جایگاه حجاب در منظومه عفاف
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، مسئله اصلی که خداوند تبارک و تعالی در خصوص ارتباط زنان با مردان بر آن اصرار دارد مسئله عفاف و قدرت خود کنترلی و پاکدامنی است.
اما این ملکه نفسانی و امر درونی نمادهایی را می طلبد که از سرّ درون خبر می دهد. به عبارتی دیگر صرف ادعا در این حوزه از هیچ کس پذیرفته نیست و عفاف باید در رفتار آدمی نمایان شود. نمونه هایی از این نمادها عبارتند از مدیریت نگاه و حجاب اسلامی. نمادهای عفاف به منظور کارآمدی ضروری است در بطن خود برخوردار از سه عنصر اصلی زیر باشند:
1. باورمندی و اعتقاد به آموزه های اسلامی (نمایش مسلمانی)
2. تمایل درونی به حیاء و عفاف (گرایش فطری به حیاء)
3. باورمندی به حقوق اجتماعی و رعایت قانون (قانون مندی)
به عبارت دیگر رفتار فرد محجبه زمانی به آن ملکه نفسانی نزدیک خواهد شد که برخوردار از عناصر مذکور باشد، در حالی که متأسفانه در برخی از موارد اینگونه نیست و نماد حجاب به دلیل فقدان این عناصر و تا حدودی تحت تأثیر تداخل عوامل دیگر، آدمی را به سوی ملکه عفت هدایت نمیکند. این بدان معنی است که نمیتوان فقط به ظواهر نمادها اکتفا نمود و این نماد کارکرد اصلی خود را تا حدودی از دست داده و از وحدت مفهومی برخوردار نمیباشد. در ادامه به مقوم های نماد حقیقی حجاب در راستای تقویت روح عفاف اشاراتی خواهد شد.
تبیین جایگاه حجاب در منظومه عفاف
مباحث مرتبط با عفاف در سه حوزه قابل طرح می باشد؛
عوامل مؤثر در ایجاد و تحکیم عفاف: (اموری که باعث ایجاد و یا تقویت روحیه خود کنترلی و عفاف می شوند)
تقویت کننده های عفاف به اموری گفته می شود که در صورت تحقق آن در فرد، روحیه و توان خود کنترلی در افراد تقویت می شود، مانند یاد مرگ. شواهد بسیاری است که نشان میدهد باور به معاد و یاد مرگ ترمز دنیا طلبی را در افراد میکشد و قدرت مقابله با خواهش های نفسانی و شهوات را افزایش میدهد. امام صادق (علیه السلام) میفرمایند: ذِکرُ المَوت یُمِیتُ الشَهَوات فِی النَفس) بحار ج6 ص133.
عوامل مخرّب عفاف در فرد و اجتماع: تخریب کننده ها اموری هستند که قدرت مدیریت بر خود را تضعیف و یا تخریب می کنند. این مسائل به گونه ای هستند که اگر فردی مدتی هم بر نفس خود مسلط باشد ولی اجازه بدهد این ذهنیات، گرایش ها و افعال از او صادر شود به مرور توان کنترل درونی فرد را تضعیف و تخریب کرده و فرد را به ورطه بی عفتی و حرام میکشاند؛ مانند خلوت کردن با نامحرم. پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) می فرمایند: مَن کانَ یُؤمِن بِاللهِ وَ الیَومِ الاخَر فَلایَبِیت فِی مُوضِع تَسمَعُ نَفَسَه اِمرَأة لَیسَت لَه بِمُحَّرَم.) در جایی که زن نامحرمی هست درنگ نکنید اگر به خدا و قیامت ایمان دارید( همچنین امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: فاِنَّ الرَجُل وَ المَرأهَ اِذا خُلّیا فِی بَیتٍ کَانَ ثَالِثُهُما الشَیطانَ ) وقتی مردی با زنی در مکانی با هم خلوت می کنند سومی آنها شیطان است. من لا یحضره الفقیه ج3 ص252 ح3913.
