ممنوع التصویری؛ عاقبت خوش رقصی برای این و آن/ روحانی هم اشتباه میکند
انقلاب اسلامی ایران یکی از کمنظیرترین انقلابهای جهان است که از زوایای مختلف قابل ارزیابی است، تمام کسانی که در این انقلاب سهیم بودهاند و یا شاهد اتفاقات و انفعالات فرهنگی آن دوره بودند برداشتهای متنوعی از این واقعه اجتماعی دارند که در قالب تاریخ شفاهی انقلاب بسیار ارزشمند است.
از این رو خبرنگار خبرگزاری رسا در گفت و گویی صریح با آیتالله سید هاشم بطحایی، نماینده مردم تهران در مجلس خبرگان رهبری، نظرات وی را درباره ماهیت انقلاب اسلامی و تحولات فرهنگی ـ اجتماعی بعد از پیروزی انقلاب جویا شده است.
وی معتقد است ثروت طلبی و زراندوزی برخی مسؤولان نقش مستقیمی در شیوع حرص اجتماعی دارد، از سویی دیگر جایگاه اداره کنندگاه نظام اسلامی را در عرصه های اجرایی، جایگاه تبلیغ فرهنگ و آرمان انقلاب اسلامی می داند.
آیت الله بطحایی از روحانیانی است که در پیروزی انقلاب اسلامی حضوری فعال داشته و در سالهای اول انقلاب هم در پستهای سیاسی خدمات فراوانی به یادگار گذاشته است، به گفته خودش «اولین استاندار روحانی» در ابتدای انقلاب اسلامی بوده است.
وی همچنین از علمای پیشکوست در تربیت دانشجویان است که حضور پرسابقه اش در هیأت علمی دانشگاه تهران و اخذ دو دکترای دانشگاهی، شاهدی بر این مدعا است. وی در سال ۱۳۵۵ برای گرفتن دکترا در رشته فلسفه به مصر رفته و در سال ۱۳۸۰ دکترا در رشته فقه و مبانی حقوق اسلامی از دانشگاه تهران فارغالتحصیل شد.
مشروح این گفتوگو تقدیم خوانندگان رسا میشود.
رسا ـ تبیین شما از انقلاب و تحولات فرهنگی انقلاب چیست؟
در زمان حکومت پهلوی در حقیقت ایران یک کشور فروخته شده بود که سالها استعمار انگلیس بر آن حاکمیت داشت و در زمان محمدرضا هم استعمار آمریکایی حاکم بود و اختیارات را از این کشور ربوده بود؛ ساکنین کشور در زمان حکومت پهلوی به دو بخش حاکمان و رعیت تقسیم شده بودند و ملت و رعیت چنان زمینگیر شده بودند که در برابر هیچ اتفاقی که از جانب استعمارگران بر آنها تحمیل میشد جرأت حرف زدن نداشتند.
کشوری که روستایی از روستاهای آمریکا محسوب میشد
بخش حکومت هم پشت به ملت و رو به سوی آمریکا و فرمان بر آمریکا بودند و مجری دستورات فرهنگی اقتصادی نظامی و سیاسی آمریکا و کاخ سفید بودند و در حقیقت کشور ما روستایی از روستاهای آمریکا محسوب میشد و تنها کسانی که از این وضعیت در عذاب بودند حوزه علمیه قم مراجع و به ویژه امام خمینی(ره) بودند؛ زیرا اینها فرهیختگان علمی و فکری و صاحبنظر بودند و نمیتوانستند نظریات نامربوط دیگران را تحمل کنند.
