۳۰ آذر ۱۳۹۵ - ۱۸:۳۸
کد خبر: ۴۶۸۶۸۹
به همت مرکز آموزش عالی شهید شرافت؛

نشست جنبه‌های نمایشی قصص قرآنی برگزار شد

نشست جنبه‌های نمایشی قصص قرآنی با حضور استاد حمید قاسم‌زادگان و امین زندگانی بازیگر نقش‌های مذهبی سینما و تلویزیون در مرکز آموزش عالی شهید شرافت برگزار شد.
قصص قرآنی

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، دکتر حمید قاسم‌زادگان استاد دانشگاه بعدازظهر امروز در نشستی با عنوان "جنبه‌های نمایشی قصص قرآنی" که در مرکز آموزش عالی شهید شرافت برگزار شد با اشاره به اینکه راه یافتن به دنیای کودک اصولاً دیر انجام می‌پذیرد و لازمه‌ گذشت زمان است، اظهار داشت: گره زدن دانش نظری با نمایش خلاق و حوزه ­های مرتبط به آن، یک کار عملی است که در این مسیر دانش­آموختگان نمایش می‌بایست با علوم تربیتی آشنایی پیدا کنند.

وی ادامه داد: از آنجایی که پرورش انسان، وابسته به بازی، تمرین و عمل است، بازی و بازیگری نیز حوزه‌ی عمل کودک در درون انسان محسوب می‌شود و نتیجه‌ آن نیز چیزی جز پرورش انسان و توانایی­های او در مسیر «شدن» نیست.

استاد دانشگاه تاکید کرد: کودک هر قدر از مراحل کودکی دور و به نوجوانی نزدیک می­ شود، از بازی­های کودکانه فاصله می­ گیرد و به تدریج می­پذیرد که در تمام بازی­ها شخصاً شرکت نداشته باشد، اما او هرگز نمی‌پذیرد که به یک‌باره ارتباطش با دنیای بازی قطع شود.

قاسم‌زادگان یادآور شد: قصه و نمایش، این اولین اختراعات بشر، همچنان کارآمد و حتی ناخودآگاه مؤثر، در زندگی بشر حضور دارند و کلید این معما خلاقیت است،  انسان، قصه و نمایش را ساخت و آدم شد، حالا نوبت قصه و نمایش است که گره از کار فرو بسته­ او بگشاید و شگفت نیست که کودکان بهترین بازیگران دنیا هستند.

نمایش خلاق چیست؟

وی با بیان اینکه نمایش خلاق ترکیبی از تئاتر و تعلیم و تربیت است، خاطرنشان کرد: توانایی­های بالقوه‌ی انسان را به فعل درمی­آورد و تفکر در آن هم شهودی و هم منطقی است، برخلاف سایر درس‌ها، درس نمایش خلاق امتحان و رتبه­بندی ندارد و به همه‌ فرصت، ابراز وجود می­دهد، درست و غلط در آن مطرح نیست.

استاد دانشگاه ابراز داشت: نمایش خلاق ابزاری است که همکاری می ­طلبد و افراد را وا می­دارد که تجربه­ های خود را در یادگیری نوین به کار گیرند، همچنین آدم­ها را وا­ می­دارد که در آن واحد در دو دنیا زندگی کنند، بدون اینکه آن‌ها را به هم بیامیزند، در واقع نمایش خلاق آدم­ها را به درک مشترک می­رساند و باعث دقت در ارتباط می­شود.

قاسم‌زادگان بیان کرد: مربیان نمایش خلاق در مدرسه­ های ابتدایی و کودکستان­ها خیلی از مفاهیم و بسیاری از موضوع­ات درسی را از طریق نمایش خلاق آموزش می­ دهند، البته آموزش از طریق تئاتر نیز روش دیگری است که باید مدنظر قرار گیرد.

آموزش از طریق تئاتر

وی با اشاره به اینکه از طریق بازی است که رشد شخصیت و سلامت و نشاط کودک تحقق می ­یابد، تصریح کرد: از همین راه است که او منظور و مقصود خود را عملاً بیان می‌کند و با محیط و جامعه اش پیوند می­خورد.

