هدف از غیرسیاسی خواستن هیأتهای عزاداری چیست؟!
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از روزنامه جوان، «زینب عامری» در این روزنامه نوشت:
یکی از آسیبهایی که هر ساله به ویژه نزدیک ایام محرم گریبانگیر هیئتهای عزاداری است، نوعی جو فشار برای دور نگه داشتن آنان از مسائل سیاسی، اجتماعی و حکومتی است. طرح سکولاریزه کردن هیئتهای مذهبی پروژه بلند مدتی است که هدف غایی آن تنها «دور نگه داشتن تفکر دینی از سیاست» نیست بلکه در پی دستیابی به مقاصد کلانتری درون بدنه امت اسلامی است:
1- هیئتها و حسینیهها دارای پیوندی عمیق با مفهوم دین و دینداری در تفکر عمومی بوده و از جایگاه ویژهای در رفتارسازی دینی- اجتماعی برخوردار هستند. این رفتارسازی قادر است به یک الگوی جامع فکری در جامعه بدل شود. در نتیجه برای اصلاح یا انحراف تفکر دینی بهترین نقطه آغاز «مساجد، هیئتها و حسینیهها» هستند. بهوسیله جداسازی بدنه فکری حسینیهها و مراسم عزاداری از سیاست و مسائل حکومتی، با سرعت و سهولت بیشتری میتوان به سمت سکولار کردن جامعه اسلامی پیش رفت، پس نخستین گام، شیوع این تفکر از طریق خودساختارهای مذهبی در کشور به نظر میرسد. بدون شک این باور از طریق مراکز مذهبی داخلی بیشتر مورد تأمل و پذیرش عموم قرار میگیرد تا شبکهها و ساختارهای معاندان اسلام و انقلاب!
2- عاشورا یک مکتب بزرگ فکری برای آحاد امت اسلامی در هر زمانی و مکانی است؛ مکتبی که حقخواهی، ظلمستیزی و عدمانفعال و بیتفاوتی اصول اولیه آن است. قدرت پنهان و مستمر «مکتب عاشورا» در هدایت جوامع اسلامی، امروزه در قالب خیزش مجدد قیامهای حقجویانه و امواج بیداری اسلامی نمودی شگرف یافته است. بلاتردید بهترین راه برای مبارزه با این الگوگیری و اثرپذیری «انحراف در مفاهیم قیام عاشورا» خواهد بود. آیا تمام وقایع عاشورا و قیام امام حسین(ع) چیزی فراتر از احیای اسلام سیاسی بود که پس از پیامبر گرامی اسلام رو به فراموشی و انحراف میرفت؟! امروزه طرح سکولاریزه کردن هیئتهای مذهبی درصدد به چالش کشاندن و تخریب بزرگترین پیام عاشورا و تبدیل اسلام اصیل-یا همان اسلام سیاسی- به یک دین صرفاً روحانی و عبادی است! در حقیقت با تحریف و انحراف آموزههای عاشورا- به عنوان مهمترین سازه فکری شیعیان- تعریفی جدید از اسلام بیان شده و با این تعریف جدید، به جدال با اسلامیت نظام در ساختار جمهوری اسلامی میروند!
3- «ایجاد و تعمیق شکاف میان مردم و حاکمیت» و سپس زیر سؤال بردن لزوم حکومت دینی در جامعه، از طریق سطوح فکری مختلف گام بعدی در این پروسه است. حکومتهای دینی وظیفهای فراتر از حکومتهای لائیک و سکولار دارند و علاوه بر تأمین نیازهای اساسی و حرکت به سمت توسعهیافتگی و رفاه اجتماعی، باید در مسیر اعتلای فکری و تربیت جامعه نیز گام بردارند. با اشاعه تفکر سکولار از طریق هیئتهای مذهبی در حقیقت دست حکومت در انجام این وظیفه مهم کوتاه میشود. جامعهای که توسط حکومت و پیشقراولان سیاسی، فرهنگی و اجتماعی خود از لحاظ فکری رها شده است، ظرفیت ورود و تزریق تفکرات جایگزین را مییابد. معاندان اسلام و انقلاب این را به خوبی دریافتهاند که برای جایگزینی تفکرات و سیاستهای خود در جمهوری اسلامی، نخست باید حاکمیت را در میان مردم کمرنگ، تفکرات انقلابی را حذف و مخدوش کنند و از این شکاف حاصله به نفع پیشبرد اهداف و تحمیل خود به جامعه بهره ببرند!
