نسبت بین ساخت فرهنگی و شبکههای اجتماعی
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حجت الاسلام محمدعلی رنجبر، کارشناس مسائل استراتژیک و راهبردی و استاد مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) در یادداشتی به تبیین اهداف کلان انقلاب اسلامی و جایگاه تولید فرهنگ در رویارویی با استعمار فرانو پرداخته که در ذیل تقدیم خوانندگان محترم می شود.
در پاسخ به این سوال که آیا فرهنگ جوامع ساخته می شوند یا خیر باید گفت قطعا فرهنگ جوامع با هدایت نخبگان (علما و اندیشمندان) و حاکمان آن جامعه ساخته می شود!
قرآن در این باره می فرماید: وَ تَرَى كَثِيرًا مِّنهُمْ يُسَارِعُونَ فىِ الْاثْمِ وَ الْعُدْوَانِ وَ أَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا كاَنُواْ يَعْمَلُونَ(62/ مائده) بسیاری از آنها را می بینی که به سوی گناه و دشمنی ورشوه خواری می شتابند، راستی که چه اعمال بدی مرتکب می شوند.
لَوْ لَا يَنْهَئهُمُ الرَّبَّانِيُّونَ وَ الْأَحْبَارُ عَن قَوْلهِمُ الْاثْمَ وَ أَكلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا كاَنُواْ يَصْنَعُونَ(63/ مائده) از چه روى خداپرستان و دانشمندان، آنان را از گفتار بد و حرامخوارگى باز نمىدارند. چه بد چیزی (جامعه ای) را ساخته اند.
همان گونه که مشاهده می کنید تعبیر یعملون در آیه 62 با تعبیر یصنعون در آیه 63 متفاوت است و اشاره به این دارد که عمل و رفتار کثیری از مردم نتیجه عدم نهی علما و ساخته شدن فرهنگ جامعه است. فرهنگی که گناه در آن عادی شده است!
پس فرهنگ جوامع برساختی از هدایت و امر و نهی نخبگان و حکومت است.
در واقع رکن اساسی ساخت جامعه، دولت است. نکته ای که رهبری عزیز نیز به آن اشاره کرده اند و بارها فرموده اند انقلاب اسلامی 5 مرحله دارد که عبارتند از:
- اصل انقلاب
- نظام اسلامی
- دولت اسلامی
- جامعه اسلامی
- تمدن اسلامی
انقلاب اسلامی بر اساس رویکردی کاملا منطقی و عقلایی، دولتِ با اتکاء بر روش های نرم و سخت توأمان( یعنی مدیریت هوشمندانه) فرهنگ را جهت دهی و در نهایت جامعهسازی میکند.
با توجه به این نکات به نظر نگارنده وقت آن رسیده که از این سوالات واضح و بدیهی عبور کرده و باید مشغول تولید در عرصه فضای مجازی و شبکه های اجتماعی برای انگارهسازی، رفتارسازی و ساختارسازی در عرصه جامعه شویم تا جامعه از حیث عقیدتی، رفتاری و ساختاری در مسیر درست اسلامی قرار گیرد.
مطالعه تاریخ به ما نشان می دهد که دشمنان ما در ابتدای دوره استعمار رو به اشغال نظامی آورده و با اشغال سرزمینی یک کشور و گماردن یکی از نظامیان خود در رأس حکومت آن کشور، به جهت دهی نخبگان و مردم پرداختند. از این شیوه با عنوان استعمار کهن یاد می کنند.
اما این شیوه پاسخ نداد و با هدایت نخبگان بیدارگر جامعه مردم علیه اشغالگران استعمارگر قیام کردند.
بعد از این بیدارگری ها و قیام ها، استعمارگران برای اینکه حس بیگانه ستیزی مردم را تحریک نکنند این بار از بین جوامع افرادی بومی را برای دولت سازی و جهت دهی فرهنگ و ساخت جامعه، در رأس دولت ها گماردند. مثلا رضاخان در ایران، فاروق در مصر و آتاترک در ترکیه؛ این سه سیاست اصلی خود را مبارزه با سنتگرایی(حجاب، آداب و رسوم مذهبی، تغییر خط، تاکید بر ملی گرایی: پان ایرانیسم، پان عربیسم و پان ترکیسم) و حرکت در جهت مدرنیزاسیون یا ساختن جامعه مدرن و اشاعه سبک زندگی غربی قرار داده بودند. از این مرحله با عنوان دوران استعمار نو یاد می شود.
اما در این مرحله هم با درایت علمای جهان اسلام و بیدارگری آنها مواجه شدند و مردم علیه دست نشانده های استعمارگران قیام کردند.
شکست در مراحل قبلی باعث نشد که دشمنان ناامید شوند و ملل دنیا به خصوص ملتهای مسلمان و شیعی را رها کنند. آنها این بار با توجه به رشد ابزارهای تکنولوژیکی و شبکه های مجازی دیگر چندان نیازی به حضور فیزکی و یا حضور دست نشانده و مامور ویژه خودشان نداشتند.
آنها در عصر فضای مجازی به جای اشغال مستقیم و یا باواسطه دست نشانده های خود، افکار و اذهان را اشغال کردند.
استعمارگران برای جهت دادن به جوامع از فضای مجازی به خوبی بهره برده اند و با شعار جهانی شدن و دهکده جهانی به سمت ساخت جامعه ای جهانی با محوریت عقاید، رفتارها و ساختارهای فرهنگ لیبرالی (یا دین زمینی لیبرالیسم) رفته اند.
در واقع سردمداران دین زمینی و جهانی لیبرالیسم به خوبی درک کرده اند که نخبگان و به تبع آن مردم نیازمند خوراک فکری و امر و نهی اثرگذار هستند تا به سمت مد نظر هدایت شوند. آنها در این مسیر مدام در حال ایجاد ابزارهای نو و متنوع جهت دستیابی به این هدف هستند!
با عنایت به این مساله راز تاکیدات رهبری معظم برای حضور در فضای مجازی و تشکیل شورای عالی فضای مجازی و تاکید معظم له برای ایجاد شبکه های پیام رسان بومی و تولید محتواهای متناسب با این فضا را، بهتر و کامل تر درک می کنیم.
پس بین شبکه های مجازی و برساخت اجتماعی رابطه وثیقی وجود دارد.
از این رو ضروری است حوزه علمیه هم با عنایت به درک دوران جدید که از آن به استعمار فرانو یاد می شود و اقتضائات آن و با توجه به رسالت همیشگی خودش یعنی هدایت جامعه و ساختن آن (البته در تراز جهانی) از حالت انفعال خارج شده و به سمت تولید محتواهای برآمده از دین و متناسب با این فضا حرکت کرده و در هر دو جهت پدافندی (دفاع از ارزش ها) و آفندی (تهاجم به ارزش های غربی) حرکت کند.
در پایان باید گفت: نکته مغفول، عدم بصیرت در روش است نکته ای که رهبری عزیز بر آن تکیه می کنند./۹۱۸/ی۷۰۳/س