قصه درمانی و تاثیر آن بر کاهش اختلالات و مشکلات رفتاری کودکان

استاد دانشگاه عنوان کرد: هنگامی که یک کودک به قصه گوش می‌دهد، ممکن است با یک شخصیت موضوع یا یک موضوع یا یک حادثه در قصه همانند‌سازی و در نتیجه، آن را به زندگی خود فرافکنی ‌کند، علاقه کودک به افکار، احساس‌ها و رفتارهای شخصیت‌‌های قصه به او اجازه می‌دهد تا در تجارب شخصیت‌‌های قصه سهیم باشد و باورها، افکار و تجارب هیجانی آن‌ها را برای خود فرافکنی و برپریشانی‌های هیجانی خود غلبه کند.

قاسم‌زادگان با بیان اینکه قصه‌گویی می‌تواند یک راهکار مناسب برای آموزش شیوه‌های درست زندگی به کودکان باشد و قصه‌ها در جهت دادن به افکار و تخیلات کودکان و نشان دادن مفاهیم درست فرهنگی، بسیارموثرند، حال آن که با قصه‌‌گویی می ‌توان به طور غیر مستقیم، بر رفتارهای غلط کودک تاثیر مثبت گذاشت و او را به فکر کردن واداشت.

قرآن کریم و نگاه تربیتی از طریق توجه به داستان‌های پیامبران

وی ادامه داد: قرآن کریم در طرح داستان‌ها و به ویژه داستان‌های انبیا از سبک  و اسلوب‌های خاص و منحصر به فردی بهره جسته است و همین روش‌های بدیع بوده که داستان‌های قرآن را جاذبه و شکوهی خارق‌العاده بخشیده و هر یک از داستان‌ها را به صحنه تجلی فضایل اخلاق ارزش‌های متعالی تبدیل کرده است.

استاد دانشگاه گفت: چهره‌های پاک و تابناک هر یک از انبیا در این داستان‌ها نقش‌های زیبایی از معنویت، اخلاص، پاکدامنی، امانت و دیگر ارزش‌های اخلاقی را  در منظر همگان قرار داده است، اما متأسفانه همین داستان‌های معنوی آن هنگام که به دست افسانه پردازان افتاده است به نوعی مورد پردازش قرار گرفته که کاملاً با اسلوب و اهداف داستان‌های قرآن کریم مغایر و متضاد بوده، ذهن هر خواننده‌ای  را از دست یازیدن به عبرت‌ها و پیام‌های اصلی و نکته‌های سازنده داستان‌های قرآن باز داشته او را به وادی تخیلات و اوهام سوق می‌دهد.

قاسم‌زادگان تاکید کرد: روش‌های منحصر به فرد قرآن در ارایه داستان‌ها و سرگذشت پیشینیان به بخش‌های چون حقیقت گرایی، نپرداختن به جزئیات و تفاصیل بی‌فایده، مبارزه با تحریفات، معرفی انبیا به عنوان الگوهای اخلاقی و رعایت اصول اخلاقی و عفت بیان تقسیم می‌شود.

ویژگی‌های قصه

وی در ادامه با اشاره به ویژگی‌های یک قصه خوب اضافه کرد: قصه‌های خوب دارای جنبه‌های ماورای حسی و عقلی هستند، در واقع از تجربه و مشاهده مایه نگرفته‌اند، همچنین به وحی و شهود، الهام وخرق عادت و امور کلی توجه دارند.

آیا قصه‌های قرآنی ویژگی قصه را دارند؟

استاد دانشگاه با بیان اینکه در قصص قرآنی تمام استاندارهای یک قصه خوب رعایت شده است، خاطرنشان کرد: در ویژگی خرق عادت (خلاف عادت) یعنی آنچه با محاسبات عینی و عقلی و تجربی جور در نیاید مصداق‌های قرآنی اژدها شدن عصا(قصه موسی)، سرد شدن آتش (قصه ابراهیم)، آتش باریدن از ابر (قصه شعیب)زنده شدن مرده (قصه عیسی) وجود دارد.

