۱۶ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۱:۴۷
کد خبر: ۴۸۵۴۷۱

هر طلبه نخبه انقلابی یک رسانه است

پژوهشگر رسانه در سلسه جلسات گفتار پژوهی به منظور بررسی راهکارهای کاربردی ترویج نماز هر طلبه نخبه انقلابی را یک رسانه دانست و اشتباهات شایع در تولید پیام رسانه ای دینی را تشریح کرد.
حجت الاسلام مصطفی اسماعیلی

به گزارش خبرگزاری رسا، مرکز تخصصی نماز (qunoot.ir) سلسله جلساتی گفتار پژوهی با حضور اساتید و کارشناسان با هدف دستیابی به راهکارهای کاربردی  ترویج نماز  برگزار می کند. در یازدهمین جلسه از این گفتار پژوهی، حجت الاسلام مصطفی اسماعیلی  با موضوع نماز و رویکرد در شبکه های اجتماعی به بیان دیدگاه ها و نقطه نظرات خود پرداخت.

حجت الاسلام اسماعیلی مبلغ، ایده پرداز فرهنگی، پژوهشگر رسانه و مسؤول مرکز تخصصی تبلیغ نوین است.

آنچه در ادامه می خوانید محورهای مهم سخنان این طلبه حوزه علمیه قم است.

ابعاد و اهمیت شبکه های اجتماعی

آنچه که ما با  آن روبرو هستیم در کاردر رسانه نوین و یا شبکه های اجتماعی است. رسانه ها از دو بعد یعنی تعداد افراد و هم از لحاظ گستردگی مخاطب دارای اهمیت است مثلا اگر رسانه ای یک میلیون مخاطب دارد ولی فقط این مخاطب در تهران است و یاهمان یک میلیون را در گستردگی جغرافیایی یک کشور  داشته باشد هر کدام در بعد خود دارای اهمیت و در خور توجه است. بی شک شبکه های اجتماعی در عصرما رسانه نوین شمرده می شود چرا که هم دارای گستردگی جغرافیایی را در برمی گیرند و تعدد و تنوع افرادی که پوشش می دهند بالاست علاوه بر این که سهل الوصول بودن وارزان بودن  به معنای حداکثری بودن را دارا هستندو در دسترس بودن اینها در بستر تلفن های همراه هم بستر مهمی برای این شبکه های اجتماعی است. بستر موبایلی شبکه های اجتماعی گستردگی این شبکه ها را در بستر زمان  و مکان هم ایجاد می کند.  یعنی کاربران امکان دسترسی به فضای رسانه ای را در اتوبوس ماشین و محل کار و غیره در اختیار دارند و فضای زمانی بیشتری را از مخاطب خود در اختیار میگیرد. قصد ما فعال آسیب شناسی نیست.

خود این ویژیگی ها فرصت بهتری برای توزیع پیام دراختیار داریم و البته اگر هنرش را داشته باشیم. در مرحله اول امکان دارد بگوییم که خوب پیامهای در فضای مجازی مناسب پیامهای دینی نیست وبلکه مناسب فضاهای مستهجن است ولی همین الان با اتصال به اینترنت می بینیم که مثلا پربازدیدترین ها در این شبکه ها کدام است مثلا در اینستاگرام ببینید آن چه که دیده می شود پر بازدیدترین ها، کلیپ های سرگرمی هستند نه مستهجن. یا مثلا در تلگرام در پر بازدیدترین پیام در تلگرام درباره بازیگران معمای شاه قبل و بعد از گریم است با سه میلیون چهارصد هزار بازدید و انتشار در چهار صدو  چهل و شش کانال تلگرامی تا کنون است .  پیمایش های آماده شده را باید ببینید  تا در این مورد بشود خوب بحث کرد که آیا می شود در این بستر پیام مطلوب دینی ایجاد کرد یا نه و اگر تایید شد راهکارهای ارایه آن قبلا طراحی شده است و با بومی سازی آن می شود آنرا توزیع کرد. وقتی یک پیام رسانه ای نه داده خام می تواند بالای سه میلیون بازدید دارد یعنی ما می توانیم پیام  رسانه ای دینی درست کنیم که حدود پانصد هزار نفر بازدید کننده داشته باشد. در این جا لازم است تا چرخه تولید را توضیح دهیم تابتوانیم یک پیام رسانه ای دینی تولید کنیم.

