اسلام گرایی، غرب و تروریسم؛ دلایل گسترش مهاجرت و تروریسم چیست؟
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از مهر، خبرگزاری دی سایت در مقاله ای به موضوع علل شکل گیری اسلام گرایی افراطی و تروریسم در غرب پرداخت. بررسی علل رشد اسلام گرایی و پیدایش تروریسم در غرب از موضوعاتی است که روزانه در محفل های سیاسی و اجتماعی آن بررسی می گردد. در این خصوص دیدگاه های متفاوتی وجود دارد. در دو دسته کلی می توان عوامل رشد اسلام گرایی را به تأثیرات داخلی و خارجی تقسیم کرد. برخی معتقدند که محدودیت ها و فشارهای داخلی است که باعث تقویت و رشد اسلام گرایی می شود و عده ای نیز معتقدند که اسلام گرایی ریشه در خارج از غرب دارد و به وسیله عوامل خارجی تقویت می شود.
این گروه به طور مثال به وضعیت نابسامان اقتصادی و اجتماعی کشورهای اسلامی در منطقه خاورمیانه اشاره می کنند. کشورهای جنگ زده، حکومت های ظالم، سرکوب های اجتماعی، بیکاری جوانان در این کشورها، سیل مهاجرت، آزادی مطلق نیروهای افراطی، حمایت برخی کشورهای بزرگ از این نیروها، سیل مهاجرت و غیره از جمله عواملی هستند که در تقویت تروریسم و افراط گرایی خارج از دنیای غرب تأثیرگذار می باشند. نویسنده مقاله حاضر اشتفان وایدنر Stefan Weidner در این گزارش رفتار غرب در خصوص برخورد با این مسأله را به طور مفصل نقد و بررسی می کند. در ادامه ترجمه این مقاله که رایزنی فرهنگی کشورمان در آلمان در اختیار ما قرار داده است ارائه می شود:
غرب به خود جرأت نمی دهد که عوامل اسلام گرایی را به طور جدی دنبال کند. علت آن چیست؟
ما باید به یکدیگر وفادار بمانیم...اروپایی ها پس از هر حمله تروریستی اینگونه قسم یاد می کنند و دوباره به ارزش های غربی خود اشاره می نمایند. به شهروندان یادآوری می کنند که از تروریسم دلهره ای نداشته باشند و آن را جزء وظایف و اولویت های شهروندان می دانند. هر نوع مخاطره ای که در دل ما ایجاد شود این خطر را در پی دارد که افراطی ها و تروریست ها جرأت واعتماد به نفس بیشتری پیدا کنند. به جای اینکه نسبت به خودمان انتقاد کنیم، مسلمانان باید برای یک اسلام صحیح اعتراض کنند و امامان مساجد اروپایی-اسلامی تربیت شوند. تروریسم اسلامی تنها با پروپاگاندای افراطی پدید آمده است.
اما آیا یک حقیقت دشوار می تواند انسان ها را به افراط کشاند؟
در سطح بین الملل اکنون حقیقت به این گونه نفی می شود که به طور مثال قطر تنها عامل اصلی تروریسم در جهان می باشد. این در حالی است که هر کس می داند که سعودی ها و سایرین مسئول اصلی تروریسم و گسترش افراط گرایی هستند. اما کسی حاضر نیز پیامدهای آن در نظر گیرد و با آن برخورد نماید. مشکل قطر شاید تنها این باشد که شبکه ماهواره ای آنها الجزیره تصاویر صعودی ها و مصری ها را که اخوان المسلمین را تحت فشار قرار می دهند، منتشر می نماید. کسی که تروریسم را تنها یک چالش ایدئولوژیک می داند، به مشکلات واقعی آن و عوامل اصلی آن توجه نکرده است. این نوع نگاه اساسا باعث می گردد که مشکلات اصلی نادیده گرفته شوند. با این نوع استنادها زمینه تقویت ترور از طریق پروپاگاندا ایجاد می گردد. این گونه نظرات بر این باور هستند که تنها چاره برای نفی حقیقت نشان دادن تصاویر زیبا و عقاید مذهبی واقعی است. آن چیزی که در پی نشان دادن این تصاویر رخ می دهد، اهمیت و اولویت ندارد.
