انقلاب اسلامی، رخداد عظیم معرفتی و اندیشه ای است
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از شبستان، "انقلاب اسلامی ایران پیش از آن که سیاسی باشد - البته که انقلاب اسلامی پدیده ای سیاسی است - یک واقعه فرهنگی است، یک واقعه و رخداد اندیشه ای است که در جهان ظاهر شده است. البته انقلاب ما در عین حال که یک واقعه فرهنگ و اندیشه ای است، به تبع آن در حوزه سیاست هم سخن ها و برنامه ای دارد اما آن بعد و وجه فرهنگی و اندیشه ای انقلاب عظیم تر و حتی بااهمیت تر از ابعاد دیگر است. بنده به ضرس قاطع معتقدم این واقعه یعنی واقعه انقلاب اسلامی، مهم ترین واقعه بشری قبل از ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است، کسانی که در حوزه های معرفتی و فکری و اندیشه ای کار می کنند به این حقیقت اذعان و اشراف دارند که قبل از ظهور امام زمان (عج) بزرگ تر از این واقعه یعنی انقلاب اسلامی در تاریخ بشر پدید نخواهد آمد، الا این که با ظهور حضرت این واقعه تعمیق و ترسیخ و توسعه پیدا می کند بنابراین جا دارد که در فرصت پیش آمده و به مناسبت نزدیک شدن به چهلمین سال پیروزی انقلاب این رخداد از منظرهای فکری و معرفتی بررسی شود."
بخش اول گفتگوی ما با آیت الله سید محمد قائم مقامی استاد حوزه و کارشناس دینی درباره ظرایف واکاوی انقلاب اسلامی و دفاع از ارزش های آن در ادامه می آید.
با نزدیک شدن به سالگرد پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی، موضوعی که جان بیشتری می گیرد این است که چگونه ما باید از میراث، معارف و گنجینه های این انقلاب دفاع کنیم؟ به عبارت دیگر ممکن است در میان ما کسانی باشند که به انقلاب اسلامی تعلق خاطر هم داشته باشند اما عملا زبان و کلمات دفاع آن ها مبتنی بر آموزه های اخلاقی و دینی نباشد و چه بسا که نتیجه عکس هم بدهد. می خواهم از جنابعالی بپرسم که قاعده مرور انقلاب از نگاه شما چگونه است؟
همچنان که اشاره کردید با ورود به بهمن ماه، سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی را در پیشرو داریم و از سال آینده هم وارد چهلمین سال انقلاب اسلامی می شویم. شما می دانید که چهل، اوج یک بلوغ است. واقعه چهل یا اربعین سنه یعنی که ما ان شاء الله در دوره بلوغ و پختگی نظام جمهوری اسلامی قرار داریم.
خب این مسأله مهمی است و فکر می کنم به خاطر چنین مناسبتی در این سال و سال آینده در آستانه چهلمین سال پیروزی انقلاب، رسانه ها اعم از رادیو و تلویزیون و رسانه های مکتوب و مجازی و شبکه های اجتماعی جا دارد به صورت وسیع و گسترده به این بحث دامن بزنند و واقعه انقلاب را مود واکاوی مجدد قرار دهند. دوباره نگاه کردن به یک پدیده برکات بسیار زیادی دارد و انسان همچنان که در اعمال خود مراقبت می خواهد و این مراقبت با رجوع به اعمال رخ می دهد، درباره انقلاب هم این ضرورت وجود دارد که ما واقعه انقلاب را واکاوی کنیم.
واکاوی یک رخداد می تواند از منظرهای مختلفی صورت بگیرد. از نگاه شما اصلی ترین ضلع و زاویه این واکاوی در کدام جهت باید باشد؟
ما همیشه روی این موضوع تکیه و تأکید کرده ایم که انقلاب اسلامی ایران پیش از آن که سیاسی باشد - البته که انقلاب اسلامی پدیده ای سیاسی است - یک واقعه فرهنگی است، یک واقعه و رخداد اندیشه ای است که در جهان ظاهر شده است. البته انقلاب ما در عین حال که یک واقعه فرهنگ و اندیشه ای است، به تبع آن در حوزه سیاست هم سخن ها و برنامه ای دارد اما آن بعد و وجه فرهنگی و اندیشه ای انقلاب عظیم تر و حتی بااهمیت تر از ابعاد دیگر است.
