مدیریت انقلابی تنها راه علاج مشکلات
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از روزنامه «جوان»، سیدعبدالله متولیان در این روزنامه نوشت:
در مقاله پیشین گفتیم برای نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و انقلاب اسلامی که در عمر حدود 40 ساله خود منشأ تحولات شگرف و شکلگیری انقلاب و قیام مستضعفین علیه استکبار جهانی شده، این حجم از مشکلات و موانع به هیچ وجه قابل توجیه نبوده و نه در شأن و منزلت نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران است، نه با ظرفیتهای کشور سازگار است و نه از سوی ملت مقاوم و نستوه ایران پذیرفتنی است. این حقیقت تلخی است که ایران در حالی که تنها یک درصد از جمعیت جهان را دارد، بیش از 6 درصد از منابع جهان را دراختیار دارد، به عبارت روشنتر ظرفیتها و منابع موجود در کشور بیش از 400 میلیون نفر را پوشش میدهد ولی دولتمردان ما در اداره 80 میلیون نفر با این حجم از مشکلات مواجه هستند. این در شرایطی است که در بسیاری از زمینهها نظیر دانش نظامی، هستهای، نانو، سلولهای بنیادی، سدسازی و... که به مردم اعتماد کردهایم یا کار را بهدست فرزندان جبهه و جنگ سپرده و رویکردی انقلابی و روحیهای جهادی داشتهایم، شاهد موفقیتهای چشمگیر و درخور تحسین بوده و شگفتیساز بودهایم.
پس گیر کار کجاست؟ در حالی که نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران در حوزههای مختلف سیاسی، امنیتی، علمی، فرهنگی و... منشأ تحولات شگرف و حیرتانگیز بوده و قبله آزادیخواهان جهان است چرا در عبور از موانع متعدد و مشکلات پیش گفته توفیق نداشته است؟
به عقیده بسیاری از اهل نظر و بصر ریشه اصلی مشکلات موجود فاصله گرفتن مسئولان از فرهنگ و روحیه انقلابیگری است. مقام معظم رهبری در همین زمینه 13 آبان ماه سال گذشته در جمع دانشجویان فرمودند: «... علاج مشکلات این کشور، چه مشکلاتی که امروز داریم، چه مشکلاتی که بعدها خواهیم داشت و حل این مشکلات در گرو جوشیدن اراده ملت است ؛ از درون ملت بایستی اراده، استقامت، عزم راسخ، ایستادگی بجوشد، آنچه من روی آن تکیه میکنم روحیه انقلابیگری است، این روحیه باید حفظ شود. معنای روحیه انقلابی چیست، معنایش این است که یک انسان انقلابی شجاعت دارد، اهل اقدام است، اهل عمل است، ابتکار میورزد، بنبستشکنی میکند، گرهگشایی میکند، از چیزی نمیترسد، به آینده امیدوار است.»
مگر دهه اول انقلاب، سختترین تحریمها (که هرگز در تاریخ ایران تکرار نشده است.) علیه ایران اعمال نشد، مگر در دهه اول انقلاب، جنگ نابرابر هشت ساله (که رد پای حدود 100 کشور از شرق و غرب در آن دیده شد و از دهها کشور اسیر گرفته شد) به ما تحمیل نشد. مگر در دهه اول انقلاب، خشن ترین عملیات تروریستی علیه مردم و نظام شکل نگرفته بود. مگر در دهه اول انقلاب، به فاصله کمتر از دو ماه سه قوه کشور بهدست تروریستهای منافق از بین نرفت. مگر...
نگاهی اجمالی به سیره عملی حضرت امام خمینی سلام الله علیه نشان میدهد که رمز و راز موفقیت ایشان را باید در «ایمان و توکل به خدا»، «حرکت در چارچوب اسلام ناب محمدی»، «ساده زیستی و پرهیز جدی از اشرافیگری»، «پرهیز از تحجر و التقاط»، «ایستادگی در برابر سختیها و ناملایمات»، «پرهیز جدی از حرکت در چارچوب مهندسی نظام سلطه»، «بیرون آمدن از چنبره امریکا»، «ایجاد روحیه سلحشوری و خودباوری در ملت»، «مردمی کردن مبارزه»، «انتخاب اهداف حداکثری»، «تکیه به قدرت و نصرت الهی»، «پرهیز از الگوهای دیکته شده غرب»، «باور و اعتقاد قلبی و عملی به شعار نه شرقی و نه غربی»، «استفاده از فرصتها» و «استفاده کامل همراه با اعتماد به نیروی درونی کشور» جستوجو نمود.
