۲۲ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۲:۲۶
کد خبر: ۴۸۶۸۰۳

دالان فراموش شده ترجمه معکوس

ترجمه معکوس به عنوان ابزار مهندسی معکوس فرهنگی روشی استراتژیک به شمار می رود که باید به نهضت انتقال معکوس فرهنگ و تمدن تبدیل شود.
کتاب

به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از نشریه شیرازه، ترجمه، دالان انتقال فرهنگ، اندیشه و تمدن و ابزاری موثر و شناخته شده برای تبادل داده های فکری و فرهنگی است. ترجمه معکوس نیز به عنوان ابزار مهندسی معکوس فرهنگی روشی استراتژیک به شمار می رود که باید به نهضت انتقال معکوس فرهنگ و تمدن تبدیل شود. الزام دولت از سوی مقام معظم رهبری مبنی بر ترجمه تولیدات کتاب در بخش های مختلف و قرارگرفتن در معرض دید جهانیان، حکایت از اهمیت این موضوع دارد.

توجه به آژانس های ادبی، حضور در نمایشگاه های بین المللی کتاب برای واگذاری حقوق معنوی کتابها، تمرکز بر اقناع ناشران کشورهای مقصد و یا مبادله پایاپای با آنها برای نشر کتابهای ایرانی و بازی گردانی گرنت های دولتی برای تحقق ترجمه معکوس از نمونه تلاش هایی بوده که در این سال ها رقم خورده است که نتیجه آن شکل گیری رقابتی کاذب، غیرهدفمند، از هم گسیخته و بدون توازن در حوزه انتقال کتاب بوده که تنها برای ناشران ژستی از حضور در عرصه بین الملل برجا گذاشته است.

این تحرک نابسامان، از خود آثاری را منتقل کرده است که نه ناظر به نیازهای مقصد بوده، نه هدفی روشن را دنبال کرده و نه سیاست روشنی را تحقق بخشیده است و نتیجه آن تنها عرضه آماری از کتاب های مختلفی است که به چند زبان ترجمه شده است و مشخص نیست چه بازخوردهای مثبت و منفی ای در بر داشته است.

ترجمه معکوس به عنوان دالانی برای انتقال تفکر ناب انقلاب اسلامی و بستر ضروری تحقق تمدن نوین اسلامی دارای حلقه ها و لایه های فراموش شده ای است که توجه و سرمایه گذاری هدفمند بر آنها ما را با ظرفیتی نوین روبرو می سازد.

به اذعان کارشناسان آنچه که از ترجمه معکوس تاکنون رقم خورده است بیشتر در حوزه ادبیات است، در حالی که آنچه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در سطح کشور و جهان اسلام تولید شده است به مراتب بیشتر نیازمند ترجمه و معرفی است. از این رو شروع دور جدید ترجمه معکوس را بعد از انقلاب اسلامی باید حرکت به سمت تحقق تمدن نوین اسلامی تعریف کرد. این رویکرد خود دارای ساحت های مختلف کاری است که در بین همه آنها می توان به نیازهای مراکز اسلامی کشورهای مختلف اشاره کرد. هم اکنون هزاران مرکز اسلامی در کشورهای مختلف فعالیت می کنند که هر کدام صدها یا هزارن نفر مخاطب دارند و این مخاطبان هدفمند نیز نیازهای فرهنگی خود را مطالبه می کنند و پاسخگویی به این نیازها، حرکتی سنگین و پرتراکم را برای حوزه ترجمه معکوس رقم خواهد زد.

تولید و عرضه محتوا برای کودکان و نوجوانان، زنان، جوانان، اندیشمندان، پژوهشگران و نخبگان مراکز اسلامی کشورهای مختلف، خود کار پرحجمی است که اشتغال به حضور در نمایشگاه ها و چانه زنی با آژانس های ادبی، ناشران و مراکز مسوول را از توجه و برنامه ریزی در این بخش غافل کرده است، این در حالی است که همین مراکز اسلامی بازار بسیار بزرگی را پیش روی ما قرار می دهد که حتی توان تأمین نیازهای اقتصادی حوزه ترجمه معکوس را نیز خواهد داشت.