خروجی ها و نمایشگرهای عفاف : نمایشگرهای عفاف هم اموری هستند که انعکاس روحیه عفیفانه درونی فرد میباشند و میتوانند در صورت بروز و ظهور طبیعی، نمادهای رفتار عفیفانه تلقی شوند. مانند: مدیریت نگاه همچنان که عفیف و امین بودن موسی علی نبینا و آله و علیه السلام در ماجرای دختران شعیب علیه السلام به کنترل نگاه او نسبت داده شده است. وَ رَوَى صَفْوَانُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَبِي الْحَسَنِ ع فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- يا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ إِنَّ خَيْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِيُّ الْأَمِينُ قَالَ قَالَ لَهَا شُعَيْبٌ ع يَا بُنَيَّةِ هَذَا قَوِيٌّ قَدْ عَرَفْتِهِ بِرَفْعِ الصَّخْرَةِ الْأَمِينُ مِنْ أَيْنَ عَرَفْتِهِ قَالَتْ يَا أَبَتِ إِنِّي مَشَيْتُ قُدَّامَهُ فَقَالَ امْشِي مِنْ خَلْفِي فَإِنْ ضَلَلْتُ فَأَرْشِدِينِي إِلَى الطَّرِيقِ فَإِنَّا قَوْمٌ لَا نَنْظُرُ فِي أَدْبَارِ النِّسَاءِ. ابن بابويه، محمد بن على، من لا يحضره الفقيه - قم، چاپ: دوم، 1413 ق.
انسانی که به دنبال کسب فضائل اخلاقی است باید ببیند در خلوت و آشکار به چه میزان می تواند بر نگاه خود کنترل داشته باشد؛ از این رو می توان گفت فردی که نگاه ناپاکی دارد از ملکه عفاف بهرهای ندارد.
و بر همین اساس می توان حجاب و پوشش اسلامی را نیز با شرایطش یکی از نمادهای عفاف دانست.
رابطه بین حجاب و عفاف
واژه حجاب و عفاف همواره در زبان سیاستگذاران جامعه ما در کنار هم آمده است و جالب اینکه واژه حجاب سبب شده تا مفهوم عفاف کمتر مورد توجه قرار گیرد. اما سؤال اینجاست که رابطه بین حجاب و عفاف چیست و اصولا حجاب جزء کدام حوزه از مباحث سه گانه پیش گفته عفاف میباشد؟
قطعا حجاب ، اگر در جامعهای رعایت شود به عفت عمومی جامعه کمک خواهد کرد. اما باید گفت گرچه حجاب در تحکیم عفاف عمومی جامعه مؤثر است اما تأثیر آن بیش از آنکه فاعلانه باشد منفعلانه است. یعنی رابطه حجاب و عفاف دو طرفه است و تقویت ملکه عفاف به طور طبیعی در نماد حجاب ظهور مییابد و هرچه این نماد کارکرد خود را به نحو مطلوبی ایفاء نماید، عفاف را تقویت میکند. گرچه ما در جامعه امروز شاهد ظهور برخی نمادهای ظاهری هستیم که متأسفانه نه تنها بازدارنده از تداخل با نامحرم نبوده بلکه مروج و توجیهگر تعامل غیر ضروری با نامحرمان است در صورتیکه روح ملکه عفاف چنانکه در مباحث قبل گفته شد در معرض تهدید و تخریب از سوی عواملی چون تداخل محرم و نامحرم است. در حالیکه انسان تربیت یافته مبتنی بر سبک زندگی عفیفانه در هنگام مواجهه با دیگران به صورت طبیعی در نگاه و پوشش و خلوت با نامحرم از مرزهای گناه فاصله گرفته و در حریم ثواب و سلامت رفتار می کند.
در سه نوشتار آینده فارغ از مباحث مطرح شده در خصوص رابطه عفاف و حجاب به پشتیبان های حجاب برای تحقق حجاب عفیفانه در سه حوزه فردی، خانوادگی و اجتماعی اشاره می شود./۹۱۸/ی۷۰۳/س
ادامه دارد...
حجت الاسلام مهدی بیاتی، مدیر مؤسسه فرهنگی پژوهشی طهورا