داعش به وحشیانه ترین شکل ممکن از اهالی موصل به عنوان سپر محافظت استفاده کرد. در مقابل شاید ارتش عراق و یا نیروی هوایی امریکا نیز به آن اهمیت چندانی ندادند. و به این صورت مردم بی گناه عراق قربانی این واقعه شدند. در همین منظقه حادثه ای شبیه آن اتفاق می افتد. در یمن انسان های زیادی کشته می شوند و از بیماری وبا رنج می برند. چیزی که نتیجه جنگ عربستان سعودی به وسیله جدیدترین سلاح های غربی است. همچنین این مثال را می توان برای اردوغان و تخریب مناطق کردنشین در شرق ترکیه به بهانه جنگ با گروه های تروریستی پ. ک.ک آورد. در مقابل این اقامات مراکزی که برای مقابله با افراط گرایی ایجاد شده اند، تأثیر چندانی نخواهند داشت.
اروپا آخرین بار چه زمانی برای شرایط کاری کارگران بنگلادشی و پاکستانی که در استادیوم های قطر برای جام جهانی ۲۰۲۲ کار می کنند، نگرانی خود را نشان داده است؟ چه کسی از اعتراض های مراکش که توسط دولت سرکوب می شوند، گزارش تهیه می کند؟ این اعتراضات پس از آن شروع شدند که یک ماهی فروش در مقابل پلیس برای نجات وسایل خود مقاومت نشان داد و در اثر مقاومت در مقابل پلیس کشته شد.
این ها دلایل فرار و تروریسم هستند، نه در تعبیرهای غلطی که از اسلام می شود، بلکه در حرص و طمع، ناتوانی در مقابل رفورم و تغییر، نابرابری های فجیع و مرزبندی در تمام زمینه ها؛ نه تنها در کشورهای اسلامی، بلکه نیز در جوامع غربی. در اروپا این مسلمانان مهاجر هستند که اغلب در جوامع به حاشیه رانده می شوند.
مهم این است که کسی به زندگی پر زرق و برق ما ایراد و اعتراضی نداشته باشد. این نوع خودپسندی است که فهم سالم انسان را کور می کند و مانع از این بصیرت می شود که انسان برای گمراه کردن عده ای انسان و به کشته دادن تعدادی جوان به بیش از تنها چند روحانی افراطی نیاز دارد و این تصور که این تعداد محدود روحانی قابلیت تحریک را برای تقویت تروریست در این جوانان دارند، به شکلی ضعیف در ذهن جا می اندازد. در حالی که سعی می شود جلوی گسترش جهادگرایان (افراطی ها) با این روش ها گرفته شود، روند افزایش آنها در مکان های دیگر به تندی پیش می رود.
رینر ماریا ریلکه در اشعار خود پیام تلخی و شیرینی دارد و ما در ارتباط با تروریسم باید راجع به یکی از بندهای آن تأمل کنیم: تو باید زنذگی ات را تغییر دهی! این پیامی است که به ما داده می شود. آیا اصلا ما می خواهیم و یا شرایط آن را داریم؟ مبارزه با تروریسم در وهله ی اول نیاز به زمان دارد. چرا تروریسم سال هاست که ما را همراهی می کند و در انتخابات و دوره های سیاسی افراد هیچ جایگاهی ندارد؟ در مقابل سیستم های و نظام های فاسد بایستی رفتاری قاطع نشان داد. به طور قطع منظور این نیست که رفتاری شود که منجر به قطع هر نوع همکاری است، اما در مقابل این گونه نیز نباشد که فساد را خوشرنگ بنمایاند.
صرفنظر از موقعیت و بحران فعلی نباید اجازه داد که در قطر بازی های جام جهانی برگزار گردد. از سوی دیگر باید مانع صادرات بی رویه مواد غذایی و محصولات کشاورزی به افریقا شد. به بیانی دیگر باید مانع فعالیت های لابی های کشاورزی اتحادیه اروپا در افریقا شد. در غرب نیز دولت ها نه تنها باید امور عادی را در پیش گیرند، بلکه فعالیت در زمینه ها و فضاهای اجتماعی را گسترش دهند. به طور مثال برنامه های کوتاه مدت همگرایی اجتماعی و ادغام برای مناطقی که به اصطلاح مناطق چالش برانگیز انتگراسیون انگاشته می شوند، راه حل مناسب نیستند. در مورد سیاست های آموزشی نیز همین گونه است. برای آموزش افراد و تشویق و ترغیب آنها برای صحبته به زبان آلمانی باید معلم تربیت کرد و نیروهای آموزشی کافی در اختیار داشت.
این ها تنها زمانی میسر می گردد که در مورد این دو سوال کمی تأمل کنیم؛ ما به چه چیزی نیاز داریم؟ سایرین به چه چیزی نیاز دارند؟ این ها بالاتر از دو مفهوم اسلام و انتگراسیون هستند. اما تنها راهی هستند که به ما و اسلام برای مقابله با تروریسم کمک می نمایند./۱۳۲۵//۱۰۲/خ