۳۰ مرداد ۱۳۹۶ - ۱۰:۴۳
کد خبر: ۵۱۹۴۹۶
به مناسبت روز جهانی مساجد؛ بخش پایانی

مسجدگریزی جوانان چرا؟ مسجدگرایی چه سان؟

بسیاری از جوانان هنگامی که با ورود به مسجد با پیرمردان اخمو، خادمین تندخو و کفش­داران پرتوقع رو به رو می‌شوند برای آخرین بار و همیشه شعار «هذا فراق بینی و بینک» را می‌خوانند و با این مسجد خداحافظی می‌کنند.
روز جهانی مساجد

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در خراسان شمالی،  در بخش نخست این نوشتار با تشریح اهمیت مساجد و رابطه جوانان با این مراکز مذهبی گفته شد که مساجد پایه‌های علم و معرفت، عبادت و طهارت، برادری و الفت و کانون‌های مهر و شفقت به شمار می‌روند و جوانان نیز بر پایه فطرت خدادادی به ملکوت نزدیک‌ترند و بین آنان و معنویت انس و الفت ذاتی وجود دارد و دل آنان نرم‌تر و آماده‌تر برای پذیرش حق و حقیقت است.

اما پرسیدیم با وجود این چرا نسل جوان از مساجد گریزان‌اند؟ چرا برخی از آنان گمان می‌کنند مسجد برای پیرمردان و پیرزنان و بیکاران ساخته شده است؟ چه شده است که مساجد ما جاذبه کمتری برای نسل جوان پیدا کرده‌اند؟ مقصر کیست؟ مشکل چیست؟ راه و چاره کدام است؟

در این بخش به دنبال پاسخ به این پرسش­ها و یافتن راه کارهای درمان این درد هستیم.

عوامل دفع مسجد

بی مناسب نیست که در این جا به چند عامل که می‌توانند زمینه‌ساز دفع مردم از مساجد باشند اشاره کنیم؛

فرش و فضا

کیفیت فرش و فضای فیزیکی مسجد در مسجد گرایی و مسجد گریزی نسل جوان اثرگذار است. اگر جوان و یا هر انسان نمازگزاری با ورود به فضای مسجد احساس کند که هوای داخل آن آلوده است وسایل تهویه وجود ندارد، در فصل گرما وسیله خنک‌کننده لازم وجود ندارد در فصل سرما وسایل گرمازا به اندازه کافی وجود ندارد، نور داخل سالن مسجد تنظیم نیست، صوت بلندگو گوش‌خراش و آزاردهنده است، فرش‌های گسترده در صحن مسجد از طهارت و تمیزی لازم برخوردار نیست، بوی عرق به هنگام سجده آزاردهنده است، جاروی لازم و بهنگام بر روی فرش‌ها انجام نگرفته و درمجموع فضا و فرش استاندارد نیست، محیط مسجد دلگیر است و هوای مطبوع وجود ندارد و جایگاه نشستن مناسب نیست، معلوم است این‌چنین مسجدی برای جوان که برای اتوی لباسش ارزش قائل است برای بهداشت جسمی و روحی‌اش نکات ریزی را رعایت می‌کند جاذبه‌دار نخواهد بود و حتی ممکن است برای همیشه او را از این مکان معنوی گریزان سازد.

امنیت کفش و وسایل نقلیه

یکی دیگر از عوامل گریز مردم به‌ویژه جوانان از مساجد را باید در عدم تأمین امنیت جستجو کرد؛ توضیح آن‌که گاهی یک جوان و یک فرد مسلمان علاقه و عشق دارد که در مسجد بازار و یا محله حضور به هم رساند لکن پدیده‌های ناگواری که متأسفانه کم هم نیست او را از آن حضور محروم می‌کند و فراری می‌دهد مثلاً پیش‌بینی نکردن مکان پارک برای وسایل نقلیه در نزدیکی مساجد یکی از مشکلات زمان ماست گاهی باید مسافت طولانی طی کند تا بتواند جای مناسبی برای پارک وسیله نقلیه‌اش پیدا کند در این صورت به خاطر دور بودن محل پارک تا مسجد و عدم اطمینان از امنیت وسیله‌اش ترجیح می‌دهد که به مسجد نرود تا جلو ضرر و خسارت را گرفته باشد یا دست‌کم اگر وسیله‌اش را دزد نبرد پلیس کمین کرده و با جریمه‌های سنگین او را از آمدن به مسجد پشیمان می‌سازد.

راه‌حل آن است که دست‌کم به هنگام نماز در ساعت معین و مشخصی پلیس از جریمه کردن وسایلی که در مکان‌های نزدیک به مسجد پارک می‌کنند صرف‌نظر کرده و یا دست‌اندرکاران مسجد پیش از ساخت اصل مسجد به فکر این‌گونه مسائل پیرامونی باشند و برای پارکینگ مسجد مانند خود سالن و فضای مسجد پیش‌بینی‌های لازم را داشته باشند.