قاسم‌زادگان در ادامه با اشاره به ویژگی مطلق گرایی تصریح کرد: در قصه شخصیت‌ها یا خوبند یا بد، پس شخصیت میانه نداریم و این ویژگی به درک این ویژگی به درک سریع از شخصیت‌ها و وقایع کمک می‌کند، در واقع شیطان همیشه قصد نیرنگ و فریبکاری دارد پیامبران همیشه خوب هستند و قصد هدایت مردم را دارند، در این میان مردم هم یا کافر و بت پرستند یا مؤمن و خداپرست هستند.

وی اظهار داشت: ایستایی از دیگر ویژگی‌های قصه است، در این حالت شخصیت قصه ها ایستا هستند یعنی خلق و خو و رفتار ثابتی دارند، این ویژگی نیز داستان را پیچیده نمی‌کند و درک آن برای کودک راحت‌تر است، برای نمونه قارون طمع دارد وبا طمعش می‌می رد اما آسیه خداپرست است و با همین اعتقاد تا پایان قصه می‌ماند یا پسر نوح از ابتدا و انتهای قصه راهش از پدرش جداست.

استاد دانشگاه گفت: زمان و مکان فرضی است و تصوری ندارد و این ویژگی دیگری در قصه است، در پلک به هم زدنی تخت بلقیس از سرزمین صبا به سرزمین سلیمان جابه جا می‌شود یا عمر نوح ۹۰۰ سال است، همچنین ایوب پیر دوباره جوان می شود و اصحاب کهف بعد از ۳۰۰ سال از خواب بیدار می‌شوند.

قاسم‌زادگان افزود: تقدیر و سرنوشت در قصه‌ها نقش اساسی دارند، شخصیت‌ها از سرنوشت محتوم خود نمی‌توانند به گریزند، قوم هود یا نوح یا … با همه تدابیری که برای فرار از عذاب می‌اندیشند بالاخره با عذاب الهی نابود می‌شوند، در داستان یونس نبی هربار که قرعه می‌اندازند نام یونس برای انداختن در دریا در می‌آید.

وی ابراز داشت: شگفت‌آوری وقوع وقایعی که اصلاً انتظارشان نداریم یکی دیگر از ویژگی‌های قصه است که در قرآن نیز شاهد آن هستیم، ازجای پای اسماعیل چشمه‌ای می‌جوشد یا شتری موقرمز از دل کوه بیرون می‌آید، همچنین در داستان‌های دیگر که از ابر آتش می‌بارد یا نوزادان پسر را می‌کشند.

استاد دانشگاه یادآور شد: در ویژگی استقلال یافتگی حوادث حوادث کامل و مستقل هستند یعنی رابطه‌ای غیر مستقیم با هم دارند که طرح ابتدایی قصه را تشکیل می‌دهند، همانند داوود بی آنکه کسی متوجه شود مادرش او را در غاری متولد می‌شود و درکوه می‌گذارد و سنگی بر درش می‌گذارد و کودک بزرگ می‌شود بی‌آنکه کسی بفهمد.

انواع قصه ها

وی با اشاره به اینکه قصه نیز به انواع مختلف تقسیم می‌شود تصریح کرد: ابتدا افسانه تمثیلی به معنای قصه کوتاهی که درباره حیوانات باشد (مانند شتر مو قرمز (قصه صالح)، هد هد وسلیمان، مورچه وسلیمان)، سپس حکایت اخلاقی شخصیت این قصه ها مردم هستند (مانند قصه آدم وحوا که فریب شیطان را نخوردن و توبه کردند)، همچنین قصه با هدف ترویج اصول مذهبی و دروس اخلاقی (مانند قصه یوسف و زلیخا که تقوا وپاکدامنی، توکل به خدا را نشان می‌دهد.

