۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱۸:۳۱
کد خبر: ۴۹۷۰۱۳
یادداشت؛

سودای سرمایه و تجارت در تدبیر مسؤولان

یکی از عوامل مهمی که باعث می‌شود مسؤولان به دنبال تجارت ‌بروند حرص و طمع ، دنیا طلبی و روحیه اشرافی‌گری است.
تجارت

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، یکی از مسائل مطرح در حال حاضر و در بحبوحه بازار داغ انتخاباتی، تجارت مسئولان و سرمایه گذاری‌های کلان ایشان است. از طرفی مشخص شدن دارایی مسئولان، مطالبه  برخی جریان‌ها است و برای عموم مردم نیز می‌تواند جذاب باشد و تکلیف آن‌ها را برای انتخاب بهتر مشخص سازد. 

همانطور که می‌دانیم تجارت، به خودی خود ایرادی ندارد و  از شغلهای شرافتمندانه محسوب می شود؛ همچنانکه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در برهه‌‌ای از زندگی مبارکش به تجارت پرداخته اند؛ اما در زمان رسالت  بخش عمده فعالیت حضرت به تبلیغ دین سپری شده است.

در اسلام تولید ثروت و همچنین جمع آوری مال و سرمایه با رعایت موازین شرعی امر ناپسندی نیست. آن چه ناپسند است، دنیا پرستی و ترجیح دنیا بر آخرت است. باید به مال و ثروت به دیده ی وسیله نگاه کرد، ابزاری برای رسیدن به سعادت اخروی که در این صورت تحصیل مال، طلب دنیا نخواهد بود؛ بلکه طلب آخرت است.

با این اوصاف ممکن است این سؤال پیش بیاید که تجارت چه اشکالی دارد  که  این همه در جامعه مهم شده و مسئولان از این بابت مورد انتقاد قرار می‌گیرند.   

یک مقام مسئول، آن هم در سطح کلان باید تمام همّ و غمّش رسیدگی به کارهای مرتبط با حوزه‌کاری اش باشد؛ چرا که مسئول رده بالا، طبیعتا حجم کاری‌اش نیز در سطح بالایی قرار دارد و برای اینکه بتواند خدمت رسانی مطلوبی داشته باشد نباید مشغله دیگری داشته باشد. از طرفی درآمد مسئولان  برای یک زندگی مرفّه کافی است و هیچ نیازی به تجارت کردن نیست. تأکید می‌شود زندگی مرفه! البته منظور حقوقهای نجومی نیست، بلکه حقوق متعارفی است که مقامات رده بالا دریافت می‌کنند.

نکته منفی دیگر  در باب تجارت مسئولان  این است که گاهی اوقات تجارت این آقایان مسئول، وارد کردن اجناس غیر ضروری به کشور است که ظرفیت تولید در داخل را دارند، ولی این واردات  سبب  می‌شود  که اوضاع تولید دچار بحران شود؛ همچنانکه در حال حاضر  با بحران در تولید مواجه هستیم که بخش عمده ای به همین واردات برمی‌گردد.

یکی از عوامل مهمی که باعث می‌شود مسئولان به دنبال تجارت ‌بروند حرص و طمع، دنیا طلبی و روحیه اشرافی‌گری است.

روحیه اشرافی‌گری و عدم قناعت ویژگی خطرناکی است که وقتی در انسان نفوذ کند می‌تواند انسان را به ورطه هلاکت بیندازد.«حب الدنیا رأس کل خطیئة؛ دوستی دنیا رأس تمام خطاها است.»

وقتی متولیان جامعه‌ای از چنین روحیه‌ای برخوردار باشند سبب می‌شود که به سایر اقشار جامعه نیز سرایت کند، تجمل گرایی افزایش و مسائلی از این دست رواج پیدا کند؛ چرا که «الناس علی دین ملوکهم».  

از طرفی، مسئولی که در مسایل کلان اقتصادی غوطه ور شده، مگر می‌تواند  آن طوری که شایسته است  درد محرومین را درک کند و به فکر برطرف کردن مشکلات آنها باشد؟!  

 

 

اشرافی گری در مکتب علوی

در مکتب علوی، شدیدترین برخوردها در زمینه اشرافی‌گری و احقاق حقوق مظلومان، با کارگزاران و مدیران حکومت صورت گرفته است.