حضرت آیت الله بروجردی که استوانهای در حوزه و جهان تشیع بود سدّی در برابر اجرای منویات شاه و آمریکا بود و گاهی توقفهایی میداد؛ شاه هم ضعیف بود و قدرتی نداشت که در برابر آیتالله بروجردی و حوزه علمیه قم مقاومت کند و میخواست زبان ایران را به لاتین تغییر دهد؛ ولی با مقاومت آیتالله بروجردی مواجه شد؛ بعد از فوت آیتالله بروجردی شاه وارد میدان شد و خواست فرهنگ مملکت را به سمت آمریکا و غرب سوق دهد و لوایح شش گانه را تصویب کرد و قرآن را از رسمیت در سوگندنامه مجلس شورای ملی انداخت؛ در اواخر هم قضیه کاپیتولاسیون که اوج جنایت شاه به ملت بود را اجرا کرد؛ این بود که خون روحانیت به جوش آمد و سبب انقلاب اسلامی ایران شد.
قانون کشف حجاب رضاشاه هم طرحی ناموفق بود که در آن زمان زنان ایران زیر بار کشف حجاب نرفتند و امروز هم زنان ما باید به مادران خود تأسی کنند که آنها برای حفظ حجاب چوب خوردند ولی حجاب خود را برنداشتند.
رسا ـ مهمترین کارکرد انقلاب از نظر شما چه بوده است؟
انقلاب اسلامی جلوی سوق ایران به سمت آمریکا را گرفت و حرفش این بود که ما مسلمانیم و باید برنامه زندگیمان از نظر فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، نظامی و اجتماعی بر اساس کلام خدا و سنت پیامبر(ص) باشد.
بنده به عنوان کسی که سالها در منابع دینی تحقیق داشتهام میگویم دین اسلام برای تمام جوانب زندگی انسان برنامه دارد، زیرا این نقشه نقشه الهی است و خدای متعال مصلحت بندگان را به خوبی میداند؛ پیامبر(ص) فرمودند که ای مردم شما مانند بیمار میمانید و خداوند مانند طبیب است و صلاح بیمار در چیزی است که طبیب میداند.
رسا ـ تا چه اندازه به آرمانهای انقلاب دستیافتهایم و چقدر بر زمین مانده است؟
در آغاز انقلاب اسلامی تصور همه بر این بود که همانطور که امام خمینی(ره) اعلام کرد استقلال و آزادی و نه شرقی و نه غربی در ایران حاکم شود به این معنای که ما نه فرهنگ شرق را میخواهیم و نه فرهنگ غرب را میخواهیم و فرهنگ اسلام را میخواهیم و همه خود را بر این مسیر تطبیق میدادند.
به تدریج به جای این که این آرمان بیشتر شود و فراگیر شود قضیه این طور نشد؛ انتظار می رفت انقلاب اسلامی در زمینه کاهش دادن فساد اخلاقی و اقتصادی به اهدافش بیشتر می رسید.
رسا ـ برای چه به آرمان ها نزدیک نشدیم؟
در نظام گذشته مردم با حکومت قهر بودند و اگرچه که در ظاهر حکومت انتخابات برگزار میشد ولی در باطن استبدادی و دیکتاتوری بود، از سویی دیگر روحانیت در جامعه پررنگ بود و روحانیت هم بهگونهای بودند که الگو بودند برای جامعه و جامعه دست روحانیتِ سالم بود؛ اما بعد از انقلاب آن بافت و ارتباط از بین رفت و فاصله بین حکومت و مردم از بین رفت و حکومت از خود مردم برخواست.
برخی مسؤولان به فکر آینده خودشان شدند
بعد از انقلاب بافت حکومت تغییر کرد به این معنا که دیگر اعیان و اشراف و طبقه مرفه جامعه در رأس حکومت نبودند و سران انقلاب از طبقههای زمینخورده و سطح پایین جامعه بودند و از مستضعفان بودند ولی متأسفانه برخی افراد هم در لباس روحانی و هم در لباس غیر روحانی آن چیزی را که برایش انقلاب شد را فراموش کردند و به فکر تأمین آینده خودشان و اطرافیان و فرزندان خود افتادند.
کسانی که دیروز مستضعف بودند امروز برخی از آنها مستکبر و مرفه شدند و مردم که این را ببینند به آرمانهای انقلاب شک می کنند، این سبب شد با توجه به این که فضای سیاسی و اقتصادی و فرهنگی باز است برخی ها به سمت دنیاطلبی و دنیاخواهی بروند، وضعیت فرهنگی در جامعه عوض شود و به دنبال حرص سیاسی، اقتصادی، و آیندهنگری دنیوی حرکت کنند.