اشتباهات شایع در تولید پیام رسانه ای دینی

دو اشتباه عمده در تولید رسانه ای پیام دینی وجود دارد که خیلی شایع است. یکی این که موسسات و یا افرادی که می خواهند در فضای مجازی فعالیت داشته باشند تفاوت بین داده خام و پیام رسانه ای را نمی دانند. مثلا برای یک کار قرانی متن  تفسیر یک آیه را عینا در صفحه خود قرار می دهد و یا مثلا یک شبهه را با پاسخی مستدل در صحفه اش قرار می دهد و بعد می بیند که مخاطب زیادی نداشته است  و امکان دارد این برداشت را داشته باشد که فعالیت در فضای مجازی فایده ای ندارد.

رهبر انقلاب می فرمایند روحانی شیعه با مدرنترین ابزار و هنر مندانه ترین زبانهارپیام شیعه را به جهان عرضه بکند. اما در بعضی فعالیت های فرهنگی و یا تبلیغ دینی می بینیم صرفا یک سایت ایجاد شده و محتوای خام بار گذاری می شود. نظریه پردازی برای شبکه های مجازی گاهی با نگاه به کاربر است و پدیدار شناسی می کنند گاهی ما شبکه های مجازی را فقط یک ظرف و ابزار می دانیم و گاهی می گوییم خود این ابزار تاثیر خودش را دارد. اگر از منظر دین بخواهیم نگاه کنیم هم ظرف مهم است  هم محتوا.

مشکل دوم این است که توقع ما از ادمین و مدیر تولید پیام رسانه ای ما توقع یک کار ماشینی است  و تصور می کنیم فرقی نمی کند که بارگذاری محتوا بدست چه کسی انجام شود بر فرض که مشکل اول حل شده باشد مرحله دوم هم اهمیت دارد واگر غیر از این  باشد کار ماشینی باشد. مساله ای که باید در این جا یادآوری کنم به عنوان یک طلبه این است که در این فضا نفس وجود ندارد.  انچه که ما مستقیم از زبان یک آدم خود ساخته می شنویم و تاثیر حضور او را هم درک می کنیم و تاثیر می گیریم اما همین سخنان در قالب کتاب و نوشته در می آید دیگر آن تاثیرحضور را ندارد. این نفسی که ما در این فضا هستیم دیگر قطع شده است و ما باید به نحو دیگر جبرانش کنیم و آن با تداون ارتباط و حضور فعال جبران می شود. مثلا نگوییم فرق ندارد که مثلا یک محتوای نمازی را یک مهندس بارگذاری کند یا یک روحانی. در صورت فعال بودن روحانی قطعا تفاوت دارد امکان دارد سوالاتی پیرامون آن مطلب باشد و نیاز باشد که آن روحانی آن را جواب دهد و یا مطلبی را بیشتر توضیح دهد  اصلا وعده دهد که در آینده پیرامون این سوالات مطلب خواهد گذاشت.

این چرخه تولید بر اساس یک نگاه تخصصی رسانه اس است و نه یک نگاه سلیقه ای هرچند هدف آنها در یک نگاه منفعت طلبانه از رسانه به عنوان سود بیشتر و فروش بیشتراست و بر اساس این که هر طور شده باید مشتری ما این کالا را بخرد  این نظریه های بر اساس یک نگاه منفی شکل می گیرد از این طرف ما برعکس می گوییم ما کالایی داریم که اگر مخاطب درکش کند حتما می پسندد همانطور که امام صادق ما می فرمایند اگر مردم محاسن کلام ما را بفهمند حتما از آن تبعیت می کنند و ما هیچ شکی در آن نداریم و اگر این مطلب مورد اقبال نبود مشکل از من است که نتوانستم اصول پیامرسانی را رعایت کنم همانطور که در دنیای حقیقی هم همینطور است.

