بودهاند.
حجت الاسلام متولی امامی ادامه داد: برخی از شاگردان حکیم قمشهای که از شاگردان ملا عبدالله زنوزی بوده است عبارتند از میرزا حسین کرمانشاهی، جهانگیرخان قشقایی و آخوند کاشی اصفهانی، همزمان با رشد این علما در مکتب تهران در نجف هم اتفاقات خاصی رخ میدهد و افرادی نظیر آیت الله بهجت و سید جمال الدین اسدآبادی از سوی آیت الله سید علی قاضی تربیت میشوند، در مکتب حِکَمی تهران فلسفه جدای از فقه حرکت میکند اما در مکتب نجف وحدت فقه و فلسفه فوق العاده است، در حقیقت ظهور فقیهان عارف را در نجف شاهد هستیم، علمای بزرگی که هم فقیه بودهاند و هم اهل عرفان و حکمت بودهاند.
مدیر مؤسسه مطالعات تمدن اسلامی، با بیان اینکه اساسا فلسفه و عرفان صورت دینی پیدا کرده و میتواند تفسیری برای مبانی دینی باشد، افزود: علمای بزرگی که خروجی مکتب نجف بودهاند موجب شکل گیری همگرایی مردمی و علما و حرکتی بزرگ در راستای انقلاب اسلامی میشوند، حتی میتوان گفت مکتب عرفانی آیت الله قاضی زمینهای برای تمدن اسلامی است، ایشان عرفان عملی را محور فعالیت خود قرار داده بودند، در مکتب ایشان نسبت همه چیز با هم به خوبی مشخص است.
عدم درک دشمن از تمدن اسلامی موجب تهمت زدن به مدافعان حرم شده است
وی خاطر نشان کرد: باید بدانیم که عرفان چیست، امام خمینی میفرمایند خاک مزار شهدا سرمه چشم عارفان و دارالشفای عاشقان است. این جمله یعنی چیزی در پس مسأله وجود دارد، عرفان واسطهگری فیض است در این صورت اگر کسی که در مقطعی باید در وسط میدان باشد در این معرکه قرار نگیرد، از میدان عرفان خارج میشود، مسأله این است که در انقلاب اسلامی عرفانی را لازم داریم که بستر آن به صورتی باشد که همه را رشد دهد، اگر در واسطهگری فیض قرار بگیریم در حقیقت جریان انقلابی سلوک انبیاء را انجام داده است، عرفان ایجاد فضای تنفس است، اگر در شهری ذکر خدا را تمدنی نکنیم در حقیقت دین را مهجور کردهایم.
حجت الاسلام متولی امامی در ادامه تصریح کرد: تحلیل وقایع بسیار مهم است، اینکه کسی از پاکستان و افغانستان به عنوان مدافع حرم در سوریه شهید میشود حاصل این تمدن سازی اسلامی است، موضوعی که دشمن نمیتواند آن را به درستی درک کند از این رو رسانههای معاند به مدافعان حرم نسبت مزدور بودن و جنگیدن برای پول میدهند./201/1304/ب1