۰۲ آذر ۱۳۹۵ - ۱۷:۱۴
کد خبر: ۴۶۲۹۰۵

چرا ايران ترسي از نتايج انتخابات امريكا ندارد

حتي نزديك‌ترين افراد به دونالد ترامپ نيز نمي‌دانند تصميم نهايي او درباره مسائل مهم سياست جهاني به‌ويژه درباره پرونده‌هاي حياتي منطقه غرب آسيا چه خواهد بود.
ایران و آمریکا

به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری  رسا به نقل از روزنامه جوان، حتي نزديك‌ترين افراد به دونالد ترامپ نيز نمي‌دانند تصميم نهايي او درباره مسائل مهم سياست جهاني به‌ويژه درباره پرونده‌هاي حياتي منطقه غرب آسيا چه خواهد بود. باوجود اين، دو فرضيه عمده از هم اكنون در ميان ناظران بين‌المللي مطرح است؛ عده‌اي با احتياط حرف‌هاي انتخاباتي او را ملاك قرار مي‌دهند و معتقدند واشنگتن در طول چهار سال آينده درگير مسائل داخلي خواهد شد و مسائل سياست جهاني براي ترامپ اهميت درجه دوم خواهند داشت، يعني همان چيزي كه از آن به عنوان انزواگرايي نام برده مي‌شد؛ سياستي كه پيش از اين نيز در تاريخ امريكا سابقه دارد. در نتيجه اين سياست منطقه غرب آسيا شاهد حداقل سياست مداخله‌گرايي امريكا خواهد بود.  اما عده‌اي ديگر، با توجه به افرادي كه نام آنها براي تيم سياست خارجي و دفاعي ترامپ مطرحند و روحيه جنگ‌طلبانه‌اي كه اين افراد دارند، مي‌گويند سياست خارجي امريكا حداقل در منطقه غرب آسيا بيش از پيش رويكرد تخاصمي به خود خواهد گرفت. مايك فيلين، رودي جولياني، جيمز متيس، مايك پومپئو و ... به داشتن روحيه ضداسلامي و ضدايراني معروف هستند.

باوجود اين، رهبران كشورمان تأكيد دارند براي ايران فرقي نمي‌كند چه كسي در امريكا به قدرت برسد. مقام معظم رهبري 26 آبان ماه با اشاره به اينكه «ما هيچ قضاوتي درباره اين انتخابات نداريم»، خاطر نشان كردند: «بر خلاف عده‌اي كه در دنيا، براي نتيجه انتخابات امريكا، عزا گرفته‌اند يا عده ديگري كه شادي مي‌كنند، ما نه عزا مي‌گيريم و نه شادي مي‌كنيم زيرا براي ما فرقي نمي‌كند و هيچ نگراني‌اي هم نداريم و به لطف الهي، براي مواجهه با هر حادثه محتملي نيز آماده‌ايم.» نگاهي به پرونده‌ايي كه ايران و امريكا به صورت مستقيم و غيرمستقيم درگير هستند شايد نشان دهد چرا براي تهران فرقي نمي‌كند چه كسي رئيس‌جمهور امريكا مي‌شود.

 برجام تنها پرونده‌اي است كه واشنگتن و تهران با ساير بازيگران مهم بين‌المللي پس از دو سال مذاكرات فشرده به آن دست يافتند. ترامپ و تيم همراه او پس از عقب‌نشيني از مواضع اوليه خود مبني بر «پاره كردن برجام» حالا مي‌گويند به دنبال ايجاد تغييراتي در توافق هستند تا امتيازهاي بيشتري از تهران بگيرند، اين در حالي است كه مقامات دولت كشورمان مي‌گويند سود ايران از اين توافق «تقريباً هيچ» است. خيلي از ناظران مي‌گويند ترامپ برخلاف شعارهاي تبليغاتي، برجام را از اولويت كارهاي خود خارج خواهد كرد و علاقه و عجله‌اي هم براي عمل به تعهدات واشنگتن در اين توافق نيز نشان نخواهد داد، در واقع اين همان سياستي است كه الان دولت باراك اوباما در پيش گرفته است، يعني عمل نكردن به تعهدات خود در برجام. دولت كنوني امريكا به صورت لاك‌پشتي و با هزاران شرط و شروط به تعهدات خود در برجام عمل مي‌كند و اين همان سياستي است كه هيلاري كلينتون هم در صورت پيروزي در پيش مي‌گرفت همانطور كه ترامپ پيش خواهد گرفت، بنابراين هر دولتي در امريكا سر كار بيايد همين شيوه فعلي يعني بدعهدي را ادامه خواهد داد مگر اينكه ما بتوانيم از طريق اجماع‌سازي و بسيج افكار عمومي عليه بدعهدي‌هاي آشكار امريكا، تصميم‌هاي ملي مبتكرانه‌اي و ديپلماسي هوشمندانه‌اي اتخاذ كنيم و تنها در اين صورت خواهد بود كه مي‌توانيم به حقوق ملي خود دست پيدا كنيم و فرقي نخواهد كرد رئيس‌جمهور امريكا اوباما باشد يا كلينتون يا  ترامپ. از سوي ديگر، حتي اگر فرض بگيريم ترامپ پس از رسيدن به كاخ سفيد برجام را پاره مي‌كند، اين سؤال مطرح مي‌شود اگر قراردادي كه سود طرف ايراني از آن تقريباً هيچ است توسط دولت امريكا پاره شود في نفسه نمي‌تواند امري مثبت تلقي شود؟

اما درباره پرونده‌هايي كه ايران و امريكا به صورت غيرمستقيم در آن درگير هستند كه مهم‌تر از همه آنها پرونده سوريه، ‌عراق و يمن است بايد گفت ظاهراً انتخاب ترامپ در نهايت به نفع ايران تمام خواهد شد، هر چند اگر كلينتون هم انتخاب مي‌شد همين سرنوشت مورد انتظار بود. ترامپ صريحاً اعلام كرده به برنامه حمايت امريكا از شورشيان سوريه پايان خواهد داد. با توجه به مواضع ثابت و مشخص ترامپ عليه مخالفان سوري و همچنين روابط نزديك او با پوتين تقريباً همه ناظران معتقدند ترامپ به شعارهاي تبليغاتي خود حداقل درباره سوريه عمل خواهد كرد.