در چرخه تولید پیام رسانه ای چهار مرحله داریم

مرحله اول مطالعات اولیه است که همان مرحله داده و دیتا است. نکته مهم در این بخش این است که مثلا در بحث نماز مباحث تولید شده در مورد نماز در مجموعه ستاد اقامه نماز و مرکز تخصصی نماز برای ده سال آینده کافی است ولی مشکل این است که این مطالب تولید شده به دست مخاطب نرسیده است. مثلا این همه کلامها و مثل ها و .. از اساتید مرکز نماز و خود حجت الاسلام قرائتی بیان شده است اما شما از یک جوان فرهنگی این سوال را داشته باشید که چند تا راهکار برای ترویج نماز بگوید می بینید که نمی تواند؛ پس این همه دیتا و اطلاعات درست شده چرا به مخاطب ما نمی رسد، چون از رسانه استفاده نکردیم  و در عصر حاضر هم از رسانه های نوین و شبکه های اجتماعی استفاده نشده است. پس این قدم اول همیشه انجام شده است. در یک داده کاوی ساده می توانیم اطلاعات نمازی تولید شده مراکز را جمع آوری کنیم از نرم افزار و صوت و فیلم و ... می بینیم که چند ترابایت اطلاعات داریم که  در همین چرخه اولیه مانده است.  این را دقت داشته باشید صرف تولید داده با در دسترس بودن مطلب تولیدی برای مخاطب لزوما یک کارنیست. مثلا سایتی برای نوجوان زده می شود و بعد می بینید خوانده نمی شود اشکال کار را بای در چرخه تولید جستجو کرد.

قدم دوم رصد و داده کاویست؛ بعضی موضوعات در رسانه ها و مخصوصا در شبکه های اجتماعی هزارن بار تکرار شده است

اما با این حال خوانده نمی شود مثلا خانه ای را فرض کنید که در آن گوشت و سبزی و نخود و لوبیا هست ولی یچه در آن خانه سوء هاضمه دارد وقتی که دقت می کنی می بینی به این کودک گوشت خام داده می شد دیگر جای تعجب ندارد که این همه مواد اولیه در مسیر درست تغذیه  این کود ک استفاده نمی شده است یا فرض کنید تمام این مواد اولیه را به صورت آب پز و به صورت جداگانه مقابل این کودک قرار گرفته است . اگر یک آشپز ماهری باشد که بتواند یک قرمه سبزی درست و حسابی درست کند این بچه شاید چند بشقاب از این غذا بخورد. ما هم مواد اولیه عالی و ناب داریم ولی در نتیجه خوراک مناسب مخاطب خودمام آماده نمی کنیم.

برای یک پروژه مثل سایت نماز، از اولین چیزهایی که مدیر این پروژه باید انجام داده باشد این است کارهایی که تا حالا انجام شده است را در این حوزه شناسایی کرده باشد و اگر بدون این رصد بگوید ما تیمی داریم که دارد محتوا آماده می کند بدون رصد باید احتمال بدهیم چند کار تکراری در این حوزه انجام  خواهد شد. باید مدیر یک پروژه رسانه ای بتواند بگوید بر اساس این درختواره ای که ما از نیازهای مخاطب ترسیم کرده این تا الان حدود مثلا نود درصد آن تولید شده است و در موضوع دیگر بیست درصد و در آن موضوع هم اصلا کاری انجان نشده است. مثلا بر اساس یک پژوهش انجام شده باید به این سوال جواب داده شود که چرا حدود بیش از 60 درصد دانش آموزان نماز خوان ما به نماز رغبتی ندارند. این ها نماز خوانهای ما هستند و نه غیر نماز خوانها.علت را که جویا شدند می بینید که اینها از بوی بد نمازخانه ها و یا نبود نماز خانه و یا کثیف و آلوده بودن نمازخانه متنفرند که اینها باید از طریق تولید پیام رسانه ای این را به دانش آموزان منتقل کنیم که آداب ورود به نمازخانه را رعایت کنند مثلا زنگ ورزش قبل از نماز نباشد ویا اگر هست به گونه ای فرهنگ سازی شود که دانش آموزان برای ورود به نمازخانه پایشان را بشویند.

مطالعات و تعیین راهبرد

ما داده کاویمان را انجام دادیم چه آفلاین و چه مجازی و رصدمان را هم انجام دادیم و نقاط قوت و ضعف و کمبودها را مشخص کرده ایم.در این مثلث سه ضلع داریم که اولینش پیام است که الان موجود است و ضلع دیگر ادمین و مدیر ماست . و در ضلع سوم باید ببینیم مخاطب ما کیست/ قرار چطور برای او محتوا تعیین کنیم و چه چیزهایی اصلا باید به او گفت چه چیزهایی به او گفته شده است و چه چیزهایی به او گفته نشده است. در همین مثال نمازخانه وقتی وارد بسیاری از این نمازخانه ها می شوی می بینی که کاشی کاری شده است که مثلا ان الصلاه تنهی عن الفحشاء و المنکر و ... اما چندتا مدرسه و یا مجموعه ای که می شناسیم بنویسند که دانش آموزانی که نماز تشریف می آورید این مسایل را رعایت کنید  و روی این مساله برنامه داشته باشند.