رسا ـ به نظر شما راهکار مقابله با فساد چیست؟
حکومت الگو و امام مردم است و اگر نقشه راه حکومت جمهوری اسلامی قرآن و سنت پیامبر(ص) نباشد آسیبپذیر است؛ زیرا شعار ما این است که انقلاب اسلامی به معنای تبعیت از قرآن و سنت است و دستگاه حاکمیت باید جلو حرص به دنیا را بگیرند و مقابله با حقوقهای نجومی یکی از کارهایی است که دولت باید انجام دهد.
روحانیت در رأس دستاندرکاران فرهنگ است ولی یک اراده جمعی کاملی ندارد؛ خاصیت روحانیت بیان نقشه راه الهی و حراست از این نقشه راه است؛ قبل از انقلاب دست و پای روحانیت بسته بود ولی امروز این طور نیست و روحانیت میتوانند به حکومت هم تذکر و مشورت بدهد.
روحانیت در اصلاح فرهنگ هم نقش بیانی دارد و هم نقش عملی دارد که متأسفانه در داخل روحانیت یک انضباط کامل وجود ندارد و کسانی هستند که ژست طلبگیشان به جای این که مردم را جذب کند دفع میکند؛ باید یک انضباط در مراحل ورودی، تربیتی و خروجی طلاب حاکم باشد.
حکومتی که برخاسته از حوزه علمیه است باید اولویت بر مسائل اخلاقی و اعتقادی و تربیتی مردم باشد و اگر اینها درست شود بقیه چیزها هم درست میشود و هیچ راه نفوذی برای دشمن باقی نمیماند.
رسا ـ به نظر شما نقش دولت و دیگر نهادهای فرهنگی در کاهش فساد چیست؟
وزارت ارشاد و صداوسیما نقش بسیار مهمی در کاهش آسیبهای فرهنگی دارند که متأسفانه هیچکدامشان به وظایف خود درست عمل نمیکنند؛ انصافاً صداوسیما در اخلاق جامعه و رفع فساد و پیشگیری از فساد چقدر کار میکند؛ اگر این صداوسیما که به فرموده امام خمینی(ره) دانشگاه است به وظیفه خود عمل میکرد ما تا این حد فساد اخلاقی در جامعه نداشتیم.
سرباز جمهوری اسلامی هم باید مبلغ باشد
امروز حتی سربازان نیروی انتظامی که عبور و مرور ماشینها را کنترل میکنند هم باید به وضعیت اخلاقی در جامعه توجه داشته باشند و وظیفه دارند که به کسانی که در ماشین حجاب خود را رعایت نمیکنند تذکر بدهند زیرا آنها سرباز جمهوری اسلامی هستند سرباز شاه که نیستند که بگوییم وظیفهای ندارند.
رسا ـ به نظر شما امربهمعروف در بهبود وضعیت فرهنگ و جلوگیری از فساد در جامعه تا چه اندازه تأثیرگذار است؟ این که برخی میگویند نمیشود مردم را به زور به بهشت ببریم چه نسبتی با امربهمعروف دارد؟
من آقای روحانی را از زمان طلبگی میشناسم و ایشان انسان خوبی است ولی ایشان در جایگاه رییس دولت نباید بگوید که ما نباید مردم را به زور وارد بهشت کنیم؛ پیامبر(ص) چرا برای هدایت مردم جوش میزد و برای بهشت رفتن مردم حریص بود؟ این در حالی است که امروز در میان مسؤولان ما به جای حرص هدایت، مردم حرص مقام و منصب و زراندوزی جریان دارد و حتی برخی روحانیها فرزندان خود را به کشورهای خارجی میفرستند.