بنده به ضرس قاطع معتقدم این واقعه یعنی واقعه انقلاب اسلامی، مهم ترین واقعه بشری قبل از ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است، کسانی که در حوزه های معرفتی و فکری و اندیشه ای کار می کنند به این حقیقت اذعان و اشراف دارند که قبل از ظهور امام زمان (عج) بزرگ تر از این واقعه یعنی انقلاب اسلامی در تاریخ بشر پدید نخواهد آمد، الا این که با ظهور حضرت این واقعه تعمیق و ترسیخ و توسعه پیدا می کند بنابراین جا دارد که در فرصت پیش آمده و به مناسبت نزدیک شدن به چهلمین سال پیروزی انقلاب این رخداد از منظرهای فکری و معرفتی بررسی شود.
همچنان که در سوال اول عرض کردم امروز دغدغه بسیاری ا ز مدافعان انقلاب، حفظ حریم و دستاوردهای آن است اما گاه تشتت هایی هم در این میان به وجود می آید. حقیقتا این بازبینی و دفاع معرفتی چگونه باید اتفاق بیفتد؟
اول از همه باید بعد و وجه معرفتی، عقلانی و اندیشه ای انقلاب را درک کنیم و بعد به صرافت بیفتیم که چه اتفاق عظیمی در تاریخ بشری اتفاق افتاده و چرا این اتفاق روی داده است. بدون درک این بعد و وجه در واقع ورود ما به این جرایی و ماهیت انقلاب ابتر و ناقص خواهد ماند.
شما توجه کنید که قبل از انقلاب اسلامی، همه اندیشه ها و ایدئولوژی ها با امکان حاکمیت قدرت تجربه شدند. قبل از ظهور انقلاب اسلامی چه در زمان قدیم و چه در دوره معاصر و مدرن تحقیقا اندیشه و مکتب و ایسمی در جهان نبود که تجربه شده نباشد و امکان قدرت و حاکمیت نیافته باشد.
این اطواری که بر بشریت رفته و تجربه هایی که صورت گرفته، دوره سنتی و مدن و لائیک ندارد. همه زمان های زندگی بشر را شامل می شود و قبل از ظهور انقلاب اسلامی جریان های شرقی و غربی امکان حضور و بروز داشته اند اما آنچه در این میان مغفول مانده بود، تجربه انبیا و اولیا و خصیصین بود که همواره در تاریخ بشر به صورت قلیل حضور داشته اند اما تجربه کسب حاکمیت و قدرت را نداشته اند. شما توجه کنید که بشریت به صورت عمومی و گسترده کسب قدرت از سوی جریان انبیا و اولیا را تجربه نکرده بود. انبیا در دوره هایی آمدند و اصل همه دستاوردهای بسش از دین و علم و هنر و صنعت هم به حرک های آن ها برمی گردد که از سوی قدرت ها، شاهان، فرصت طلبان و مدعیان مصادره و تحریف شد اما این که جریان انبیا و اولیا به سمت حاکمیت رفته باشد روی نداد.
چرا این جریان تا پیش از ظهور انقلاب اسلامی امکان حاکمیت پیدا نمی کند؟
به دو دلیل، اول این که هنوز عقل عمومی بشر به این درجه از رشد نرسیده بود و تجربه های پیشین هم به وقوع نپیوسته بود. آن تجربه های تلخ در واقع باید اماکن کسب قدرت را می یافتند تا ادعاهایشان سنجیده شود. به هر حال توجه کنید ک عقل یک جریان عمومی و رو به رشد است و به دلیل همین رشد است که جهان در آستانه ای قرار می گیرد که این جریان الهی و نبوی و علوی مغفول در صحنه ظاهر می شود، موضوعیت پیدا می کند، به قدرت می رسد و به واسطه فرصتی که پدیدار شده این اندیشه خودش را اجرایی و عملیاتی می کند./1325//102/خ