۰۹ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۸:۱۳
کد خبر: ۴۸۴۰۰۷

موسیقی در برزخ

لزوم تأمل درباره مسائل مستدحثه از جمله موسیقی از مواردی است که باید در حوزه‌های علمیه و فقه جدی گرفته شود.
موسیقی

به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از صبح نو، در تاریخ نوزدهم شهریور ماه شصت‌وهفت، استفتائی از حضرت امام (ره) در باب آلات موسیقی و شطرنج می‌شود. ایشان به این دو سؤال، دو پاسخ می‌دهند: «خرید و فروش آلات مشترکه به قصد منافع محلّله آن اشکال ندارد. بر فرض مذکور، اگر برد و باختی در بین نباشد اشکال ندارد.» بعد از انتشار پاسخ حضرت امام (ره) یکی از شاگردان مبرز ایشان، مرحوم آیت‌الله محمدحسن قدیری در نامه‌ای برخی نکات فقهی را از ایشان سؤال و در باب فتاوای حضرت امام (ره) با استناد به برخی روایات مناقشه می‌کنند. حضرت امام (ره) نیز در نامه‌ای تفصیلی پاسخ سؤال ایشان را می‌دهند.

فارغ از اینکه پاسخ ایشان به مناقشات فقهی مرحوم قدیری چیست، مساله‌ای که در این متن توجه را جلب می‌کند، نکات کلی در باب دخالت اقتضائات زمان و مکان در فرآیند اجتهاد و استخراج احکام است. بخشی از پاسخ حضرت امام را بازخوانی کنیم:
«پس از عرض سلام و قبل از پرداختن به دو مورد سؤال و جواب، اینجانب لازم است از برداشت جنابعالی از اخبار و احکام الهی اظهار تأسف کنم... آن‌گونه که جنابعالی از اخبار و روایات برداشت دارید، تمدن جدید بکلی باید از بین برود و مردم کوخ‌نشین بوده و یا برای همیشه در صحراها زندگی نمایند و اما راجع به دو سؤال... از جنابعالی که فردی تحصیل‌کرده و زحمت‌کشیده‌ای هستید، توقع نبود که این‌گونه برداشت کرده و آن را به اسلام نسبت دهید. شما خود می‌دانید که من به شما علاقه داشته و شما را مفید می‌دانم، ولی شما را نصیحت پدرانه می‌کنم که سعی کنید تنها خدا را در نظر بگیرید و تحت تأثیر مقدس‌نماها و آخوندهای بی‌سواد واقع نشوید؛ چراکه اگر بنا است با اعلام و نشر حکم خدا به مقام و موقعیتمان نزد مقدس‌نماهای احمق و آخوندهای بی‌سواد صدمه‌ای بخورد، بگذار هرچه بیشتر بخورد.»

حضرت امام خمینی (ره) در این متن و متون دیگری مشابه این‌که تعدادشان کم نیست از نگرش تقلیل‌گرایانه قشری از روحانیت (واضح است که منظور امام فقط شخص ایشان نبوده و حکایت از اعتراض و کنایه امام به جنس تفکری است که با نادیده ‌انگاشتن مقتضیات زمانی و مکانی، بارویکردی فردگرایانه و غیرتمدنی به احکام اسلام می‌نگرند) به احکام اسلامی و بی‌توجهی به امکان استخراج مناطات فرازمانی و فرامکانی از احکام اسلام، گلایه دارند؛ عدم توجه به مسائل نوپدیدی که به اقتضای نیازها و شرایط زندگی جدید جوامع انسانی رخ می‌نماید و نصوص و ادله‌ای که مستقیماً در باب آنها بحث کرده باشد نداریم و لازم است از مناطاتی که شارع در اختیار ما گذاشته است بهره ببریم. کسانی که به دلیل عدم درک درست از اقتضائات حضور فقه در دنیای جدید و ایفای نقش اثربخش در سراسر زندگی انسان‌ها، دین را در شناخت مدرسه‌ای خودشان از دستگاه تفقه در دین محدود می‌کنند، چیزی جز دین غیرپاسخگو باقی نمی‌گذارند.

از منظری دیگر و با نگاه به نقش تمدنی امام خمینی (ره) به‌مثابه ولی (ذیل نظریه ولایت فقیه به عنوان امتداددهنده خط امامت در دوران غیبت) نگرانی ایشان از ناتوانی سیاست‌گذاری، برنامه‌ریزی، قانون‌گذاری و اجرا در باب موضوعاتی است که مصداق منطقة‌الفراغ یا قابل انطباق بر مناطات دیگر احکام هستند و دستگاه فقاهتی _ بر اساس بیانی که حضرت امام (ره) دارند _ با نگاهی تقلیل‌گرایانه(فرد گرایانه و غیر تمدنی) با آنها مواجه می‌شود و نتیجه آن نیز مجدداً ناکارآمدی دین و دستگاه فقاهت می‌شود؛ مردم نیز در این میان، برای حل مشکلات و خروج از حیرت، به ناچار سراغ دستگاه‌های معرفتی و قانون‌گذاری رقبای اسلام می‌روند.

