آثار مخرب طلاق بر کمیت و کیفیت جمعیت
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در خرم آباد، خانواده نهادی مهم و کانونی اثرگذار در پرورش و رشد اعضای خانواده به ویژه فرزندان بوده و حفظ حریم خانواده موجب مصون سازی اعضای آن در برابر آسیب های اجتماعی می شود، از خانواده می توان به عنوان واحد بنیادی جامعه اسلامی یاد کرد و در جهت آسان کردن تشکیل خانواده باید برنامه ریزی صورت گیرد.
پاسداری از قداست خانواده در مرحله دوم باید مورد توجه ویژه قرار گیرد و اعضای خانواده به استواری روابط خانوادگی بر پایه حقوق و اخلاق اسلامی توجه داشته باشند، حفظ روابط و استواری در کانون خانواده در رشد و پرورش فرزندانی سالم، وارد اجتماع کردن آنان به صورت صحیح به جامعه، شکوفایی و تکامل استعدادها و علائق بزرگسالان نقش بسزایی دارد.
حفظ کانون خانواده در گرو رعایت اخلاق و حقوق یکدیگر، درک واقعیتهای زندگی و تلاش برای رفع مشکلات خانواده است در این راستا زن و شوهر به صورت مساوی و به یک اندازه نقش دارند، رعایت نکردن این موارد و در نظر نگرفتن قداست خانواده موجب فروپاشی کانون خانواده خواهد شد.
طلاق از نظر لغوی به معنی رها شدن است، زن و شوهر با در پیش گرفتن راه قانونی طلاق به پیوند زناشویی پایان می دهند و ساختار زندگی خانوادگی خود را فرو می ریزند.
نباید فراموش کرد که طلاق نه تنها به کانون خانواده و زندگی دو نفر ضربه می زند بلکه بر استحکامات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و حتی سیاسی جامعه نیز ضربه وارد می کند، دولت نیز باید برای جلوگیری از این زیانها در حفظ کانون خانواده ها برنامه ریزی بیشتری داشته باشد.
به گفته کارشناسان افسردگی پس از طلاق، در هم آمیختن خشم، تأسف، عشق و نفرت و ورود ضربه های روانی حاصل از جدایی موجب می شود زوجین به ویژه مردان دچار افسردگی شده و زودتر احساس کنند به ته خط رسیده اند.
آثار مخرب طلاق بر اقتصاد و فرهنگ جامعه
باید به نقش مردان در عرصه اقتصادی اشاره کرد، مردانی که بر اثر طلاق درگیر مشکلات و افسردگی شده اند نمی توانند در چرخش چرخهای صنعت و اقتصاد نقش آفرین باشند و اینجاست که طلاق اولین ضربه را در عرصه اقتصادی به کشور وارد می کند، در عرصه فرهنگی نیز با توجه به گسترده بودن سایه طلاق بر سر خانواده ها، روابط از درون تهی می شود و افراد از معنویت دور شده و درگیر افکاری پوچ خواهند شد و این موجب می شود به راحتی درگیر آسیبهای اجتماعی شوند و این آسیبها شخصیت فرد را متزلزل کرده و بر جامعه نیز آثار مخربی بر جای می گذارد.
طلاق، فرو پاشي و نابودي کانون گرم زندگي مشترک از همه مهم تر اثرات جبران ناپذيري بر اعضا خانواده مي گذارد، کاهش اعتماد به نفس مهم ترین ضربه ای است که بین اعضا صورت می گیرد و منشأ مهم اختلالات آنان خواهد بود.
فروپاشی کانون خانواده، افزون بر آثار مخربی که در حوزه فرهنگی، اقتصادی و روحیه افراد خانواده دارد، بر جمعیت جامعه نیز می تواند آثار منفی داشته باشد، با متزلزل شدن واحد اصلی تولید مثل موجب می شود کمیت جمعیت دچار آسیب شود و با ورود فرزنداني محروم از نعمتهاي خانواده به جامعه که سلامت رواني آنان دچار آسیب شده است، بر کیفیت جمعیت نیز اثر گذار است و آسيبهای اجتماعی رواج می یابد.