موضوع امنیت کفش نمازگزاران در مساجد و مراکز معنوی نیز یکی از عوامل حضور و عدم حضور به شمار می‌رود، جوانی که با عشق و علاقه کفش دلخواه خود را پوشیده و قیمت سنگینی هم پرداخته است اگر یک مرتبه با حضور در مسجد و نماز با مفقود شدن کفش خود روبرو شود برای بار دیگر به‌آسانی به آن مسجد نخواهد رفت و این عدم امنیت را ممکن است به همه مساجد تعمیم دهد و به هیچ مسجدی روی نیاورد.

شاید به نظر برخی یادآوری این‌گونه موضوعات پیش‌پاافتاده و سطحی باشد اما به نظر می‌رسد عدم پیش‌بینی لازم در این موارد ریز و جزئی گاهی سبب خلوت شدن مساجد و صف نمازها میشود؛حال چگونه می‌توان این مشکل را برطرف کرد باید برای آن فکری کرد آیا با پلاستیک یا کیسه می‌توان مشکل را برطرف کرد؟

جواب آن است که شاید یکی از راه‌حل‌ها این باشد اما به شرط آن‌که کیسه‌های پلاستیکی و پارچه‌ای تمیز و سالم باشند و هرچند گاهی مورد بازبینی قرار گیرند اما اگر کیسه پارچه‌ای سال‌ها شسته نشده و رنگ طبیعی خود را بر اثر آلودگی ظاهری از دست داده و کیسه پلاستیکی هم پاره یا کثیف است چگونه می‌توان جوان سوپر دولوکس! را به آن مسجد جذب کرد؟

آیا مانند برخی از مساجد کفش داری با شماره مشخص دادن راه‌حل است؟ آیا ساخت صندوق یک نفری با کلید مشکل را حل می‌کند؟ این‌ها گزینه‌هایی است که دست‌اندرکاران اداره مساجد باید طراحی و اجرایی کنند.

امام مسجد

رکن دوم و مهم‌ترین رکن هر مسجدی ـ پس از خود مسجد ـ امام جماعت آن است نقش امام جماعت در مسجد گرایی و مسجد گریزی جوانان نقش حیاتی و اساسی است، تردیدی نیست که چند فاکتور و مؤلفه از سوی امام جماعت ممکن است جوانان را فراری دهد؛ به‌گونه‌ای که بیش از یک‌بار به آن مسجد قدم نگذارد.

بی‌نظمی و بی‌برنامگی

مسجدی که امام جماعت آن مقیّد به نظم و انضباط نیست و برای وقت نمازگزاران ارزشی قائل نیست از رونق مناسبی برخوردار نخواهد بود، مردم و به‌ویژه جوانان در هر پایه و موقعیتی که باشند برای نظم و رعایت آن ارزش قائل‌اند و معمولاً یکی از معیارهایی که به امام جماعت نمره می‌دهند نظم و انضباط او به هنگام آمدن اوست.

اگر امام جماعتی گاهی بیاید و گاهی نیاید برخی از وقت‌ها زود بیاید و برخی از ایام دیرهنگام حضور پیدا کند به‌تدریج جاذبه آن مسجد کم خواهد شد و درنتیجه گرایش مردم به آن مسجد کمرنگ می‌شود.

همچنین اگر امام جماعت در کیفیت و زمان برگزاری نماز برنامه مشخص و معلوم و زمان‌بندی‌شده‌ای نداشته باشد عامل دفع و فرار جوانان خواهد شد، در مثل اگر قرار است حدیثی و یا مسأله ای بیان شود به‌گونه‌ای باشد که نمازگزاران با اشتیاق و شوق و علاقه به آن توجه کنند؛ اما اگر در بین نماز امام جماعت مسأله می‌گوید عده‌ای نماز نافله می‌خوانند، گروهی قرآن و مفاتیح به دست دارند و برخی تعقیب می‌خوانند و از آن طرف امام جماعت بدون توجه به وقت و زمان نمازگزاران آن‌ها را در بین دو نماز گروگان گرفته و رشته سخن را رها کرده و طولانی می‌کند در چنین اوضاع نابسامانی چگونه توقع و انتظار داریم که جوانان با حوصله و عشق در مساجد حضور پیدا کنند؟!