همه آنچه بیان شد، می‌تواند مقدمه‌ای باشد برای طرح این سؤال که آیا با توجه به پدید آمدن مسائل مستحدثه متعدد فردی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، زمان آن نرسیده که دستگاه تفقه به معنای عام، برای حل این مسائل، نگاه وسیع و همه‌جانبه‌ای از جنس رویکرد حضرت امام (ره) را جایگزین نگاه موجود کند؟! موافق باشیم یا نباشیم، موسیقی امروز یکی از پربسامدترین اصواتی است که در طول روز می‌شنویم؛ اما امروز دیگر عنوان صوت بر موسیقی به‌تنهایی صدق نمی‌کند، بلکه موسیقی معناساز و تولیدکننده معنا شده و باید با آن مواجهه‌ای فعال داشت. حماسه، ترس، غم و شادی برخی از مفاهیم و حالات نفسانی مهمی هستند که از طریق موسیقی و اصوات موسیقیایی منتقل می‌شود. بر این اساس، شاید بتوان گفت دو نوع موسیقی قابل تصور است: موسیقی کارآمد و موسیقی مذموم.

باری، پس از این مقدمه سؤال محوری این است که راهبرد کلان در جمهوری اسلامی در مواجهه با پدیده‌هایی مانند موسیقی چیست؟ آیا در طول چهار دهه گذشته، بر اساس یک سیاست واحد با آن مواجهه کرده‌ایم و از آن بهره برده‌ایم؟ اگر سیاستی وجود داشته، آیا این سیاست‌ها در مسیر تحولاتی که موسیقی به سرعت با آن مواجه است می‌تواند پاسخگو باشد؟ آیا مواجهه سلبی با موسیقی به‌طور عام می‌تواند کارآمد باشد؟ آیا آزادی در بهره‌گیری و انتشار موسیقی می‌تواند کارآمد باشد؟ موسیقی جزء آن دسته از موضوعاتی است که منابع دین درباره آن سکوت نکرده است و حد و مرز بهره‌گیری از آن را در قالب احکام تکلیفی و وضعی بیان کرده است.

واقعیت موجود ما در باب موسیقی، نشان از اقبال عمومی به سوی این پدیده و درگیر شدن در ابعاد پیچیده این پدیده فرهنگی اجتماعی دارد. این پیچیدگی، محصول تاریخ و فلسفه عظیمی است که موسیقی از آن بهره می‌برد. متأسفانه در باب بسیاری از موضوعات مانند موضوع موسیقی، تابوهایی از جنس نگاه‌های تقلیل‌گرایانه به دستگاه فقاهتی که حضرت امام (ره) از آن گله دارند، ساخته‌ایم و خطوط قرمزی را برای آنها وضع کرده‌ایم که امکان گفتگوی اثربخش برای خروج از چالش را از بین برده است. برخی از این موضوعات آن‌چنان تابو شده‌اند که اگر کسی بخواهد به آنها ورود کند مواجهه مناسبی با او نخواهد شد؛ حال آنکه درواقعیت اجتماعی و کنش روزمره ما کاملاً محسوس است و قابل انکار نیست. این‌گونه نیست که اگر ما راه گفت‌وگو و تصمیم‌گیری درباره آن را سد کنیم، آن مساله هم از بین برود!

به نظر می‌رسد دستگاه عظیم و عریض و عریق فقاهتی ما به اقتضاء وظیفه مهم و سرنوشت‌سازی که در زندگی دنیا و آخرت انسان مسلمان به عهده دارد، باید تأمل جدی در این باب را در دستور کار خود قرار دهد.

گفت‌وگوهایی که در باب موسیقی و ظهورات آن در چند ماه اخیر در کشور ما انجام شد و مخالفت‌ها و موافقت‌ها، جدید نیست و در آینده نیز تکرار خواهد شد؛ بنابراین، دستگاه علمی در حوزه‌های علمیه به‌عنوان پشتوانه تئوریک نظام، بایستی در این زمینه تدبیری جدی کنند و دستگاه سیاست‌گذار و مقنن نیز حوزه‌های علمیه را در این مسیر همراهی کند. شاید بتوان پیشنهادهای ذیل را به‌عنوان بایسته‌های پرداخت به موضوع موسیقی ارائه داد:

• لزوم استخراج احکام تکلیفی شفاف و تدوین سیاست‌ها و دستورالعمل‌های منطبق بر آن در خصوص مقولاتی مانند موسیقی، تصویر ائمه (ع) و انبیاء (ع) و سایر صنایع و محصولات فرهنگی؛
• لزوم تفکیک دقیق عرصه‌های مباح و حلال و حرام؛ آسیب‌زا و فرصت‌آفرین در عرصه موسیقی، نوا، آوا؛
• لزوم شناخت و تفکیک قالب‌های جدید ارائه موسیقی و بیان شفاف آسیب‌های آن برای وضعیت اجتماعی امروز؛
• لزوم تشکیل کارگروه تخصصی مشترک و مورد تأیید فقها ومراجع عظام در جهت استنباط کارآمد احکام شرعیه مرتبط با مسائل اجتماعی از جمله موسیقی و موارد مشابه؛
• لزوم تشکیل جلسات مشترک با متخصصان موسیقی برای موضوع‌شناسی دقیق مساله و طراحی جایگزین مطلوب برای مصرف فرهنگی و فراغتی به جای موسیقی./1325//102/خ

ارسال نظرات