طلاق يکي از بحرانهاي وحشتناک زندگي است در حالی که متأسفانه در جامعه امروز شمار جدايي زن و شوهرها رو به افزايش است و با توجه به نظر کارشناسان نيمي از ازدواجها پیش از پايان10 سال به جدايي مي انجامد.
طلاق و علت هاي بروز آن موضوعي است که باید بیشتر مورد بحث و بررسی قرار گیرد و راهکارهای جدی تری برای مقابله از بروز آن صورت گیرد، باید علتهای آن روشن شود که چرا خانواده اي که روزي با ذوق و شوق در تشکیل خانواده قدم نهاده اند و امروز به این نتیجه رسیده اند که با جدا شدن از یکدیگر به آرامش می رسند و مشکلاتشان تمام خواهد شد.
عوامل تأثير گذار در طلاق
عواملی که به جدایی و فروپاشی کانون خانواده دامن می زنند می توان به مواردی همچون عدم تفاهم و توافق اخلاقي، ناسازگاري و عدم سازش، بد اخلاقي و بد رفتاري، خشونت تفاوت و تضاد در زندگي تفاوت فرهنگي، سوء ظن، اعتياد، عدم شناخت و درک يکديگر، ازدواج دوم، دخالت ديگران در زندگي، اختلاف سن، عدم علاقه، بيماري روحي، بيکاري، عدم توافق در مسائل زناشويي و ازدواج اجباري نام برد.
نهادینه سازی سبک زندگی اسلامی مهم ترین عامل در کاهش امار طلاق
برای جلوگیری از طلاق ابتدا والدین در تربیت صحیح و دینی فرزندان خود باید نقش آفرین باشند، با تربیت صحیح فرزند، آموزش دادن روش زندگی کردن اسلامی و در پیش گرفتن سبک زندگی اسلامی می توان جلوی بسیاری از مشکلات در زندگی مشترک گرفته شود، با درک کردن متقابل زن و شوهر و در پیش گرفتن روشهای قناعت و صرفه جویی و احترام به حق و نظر یکدیگر اختلافات کاهش می یابد.
زوجین با الگو گیری از سیره و سنت ائمه معصومین(ع) و نهادینه سازی سبک زندگی اسلامی می توانند جلوی رواج بسیاری از مشکلات را گرفته و در برابر آسیبهای اجتماعی مصون باشند و با رعایت حقوق یکدیگر و عمل به دستورات دینی در زندگی مشترک در حفظ کانون خانواده نقش افرین باشند.
مرحله دیگری که مربوط به والدین می شود عدم دخالت است، بزرگ ترها باید به فرزندان خود حق انتخاب و حق زندگی بدهند و به نظر آنان احترام بگذارند، در اینجا یشتر نقش مادران مورد توجه قرار دارد، مادران نباید خواسته ها و علاقه خود را به دختر، عروس و پسر خود انتقال دهند نباید انتظار داشته باشند زوجها بنا بر میل و خواسته آنان زندگی کنند، هر فردی در زندگی خود مراحلی را گذرانده و خواسته های خود را در نظر داشته است، امروز باید به فرزندان خود حق زندگی دهیم و بزرگترها این باور را داشته باشند که دخالتهای بی جا و اظهار نظر کردن افزون بر اینکه حرمتها را می شکند موجب فروپاشی زندگی فرزندانشان می شود.
جوانان برای رسیدن و حفظ آرامش، داشتن هدف از زندگی و تلاش برای رسیدن به خواسته ها و اهداف خود زندگی مشترک را آغاز می کنند، این جوانان فکر، هدف و مسیر زندگی شان با یکدگیر و حتی افراد گذشته متفاوت است، این جوانان زمانی که زندگی مشترک را تشکیل می دهند می خواهند مستقل باشند، با تکیه بر هم مشکلات زندگی را حل کنند و برای درخشش آینده خود تلاش کنند، البته که حمایت و پشتیبانی والدین برای رشد و پیشرفت زندگی جوانان مؤثر است و موجب دلگرمی آنان می شود ولی باید بزرگترها مواظب اخلاق و رفتار خود باشند تا جایی که این حمایتها به دخالت منجر نشود.