مطالعات و راهبردها که تمام می شود حالا می رسیم به طراحی عملیات تولید محتوا که در مساله ای مانند نماز بسیار ضعیف کار شده است مثلا مسابقه می گذارند مسابقه وبلاگ نویسی نماز. خوب بیاییم این ها را داده کاوی کنیم و می شود با مجموعه هایی مرتبط شوید که این کار را می کنند و لیست وبلاگ های را در آوریم و برای داده کاوی در چند مورد بپردازیم. اول این که چقدر از این وبلاگ ها فعال  هستند می بینید بسیاری از اینها فعال نیستند. چرا فعال نیستند چون رسانه ای تولید کردیم که بر بستر نیاز مخاطب نیست. وای رسانه برای دریافت جایزه ایجاد شده و نه بیشتر

داده کاوی دوم بر اساس تکراری بودن مطالب. در موضوعی شبیه موضوع نماز که داده کاوی انجام شده است حدود 70 درصد تکراری بوده است. در موضوع غیر دینی تنوع زیاد است و تولید راحتتر است ولی در تولید دینی همه می روند سراغ تبیان و راسخون و غیره. خوب بعضی از اینها در داوری مورد نظر قرار نمی گیرد و یا اگر قرار بگیرد نمره منفی نمی گیرد می گویند ببنید چقدر نظر گذاشته شده است و چقدر بازدید داشته است. ولی اثر آن دیده نمی شود.

در چرخه تولید اول تولید محتوای رسانه ای مثلا اگر می خواهیم بگوییم الصلاه عمود الدین این باید باز نویسی شود و یا مساله حسن و قبح عقلی در ااعتقادات را نمی شود همینطور بیان کرد. مثلا باید گفت خدا نخواسته همه قواعد را مستقیما خلق کند و تعیین زیبایی و زشتی آنرا به عقل ما سپرده است مانند دروغگویی، آیا شما دوست دارید فروشند میوه به شما دروغ بگوید که مثلا این سیب را من کیلویی 5 هزار تومان خریده ام و به شما کیلویی 5500 بفروشد در حالیکه مثلا دوهزار تومان خریده است و یا دوست داری معلم شما به شما بگوید که از این صفحه امتحان نمی آید و بعد از آن صفحه سوال بدهد. البته در می توان فضایی را در نظر گرفت که تقطیع اشکال ندارد، مثلا درجایی که محتوا رسانه ای شده است مثلا حدیثی می نویسیم  ترجمه آنرا فقط بازنویسی  می کنیم برای همین ممکن است به یک سخنران بگوییم شما چرا در سخنرانیت آیه و روایت نمی خوانید واو جواب بدهد این کلمات من همان آیه و روایتی است که شما می خواستی ولی من با ادبیات جدیدی گفتم و شما متوجه آیه و روایت بودن آن نشدی

متن را که تولید کردیم مستقیم می رویم سراغ پیام رسانه یا content media  شدنش.الان درصد زیادی از زنان خانه دار و دانش آموز و غیره ما در فضای مجازی هستند روزی اگر توانستیم مدیریت کنیم مصرف مردممان را بسیار عالیست  ولی چه بتوانیم  و چه نتوانیم باید از این فرصت حداکثر استفاده را کنیم.

تشکیل تیم های تولید پیام رسانه ای

رهبر معظم انقلاب درسند چشم انداز ششم توسعه در حوزه فناوری اطلاعات به بند 32 و 36 رجوع کنید دو مساله را گوش زد می کند یکی ناظر به محتوا که یکی در حوزه تعاملات بین المللی و بند 32 آن به تولید محتوا به میزان 5 برابر محتوای موجود است و این قطعا به محتوای مورد نیاز جامعه است. حالا اگر رهبری از ما بپرسند در بحث تولید فناوری اطلاعات و محتوا چه کار کرده اید آیا گزارش قابل ارایه داریم؟ من همین حرف را به وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات  گفتم که بالاخره فناوری اطلاعات ما باید تفاوتی با فناوری در آلمان و آمریکا داشته باشیم یا نه و گرنه ما برای چه انقلاب کرده ایم در همه این حوزه ها باید انقلاب شود وزارت ارتباطات ما باید تسهیل کند تولید محتوای دینی را مثلا با ارزان کردن بارگذاری محتوای دینی در اینترنت که در اختیار تولید کننده هایی که از طرف حوزه تعیین می شوند بگذارد. کار دومی که باید بکنند تسهیل امکانات و شرایط یعنی همانطور که وزارت ارتباطات برای تجهیز بعضی مراکز در جهت آموزش آی تی و فناوری اطلاعات اقدام می کند هم چین کاری را باید برای حوزه انجام دهد. حتی در ردیف بودجه ها پیش بینی شده است برای محتوای دینی و ما می توانیم درخواست بدهیم که برای تولید محتوای دینی برای نماز درخواست بودجه کنیم. همیشه این بودجه ها هم تلف می شود.