استاد دانشگاه در ادامه با اشاره به انواع دیگر قصه‌ها گفت: افسانه پریان قصه‌هایی درباره دیوان (شیطان) پریان، جنیان و جادوگران که به کارهایی شگفت‌آور می‌پردازند (مانند شیطان و آدم حوا یا ساحران و موسی(ع)، دیگر نمونه افسانه پهلوانان است که در آن از نبرد میان پهلوانان و قهرمانان واقعی، تاریخی و افسانه‌ای می‌‌گوید (مانند ابراهیم و نمرود، داوود و جالوت، موسی و فرعون)، نمونه دیگر قصه اسطوره (اساطیر) قصه‌ای است درباره خدایان و موجودات فوق طبیعی که ریشه اصلی آن اعتقادات دینی مردم قدیم است (مانند قصه یونس وانداختن آن به دریا مردم فکر می‌کردند دریا قربانی می‌خواهد و یونس را به در یا می‌اندازند)، آخرین نمونه قصه هم خاستگاه اعتقادات مذهبی، قدرت‌های مافوق طبیعی و…است (مانند قصه اصحاب رس درخت چنار خدای مردم می‌شود).

قاسم‌زادگان در ادامه با بیان اینکه قصه‌ها از لحاظ مضمون نیز دارای تنوع هستند، خاطرنشان کرد: کتب داستان نویسی به چند دسته تقسیم می‌شوند، قصه‌های قرآنی را به لحاظ تنوع موضوعی می‌توان معرفی و بررسی کرد:

* قصه هایی در فنون و رسوم کشورداری و آیین فرمانروایی و مملکت داری و لشکرکشی و سیرت نیکوی پادشاهان و وزیران (مانند قصه حضرت سلیمان ، قصه‌های پیامبر(ص) : ( صلح حدیبیه، مناظره با سران قریش، مباهله، مناظره با سران قریش، مسجد ضرار و...)

* قصه‌هایی که بازگوکننده‌ی شرح احوال و ذکر کرامات عارفان وبزرگان دینی و مذهبی است، (مانند معجزات عیسی(ع)، صالح(ع)، موسی(ع) و...)

* قصه‌هایی که در آن مفاهیم عرفانی و فلسفی و دینی به وجه تمثیل یا نمادین بیان می‌شود، (مانند حضرت موسی(ع)، حضرت آدم ،خضر، لقمان حکیم و موسی)

* قصه‌هایی که جنبه‌های واقعی و تاریخی و اخلاقی آنها در هم آمیخته است، (مانند قصه‌ی شعیب و دخترانش یا حضرت موسی(ع)

* قصه‌هایی که جنبه تاریخی دارند، (مانند قصه‌های جنگ‌ها و غزوه‌های پیامبر(ص) معراج، لیله المبیت، هجرت)

* قصه‌هایی که ماجرای آن از زبان حیوانات بیان شده باشد، (مانند قصه هد هد و ملکه صبا)

* قصه‌هایی در باب تعلیم و تربیت، (مانند قصه‌های لقمان حکیم ، ذکریا و یحیی

حضرت ایوب ( پاداش صبر)

* قصه‌هایی که محتوای گوناگونی دارند، (مانند قصه‌ی حضرت موسی (تولد ، کاخ

فرعون، برخورد با  شعیب، ازدواج، پیامبری بنی اسرائیل)

* قصه‌هایی که حاوی سرگذشت‌ها وماجراهای شاهان و امیران و بازرگانان هستند، (مانند جادوگران فرعون، فرعون و موسی، قارون و موسی، نمرود   و ابراهیم).

وی یادآور شد: برخی قصه‌ها به کودک اعتماد به نفس می‌دهند( مقابله‌ی داوود با جالوت، موسی با فرعون، ابراهیم با آذر و نمرود)، بعضی از قصه‌های دیگر به کودک امیدبه آینده می‌دهد( قصه یوسف، عیسی و…)، در واقع بزرگترین تأثیر قصه‌ها بر کودک و نوجوان تأثیر قصه‌های قرآنی است.

