وقتي به آراي عمومي مردم پشت پا زدند!
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، فلسفه تشكيل شوراهاي شهر در كشورمان به نوعي مشاركت عمومي مردم در اداره امور خويش بوده تا افراد نسبت به اداره حقوق شهروندي خود در شهرها نظارت و دخالت داشته باشند. اين نوع مشاركت كه از خصوصيات يك جامعه برخوردار از حاكميت مردمي است سبب پيشرفت و بهبود امور جامعه مي گردد. بر اساس همين مدل امام خميني(ره) مي فرمايند:"اداره امور شهر باید به خود مردم سپرده شود زیرا آنان آشنایی بیشتری نسبت به محل خود داشته و در اداره آن دلسوزتر عمل می كنند اما در سال های اخیر این موضوع به خوبی اجرایی نشد." در واقع يك نوع شايسته سالاري واقعي در حضور مردم در شوراهاي شهر متبلور گرديده كه خارج و فارغ ز هرگونه تفكرات سياسي و حزبي بوده است. كاركرد اصلي شوراهاي شهر بنا بر تخصص گرايي و نخبه گرايي مخصوصا در حوزه مديريت شهري بوده تا بدين صورت نه تنها مشكلات اجرايي در كلان شهرها برطرف گرديده بلكه برخي از آسيب هاي اجتماعي نيز با تصميم گيري هاي كارشناسانه به نازل ترين سطح خود برسد.
متاسفانه باتوجه به فلسفه اصلي شوراهاي شهر در كشور، برخي از اعضاي اصلاح طلب اين شورا از ديرباز تا به امروز نگاهي سياسي و غير تخصصي به اين شورا داشته اند. مردمي كه با هزاران اميد و آروز آراي خود را به نمايندگاني داده اند تا به بهبود وضعيت شهري بپردازند، شاهد يك نوع كنشگري سياسي يا بهتر است بگوييم سوء استفاده ابزاري از شوراهاي شهر هستند. نمونه بارز اين سوء استفاده ها را مي توان در انصراف نمايندگي از شوراهاي شهر و حضور در ديگر دستگاه هاي اجرايي كشور مشاهده نمود. نوع نگرش اصلاح طلبان راه يافته به شوراي شهر به اين شورا، به مثابه سكوي پرتابي بوده تا به اهداف سياسي و حزبيشان برسند و به موازات آن به همه شهرونداني كه به آنها راي داده اند تلويحا پشت پا بزنند. رخدادي كه در صورت تكرارش موجب ياس ونا اميدي در ميان شهروندان به ويژه در كلان شهري مانند تهران شده و شايد در آينده شاهد حضور كمرنگ تر مردم به پاي صندوق هاي راي باشيم.
با نگاهي اجمالي به شوراهاي شهر تهران خواهيم ديد كه؛ شورای شهر تهران در سه دوره اول ١۵ عضو اصلی و شش عضو علیالبدل داشت اما در دوره چهارم این تعداد به ۳۱ عضو اصلی و ۱۲ علیالبدل افزایش یافت. ٣١ عضوی که در این دوره وارد شورای شهر تهران شدند، از همان ابتدا آب رفتند و با حضور مهدي حجت(نماينده اصلاح طلب شوراي شهر) در سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري كشور، ولي الله شجاع پوريان جايگزين وي شد. پس از اين تغيير شاهد بوديم كه ديگر نماينده اصلاح طلب شوراي شهر يعني مسعود سلطانیفر از اين شورا كوچ كرده و به سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری عزيمت نمود و به تبع آن علي صابري جايگزينش شد. اصلاح طلبان راه يافته به شوراي شهر با فراغ بال وارد عرصه تغييرو تحول مي شوند چراکه علیالبدلهای دوره چهارم تا چندنفر بعد از این هم بهعنوان اصلاحطلب معرفی شدهاند. طبق جدول علیالبدلهای شورا، افشین حبیبزادهکلی، حسین خلیلآبادی و زهرا صدراعظمنوری نفرات بعدی هستند که چنانچه اعضای فعلی شورا در انتخابات دوره دهم مجلس شورای اسلامی انتخاب شوند، جایگزین آنها خواهند شد. اين حجم از تغييرات نه تنها يك نوع توهين به آراي مردمي بوده كه اميدوارانه به نمايندگان خود اطمينان كرده اند بلكه بيانگر عدم اعتقاد قلبي به نهادي تخصص گرا همچون شوراي شهر توسط اصلاح طلبان مي باشد. در همين راستا خبري در رسانه ها مبني بر استعفاي احمد مسجدجامعي از حضور در شوراي شهر تهران منعكس شده و زمزمه هاي حضور ايشان در مسند رياست سازمان اسناد و کتابخانه ملی به گوش مي رسد. گويا آقاي مسجدجامعي نيز مانند خلف هاي ناصلحشان با نگاهي حزبي وارد شوراي شهر شده و حال كه فرصتي براي حضور در دستگاه هاي دولتي پيدا كرده اند به همه انچه تحت عنوان اعتماد عمومي مردم تعبير مي شده، پشت پا زده اند. مسجد جامعي كه با حضور مترتب خود در اقصي نقاط شهر تهران لقبي همچون "مرد تهران گرد" شوراي شهر را يدك مي كشد گويي همه آن بازديد ها و اظهارنظرهاي تخصصي در حوزه شهري را فراموش كرده و عطاي اين شورا را به لقايش بخشيده است. بايد از ايشان پرسيد كه آيا آرايي كه مردم به وي داده اند، ارزش چند ماه حضور بيشتر در اين شورا و خدمت رساني به مردم را نداشته است؟!!/ 916/ 102/ ع