باید به کسانی که در عرصه های صوت و فیلم کار می کنند بگوییم این دیتا وشما شروع کنید به تولید پیام رسانه ای. فیلم سر به مهر یک نمونه از تبدیل داده های خام به پیام رسانه ای است در حوزه سینما با موضوع نماز است. کتاب دکتر بنیانیان را  با موضوع " ایده پردازی برای فرهنگ سازی " ببینید، نمونه این کتاب باید برای فرهنگ سازی نماز تولید شود. در این مسیر باید داده ها را تبدیل به ایده کرد و به اهل رسانه بگوییم از این ها برای تولید پیام رسانه ای استفاده کنند و در این جا هر کس با تخصص خودش پیام متناسب با تخصصش را از این ایده ها تولید می کند. مثلا روحانی که در اداره ای دارد اقامه نماز می کند و یا اداری شده است، دنبال این است که ایده به او بدهند. مثلا بیاییم صفحاتی درست کنیم و به این روحانیون بگوییم که بیایید و فقط در این جا ایده بردارید و مقاله  و غیره در این باب در این جا نیست و فقط اینجا ایده هایی داریم برای ترویج نماز در اداره شاید بعضی بگویند روحانی خودش باید برای مطالعه زحمت بکشد اما باید بگویم در دنیای امروز ما باید در مرحله اول به تعبیر حضرت آقا  اتاقهای اندیشه ورزی داشته باشیم یا همان اتاقهای فکر و تیم های فعال علمی داشته باشیم یا همان داده کاوی و محتوای خام و تیم سوم تولید پیام و مدیریت رساندن به دست مخاطب باشد .

 

چون سرعت زیاد و مشغله زیاد و گستردگی فعالیت ها دیگر به کسی اجازه نمی دهد نه به آن روحانی و نه به مردمش اجازه نمیدهد  که برای تولید پیام صبر کنند و گاهی اصلا استعدادها یکسان نیست. چرا یک نفر در یک نقطه از کشور می تواند پیام تولید کند آنرا به دیگر نقاط نرسانیم که در آنجا هم منتشر شود. همیشه اینطور نیست که یک طلبه که مثلا پانزده سال در حوزه درس خوانده باشد حتما بتواند پیام رسانه ای تولید کند و ما باید جایی داشته باشیم که پیامهایی در قالب صوت، پادکست و اینفوگرافی که یکی از بهترین انواع پیامهای رسانه ای است تولید و به دست روحانیون برسانیم که در زمان و مکانی و شرایط فرهنگی مناسب استفاده شود.

دقت به همه شرایط کار مهمی است مثلا دریک مورد ازمجله های تولید شده در حوزه دین که به یکی از مبلغین آمریکای لاتین داده شده بود  در خصوص اعمال سحر و افطار ماه رمضان نوشته شده بود که مستحب است که در سحر و افطار چند دانه خرما خورده شود درحالیکه عموم مردم آن کشور خرما را نمی شناسند و عده ای هم که میشناختند متمولینی بودند که از جاهای دیگری خرما را می شناختند همانطور که در کشور ما با انواع موز آشنا نیستند مثلا میوه پومیلو در ایران شناخته شده نیست. خوب اگر اینها بگویند همه چیز این نشریه عالی بود از طراحی و محتوا و غیره می گوییم چون مخاطب را نشناختی و اقتضائاتش را درک نکردی و هرچند کاررسانه ای را آشنا باشی  این فقط یک ضلع از مثلث ارتباطی ماست وضلع دیگر که مخاطب است را خوب نشناخته ای.

نگاه هوشمندانه و نخبگانی به رسانه

الحمدلله که رویشهای خصوصا  نسل جوان انقلاب اسلامی در حوزه تولید محتوا با قالب رسانه ای یعنی همان کانتنت مدیا موفق بوده است. که در یکی از موضوعات مانند جهاد و شهادت بسیار کار شده اما همه آنها در کامپیوتر مانده و در حوزه نشربه مشکل برخورده است همین مشکل را هم در حوزه نماز داریم که محتوای تولید شده به دست مخاطب نرسیده است. ما الان مجموعه هایی داریم که انبوده اطلاعات دارند و تا قبل از مرحله نشر را آماده کرده اند ولی به مرحله نشر نرسیده است. و گاهی هم که وارد نشر شده اند چون آشنا به این فضا نبوده اند موفق نبوده اند.