4- با نگاهی ژرفتر میتوان دریافت که طرح سکولار کردن مساجد، هیئتهای عزاداری و مداحان و سخنرانان، «سیاستهای عمومی» کشور را هم نشانه رفته است. با پذیرش سکولار و ناهمگرایی دین و سیاست «عقلانیت ابزاری» در جامعه رشد میکند. عقلانیت ابزاری یعنی رسیدن به بیشترین منفعت از نزدیکترین مسیر پیش رو، توجیه کردن هدف به هر وسیله و عبور از ارزشها و اصول به واسطه همین منفعتگرایی. آیا چنین جامعهای دیگر پذیرای ارزشهایی که مخالف جریان سوددهی نوین جهانی است، خواهد بود؟! این جامعه الگوی فکری، نیازها، خواستهها و جهت حرکتی خود را تغییر داده و در این مسیر تلاش میشود تا از ورود دین و حکومت دینی به امور مدیریتی و سیاست جامعه ممانعت به عمل آورد تا اهداف خود را تسریع بخشد. در نتیجه چنین جامعهای افرادی را به عنوان سران سیاسی خود انتخاب میکند که بهتر و بیشتر بتوانند این خواستهها و اهداف را محقق کنند! و بدین وسیله ترویج سکولاریته از طریق هیئتها و مساجد و ... در بلندمدت به تغییر خط مشی سیاسی در جوامع منتهی میشود و قادر است به طور کل معنای سیاست اسلامی را نیز دگرگون سازد. زمزمههای بدلسازی از حکومت ترکیه در ایران نمونه آشکاری بر رویداد این اتفاق مهم و ناخوشایند فکری است!
عاشورا مهمترین دایرهالمعارف شناخت جریانات انحرافی و همچنین تاریخ مصور اسلام اصیل است. انواع و اقسام جریانات و انحرافات ممکن از جمله اسلام ماکیاولیستی، پوپولیستی، سکولار، سازشکارانه، محافظهکارانه و همچنین اسلام ناب را میتوان در آن یافت. امروزه با انحراف مفاهیم عاشورا از طریق هیئتهای عزاداری و جایگزینی نمونههای بدلی به جای نسخه اصلی، اصل اسلام و حکومت اسلامی نشانه رفته است.
در این رابطه سه وظیفه در سه سطح مهم متصور است که باید بدان توجه و اجرایی شود: 1- اهتمام هیئتهای عزاداری و مداحان و سخنرانان به این موضوع، روشنگری و تبیین سیاسی و تلاش جهت مبارزه فکری با این دست جریانسازیها در جلسات عزاداری که افزایش «معرفت اسلامی و شعور حسینی» رهاورد آن خواهد بود. 2- حمیت مردمی برای بیدار نگه داشتن چراغ هیئتها و توجه به مطرح شدن مسائل سیاسی و حکومتی در این مجالس، تقابل با هرگونه ندای جداییطلبی دینی از موضوعات اجتماعی و سیاسی در داخل هیئتها و حراست از این موضوع در سطح عمومی جامعه. 3- نظارت، رسیدگی و برنامهریزی در سطح کلان در مؤسسات ذیربط و شورای عالی هیئت مذهبی. نظارت بر جلسات عزاداری و مقابله مؤثر و عقلانی و خدعهشکن با اینگونه طرحها و شبهات.
رهاشدگی هیئتها و عدمرسیدگی و نظارت بر آنها بلاشک آسیبهای فکری و اجتماعی متعددی را برای کشور به بار خواهد آورد و جامعه را آبستن رویش و جولان انحرافات بزرگ فکری میکند که چه بسا سخت قابل جبران خواهد بود، از این رو باید در صدر امور سیاسی- اعتقادی مورد بررسی، نظارت و فرهنگسازی باشد./۱۳۲۵//۱۰۳/خ