غربالگری خروجی های ترجمه معکوس نشان می دهد که ما به جای توجه به تأمین نیازهای جهان اسلام و مراکز اسلامی و ایجاد توازن تولید و توزیع اندیشه در این حوزه، به سمت الگوبرداری از فعالیت های ترجمه معکوس در دیگر کشورها سوق پیدا کرده ایم. این کپی برداری از طرح های ترجمه معکوس مثل طرح تدای ترکیه که نگاهی سکولار به حوزه ترجمه معکوس دارند و تقویت و اجرای آن از سوی مراکز و سازمان های داخلی، ما را در یک پارادوکس کاری قرار داده است که خروجی های آن در راستای تحقق تمدن نوین اسلامی نخواهد بود.

از سوی دیگر وظیفه ما در ترجمه معکوس و تأمین نیازهای مراکز اسلامی کشورهای مختلف آنچنان حوزه وسیع و عمیقی است که توجه و برنامه ریزی در آن تنها به انتقال و تبدیل متون فارسی به زبان های دیگر منحصر نمی شود؛ بلکه باید به میان داری و مدیریت حوزه ترجمه معکوس برای تأمین نیازهای مراکز اسلامی کشورهای مختلف از سوی ایران تبدیل شود. این سخن بدین معناست که ایران حتی باید نسبت به ترجمه متون عربی و یا هر زبانی به زبان های دیگر نیز سیاست گذاری، مدیریت و اعمال نفوذ کند؛ زیرا ساحت نیازها بسیار مهم و استراتژیک است. در سال های اخیر عربستان در اقدامی پنهان در حال شناسایی و تحریم مترجمان کشورهایی است که در حال همکاری و مشارکت در فرایند ترجمه متون شیعی به زبان های مختلف هستند و همین موضوع اهمیت مسأله را برای ما دوچندان می کند.

بررسی متونی که تاکنون در حوزه ترجمه معکوس و برای تأمین نیازهای مراکز اسلامی منتشر شده است، نشان می دهد ترجمه هر متنی شایسته و بایسته عرضه در سطح بین الملل نیست. گزینش، بازنویسی و تألیف نوین سه راهبرد اساسی برای این عرصه است.

گزینش متناسب

تعصب و پافشاری بر کتابهای مشهور و نویسندگان معروف باعث شده کتابهایی برای ترجمه انتخاب شود که فاقد اثر بخشی، کارایی و گره گشایی در عرصه بین الملل باشند. چنانچه به بازار مقصد ما در این نوشته که مراکز اسلامی کشورهای مختلف است توجه داشته باشیم، باید با گزینش مناسب به تأمین نیازهای مخاطب در جامعه هدف بپردازیم. توجه به ظرفیت های فرهنگی، پیش فرض های ذهنی، عقبه تاریخی، زبان و فرهنگ، چالش های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی و نیازهای پیش بینی شده بر اساس یک آینده پژوهی می تواند ما را در گزینش یک متن مناسب جهت پاسخگویی به نیازهای مراکز اسلامی کشورهای مختلف کمک کند و با این رویکرد چه بسا یک متن ناشناخته از یک نویسنده تازه کار بتواند این خلا را پر کند و از سوی دیگر یک متن مشهور از نویسنده ای معروف فاقد این ظرفیت باشد.

ویرایش و بازنویسی آثار

ترجمه و عرضه مستقیم آثار بدون توجه به ملاحظات و شرایط محیط عرضه، ضریب موفقیت را کاهش می دهد. این کم توجهی تاکنون آسیب های را وارد کرده است که به تفصیل می توان به نمونه های آن اشاره کرد. اما ساده ترین و کم هزینه ترین راهکار برای کاهش آسیب ها و موثرتر کردن متون، ویرایش محتوایی و یا بازنویسی بر اساس ادبیات، نیازها، شرایط و بسترهای فرهنگی و اجتماعی جامعه مقصد است. چه بسا تنها با تغییر برخی واژه ها و تعدیل برخی بخش ها افزون بر کاراتر شدن متن، جلوی خسارت ها نیز گرفته شود. رویه مراکز علمی بر انتشار یک کتاب برای نیازهای داخلی و ترجمه همزمان آن به زبان های مختلف تنها ژستی از یک فعالیت بین المللی را از خود بر جای می گذارد و عایده ای را برای جوامع مقصد نخواهد داشت.