«فانتزی» در قصه های قرآنی

استاد دانشگاه با اشاره به اینکه محمد مهدی محمدی در کتاب « فانتزی در ادبیات کودکان » خود تخیل را دارای نیروهای مثبت و اثربخش می‌داند، تصریح کرد: حال این سئوال مطرح می‌شود که آیا این نیروهای مثبت و اثر بخش تخیل در قصه‌های قرآنی هم وجود دارند؟

قاسم‌زادگان با اشاره به بخشی از این نیروها ادامه داد: یکی از این نیروها، نیروی خلاق و سازنده مانند(تخیل های داستان موسی(ع): تولد، مبارزات، کوه طور، رود نیل و سرانجام نابود شدن فرعون یا خلاق: تولد موسی و رهاشدن او درنیل و نابود شدن فرعون در نیل) است، همچنین می‌توان به نیروی آرامش‌بخش و تنش‌زا مانند(آرامش بخش: وعده‌های ۳۰۰ ساله نوح به پیروانش به عنوان نیروی امید و رفع مشکلات یا تنش‌زا: عذاب قوم نوح (غرق شدن پسرنوح، جوشیدن آ ب از تنور) اشاره کرد.

وی اضافه کرد: نیروی عشق و زندگی مانند(تمام زمین را فراگرفتن آب، امید یعقوب و انتظار او برای دیدن یوسف، مادر داوود با همه‌ی سختی‌ها کودکش را در غاری خارج از شهر پنهان می‌کند) نیز وجود دارد، از سوی دیگر نیروی عاطفی یا عاطفه‌زا و لذتبخش مانند(مادرموسی با همه محبتش به کودک، او را در نیل می‌اندازد، عاطفه همسر فرعون نسبت به خدای فرعون) به عنوان نیروی دیگر مطرح است.

استاد دانشگاه با اشاره به نیروی گریز از جبر زمان و مکان افزود: در این نیرو نیز با غوطه‌ور شدن در هر کدام از این داستان‌های قرآنی (به خاطر داشتن تصاویری زنده) از بند زمان و مکان رها می‌شویم، یکی دیگر از نیروها نیروی کشف و اختراع است که در این نیرو با خواندن معجزات پیامبران و دیدن قدرت الهی این نیرو در ما قوت می‌گیرد.

قاسم‌زادگان ادامه داد: نیروی پایانی در قصه قرآنی موجب تعدیل تمدن به غایت فنی و ماشینی است، به این معنا که قصه‌ها بدون هیچ تکنولوژی نه تنها ما را جذب می‌کنند بلکه در لحظاتی که با قصه هستیم از هر فن و تکنولوژی فارغیم، همچنین فانتزی در قصه‌های قرآنی دارای الگو تخیل‌هایی است که مصداق آن‌ها را نیز در قصه‌های قرآنی مشاهده می‌کنیم:

* الگو تخیل جادویی (معجزات پیامبران : عصایی که اژدها می‌شود، شتری که از دل کوه بیرون می‌آید، دریایی که می‌شکافد و...)

* الگو و تخیل اسطوره‌ای (نوح ۱۰۰۰ سال عمر می‌کند، اصحاب کهف ۳۰۰ سال به خواب می‌روند)

* الگو تخیل توهمی (داستان‌های بت پرستی‌ها ( گاو ، ستاره، درخت و…) و ارادتی که مردم به بت‌ها داشتند)

* الگو تخیل رویا‌ها (خواب یوسف که تعبیر می‌شود، پیامبر(ص) به معراج می‌روند).

وی با بیان اینکه برای فانتزی‌ها یک سری اصول اساسی تعریف شده است، خاطرنشان کرد: مصادیق این اصول را در قصه‌های قرآنی نیز می‌بینیم برای نمونه این اصــول را در قصه حضرت موسی(ع) بررسی می‌کنیم:

* اصل تعریف منطق روایت خاص: فرعون دستور می‌دهد پسرها را بکشند اما موسی به دنیا می‌آید و مادرش او را به رود نیل می اندازد، موسی در قصر فرعون به زندگی ادامه می‌دهد، سپس از قصر فرعون بیرون می‌‌رود و در کوه طور به پیامبری برگزیده می‌شود و سرانجام هم داماد شعیب می‌گردد

