۱۰ خرداد ۱۳۹۶ - ۱۳:۱۶
کد خبر: ۵۰۱۶۳۵
یادداشت؛

حقوق شهروندی در دولت اسلامی

از ابتدای انقلاب اسلامی تاکنون از سوی دولت ها گام هایی در احیای حقوق شهروندی برداشته شده است؛ اما آنچه در جامعه با آن مواجه هستیم گویای این است که تا تحقق این هدف فاصله زیادی داریم.
حقوق شهروندی

به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، انقلاب اسلامی ایران به عنوان یک انقلاب مهم فرهنگی اهدافی داشته است؛ یکی از اهداف مهم آن برقراری عدالت و رفع تبعیض بوده است. از اول انقلاب تاکنون دولتهای مختلفی که بر مسند قدرت بودند ادعای این مهم را داشته‌اند. طبیعتاً قدمهایی نیز در این راستا برداشته شده است؛ ولی آنچه که در جامعه با آن مواجه هستیم گویای این است که تا تحقق این هدف فاصله زیادی داریم. 

امروزه از حق شهروندی زیاد صحبت می‌شود؛ واژه‌ای پرطمطراق و امروزی که مطالب تئوری زیاد و بعضا زیبایی را درون خود جای داده است.

وظیفه دولت اسلامی در برابر محرومان

یکی از وظایف اصلی دولت اسلامی باید رسیدگی به محرومان و اقشار  ضعیف جامعه باشد. در واقع دولت باید چاره‌ای‌ بیندیشد که اقشار ضعیف جامعه توانا شوند و حداقل به رفاه نسبی برسند. این بدان معناست  که این قشر جامعه از فقر خارج شوند و اگر مثلاً  مستمری بگیر بهزیستی یا کمیته امداد هستند از تحت پوشش بودن این سازمانها خارج شوند. این که می‌بینیم سالانه تحت پوششان سازمانی مثل کمیته امداد رو به افزایش است؛ یعنی در جهت مخالف  رفع تبعیض قدم برداشته شده است. این یکی از ضعفهای جدی دولتها بوده و فقط شامل دولت کنونی نیست؛ ‌هر چند این دولت هم حائز سهمی از این اتفاق نامیمون هست.

خیلی از افراد جامعه هستند که زیر مجموعه سازمانهای حمایتی به حساب نمی‌آیند، ولی جزء اقشار ضعیف محسوب می‌شوند که شاید بتوان گفت بخش کثیری از آن ها مستضعف هستند؛ یعنی کسانی که به ضعف کشیده شده‌اند و عملا حق شهروندی آن ها پایمال شده است. هم‌چنانکه در طول تاریخ بارها و بارها اتفاق افتاده عده‌ای سودجو و سرمایه دار بخش وسیعی از جامعه را به استضعاف کشیده‌اند و بر ثروت خودشان افزوده‌اند که این موضوع طبیعتا اختلاف طبقاتی را تشدید می‌‌کند.    

دولت اسلامی باید فرصتهای برابر را برای آحاد جامعه فراهم کند تا هر کسی متناسب با توان و استعدادی که دارد از امکانات استفاده کند. نه اینکه عده‌ای محدود با ترفندهای مختلف و به راحتی میلیاردها تومان به جیب بزنند و وامهای کلان بگیرند ولی جوانی که مثلا می‌خواهد وام ازدواج چند میلیونی بگیرد انواع مصیبتها را متحمل شود و بعضا به جایی برسد که از خیر وام گرفتن بگذرد!   

البته این بدان معنا نیست که همه اقشار درآمد یکسانی داشته باشند؛ بالاخره کارها مختلف است و هر یک ویژگی خاص خودش را دارد، ولی باید عادلانه و متناسب باشد؛‌ مثلا کارگر معدن که سختیهای زیادی را متحمل می‌شود و خطر جانی هم هر روزه او را تهدید می‌کند نباید درآمدش به گونه‌ای باشد که شرمنده خانواده‌اش شود و با مشکلات فراوانی درگیر باشد ؛ از طرفی شخصی دیگر پشت میز بنشیند و دو ساعت هم کار مفید نداشته باشد و در آمد کذایی نیز داشته باشد. طبیعی است چنین مطلبی با عدالت سازگاری ندارد.