امام جماعت باید برنامه‌ریزی دقیق و زمان‌بندی‌شده داشته باشد تا نمازگزار خود را با آن تنظیم کند مثلاً اگر نمازگزار بداند هر روز پنج یا ده دقیقه در بین دو نماز یا پس از آن برنامه فرهنگی سودمندی ارائه می‌شود برای آن خود را آماده کرده و برنامه‌ریزی می کند؛ اما اگر چنین برنامه‌ای نباشد و امام جماعت دیمی و بدون رعایت این ملاحظات عمل کند به‌تدریج قدرت جاذبه خود را از دست داده و عامل دفع خواهد شد.

به‌روز نبودن و عدم نوآوری

یکی دیگر از عوامل دفع مساجد و فرار کردن جوانان از مساجد آن است که امام جماعت عالم به زمان نباشد، به‌روز نباشد نوآوری نداشته باشد به معلومات گذشته و سنتی بسنده کند و موقعیت زمانی و مکانی را درک نکند در چنین فرضی انتظار حضور پررنگ نسل جوان و تحصیل‌کرده انتظار به جایی نیست امام جماعت باید بداند که بی‌مایه فطیر است، باید خود را با حرکت زمان هماهنگ سازد تا بتواند هدایت فکری مردم و جوانان را متناسب با آن تنظیم کند.

مدیریت ناکارآمد

از عوامل مهمی که می‌تواند جوانان را از مسجد براند و آنان را فراری دهد، عملکرد و مدیریت ناکارآمد عالِم مسجد است. روحانی و امام جماعت به‌منزله قلب تپنده مسجد است، اگر این قلب نتواند عمل پمپاژ را درست انجام دهد سایر اجزاء فَشَل و بی‌نشاط و ناقص خواهد بود.

روح مسجد به روحانی مسجد وابسته است او باید با اشراف کامل و مدیریت جامع و هم سویه به‌گونه‌ای امور را سامان‌دهی کند که هر چیزی در جای خودش قرار گیرد و هر کسی در حوزه مسؤولیت خودش پاسخگو باشد.

اگر جوانی وارد مسجدی شود که در آن احساس بی‌برنامگی و عدم مدیریت می شود، مثلاً اذان‌گو معلوم نیست، مکبر تکلیفش نامعلوم است، تعقیب خوان نماز آدم بد صوت و بی‌سوادی است، صوت و بلندگو تنظیم نیست، مهرها کثیف و شکسته و نابسامان است، قرآن‌ها و مفاتیح موجود پاره و ناقص است و وضع منبر و منبری سامانی ندارد این‌ها و مانند آن‌ها را به حساب مدیریت ناکارآمد مسجد یعنی امام جماعت می‌گذارند و عملاً از چنین مجموعه مسجدی استقبال نمی‌کند و آن را ترک می‌کند؛ بنابراین، موضوع مدیریت نقش اساسی در جذب و یا دفع جوانان در رابطه با مساجد دارد.

دست‌اندرکاران اداره مساجد

معمولاً در هر مسجدی غیر از امام جماعت که جایگاه مدیریت آن را عهده‌دار است گروهی به‌عنوان هیأت امنا متشکل از ریش‌سفیدان و معتمدان محل هستند که به حل و فصل امور مسجد می‌پردازند، برنامه‌ریزی می‌کنند، تقسیم‌بندی مسئوولیت دارند، امور مالی و اداره امور جاری مسجد را زیر نظر دارند و به تعمیرات و تعویضات لوازم مسجد توجه می‌کنند، از نمازگزاران در مناسبت‌های ویژه پذیرایی می‌کنند و امور فرهنگی مسجد را با رایزنی با امام جماعت برنامه‌ریزی و اجرا می‌کنند؛ درمجموع هیأت امنا در هر مسجدی به‌عنوان بازوی امام جماعت و اتاق فکر مسجد به شمار می‌روند.عملکرد این گروه به‌عنوان یکی از ارکان مهم اداره مسجد در جذب و دفع مردم به‌ویژه جوان نقش اساسی دارد.

خوش‌فکری، خوش‌رویی و خوش‌رفتاری این دسته از دست‌اندرکاران مسجد زمینه‌های جذب و اقبال به مسجد را فراهم می‌سازد و در برابر بدبرخوردی و عدم رعایت روش‌های جاذبه آفرین می‌تواند عامل زدگی و فرار مردم و جوانان از مسجد شود.

کسی که به‌عنوان عضو هیأت امنای مسجد افتخار خدمت به این مرکز معنوی را دارد شایسته است که با گفتار و رفتارش تشویق‌کننده و ترغیب‌کننده مردم مخصوصاً نسل جوان به مسجد باشد، توپ و تشر زدن، بی‌اعتنایی و گاه بی‌حرمتی به نمازگزاران به‌ویژه نوجوانان و جوانان سبب می‌شود که صفوف جماعت را کسانی پر کنند که بازنشسته و از کار افتاده‌اند و حضور نمازگزاران با نشاط و تحصیل‌کرده و جوان کمرنگ باشد.