* اصل اعتبار زمانی: در حوزه ادبیات، فانتزی با زبان ارتباط دارد آنچه که نویسنده در قالب واژه‌ها به تصویری فانتاستیک تبدیل می‌کند در محدوده اندیشه و زبان است، درقصه‌های قرآنی واژه‌ها و دیالوگ‌ها هم خیال‌انگیز هستند مثل دیالوگ موسی در کوه طور یا دیالوگ موسی با فرعون

* اصول اساسی فانتزی: مصادیق این اصول در قصه‌های قرآنی وجود دارد

* اصل سرایت کنندگی: قصه‌های قرآنی به لحاظ باور‌پذیری این اصل را دارند(دریا شکافته می‌شود و موسی و قومش از دریا عبور می‌کنند، فرعون و لشکرش پا به دریا می‌گذارند شکاف دریا بسته می‌شود و غرق می‌شوند)

* اصل الگوهای تخیل بنیادین: به مادر موسی وحی می‌شود کودکت را به نیل بسپار و او موسی را در نیل می‌گذارد و رها می‌کند)

* تخیل ریشه و اساس است: به موسی وحی می‌شود عصایت را بینداز او می‌اندازد و عصایش اژدها می‌‌شود

* اصل پیش‌بینی ناپذیری: قارون سرکشی می‌کند موسی دعایش می‌کند قارون پیش چشم همه مردم با تمام ثروتش در زمین فرو می‌رود

* اصل پیوستگی درونی: تمام قصه موسی(ع) دارای این پیوستگی است، وقایع مکمل هم هستند و شخصیت‌ها در طول قصه به تکامل می‌رسند

* اصل الگوهای خاص: هر جزء قصه موسی فقط مال این قصه است ودر قصه‌های دیگر تکرار نمی‌شود، عذاب و نوع زندگی و وقایع این قصه خاص همین قصه هستند

* اصل طرح آزاد: قصه‌های قرآنی چون افسانه‌ها طرح بسته‌ای ندارند، هر قصه رها و آزاد و قصه آفرین قصه‌های دیگر می‌شود هرچند هر قصه برای خودش مجزاست اما در معنا با هم مرتبط هستند

* اصل تعلیق ناباوری: دقیقاً در قصه‌های قرآنی هیچ‌کس هنگام وقوع معجزات وعذاب و… ناباورانه به قصه و رویدادهای آن نگاه نمی‌کند، تمام وقایع باورپذیر و منطقی هستند

* اصل آشنایی‌زدایی عمیق: اوج این اصل در داستان سلیمان(ع) و نحوه مرگ او به چشم می‌خورد، در داستان موسی موقع تولد و انداختن در نیل و سر از قصر فرعون درآوردن و همانجا بزرگ شدن به چشم می‌خورد

* اصل شگفتی: مقابل چشم همه ساحران عصای موسی(ع) به اژدها تبدیل می‌شود یا ایوب دوباره جوان می‌شود

* اصل بازی‌های زبانی: مناظرات موسی با برادرش هارون یا بهانه‌جویی‌های قوم بنی اسرائیل برای موسی(ع)

* اصل ایجاد موقعیت‌های بازی گونه: موسی و ساحران یا ابراهیم(ع) رو به بت پرستان که از بت‌ها بپرسید چه کسی آنها را سرنگون کرده است؟

* اصل محدودیت(در فانتزی ها وجود دارد زیرا طرح داستانی براساس علیت شکــل می‌گیرد، لوئید الکساندر می‌گوید" اگر قرار است در داستانی حیوانات صحبت کنند همه آن‌ها باید بتوانند و اگر قرار نیست همه آن‌ها نه، بهترین مصداق این اصل را در قصه‌ی حضرت سلیمان(ع) می‌بینیم که او زبان همه حیوانات را می‌داند و همه حیوانات با او حرف می‌زنند مثل هدهد، مورچه و....

