مطرح کردن چهرههای مخالف نظام؛ خوب یا بد
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، آیا سزواوار است که به تبع عناصر جبهه دشمن، در آثار هنری خودمان حتماً نیشی به دستگاه بزنیم؟ چرا؟ چه داعی داریم که بیهوده به آتشی که آنها میافروزند باد بزنیم، یا آب به آسیاب آنها بریزیم؟
یکی از دوستان بحث انتقاد را پیش کشید و اتفاقاً به نکته خوبی اشاره کرد؛ به عنوان مثال، آمدیم و لحنی را که شما برای دوستان معین کردهاید، دشمن به کار برد، فرضاً گفت که حیف است که شما مرد به این خوبی، نظام به این خوبی را به این شائبهها آلوده و دچار کنید.
آنوقت مطالبی هم ذکر کرد که به منزله نیش بود، آیا از لحن کلام میشود فهمیدکه این طرفِ گوینده و انتقادکننده، دوست است یا دشمن؟ چون آنی که شما گفتید، شاخصهاش لحن کلام بود.
خب هر دشمنی خیلی راحت میتواند لحن کلام دوست را بگیرد؛ همه هم نمیشناسند، همه که «و لتعرفنّهم فی لحن القول» نیستند؛ پیغمبر است که و لتعرفنّهم فی لحن القول است؛ همه که لحن را نمیشناسند؛ آنی که من گفتم نیش زدن است و نیش زدن هم مشخص است.
خیلی از اوقات ممکن است پدری از پسرش انتقاد کند، بدگویی هم بکند، اما هرگز نمیخواهد با نیش زدن، دل فرزندش را بیازارد؛ لکن بیگانه و دشمن نیش میزند و طرف را می سوزاند. شاخصهاش این است.
استفاده از عامل جنسی در فیلمها، یا طرح چهرههای ضد انقلاب و مخالف نظام، از کارهای آنهاست؛ آنها اصرار دارند که از چوب هم آدم بتراشند و معرفی کنند؛ چهره پوسیده فسیلشدهای را میآورند و به مطرح کردن شعرش و اسم و فلانش میپردازند، آیا ما هم باید همان را تکرار کنیم؟ چرا؟ ما چه داعی داریم.
این بدبخت، فسیل شده است و از آن روز هم که جوان بود، راه و رسم درستی نداشت.
امیرالمؤمنین(ع) درباره «عبدالله بن عمر» فرمود: «این آدم، وقتی جوان بود، بداخلاق بود. حالا که پیر هم شده، دیگر واویلاست!» اینها هم آن روز که جوان بودند، چه بودند که حالا که پیر و از کارافتاده و بی ابتکار و بیزایش و واقعاً سِتَروَن شدهاند، چه باشند!
در روزگار سترونیشان نصیب جمهوری اسلامی شدند؛ ما بیاییم و از اینها تجلیل کنیم؟! برای چه چیزشان تجلیل کنیم. چه خدمتی به این مملکت کردند. کدام قصه خوب، کدام رمان خوب، کدام مقاله خوب و کدام شعر خوب را به نفع این ملت نوشتند و سرودند؟
اینها جز این که با شعر خودشان مردم را به طرف فحشا کشاندند، مگر کار مثبتی هم کردند که ما از این آقا یا از خانمشان تجلیل کنیم؟ اینها در دوران طاغوت، یک ذره احساس وظیفه نکردند؛ یک ذره احساس وجداد نکردند؛ یک لحظه با ظلمی که بر این مملکت حاکم بود نجنگیدند؛ یک سیلی که هیچ، حتی یک اخم هم در راه خدا، در راه این ملت، در راه این کشور و برای آبادی آن تحمل نکردند. ما بیاییم و از اینها تجلیل کنیم؟!
آنکه از اینها تجلیل می کند، ابزار کارش این تجلیل است، سیاستش این است؛ او باید هم تجلیل کند. اگر اینها را نداشت همانطور که عرض کردم، از چوب هم آدم میتراشید و به معرفی و تجلیلش میپرداخت. ما چرا تسلیم جبهه مقابل شویم./841/ت۳۰۲/س
منبع: کتاب «دغدغههای فرهنگی» صفحه ۱۳۷(شرح مزجی یکی از بیانات محوری رهبر معظم انقلاب در سال 1373 با استفاده از دیگر بیانات معظم له)