اینکه پیامبر اکرم (ص) فرمود: «وارحموا صغارکم»؛ «کوچک‌ترها و نسل جدید را با دید ترحم بنگرید»[16] نکته روانی و انسانی مهمی در آن نهفته است، دست‌اندرکاران اداره مسجد باید باران رحمت و ابر پرباری باشند که بر کوچک و بزرگ ببارند، خورشیدی باشند که بر همگان یکسان بتابند، به جوانان به‌عنوان سرمایه‌های آینده و کسانی که باید جای پدران پیشکسوت و سال خورده را در سنگر مسجد پر کنند بنگرند، همیشه این نسل نخواهد بود، باید آرام‌آرام نسل جدید را جایگزین نسل کهن ساخت تا همواره مساجد پررونق و پرنشاط و پویا باقی بماند، بیشترین بار مسؤولیت را در این زمینه دست‌اندرکاران امور مسجد و هیأت امنا بر عهده دارند.

یکی از حوزه‌های مسؤولیت هیأت امنا تعیین خادمین خوش‌اخلاق و آراسته به اخلاق اسلامی و نیز آراسته به رعایت نظافت ظاهری است. خدمتگزاران به مسجد از کفش دار گرفته تا مسؤول آبدارخانه و عوامل دیگری که در محافل و مساجد با مردم و نمازگزاران سروکار دارند، باید افرادی باشند که رعایت حرمت و موقعیت نمازگزاران و حاضران در مسجد را داشته باشند.

بسیاری از جوانان هنگامی که با ورود به مسجد با پیرمردان اخمو، خادمین تندخو و کفش داران پرتوقع روبرو می‌شوند برای آخرین بار و همیشه شعار «هذا فراق بینی و بینک» را می‌خوانند و با این مسجد خداحافظی می‌کنند.

سوگمندانه یک سنّت ناپسند که در اکثر مساجد ایران رواج یافته آن است که انسان‌های کم‌حوصله تندخو، بداخلاق، بی‌سواد و از کار افتاده را به‌عنوان خادمان مساجد قرار می‌دهند، این فکر نادرست زمینه‌ساز دفع جوانان از مسجد می‌شود، چه اشکالی دارد خادم مسجد از جنس جوانان و میان‌سالان نمازگزار باشد که هم دارای حوصله باشد و هم مردم و جوانان را درک کند و هم با ظاهری آراسته و زبان مؤدبانه‌اش زمینه‌ساز حضور پررنگ نسل جدید در مسجد و خانه خدا باشد.

نمازگزاران

از عوامل مؤثر در جذب و یا دفع جوانان به مساجد می‌توان به برخی از نمازگزاران اشاره کرد که با برخورد و عملکرد خویش زمینه‌ساز حضور یا فرار افراد از مسجد می‌شوند.

متأسفانه برخی از ریش‌سفیدان و بزرگ‌سالان گویی سرقفلی مسجد از آنان و برای آنان است، خدا نکند یک جوانی تازه از راه رسیده در صف جلو بنشیند که ظاهرش تمیز و آراسته و اتوکشیده و محاسنش تراشیده و لباس‌هایش شاد باشد این پدیده آن اندازه غیرقابل تحمل می‌شود که گاه با توپ و تشر و بی‌حرمتی نسبت به آن جوان به‌گونه‌ای با او برخورد می‌کردد که تا آخر عمر از مسجد و مسجدی بیزار می‌شود.

دوستی دارم که گفت: یکی از جوانان به مسجد محل رفت و آمد داشت و در نماز جماعت شرکت می‌کرد، مدتی جای او را در مسجد خالی می‌دیدم از او پرسیدم چرا به مسجد نمی‌آید؟ گفت دیگر نمی‌آیم، گفتم چرا؟ گفت به خاطر برخی از نمازگزاران بزرگ‌سالی که به ما جوانان بی‌اعتنایی و توهین و تحقیر می‌کنند. گفتم اگر ممکن است توضیح بیشتری بدهید؟ گفت روزی در کنار یک پیرمرد قرار گرفتم و نماز می‌خواندم نمازم که به پایان رسید. گفت نمازت باطل است، گفتم چرا؟ گفت باطل است! گفتم کجایش باطل است؟ گفت می‌گویم باطل است، از من اصرار و از ایشان انکار بدون دلیل و یادآوری مورد بطلان.

روشن است این‌گونه برخورد روش اسلامی نیست، بزرگ‌ترهای مساجد باید جوانان مسجدی را فرزندان خود بدانند، با نقاط ضعف آنها به گونه شایسته و کارشناسی شده برخورد کنند، اگر نقص و کاستی در گفتار و کردارشان می‌بیند آن را از روی نصیحت و خیرخواهی بدون اینکه به آبرو شخصیتشان صدمه‌ای وارد شود آن را اصلاح کنند.