زوجین با اخلاقی زیستن، راستگویی و اعتماد به نفس داشتن می توانند به آرامش برسند و در کنار درک متقابل از هم فراز و نشیبهای زندگی را پشت سر بگذارند و در اینجاست باید به فرزندان خود اعتماد به نفس بدهیم و برای آغاز زندگی مشترک به آنان اعتماد داشته باشیم و در انتخاب مسیر صحیح زندگی حامی آنان باشیم نه رقیبی که در فروپاشی زندگی آنان به میدان جنگ و دخالت ورود پیدا کنیم.
فردگرایی از دیگر عوامل رواج طلاق است که زمینه را برای خودخواهی، از رفتن بخشش، ایثار و همراهی فراهم می کند، زوج ها باید به این مهم توجه داشته باشند که عاشق شدن سهل است و اما عاشق ماندن دشوار، استمرار موفقیت آمیز زندگی زناشویی از نظر «عاطفی»، «ارتباطی» و «مادی» سرمایه ای بسیار بیش از دوران گذشته نیاز دارد.
مسئولیت گریزی و تقلید کورکورانه از فرهنگ بیگانه از دیگر عواملی است که به اختلافات دامن می زند و راه مقابله با این آسیبها نهادینه سازی سبک زندگی اسلامی ایرانی و درک متقابل داشتن در زندگ مشترک است.
در آیات و روایات فراوانی رفع اختلافات زناشویی مورد تأکید قرار گرفته است و از طلاق به عنوان منفورترین حلال نام برده شده است که عرش الهی می لرزاند، با آموزش مهارتهای لازم در جهت با هم زیستن می توان جلوی رواج این معضل اجتماعی گرفته شود.
مصطفی امانی، مدیر کل ثبت احول لرستان، در گفت و گو با خبرنگار رسا، با اشاره به اینکه نرخ طلاق در کشور ۲.۶ درصد بوده است، بیان داشت: به ازای هر ۳.۹ ازدواج یک طلاق در کشور صورت گرفته است.
وی با بیان اینکه در استان لرستان نیز به ازای هر ۵.۲ ازدواج یک طلاق به ثبت رسیده است، افزود: بیشترین طلاق های ثبت شده مربوط به استان تهران، البرز، قم و مازندران بوده و کمترین طلاق های ثبت شده نیز مربوط به استانهای سیستان و بلوچستان، چهارمحال بختیاری و ایلام است.
امانی با اشاره به اینکه میانگین سن طلاق مردان در کشور ۳۶.۲ و در زنان نیز این میانگین ۳۱.۴ بوده است، یادآور شد: میانگین سن طلاق بین مردان در لرستان ۳۴.۶ بوده و بین زنان نیز ۲۹.۴ می باشد.
مدیرکل ثبت احوال لرستان با بیان اینکه در استان لرستان ۵۳ درصد از طلاق ها مربوط به پنج سال اول زندگی است، عنوان کرد: ۵۸۱ مورد از طلاق های لرستان در کمتر از یک سال اول زندگی زوجین اتفاق افتاده است، ۴۸۹ مورد طلاق بین یک تا دو سال اول زندگی زوجین و ۱۰۴ مورد نیز بیشتر از ۲۹ سال با یکدیگر زندگی کرده اند به ثبت رسیده است.
رضا شیراوژن، معاون اجتماعی فرمانده انتظامی لرستان، در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری رسا در خرم آباد، با بیان اینکه در طول سال 95، ۵۷۰ پرونده به مراکز مشاوره طلاق نیروی انتظامی لرستان ارجاع داده شد، عنوان کرد: ۷۱ درصد از این پرونده ها منجر به سازش شد و ۲۹ درصد از آنها نیز در دادگستری و مراکز مشاوره دادگستری منجر به مصالحه شد.
معاون اجتماعی فرمانده انتظامی لرستان اعتیاد، خیانت و بیکاری را از عوامل مهمی عنوان کرد که در پرونده های طلاق مشاهده می شود./9459/ز۵۰۲/س