تیشه ای که خودخواهی به ریشه زندگی می زند

به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از شبستان، حجت الاسلام عبدالکریم پاک نیا، استاد سطح عالی حوزه علمیه قم، در پاسخ به پرسشی در مورد تاثیر رذیله اخلاقی خودخواهی بر روابط اشخاص اظهار کرد: در مورد این بیماری روحی و اخلاقی، در فرهنگ اسلامی نکات مهمی داریم. انسان برای سالم زندگی کردن جامعه باید از این رذایل خود را مبرا کند و تا جایی که برایش مقدور است از موضوع خودخواهی بپرهیزد.
وی با اشاره به ریشه این طرز برخورد در میان برخی افراد، گفت: یک بخش مهم این مساله به یک توهم خیالی بر می گردد که بسیاری از افراد به آن مبتلا هستند. این توهم همان خودبرتر بینی خیالی است و اولین اثری که بر جای می گذارد آن است که افراد حقوق دیگران را نادیده می گیرند و بدون توجه به حقوق دیگران تنها درصدد این هستند خود را مطرح کرده و حقوق خویش را استیفا کنند.
این پژوهشگر تصریح کرد: از جمله ویژگی های افراد خودخواه آن است که معمولا قدردانی برای آنها معنایی ندارد. آنها شکرگزار نیستند چه در رابطه با خدا و چه در رابطه با پیامبران الهی و چه در رابطه با اطرافیان خودشان چون خود را برتر می دانند. این است که چنین افراد خودخواهی حتی به شخصیت خودشان آسیب می رسانند و معمولا در اضطراب و تنش هستند به این دلیل که به آنچه می خواهند نمی رسند و آنچه که از دیگران توقع دارند را دریافت نمی کنند، این است که همواره اضطراب دارند.
استاد سطح عالی حوزه علمیه قم در مورد ابعاد شخصیتی افراد خودخواه و متکبر افزود: همچنین نکته دیگری که در مورد این افراد دیده می شود آن است که به شدت از هر انتقادی آشفته می شوند و معمولا اگر عیب و ایرادی به آنها وارد باشد قبول نمی کنند و به گونه ای رفتار می کنند که هیچ فردی دیگر از آنها انتقاد نکند در حالی که در روایت از امام صادق(ع) داریم که حضرت فرمود: «احب إخوانی الی من اهدی عیوبی الی» (دوست داشتنی ترین برادرم کسی است که عیب هایم را به من هدیه کند) .
پاک نیا با بیان اینکه افراد خودخواه چنین نیستند و از عیب هایی که افراد مخلص به آنها می گویند سخت آشفته می شوند، تصریح کرد: کسی که خودخواه باشد در زندگی نیز موفق نیست چراکه حقوق دیگران را در نظر نمی گیرد و در زندگی خانوادگی با مشکلات عدیده ای مواجه می شود. این رفتارها گاهی منجر به طلاق می شود چون همواره در مواجهه با اعضای خانواده سرد و بیگانه رفتار می کنند.
استاد حوزه علمیه قم تصریح کرد: همان طور که زندگی افراد خودخواهدچار تزلزل است، ارتباط شان با دیگران نیز چنین است و روابط دوستی در میان آنها عمر کوتاهی دارد چراکه هیچ گونه توجهی به دوستان خود نداشته و بی طاقت هستند، با کوچکترین مساله و یا بی توجهی، دوست خود را رها می کنند و همین رویه را در خانواده نیز دارند.
وی ادامه داد: مساله دیگری که غالبا به عنوان ویژگی افراد خودخواه وجود دارد این است که همواره در رفتار و صحبت هایشان در پی تحقیر دیگران هستند و مدام می خواهند ابزار برتری خود را داشته باشند، همین رویکرد به روابط شان با دیگران لطمه جدی می زند.
پاک نیا اظهار کرد: وضعیت زمانی بغرنج تر می شود که گاهی خانواده و اطرافیان از رفتار این افراد دفاع می کنند و به آتش خودپرستی آنها با تعریف کردن ها و عنایت ویژه داشتن ها، دامن می زنند. این چنین است که فرد خودخواه حالت تقدس به خود می گیرد و اصطلاحات را نمی پذیرد.