سوگمندانه باید گفت در خیلی از مساجد جوانان احساس امنیت و آرامش نمی‌کنند با هرگونه ابتکار و نوآوری آنان با کارشکنی و مخالفت می‌شود، اگر صفوف جماعت به‌وسیله کودکان و نوجوانان و جوانان فشرده شود نه‌تنها خوشحال نمی‌شوند، بلکه با این تعبیر که مسجد جای بچه‌ها نیست و یا اینکه باید در صفوف قرار گیرند و مانند این‌گونه برخوردها، این طیف گسترده و مشتاق را از مسجد می‌رانند و می‌دانیم هنر آن است که یک نمازگزار در مسجد اضافه شود نه آن‌که هر روز آمار نمازگزاران کمتر شود.

دست‌اندرکاران امور مساجد و ائمه جماعات باید برای این نقیصه کاری بکنند، مثلاً با تعیین افراد ویژه در ورودی مسجد حضور جوانان را تبریک بگویند تا مسجد گریزان مسجدگرا شوند و دیگران را هم به مسجد هدایت کنند.

گزیده سخن

از آنچه تاکنون به آن اشاره کردیم روشن شد که اگر ارکان مساجد که عبارت‌اند از امام جماعت، هیأت امناء و نمازگزاران ثابت و پایدار به وظیفه خود آشنا باشند و به آن عمل کنند زمینه جذب مردم به‌ویژه نسل جدید جوانان به مسجد فراهم می‌شود و در برابر به هر دلیلی در هر یک از ارکان سه‌گانه اختلالی به وجود آید به همان نسبت اقبال به مسجد هم کمتر خواهد شد.

امام جماعت به‌عنوان چهره و پیشانی مسجد باید با مدیریت شایسته و همه­سونگر خود از عوامل دافعه آفرین پرهیز کند و با نظم و برنامه‌ریزی و مطالعه به روز و دعوت از سخنرانان آگاه و جوان‌پسند، زمینه‌های حضور جوانان را پررنگ سازد.

هیأت امنا با عملکرد خود و با نصب خادمان خوش‌اخلاق و تعمیر و تنظیف مسجد و فضاسازی دلنواز آن زمینه اشتیاق مردم به خانه خدا را دوچندان سازند و بالاخره نمازگزاران ثابت و پایدار هر مسجد با میهمانان نورسیده و جوانان برخورد شایسته و پسندیده‌ای داشته باشند تا آنان به‌تدریج جایگزین نسل از دست رفته و بازنشسته شوند و مسجد همچنان پررونق و پویا و با نشاط باشد.

مسجد گرایی چه سان؟

آنچه در پیش از این به آن پرداختیم بیشتر دردشناسی بود اکنون زمان آن رسیده است که به درمان بپردازیم، چه باید بکنیم و چه راه‌کارهایی را باید به کار بگیریم که مشتاق مساجد روزبه‌روز بیشتر شوند؟

از چه راه‌هایی می‌توان به رونق و شکوه حضور مردم و نسل جدید افزود؟ عوامل جذب و جاذبه آفرین چیست؟ مساجد پرجمعیت و پر جوان چه کرده‌اند؟ آیا نمی‌توان از آنان الگو گیری کرد؟ اصولاً چه مؤلفه‌هایی در جذب جوانان به مساجد اثرگذارتر است؟

این‌ها و پرسش‌هایی از این قبیل اگر پیگیری شود شاید بتوان به نقشه راهی دست یافت تا اکثر مساجد ما از این حالتی که پیدا کرده‌اند و ویژه پیرمردان و پیرزنان شده‌اند، بیرون بیایند؛ در این بخش از نوشتار بر آنیم که راهکارهای مسجد گرایی مردم به‌ویژه نونهالان و جوانان را جستجو کنیم.

عوامل گرایش جوانان به مساجد

به نظر نگارنده این سطور اگر در تعمیر ظاهری و معنوی مساجد بکوشیم و اگر در مدیریت مساجد بازنگری جدی داشته باشیم و اگر مسجدی‌ها در رفتارشان تجدیدنظر بکنند زمینه‌های گرایش جوانان به مساجد از آنچه هست دوچندان شده و بر رونق و شکوه این مراکز معنوی افزوده خواهد شد.

اگر ارکان سه‌گانه که از آنها نام بردیم (امام جماعت، هیأت امنا و نمازگزاران ثابت) به وظایف خود آشنا شوند و به آن وظایف پایبندی نشان دهند یقیناً مساجد ما از این وضعیت فعلی بیرون خواهند آمد و به وضعیت مطلوب نزدیک خواهند شد.