یکی از مصادیق کار جهادی، مردمی و انقلابی؛ برپایی هیئتهای عزاداری حضرت سیدالشهدا علیه السلام و برپایی جشنهای نیمه شعبان توسط خود مردم است که به بهترین شکل ممکن و کمترین هزینه و در کمترین زمان بیشترین دستاوردها را با خود همراه داشته و موجب فرهنگسازی میشود در حالی که اداره و سازماندهی همین دو مثال با الگوهای دولتی و ساختارمند و با رویکردهای اشرافی و نگاه به بیرون مستلزم ایجاد دهها ساختار مزاحم و صرف هزینههای چندده برابری و نتایج حداقلی بوده و چه بسا در اکثر موارد به جای فایده مندی مضر به حال جامعه بوده و موجب واردآمدن خسارات جبران ناپذیر با فرهنگ خدمت رسانی به سبک مردمی شده و انگیزه مردم را نیز تحت الشعاع قرار خواهد داد. قطعاً اکثر مردم ایران الگوهای مدیریتی دوران جنگ را به یاد دارند یا لااقل از نسل اول انقلاب شنیده یا در کتاب خاطرات دفاع مقدس خواندهاند که نه برای تصاحب پستهای مدیریتی بلکه بر سر واگذاری پستها به فرد اصلح همواره بحث و رقابت میشد ؛ وقتی یک پست را به فرد شایستهای پیشنهاد میکردند، بلافاصله فرد دیگری را بهعنوان اصلح معرفی کرده و با حال گریه و اصرار بر این تغییر مدیریت پای میفشرد. در مدیریت جهادی و مردمی دهه اول انقلاب نه از حقوقهای نجومی خبری بود، نه از رانت آقازادگی، نه از تکاثر ثروت و نه از...
بر این اساس و برای رفع موانع و حل همه مشکلات راهکارهای جزئی و کلی زیر بدون ملاحظه تقدّم و تأخّر پیشنهاد میشود.
1 - استفاده از تمام ظرفیتهای موجود در کشور2 - تشخیص صحیح و درست اولویتهای اصلی از فرعی 3 - استفاده از ظرفیتهای غنی و گسترده عاشورا و نیمه شعبان و... 4 - تشکیل قرارگاههای عملیاتی حل مشکلات با مسئولیت استانداران و فرمانداران 5- تقسیم کار و اصطلاحاً تعیین خط حد عملیاتی بین دستگاهها 6 – بهکارگیری همه امکانات موجود در همه دستگاهها(اعم از امکانات فنی، علمی، وسائط نقلیه و... ) در مسیر حل مشکلات 7 - ترویج و راه اندازی نهضت خدمت رسانی با رویکرد انقلابی و جهادی و بسیجی 8 - پرهیز از فرهنگ تجملات و اشرافیگری 9 - استفاده از ظرفیتهای سازمانهای نظامی و انتظامی 10 - ترویج روحیه سلحشوری و خودباوری ملی 11 - پرهیز از گفتمانهای تفرقهافکن و دوقطبیساز 12 - پرهیز از ترجیحات حزبی و جناحی بر منافع و مصالح نظام 13 - ایجاد نظام دقیق فرماندهی کنترل در صحنه حل مشکلات 14 - ایجاد سامانه نظارت و کنترل دقیق و کارآمد 15 - پرهیز از ملاحظه کاری و مسامحه کاری در برخورد با مفاسد 16 - ایجاد سیستم مبارزه دقیق، قاطع و هدفمند با انواع فساد 17 - ایجاد نظام ارزشیابی مبتنی بر تشویق و تنبیه 18 - استفاده حداکثری از ظرفیتهای ردههای مقاومت بسیج 19 - استفاده حداکثری از ظرفیتهای رسانهای کشور در ایجاد نهضت خدمت رسانی 20 - واگذاری نقش گسترده به مردم تحت مدیریت قرارگاههای استانی و شهرستان با الگوگیری از روش هیئت داری در مکتب مهدوی و حسینی 21 - تغییر بنیادین در نظام برنامه ریزی کشور مبتنی بر بنمایههای ملی و اسلامی 22 - باز تولید فرهنگ مدیریتی زمان جنگ تحمیلی با بازخوانی دقیق الگوهای مدیریتی دفاع مقدس 23 - ایجاد سامانه کارآمدِ دریافت و بررسی پیشنهادات عملی رفع و حل مشکلات کشور در قرارگاه مرکزی جهت ارجاع بهترین پیشنهادات به مراجع ذیربط 24 - مردمی کردن نظارت بر عملکرد مجریان و دولتمردان طوری که از طریق نظارت مستقیم مردم بر عملکرد مسئولان و دولتمردان و برخورد جدی و بیملاحظه با متخلفین و جایگزینی افراد کارآمد، رفته رفته از حجم تخلفات و جرائم مدیریتی کم شده و مجدداً الگوهای مدیریتی دهه اول انقلاب احیا شود.
... و خلاصه در یک جمله بازگشت به الگوهای مدیریتی حضرت امام خمینی سلام الله علیه در دهه 60 مبتنی بر فرهنگ ایثار و شهادت تنها راه حل مشکلات کشور است./۱۳۲۵//۱۰۲/خ