استاد دانشگاه گفت: هرچه که بیشتر ازفانتزی‌ها، اصول، الگو و تخیل‌ها و نیروهای تخیلی‌اش می‌گوئیم بیشتر پی به جامعیت قصه‌های قرآنی در این حوزه می‌بریم، به همین منظور گونه‌های فانتزی در قصه‌های قرآنی مهم است که به دو بخش واقع‌نما و واقع‌گر تقسیم می‌شود.

قاسم‌زادگان افزود: قصه‌های قرآنی چنان ملموس هستند که در عین تجربی و ملموس نبودن برخی رخدادها (مثل معجزات) واقعی و باورپذیر جلوه می‌کنند، بی هیچ شک و شبهه‌ای آنها را می‌پذیریم که البته این امر ریشه در اعتقادات و باورهای دینی ما نیز دارد.

وی با بیان اینکه تمثیل یکی دیگر از گونه‌های فانتزی در داستان‌های قرآنی است تصریح کرد: در قصص قرآنی تمثیل نیز زیاد داریم که در دیالوگ‌ها مطرح می‌شوند( مثل الذین... مثل کسانی که... مثل قومی که...)، همچنین در داستان‌های قرآنی گونه فانتزی علمی و تخیلی نیز وجود دارد که نمونه بارز آن داستان معراج پیامبر است.

استاد دانشگاه گفت: از جمله گونه‌های فانتزی داستان‌های قرآنی بعد روانشناختی است که می‌توان به روزه‌ی سکوت مریم، برخوردهای متفاوت پیامبر در مقابله با مشرکان اشاره کرد، همچنین دیگر بعد فانتزی بخش طنز است که نمونه آن سخنان یک مورچه با حضرت سلیمان(ع) است.

قاسم‌زادگان یادآور شد: از دیگر ابعاد فانتزی داستان‌های قرآنی می‌توان به پریانی( حضور جبرئیل و آمدن او برای رساندن وحی)، قهرمانی( مبارزه‌ داوود با جالوت)، فلسفی( همسفری خضر و موسی)، گوتیک( رمانی که  در آن سحر و جادو، رمز و معما، بی‌رحمی، خونریزی، دلهره و وحشت به هم آمیخته باشد: موسی و فرعون)، شمشیر و جادو( مقابله میان موسی و ساحران)، تاریخی( جنگ‌ها و غزوات پیامبر(ص)، آموزشی( نصایح لقمان حکیم)، اسباب‌بازی‌ها( ابزار و آلات ساحران در مقابل عصای موسی)، سفر در زمان( خواب صد ساله عزیر، خواب ۳۰۰ ساله اصحاب کهف)، فلسفی یا هستی شناختی( قصه‌ی ابراهیم و چهار پرنده که آنها را می‌کشد و می‌کوبد و برسر چهار قله می‌نهد تا به راز زنده شدن مردگان یقین بیاورد)، آدمکها( قصه‌هایی که از اجنه ذکر شده است ( در قصه حضرت سلیمان) اشاره کرد.

وی ابراز داشت: در قصه‌های قرآنی بعضی چیز‌ها را در غایت و نهایت آن می‌بینیم، بدین خاطر تخیل نیز در اوج خودش قرار می‌گیرد، مثلاً یوسف(ع) در اوج زیبایی و تقوا، مریم(س) در اوج پاکدامنی، یعقوب(ع) در اوج انتظار و اشتیاق یا ایوب در اوج صبر دیده می‌شوند، در جامعیت کلام الهی ونقطه‌های نامکشوف و نگفته‌ی آن شکی نیست و بارها و بارها با شنیدن آخرین اخبار علمی یاد مستحبات و مکروهات و سفارش شده‌های دینمان می‌افتیم.

استاد دانشگاه در پایان گفت: از جاذبه‌های قصص قرآنی برای کودکان و نوجوانان داشتن برخی ویژگی‌های فانتزی‌ها است، چه بسا هنوز ناگفته‌های نامکشوفی هستند که در سالها و قرون آینده به منصه‌ی ظهور می‌رسند و باز اگر ریشه‌یابی کنیم مصادیق آن را در کلام آسمانی خواهیم دید./504/816/ب1

ارسال نظرات