امام جماعت به‌عنوان قلب این مجموعه و مدیر و رهبر آن باید بر غنای محتوای مسجد روزبه‌روز بیفزاید، مسجدی‌ها در روابطشان با یکدیگر و به‌ویژه نسل جوان از روش حسن خلق و رفق و مدارا بهره گیرند، دست‌اندرکاران اداره مسجد با برنامه‌ریزی‌های فرهنگی جاذبه آفرین مساجد را پویا و پربرکت سازد در این صورت نتیجه موفقیت‌آمیزی را شاهد خواهیم بود.

به نظر می‌رسد در آغاز این فصل از نوشتار فرمایش امام حسن مجتبی (ع) بهترین راهکار و راهنما باشد، آن بزرگوار در رابطه با عملکرد مساجد و انتظاراتی که از آن می‌رود و نیز توقعی که از دست‌اندرکاران فرهنگی و اجرایی آن می‌رود چنین می‌فرماید: «مَن اَدمَن الإختِلافَ اِلی المَسجِدِ اَصابَ اَخاً مُستَفاداً فِی اللهِ عَزَّوَجَلَّ، اَو عِلماً مُستَطرَفاً، اَو کَلِمَهً تَدُّلُهُ عَلی هُدیً اَو اُخری تَصرِفُهُ عَنِ الرِّدی اَو رَحمَهً مُنتَظِرَهً اَو ترکُ الذَّنبِ حَیاءً اَو خَشیَهً»؛ آن‌که بر آمدوشد به مساجد استمرار و مداومت ورزید، دست‌کم یکی از منافع زیر دستگیرش می شود؛

- به دوستی برخورد که او را در بندگی خدا سودمند افتد.

- از دانشی نو علمی جدید بهره‌مند شود.

- سخنی بشنود که او را در پیمودن راه هدایت رهنمون شود.

- پند و اندرزی بشنود که او را از مسیر انحرافی بازدارد.

- از رحمتی که در انتظار اوست سود جوید (مانند هم‌نشینی با نیکان و مواجهه با دانشمندان).

- گناهی را از روی شرم یا از روی ترس از خدا رها سازد.[17]

این حدیث شریف ضمن شمارش آثار و فواید ارتباط با مساجد این نکته را نیز می‌آموزد که مساجدی که فاقد این ویژگی‌ها باشند نیاز به تعمیر معنوی و مدیریت نوین دارند.

مسجد کارآمد و امام موفّق و هیأت امنای برنامه‌ریز و عمل‌گرا را با این معیارها که در حدیث فوق به آنان اشاره شده است می‌توان ارزیابی کرد.

یکی از نویسندگان در توضیح این حدیث نورانی نکته‌های سودمندی را یادآور شده است که به خلاصه‌ای از آن اشاره می‌کنیم: «مسجد باید محل خوب و مناسبی برای آشنایی مسلمین با یکدیگر و برقراری پیوند دوستی و برادری میان آنان باشد مسؤولان مساجد باید برای این کار برنامه‌ریزی کنند و با اتخاذ تدابیری این فرصت را برای کسانی که به مسجد می‌روند فراهم سازد، اگر مسجد به‌صورت مرکزی برای دوست‌یابی و عقد اخوت اسلامی درآید مردم و به‌ویژه نوجوانان و جوانان که به لحاظ موقعیت سِنّی وضعیت عاطفی ویژه خود نیازمند دوستان مناسب هستند رفت و آمد بیشتری به آن خواهند داشت و تدریجاً با محیط مسجد انس خواهند گرفت.

فایده و ملاک دیگر کسب دانش تازه است، اگر هر بار شخص برای نماز به مسجد می‌رود دانش تازه‌ای را پیش و پس از نماز یا در میان دو نماز فراگیرد ... رفت و آمدش به مسجد زیاد خواهد شد... باید از علوم مستطرف و جدید بابی برای ورود جوانان به دین و مذهب و عبادات ساخت، در این صورت است که مسجد تبدیل به پایگاه علم و عبادت می‌شود و نقش خود را در تعیین سعادت دنیا و آخرت مسلمین بازمی‌یابد...

مساجد و حسینیه‌ها اکنون باید بر فعالیت‌های علمی خود بیفزایند و پا به پای زمان حرکت کنند، در غیر این صورت عقب می‌مانند، در مساجد علاوه بر مراسم عبادی خاص، فعالیت‌های عبادی دیگری نیز صورت بدهند و کارایی آن‌ها را بالا ببرند و آن تبلیغ و ترویج دانش است که بندی از پرستش و نیایش است.»[18]

در پایان مناسب است به فهرستی از عوامل جاذبه آفرین مساجد برای همگان به‌ویژه جوانان اشاره کنیم:

1. فضای حاکم بر مسجد فضایی روحانی و آرامش‌بخش باشد که آدمی را به تصمیم بر ترک گناه وادارد.