مسؤولان باید در بهشتی شدن مردم حریص باشند
در قرآن از یک طرف میفرماید که پیامبر(ص) برای هدایت مردم و بهشت رفتن مردم حریص است و از طرف دیگر میگوید پیامبر(ص) الگو و اسوه شما است و نتیجه این میشود که مسؤولان باید مانند پیامبر(ص) در هدایت و بهشت رفتن مردم حریص باشند و این حرف درستی نیست که برخی میگویند که ما نباید مردم را به زور به بهشت ببریم.
یکی از علل این که مردم نق میزنند این است که از فسادهای اخلاقی و فسادهای اقتصادی ناراحت هستند و رسانهها و تلویزیون مرتب از این فسادها گله می کنند؛ اگر دولت نظارت کافی بر مملکت داشته باشد نباید یک رییس بانک پای خود را فراتر از قانون بگذارد و این وامهای کلان بدون وثیقه کافی را به عدهای خاص بدهد.
انقلاب اسلامی ایران یک کودتا نبود که بگوییم یک گروه کودتا کرده و باید همان گروه هم هزینه نگهداری انقلاب را بدهد؛ بلکه انقلاب ما یک تحول سراسری در تمام مملکت بود که تمام مردم ما نظام وابسته به غرب و شرق را نفی کردند و کتاب و سنت را به عنوان نقشه راه کشور انتخاب کردند.
اگر بنا باشد استقلال در کشور باشد مهمترین استقلال استقلال فکری و اندیشهای است و انتظار همه این بود که وقتی یک روحانی در رأس قوه مجریه قرار گرفت نقشه دین را پیاده کند و این که یک روحانی برای خوش آیند این و آن خوش رقصی کند مورد رضایت مردم نیست.
کف زدن در روز شهادت با چراغ سبز خاتمی
آقای خاتمی گفت موسیقی در این کشور غریب است و باعث شد که برخی حتی به امام رضا(ع) هم متلک بیندازند؛ ایشان برای اولین بار در روز شهادت امام سجاد(ع) کف زدن را به راه انداخت؛ این کارها را کردید که امروز ممنوع التصویر هستید.
آقای روحانی اگر در دور دوم رأی بیاورد باید توجه داشته باشد که ریاست جمهوری روزی تمام خواهد شد و مثل سایرین به خانه خود خواهد رفت؛ پس باید جوری رفتار کند که بتواند جوابگوی عملکرد خود باشند.
رسا ـ به نظر شما خصوصیات راه مستقیم چیست و چطور باید انحراف را بشناسیم؟
ما در قرآن دو حزب داریم که یکی حزبالله است و دیگری حزب الشیطان؛ ما باید ببینیم که مؤلفههای حزبالله چیست و نکند به نام حزبالله در حزب الشیطان باشیم.
ریاست سکر دارد و باید مواظب باشیم که مست قدرت نشویم؛ حضرت علی(ع) فرمودند انسان سیاستمدار و صاحب قدرت مانند کسی است که سوار بر شیر است و همه به حال او غبطه میخورند ولی خود او میداند که چه جای خطرناکی نشسته است.
«غیس بن سعد بن عباده» یک سوپر انقلابی بود و به شام رفت؛ معاویه خوشحال شد که یکی از یاران علی(ع) آمده به او ملحق شود و دستور داد یک سفره پر از تجملات پهن کردند و وقتی بر سر سفره نشستند معاویه شروع کرد از خاصیت مواد داخل سفره گفتن که غیس به گریه افتاد و گفت: گریهام برای این است که چقدر فرق است میان تو و علی(ع)؛ در ماه رمضانی به خانه ایشان رفتم و حضرت کیسه نان خشکی را برای این که مبادا حسنین(ع) آن نان را چرب کنند مُهر کرده بودند و آوردند تا بخورند.
الگوی ما در حکومت باید حضرت علی(ع) باشد و قبل از این که به حسابمان رسیدگی کنند خودمان به حساب خود رسیدگی کنیم.
رسا ـ از این که وقت ارزشمندتان را در اختیار خبرگزاری رسا گذاشته اید سپاسگزاریم./843/گ403/س
خبرنگاران: علی اسفندیار، حسین حسنی