این محقق افزود: اگر بخواهیم مهترین عوامل طلاق را بررسی کنیم؛ «خودخواهی» را باید به عنوان یکی از علل اصل بیان کرد. بسیاری از زوجین حاضر به گذشت و حتی پذیرش انتقاد دیگری نسبت به خود نیستند. البته خودشان هم خسته می شوند و این آلودگی روحی و اخلاقی سبب می شود سردرگم شوند. البته در آیات و روایات هم نکات مهمی در این زمینه داریم
وی تصریح کرد: در روایت آمده است افراد خودخواه از علم و دانش دیگران محروم می شوند.خداوند در آیه 7 سوره نوح می فرماید: « وَإِنِّي كُلَّمَا دَعَوْتُهُمْ لِتَغْفِرَ لَهُمْ جَعَلُوا أَصَابِعَهُمْ فِي آذَانِهِمْ وَاسْتَغْشَوْا ثِيَابَهُمْ وَأَصَرُّوا وَاسْتَكْبَرُوا اسْتِكْبَارًا » (و من هر بار كه آنان را دعوت كردم تا ايشان را بيامرزى انگشتانشان را در گوش هايشان كردند و رداى خويشتن بر سر كشيدند و اصرار ورزيدند و هر چه بيشتر بر كبر خود افزودند) . بنابر این آیه انسان های خودخواه اصلا حاضر نیستند حرف حق را بشنوند و مشاوره های دیگران هم سبب نمی شود که خودخواهی های آنان از میان برود.
پاک نیا با استناد به حدیثی از حضرت امیر(ع) که می فرمایند: آدم متبکر دوستی ندارد؛ تصریح کرد: این افراد دوستی برایشان باقی نمی ماند چون انتظارات و توقعات بسیاری از دیگران دارند در حالی که خودشان هیچ ارزشی برای سایرین قایل نیستند.
وی با اشاره به این که افراد خودخواه حتی اگر از نظر اجتماعی جایگاه مهمی داشته باشند، باز هم خار می شوند، افزود: سرچشمه گناهان تکبر است، بسیاری از گناهان از تکبر ریشه می گیرد و خداوند عذاب سختی را برای متکبران وعده داده است. حتی در جهنم منطقه ای به نام سقر وجود دارد که برای متکبران است.
این استاد سطح عالی حوزه علمیه در مورد راهکارهای درمان خودخواهی گفت: نخستین مساله آن است که شخص باید به حدی برسد که این نقیصه روحی را بپذیرد که من خودخواه هستم، باید باور کند. اگر باور نکند درمان برایش وجود ندارد. مثل مریضی که می گوید مریض نیستم و به دکتر و درمان فکر نمی کند.
وی ادامه داد: دومین مساله آن است که چنین اشخاصی اگر پذیرفتند که این نقیصه را دارند بیایند و رفتارهای روزانه شان را ثبت کنند و آخر شب ببینند چه قدر اشتباه کرده اند و چه قدر خودخواهی داشته اند. حتی رفتارهای خودخواهانه دیگران را هم نسبت به خود ثبت کنند بعد ببینند تحمل شان چه قدر است و دیگران چه احساسی از رفتارهای آنها دارند.
پاک نیا با بیان اینکه برای هر رفتار نادرستی راه درمانی وجود دارد، تصریح کرد: کمک به نیازمندان راحت ترین راه است، گاهی افرا نیازمند مالی و گاهی نیازمندان فکری هستند. کمک به هر دو دسته خودخواهی را کم می کند. از سوی دیگر دوستی با دیگران، با طبیعت و هرچیزی که عشق دیگران را در وحودش نزنده کند سبب می شود تا خودخواهی ها به حداقل برسد.
وی در ادامه به زندگی طریق سیر و سلوک عرفانی مرحوم جواد آقا ملکی تبریزی اشاره کرد و گفت: آن مرحوم خود تاجر زاده بود و زمانی که وارد نجف شد نزد ملا حسین قلی همدانی رفت. در احوال جواد آقا ملکی تبریزی آمده است که او دو نوکر داشت، هیچ وقت خودش خرید نمی کرد. اما برای ورود به مسیر و طی کردن مراتب، استاد به او گفته بود که اولا با میزان مبلغی که حتی یک شخص عادی هم برای خرید کردن با آن مبلغ به مغازه نمی رود، خرید کند. مدتی بعد استاد دستور داد که کفش کسانی که به نظر جواد آقا ملکی تبریزی آدم های خوبی نبودند را جفت کند. این کارها برای او که تاجر زاده بود سخت می نمود ولی همه را انجام داد. این روش هایی بود که اساتید اخلاق استفاده می کردند تا در تربیت نفس شاگردان شان موثر افتد.
پاک نیا در بخش دیگری از مباحث خود با اشاره به اینکه نماز از مهمترین درمان های خودخواهی است، افزود: امتحانات و شداید زندگی خودش بسیار مهم است. انسان در هر حال باید خودش را منترل کند. گاهی این گرفتاری ها روح انسان را می سازد. نقل است که نبی اکرم(ص) روزی به سوی بقیع می رفت و اصحاب هم به دنبال ایشان حرکت می کردند. ناگهان حضرت توقف کرد و به اطرافیان دستور داد که جلوتر حرکت کنند. دلیل این رفتار را از حضرت پرسیدند، فرمود: صدای کفش های شما را شنیدم، ترسیدم که در روحم تکبر ایجاد شود؛ بهتر است شما جلوتر حرکت کنید./۱۳۲۵//۱۰۲/خ