 

نگاه امام خمینی (ره) در خصوص فقرا

امام خمینی(ره) در خصوص فقرا و مستمندان و ستمديدگان جامعه و اقشار زحمت کش اين چنين فرمودند: «بزرگترين هديه و بشارت آزادی انسان از اسارت فقر و تهی دستی به شمار می رود و بیان اين حقيقت که صاحبان مال و منال در حکومت اسلام هيچ امتياز و برتری از اين جهت بر فقرا ندارند و ابداً اولويتی به آنان تعلق نخواهد گرفت، مسلّم راه شکوفايی و پرورش استعدادهای خفته و سرکوب شده پابرهنگان را فراهم می‌کند و تذکر اين مطلب که ثروتمندان هرگز به خاطر تمکن مالی خود نبايد در حکومت و حکمرانان و اداره کنندگان کشور اسلامی نفوذ کنند و مال و ثروت خود را به بهانه فخر فروشی و مباهات قرار بدهند و به فقرا و مستمندان و زحمت کشان، افکار و خواسته های خود را تحميل کنند، اين خود بزرگترين عامل تعاون و دخالت دادن مردم در امور و گرايش آنان به اخلاق کريمه و ارزشهای متعالی و فرار از تملق گويیها می‌گردد و حتی بعضی ثروتمندان را از اينکه تصور کنند که مال و امکاناتشان دليل اعتبار آنان در پيشگاه خداست متنبه می‌کند. خلاصه کلام اينکه بيان اين واقعيت که در حکومت اسلامی بهای بيشتر و فزونتر از آن کسی است که تقوا داشته باشد، نه ثروت و مال و قدرت و همه مديران و کارگزاران و رهبران و روحانيون نظام و حکومت عدل موظفند که با فقرا و مستمندان و پابرهنه ها بيشتر حشر و نشر و جلسه و مراوده و مرافعه و رفاقت داشته باشند تا متمکنين و مرفهين در کنار پا برهنه ها بودن و خود را در عرض آنان دانستن و قرار دادن، افتخار بزرگي است که نصيب اوليا شده و عملا به شبهات و القائات خاتمه می‌دهد که بحمدالله در جمهوري اسلامي ايران، اساس اين تفکر و بينش در حال پياده شدن است.»     (صحيفه‌نور،ج20،صفحه340 و 341)

حق در اسلام

دین مبین اسلام  اهمیت زیادی بر حق افراد جامعه قائل است. اصولا نه تنها انسان بلکه چیزهای دیگری نیز  که به انسان مرتبط است  دارای حق و حقوقی است که دین اسلام به آن عنایت داشته است.

برای مثال، رساله حقوق امام سجاد علیه‌السلام دربردارنده مطالب ارزشمندی پیرامون مباحث دقیق حقوقی است که متضمن مطالب اخلاقی می‌باشد که بعضی از آن‌ها جنبه فقهی نیز دارد. این حقوق به روشنی گویای این مطلب است که هر چیزی که انسان با آن سر و کار دارد دارای حق می‌باشد.  امام علیه‌السلام در ابتدای این رساله کلیاتی از حقوق مختلفی که بر عهده انسان است را اشاره می‌فرمایند و در ادامه تفصیل آن را در پنجاه حق ذکر می‌نمایند. حق خدا، حق اعضاء بدن، حق همسایه، حق استادو... از جمله این موارد است.

امیرالمؤمنین علیه‌السلام در بخشی از خطبه 216 نهج البلاغه می‌فرماید: «ميان حقوق الهى، بزرگ‏ترين حق، حق رهبر بر مردم و حق مردم بر رهبر است؛ حق واجبى كه خداى سبحان، بر هر دو گروه لازم شمرد و آن را عامل پايدارى پيوند ملت و رهبر و عزت دين قرار داد. پس رعيت اصلاح نمى‏شود جز آن كه زمامداران اصلاح گردند و زمامداران اصلاح نمى‏شوند جز با درستكارى رعيت.

و آنگاه كه مردم حق رهبرى را اداء كنند و زمامدار حق مردم را بپردازد، حق در آن جامعه عزت می‌يابد و راه‏هاى دين پديدار و نشانه‏هاى عدالت بر قرار و سنت پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم پايدار می‌گردد؛ پس روزگار اصلاح می‌شود و مردم در تداوم حكومت اميدوار و دشمن در آرزوهايش مأيوس مى‏گردد.» /999/ی۷۰۳/س

بابک شکورزاده، نویسنده و پژوهشگر دینی

 

 

 

 

 

ارسال نظرات