 عثمان بن حنیف، استاندار بصره از سوی حضرت بود. وی در مهمانی ثروتمندان حاضر شد. حضرت در نامه‌ای خطاب به او می‌فرماید:

«ای پسر حنیف! به من گزارش داده اند که مردی از سرمایه داران بصره تو را به مهمانی خود دعوت کرده و تو به سرعت به سوی آن شتافتی. خوردنی‌های رنگارنگ برای تو آوردند و ظروف پر از غذا جلوی تو نهادند. من گمان نمی کردم مهمانی کسانی را بپذیری که بر سر سفره آنها فقط ثروتمندان حاضر می شوند و نیازمندان مظلوم در آن جایی ندارند! بیین کجایی و بر سر کدام سفره حاضر می شوی؟!»

نکته مهم اینجاست که حضرت نمی فرماید چرا بر سر سفره حرام خواران حاضر شده‌ای؟ توبیخ ایشان این است که چرا مظلومان و مستمندان را فراموش کرده‌ای و چرا حشر و نشر تو با سرمایه داران و اغنیا است!

 

بیانات رهبری در باب اشرافی گری

رهبر معظم انقلاب به مناسبتهای مختلف اشرافی‌گری مسئولان را گوشزد کرده و آن‌ها را از این مطلب بر حذر داشته است. نمونه‌ای از این موارد:

 «از بلاهای حکومتهای دنیا یکی همین است؛ چون رئیس کشور که شدیم، منابع مالی کشور در اختیار ما است؛ وسوسه بشویم؛ [بگوییم ] اینجا زمینِ خوب هست، اینجا امکاناتِ خوب هست، اینجا پولِ خوب هست؛ از اینها یک سهمی حالا[برداریم]. آنهایی که خیلی شقی و بدبخت و روسیاهند، همه‌‌‌‌اش را برای خودشان برمیدارند، مثل رضاخان؛ آنهایی که یک خرده‌ای انصافشان بیشتر است، یک کمی‌اش را به دیگران می‌دهند، غالباً هم به اطرافیان خودشان؛ یک مقدار هم خودشان برمی‌دارند. این جزو بلایای حکومتها است؛ همین حکومتهای دموکراسی دنیا هم همه همین جور هستند. می شنوید؛ زن فلان رئیس جمهور در تعطیلی مثلاً زمستانی یا تابستانی به فلان جزیرۀخوش آب و هوا مسافرت کرده، این قدر میلیون دلار خرج کرده! از کجا؟ فلان خانوادۀ اشرافی سلطنتی برای مسافرت وارد فلان شهر شدند، این تعداد هتل، این تعداد امکانات در اختیارشان بود، در ظرف ده روز، بیست روز که ماندند، این مقدار میلیارد -مبالغ میلیاردی- خرجشان شد! حکومت امامت با این چیزها مخالف است. استفادۀشخصی از امکانات عمومی ممنوع؛ اجتناب از دنیا برای شخص خود.» (دیدار اقشار مختلف مردم در عید غدیر 30/6/95)

«جلوی اشرافی گری باید گرفته بشود؛ اشرافی گری بلای کشور است. وقتی اشرافی گری در قلّه های جامعه به وجود آمد، سرریز خواهد شد به بدنه؛ [آن وقت] شما می بینید فلان خانواده ای که وضع معیشتی خوبی هم ندارد، وقتی می‌خواهد پسرش را داماد کند یا دخترش را عروس کند یا فرض کنید مهمانی بگیرد، مجبور است به سبک اشرافی حرکت بکند. وقتی اشرافی گری فرهنگ شد، می‌شود این.  جلوی اشرافی‌گری باید گرفته بشود. رفتار مسئولین، گفتار مسئولین، تعالیمی که میدهند، باید ضدّ این جهت اشرافی گری باشد؛ کمااینکه اسلام این جوری است.» (دیدار اقشار مختلف مردم 5/11/1395)

«افزون طلبى براى مسئولان ممنوع است.» ( دیدار جمعی از مردم گیلان ۱۳۸۰/۰۲/۱۱) /999/ی۷۰۳/س

نویسنده: بابک شکورزاده، پژوهشگر دینی و طلبه درس خارج حوزه علمیه قم

ارسال نظرات