2. ورود و خروج به مساجد همره با هدایت‌گری و راه یافت به راه درست و هشدار از بیراهه رفتن باشد.

3. تأسیس مکان‌های ورزشی و تفریحی در کنار مساجد و هدایت غیرمستقیم جوانان.

4. راه‌اندازی مهد کودک برای کودکانی که مادران جوانشان مشتاق حضور در مساجد هستند.

5. برگزاری اردوهای سیاحتی و زیارتی برای جوانان و نوجوانان.

6. تقویت امکانات بهداشتی و سرمابخش و گرمابخش.

7. طولانی نشدن نماز و برنامه‌های پیش و پس و میانی آن.

8. راه‌اندازی کتابخانه مناسب و تهیه کتاب‌های مرجع و مورد نیاز جوانان.

9. برگزاری مسابقات کتاب‌خوانی، قصه‌نویسی، خلاصه‌نویسی و شعر سرایی و ...

10. تشویق جوانان مسجد به یادگیری و آوردن نیروهای جدید به مسجد

11. الگوگیری از مساجد موفق و دعوت از دست‌اندرکاران آنها در جمع مسجدی‌ها.

12. عیادت از مسجدی‌های غایب به‌ویژه جوان، به‌وسیله امام جماعت و نمازگزاران.

13. سراغ گرفتن از جوانانی که به مسجد نمی‌آیند و بررسی عدم گرایش آنان به مساجد.

14. تشویق جوانانی که در کنکور جزء نفرات اول شده‌اند و یا در رشته‌های ورزشی مدال گرفته‌اند و یا در دانشگاه از دانشجویان موفق هستند.

15. تشکیل جلسات مذهبی همراه با پرسش و پاسخ در سطوح مختلف سنی برای دختران و پسران جوان.

16. مشاوره دادن به جوانانی که قصد ازدواج دارند با تشکیل گروه مشاور کارآزموده.

17. در حد امکان کمک مادی به کسانی که قصد ازدواج دارند و مشکل مادی و اجاره و مانند آن را دارند.

18. گرم گرفتن دست‌اندرکاران مسجد با نیروهای تازه‌نفس و جدیدالورود به مسجد.

19. حضور در اختلافات خانوادگی و مصلح شدن بین آنان در حد امکان.

20. استفاده از دارندگان صوت زیبا در اذان و تکبیر و تعقیب (به‌ویژه جوان).

21. تهیه برشورهای کوچک درزمینهٔ مسائل گوناگون مورد نیاز جوانان.

22. ارتباط تنگاتنگ و ملاقات حضوری خاص امام جماعت با جوانان در دفتر مسجد و یا محل مناسب دیگر به‌ویژه جوانانی که تازه و برای نخستین بار با این مسجد آشنا شده‌اند.

23. در اختیار گذاشتن صندوق پیشنهادات و انتقادات برای آگاهی یافتن بر عیوب و کاستی‌ها و تصمیم بر رفع آنها.

24. دعوت از چهره‌های جوان‌پسند و سخنرانانی که با جوانان زود انس می‌گیرند و نزدیک می‌شوند.

25. برنامه‌ریزی فرهنگی و اعلام آنها در تابلو اعلانات مسجد.

26 برگزاری جلسات انس با قرآن برای جوانان دست‌کم هفته‌ای یک‌بار.

27. نخبه پروری و کادر سازی و پرورش نیروهای مؤمن و کارآمد در بین جوانان که هر کدام به‌عنوان هسته‌های هدایت افراد دیگری را بتوانند جذب کنند.

28. سرمایه‌گذاری برای جذب جوانانی که در خانواده‌های غیرمذهبی زندگی می‌کنند و در آن فضای بسته تقید به دین‌داری ندارند، ولی اگر بستر فراهم گردد امید به هدایت آنان هست.

29. پرهیز امام جماعت و سخنرانان مذهبی از طرح مباحث غیر دل‌نشین و فطرت ستیز و ارائه راهکارهایی برای شکوفایی و بیدارسازی فطرت وجدان جوانان.

30. پرهیز از روش تَحَکُّم و تحمیل و حرکت بر اساس روش حکمت و تحلیل و فراهم‌سازی بستر خردورزی جوانان در رابطه با آموزه‌های دینی.

31. تبیین فلسفه احکام در حد توان و مجاز برای جوانان با زبان فصیح و بلیغ.

32. پرهیز از روش‌های کلیشه‌ای در تبلیغ و استفاده از روش‌های اقناعی و کارآمد.

33. بهره‌گیری از روش چهره به چهره در تبلیغ با جوانانی که گرفتار گردباد شبهات و گرداب شهوات هستند.