در حوزه نشر هم دو بعد را در نظر داشت که یکی نیروی انسانی و دیگری بسترهاست. مثلا اگر بیاییم ما بگوییم که ما در فضای شبکه های اجتماعی که با مدیریت دشمن است وارد نمی شویم باید گفت  حدود 95 درصد مخاطب امروز ما را با همین وضع موجود را از دست داده ایم. این غیر از این است که ما امیدوار و آرزوی راه افتادن ملی شدن این فضاها را داریم ولی تا آن زمان که  نمی توانیم بگذاریم جوان ما در زمین دشمن رها باشد. آقای راشد یزدی می گوید در رادیو زمان شاه صحبت می کردم عده ای به  من می گفتن اقای راشد چه کسی به شما گفته است که قبل از اذان در تلویزیون پهلوی در مورد نماز صحبت کنی که جواب دادم همان یکساعتی که این تلوزیون وقت نماز به جای پخش برنامه های مبتذل، روایت و آیه خوانده می شود.

یکی از مبلغین در کشور آمریکای لاتین، وقت سحرگاهی یک رادیو را برای تبلیغ خودش انتخاب کرده که در این ساعت کاگران شب کار کارگاهها مورد خطاب داشته باشد و فرکانسش را در بستر همین شبکه های اجتماعی تبلیغ کرده و مخاطب هم داشته است که تولید کننده تعجب کرده بود و جالب این بود که از این مبلغ از وجود رادیو معارف گفته بود که با وجود این که مخاطب تخصصی دارد ولی یک ثانیه هم  موسیقی پخش نمی کند بیشتر تعجب کرده بود. وقتی که می بینیم ما ضعف داشتیم و یک بار که سرمون بالا آوردیم و دیدیم که بیست  میلیون از مخاطب ما رفتند سمت تلگرام و 6 میلیون به اینستاگرام و 1 ملیون در توئیتر  و 5 میلیون به فیس بوک رفتند چرا ما نباید برویم سمت مخاطب.

پیامبرمسجد ضرار را خراب کرد چرا که می گفت این جا خانه منافقین است ولی آیا از کوچه ای که منافقین رد می شدند رد نمی شد یا منافقینی که در گوشه و کنار مسجد النبی نشسته بودند قران نمی خواند. مساله این است که ما در تبیینی و مصداقی زمین دشمن دچار اشتباه شدیم. مثلا می گویند این ظرف ظرف نجسی است چون مربوط به صهیونیست است ظرف مال صهیونیست است ولی کسی ما را مجبور نکرده ما با آن شراب بدهیم. این اشکال در مورد ظروف ما و حتی گوشی ها دست ما هست که بسیاری از این ها چینی هستند اما این ظرفها دست ماست که در آن چیزی بریزیم یا نه. شبکه اجتماعی دست دشمنه که با آن کار جاسوسی می کند کار ضد ایرانی می کند ولی این مانع حضور ما نباید باشد ما با ادبیات خود آن فضا وارد می شویم و اقدامات امنیتی را پیش می گیریم و در کنار سعی می کنیم شبکه اطلاعات ملی زودتر تاسیس بشود. حضرت آقا در دیدار مسئولین فرهنگی فرموده بودند  که حضور هوشمندانه داشته باشید که ما در آموزش خودمان می گوییم حضور نخبگانی. ما قصد نداریم همه را وارد فضای این شبکه ها کنیم، خیر آیا می خواهیم این شعار همه حوزویان یک رسانه باشند. بعد از نشر، یک گروه باید بازخورد گیری داریم که باید ببینیم آیا پیام دیده شده است یا نه؟ اگر دیده شده واکنش مخاطبان چی بوده است آیا ایجاد شبهه نکرده باشه و دیگر بررسی های لازم در این مورد انجام شود تا بازخورد درستی از پیام منتشر شده  داشته باشیم و برای پیام های بعدی آن ها را در نظر بگیریم.

در نهایت باید بگویم در برهه ای از زمان می گفتند که هر طلبه یک وبلاگ،خیر بلکه ما می گوییم هر طلبه نخبه که هم فضل علمی و هم فضل اخلاقی و روحیه جهادی و انقلابی دارد و به رسانه مسلط است یک رسانه است. /924/د102/ج

ارسال نظرات