تألیف های نوین

تألیف های نوین روشی موثر برای پاسخگویی به نیازهای مراکز اسلامی کشورهای مختلف است. اصرار بر متون موجود توان پاسخگویی فعال به نیازهای روز جوامع مختلف را از ما خواهد گرفت. تألیف های نوین هر چند کاری زمان بر و پرهزینه برای نهادهای متولی ترجمه معکوس است، اما چون نیازهای به روز جامعه هدف را نشانه می گیرد از ضریب نفوذ و تأثیرگذاری آن نمی توان گذشت. این مسأله در تجربیات میدانی روشن شده است که بی توجهی به تألیف های نوین و اکتفا به متون موجود خسارات های زیادی را برجای گذاشته است که مطالعه میدانی آن ابعادش را مشخص می کند.

متولی ترجمه معکوس

نهادهای فعال ترجمه معکوس مدیریت، تولی گری و سیاستگذاری این حوزه را بدون تفکیک، خواسته یا ناخواسته خودشان برعهده گرفته اند. شاید نتوان مرکزی را یافت که با انجام تحقیقات میدانی و پایش محیطی به موضوعات و اقتضائات ترجمه معکوس در یک منطقه بین المللی دست پیدا کند و پس از آن وارد عملیات ترجمه معکوس در یکی از مدل های گزینش، ویرایش و یا تألیف نوین شود.

نویسنده یا ناشری کتابی منتشر می کند و سپس برای ترجمه آن به زبان های مختلف تلاش می کند تا از ژست فعالیت بین المللی بی بهره نماند. یا این که نهادی با مأموریتی بین المللی برای انتشار اثری به دنبال متنی می گردد و از قضا هم سویی نویسنده یا ناشر و آن نهاد بین المللی منجر به انتشار اثری به یک یا چند زبان خارجی می شود و پس از آن به دنبال بازار عرضه و مصرف برای آن اثر می گردند که معمولا هم موفق نیست.

از سوی دیگر شورای عالی انقلاب فرهنگی وظیفه ترجمه معکوس را برعهده سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی گذاشته است و این سازمان به جای مدیریت و سیاستگذاری این حوزه، خود وارد کار میدانی شده است. همین تولی گری باعث شده ظرفیت های نهادها و گروه های مختلف نادیده و یا کم دیده شود و سنگینی این کار نیز روند تحقق این مأموریت را با کندی و هزینه های بسیار مواجه کند.

استفاده از ظرفیت های گروه های مردم نهاد، ورود هدفمند حوزه های علمیه و دانشگاه ها، هم افزایی نهادهای بین المللی و کاربست تشکیلاتی نهادهای فعال در عرصه بین الملل می تواند مأموریت تحقق ترجمه معکوس را برای مراکز اسلامی سریعتر به مقصد برساند. اما از آن سو انحصارگری و عدم تفکیک بین مدیریت، تولی گری و سیاستگذاری در موضوع ترجمه معکوس آسیب های جدی را متوجه این مسأله مهم بین المللی خواهد کرد؛ زیرا ترجمه معکوس را به عنوان یک دغدغه بین المللی نباید در چارچوب سیاست های داخلی دیپلماسی عمومی و دیپلماسی فرهنگی محصور کرد. ترجمه معکوس مأموریتی جهانی برای تحقق مقدمات تمدن نوین اسلامی است که جز با به کارگیری همه ظرفیت ها و توانمندی ها قابل دستیابی نخواهد بود. امید که با راه اندازی کرسی های اندیشه ورزی و شکل گیری انجمن های تخصصی ترجمه معکوس در حوزه های علمیه و دانشگاه ها، شاهد پاسخگویی موثر به نیازهای فرهنگی مراکز اسلامی کشورهای مختلف باشیم./1325//102/خ

فرهاد فلاح، فعال حوزه ترجمه معکوس در عرصه بین الملل

 

ارسال نظرات