34. استفاده از تمثیل در تثبیت عقاید و باورهای دینی جوانان.

35. ایجاد پرسش در ذهن جوانان و فعال‌سازی آنان در پیدایش پاسخ.[19]

نماز معیار اسلام و معمار انسان

مسجد گرایی نهالی است که اگر رشد کرد و بالنده شد میوه‌های شیرین می‌دهد یکی از بهترین میوه‌های آن «نماز» است.

همه آنچه گفتیم و نوشتیم برای این مقصد و مقصود بود که جوان را به نماز و نمازخوانی علاقه‌مند سازیم و به او این نکته را منتقل کنیم که نماز معمار شخصیت و تعالی‌بخش روح و روان است، نماز نردبان تعالی و نبرد با تباهی است، نماز غفلت سوز و غیرت ساز است، نماز پرش به‌سوی معنویت و رهایی از دام مادیات است، نماز شعار و نماد دیانت است، نماز معروف گستر و منکر ستیز است، نماز دژی است در برابر حملات شیطان، نماز خاک‌ریز نخستین در جبهه عبودیت است، نماز در منظومه دین بااهمیت‌ترین است و نماز بندگی در متن زندگی است.

جوان و نماز

نماز زیباست و لکن از جوان زیباتر، نماز زینت است برای جوانان زیبنده‌تر، نماز سوزنده و شوینده گناهان است و برای جوانان بیشتر، نماز کانال محبت الهی است و برای جوانان حرکت در این مسیر ضروری‌تر، نماز بازدارنده از تباهی و منکرات است و برای جوانان اثرگذارتر، نماز سازنده جان، روح و روان است و برای جوانان سازنده‌تر، نماز قلبی دارد و قالبی اگر به قلب آن راه یافتی به گنج عالم هستی دست‌یافته‌ای و اگر به قلب آن رسیدی به‌تدریج نقبی برای رسیدن به قلب آن خواهی زد.

در روایت آمده است که شخصی خدمت رسول خدا (ص) رسید و عرض کرد جوانی است در مدینه در نماز جماعت شما شرکت می‌کند ولی گناه هم از او سر می‌زند با او چه کنیم؟ پیامبر اعظم (ص) فرمودند: بگذارید نمازهایش را بخواند بالاخره یک روز همین نماز او را به راه می‌آورد و مددرسان او به‌سوی راه سداد و صلاح خواهد بود.»[20]

نکته نابی که از این سخن ویژه پیامبر می‌توان آموخت آن است که برای مسجدی شدن و نمازخوان شدن جوانان سطح انتظارات را باید پایین آورد، از اصول اساسی واجبات شروع کرد و به‌تدریج آنان را به فروع و نوافل آشنا ساخت، رخش می‌باید تن رستم کشد، از آغاز نباید توقع سلمان شدن و اباذر شدن از آنان داشت باید گام به گام آنان را آشنا ساخت تا چهره کریه گناه از رفتار آنان رخت بربندد و چهره زیبای عبودیت در رفتار آنان رخ بنماید و این کاری است کارستان که جلودار آن معلمان روحانی و مبلغان مذهبی هستند و مساجد باید پایگاه آغاز چنین حرکت‌هایی باشد./9314/ی703/ب1

پی‌نوشت‌ها:

1) نهج‌البلاغه، دشتی، حکمت ص 133.

2) سوره فصّلت، آیه 53.

3) سرمایه سخن، مرحوم آوینی، ج 1، ص 76.

4) همان مدرک، ج 1، ص 78.

5) سوره توبه، آیه 108.

6) ترجمه تفسیر مجمع‌البیان، طبرسی، علی کرمی، چاپ وزارت ارشاد اسلامی، ج 6، ص 73.

7) جوان و نیروی چهارم زندگی، محمدرضا شرفی، ص 2-1.

8) همان مدرک.

9) نهج‌البلاغه، نامه 34.

10) تحف العقول، ص 70.

11) سوره یونس، آیه 83.

12) شیوه‌های جذب مردم به نماز جمعه، معاونت فرهنگی شورای سیاست‌گذاری ائمه جمعه، ص 66.

13) همان مدرک (سخنرانی 30/6 ص 771).

14) ده گفتار شهید مطهری، صفحات 221 – 206.

15) میزان الحکمه، ج 8، ص 490.

16) بحارالانوار، موسسه الوفا، ج 93، ص 356.

17) همان مدرک، ج 81، ص 2.

18) نماز شناسی، راشدی، ج 2، صص 257-257.

19) دین‌گریزی چرا؟ دین‌گریزی چه سان؟ ، ساجدی، موسسه آموزشی امام خمینی، ص 217.

20) مجمع‌البیان، طبرسی، ج 7-8، ص 285.

ارسال نظرات