قطع حمايت از مخالفان سوري دستاورد بزرگي براي محور مقاومت محسوب مي‌شود و مي‌تواند به پايان سريع‌تر جنگ سوريه منجر شود. نبايد اشتباه كرد، كلينتون هم اگر رئيس‌جمهور مي‌شد، نمي‌توانست در مقابل اين واقعيت اقدامي انجام دهد و تنها مي‌توانست با ادامه حمايت از گروه‌هاي مسلح، زمان پيروزي مقاومت را عقب بيندازد. نيروهاي دولتي سوريه و متحدانش هم اكنون در آستانه بازپس‌گيري تمامي مناطق شهر حلب هستند. تسلط دولت بر دومين شهر بزرگ كشور به معناي پايان شش سال شورش مسلحانه تحت حمايت غرب عليه نظام دمشق خواهد بود. بر‌خلاف شعارهاي تبليغاتي كلينتون مبني بر ايجاد منطقه پرواز ممنوع در سوريه، آنچه مشخص‌ است اينكه حضور قدرتمند سامانه‌هاي دفاعي پيشرفته روسيه و نيروهاي مقاومت در آن كشور اجازه هيچ‌گونه دخالت نظامي مؤثر را به كلينتون نمي‌داد و به همين خاطر در اسناد محرمانه‌اي كه ويكي‌ليكس از كلينتون منتشر كرده وي در يك جلسه محرمانه علناً ايجاد منطقه پرواز ممنوع در سوريه را غيرممكن توصيف كرده بود.

كساني كه تحولات يمن و عراق را از نزديك دنبال مي‌كنند، مي‌دانند اين تحولات به هيچ وجه به نفع امريكا پيش نمي‌رود، در حالي كه ترامپ بر خلاف سوريه، درباره عراق و يمن زياد حرف نزده و سياست‌هاي او درباره اين دو كشور كاملاً مبهم است اما با توجه به روند كلي تحولات در عراق و يمن مي‌توان گفت نتيجه كاملاً به نفع محور مقاومت پيش مي‌رود و رئيس‌جمهور امريكا _هر كه باشد_ چاره‌اي جز تمكين به اين واقعيت ندارد، نيروهاي دولتي و مردمي عراق در آستانه آزادسازي موصل، مهم‌ترين و آخرين شهر تحت كنترل داعش هستند. حضور فعال و با انگيزه نيروهاي حشد الشعبي كه كاملاً خارج از نفوذ امريكا قرار دارند، باعث شده واشنگتن براي پيشبرد اهداف خود در عراق با چالش جدي مواجه شود كه نشانه‌هاي آن را هم اكنون مي‌توان با عمليات نيروهاي حشد الشعبي در شهر تلعفر واقع در غرب موصل ديد.

وضعيت يمن نيز كاملاً مشخص است، پس از گذشت 20 ماه از شروع تجاوز عربستان سعودي كه از حمايت كامل امريكا و انگليس برخوردار است، سعودي‌ها نه تنها به هيچ يك از اهداف خود نرسيده‌اند بلكه نمي‌توانند راه خروج آبرومندانه‌اي از اين باتلاق پيدا كنند. در صورت پيروزي كلينتون و با توجه به روابط نزديكي كه او با سعودي‌ها دارد، انتظار مي‌رفت روند كنوني جنگ يعني حملات كوركورانه و محاصره مردم يمن ادامه پيدا كند تا زماني كه اراده يمني‌ها شكسته شود، حتي اگر به قيمت اينكه دريايي از خون در يمن راه بيفتد. درباره اينكه ترامپ چه تصميمي درباره جنگ يمن خواهد گرفت، هيچ چيز مشخص نيست اما هم او و هم كلينتون مي‌دانند ادامه اين جنگ به دليل جرائم جنگي آشكار عربستان بيش از پيش باعث بي‌آبرويي و گرفتاري امريكا خواهد شد و شايد مهم‌تر اينكه پخش تصاوير روزانه از نيروهاي «پابرهنه» يمني كه چگونه تجهيزات سنگين، فوق پيشرفته و گران قيمت امريكايي را در جنوب عربستان مغلوب و منهدم مي‌كنند، بيش از هر چيزي براي وجه قدرت نظامي امريكا، خطرناك و مهلك باشد.

باتوجه به متغيرها و فرضيه‌هايي كه مطرح شد به جرئت مي‌توان گفت نتيجه انتخابات امريكا بر خلاف ساير جهان تفاوتي براي تهران ندارد و مهم نيست كه چه كسي رئيس‌جمهور امريكا مي‌شود چرا كه ايران سرنوشت خود را تنها خود مشخص مي‌كند نه كشور ديگري./836/د102/ل

ارسال نظرات