۲۰ مهر ۱۳۹۶ - ۰۳:۲۵
کد خبر: ۵۳۰۹۶۰
عضو هیأت علمی مرکز تخصصی مهدویت؛

فلسفه تشکیل حکومت قبل از ظهور حضرت حجت

عمل و رفتار، لازمه تحول و تکامل است و اگر ما معتقد هستیم که حضرت حجت(عج) منصور الهی هستند و خداوند ایشان را یاری خواهد کرد، مراد این مطلب نیست که، ایشان بدون نهضت و قیام، مورد نصرت و پیروزی خداوند قرار خواهند گرفت.
حجت الاسلام والمسلمین جواد جعفری

به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از شبستان، از وعده های برحق الهی در قرآن کریم، وعده نصرت و یاری مومنان است که به ویژه در عصر غیبت امام زمان(عج) و برای زمینه سازی ظهور ایشان، منتظران را دلگرم می کند؛ اما قرآن در کنار این وعده شروطی را نیز در نظر گرفته تا جبهه انتظار بداند بدون آنها نمی تواند به نصرت الهی دلگرم باشد.

از این رو و در بررسی عوامل موثر در بهره مندی از نصرت الهی با حجت الاسلام والمسلمین جواد جعفری، عضو هیئت علمی مرکز تخصصی مهدویت حوزه علمیه گفت وگویی داشته ایم که بخش نخست آن در ادامه از نظرتان می گذرد:

در قرآن کریم آمده: «إِنَّا لَنَنصُرُ رُسُلَنَا وَالَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ يَقُومُ الْأَشْهَادُ» و یا اینکه خداوند می فرماید: «إِنَّ اللَّهَ يُدافِعُ عَنِ الَّذِينَ آمَنُوا»؛ با توجه به صراحت آیات قرآن کریم به این نکته که پیروزی و نصرت قطعی، از آن رسولان و ایمان آورندگان به خداوند است؛ چرا می بایست در مسیر تحقق دولت مهدوی، حکومت تشکیل شود و برای پیروزی ایشان پشتیبان فراهم آورد؟

در قرآن کریم هم راستا با آیات شریفی که بیان شد، آیات دیگری نیز در ذیل معنی و مفهوم چگونگی اعطای نصرت و پیروزی خداوند به مؤمنین بیان شده است. خداوند در قرآن کریم می فرماید: «إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْکُمْ وَ يُثَبِّتْ أَقْدامَکُمْ» یعنی به طور قطع، ایمان تنها، موجب نصرت و پیروزی نخواهد شد و همگام با ایمان، مؤمنین می بایست در مسیر تحقق فرامین خداوند نیز گام بردارند تا با توجه به امداد به دین خداوندی، مورد یاری و مساعدت خداوند متعال قرار گیرند.

در مواجهه با بیانات قرآن کریم، نکته مهم و اساسی این است که می بایست آیات، با توجه به آیات دیگر، مورد توجه و تفسیر قرار گیرند. در تفسیر آیه شریفه «إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْکُمْ» آمده است که: «إِنْ تَنْصُرُوا دین اللَّهَ ینْصُرْکمْ»، به عبارتی نصرت و پیروزی در زمین، از آن افرادی خواهد بود که، دین و آیین خداوندی را یاری و مساعدت نمایند.

مهندسی این آیات درصدد است چه پیامی را به ما عرضه کند؟

در مواجهه با آیات شریفه یاد شده، نکته مهم این است که خداوند، قطعاً؛ از کمک و یاری ما منزّه و بی نیاز است و اگر فرموده که خداوند را یاری نمایید، قطعاً منظور، یاری رساندن به دین و مسلک شریف توحیدی، بوده است. درست است که خداوند در قرآن کریم می فرماید: نصرت و پیروزی من برای بندگان و فرستادگان مؤمن و مؤحدم، حتمی است، ولی، شرط لازم و اساسی این موهبت، داشتن اعمال صالح و نیکو در زمین است.

خداوند می فرماید: «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ إِنَّا لا نُضِيعُ أَجْرَ مَنْ أَحْسَنَ عَمَلًا»؛ بنابراین این معنا که ما معتقد باشیم، تنها ایمان به خداوند، باعث گشایش و فتح خواهد شد، برداشتی نادرست و نامعتبر است. قطعاً خداوند بندگانش را، با اعمال و سکناتشان خواهد سنجید و این انسان است که با ایمان و یاد خدا می بایست در بزنگاه ها، رفتار و اعمال شایسته و درخور انجام دهد تا مشمول رحمت خداوند قرار گیرد.

از این رو، آیات می بایست با توجه به آیات دیگر، معنا و تفهیم شوند. خداوند در سوره مبارکه نور و در بیان قطعی استیلاء و استخلاف مؤمنین در زمین می فرماید: «وَعَدَ اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ»؛ اگر مبنا را بر این بگذاریم که ایمان تنها کافی باشد آنگاه؛ خداوند در این آیه می بایست بیان می کرد: «وَعَدَ اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا مِنْکُمْ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ» و قید عمل صالح را برای استیلا بر زمین بر می داشت. ولی خداوند با بیانی صریح و شفاف، قید عمل صالح و کردار نیکو را در کنار ایمان، برای استخلاف بر زمین بیان داشته است تا مردم و مؤمنین بدانند برای رسیدن به سرانجام نیکو و پاداش الهی، کار و تلاش و مجاهدت نیز لازم است و تنها ایمان به خداوند آنها را به سعادت دنیوی و اُخروی نخواهد رساند.

قرآن چه نمونه هایی را درباره تلاش و مجاهدت برای سعادت و بهره مندی از فیوضات خداوندی تبیین کرده است؟

خداوند در بیانی شریف و زیبای دیگری در قرآن کریم می فرماید: «وَ لَقَدْ كَتَبْنَا فىِ الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِىَ الصَّلِحُون»؛ معنای این آیه شریفه این است که، زمین برای مؤمنین خواهد شد. به عبارتی دیگر، بندگان صالح و افرادی که دارای وجوهات و افعال نیکو و آراسته باشند، زمین را به ارث خواهند برد.

طبق صراحت این آیه شریفه، عمل صالح، نشانه فرد مؤمن است و تا مادامی که فرد عمل نیکو انجام ندهد، در زمره وارثان زمین قرار نخواهد گرفت. از این نمونه آیات و یا اشارات می توان به آیه 5 سوره مبارکه قصص اشاره داشت که خداوند در آن می فرماید: «وَ نُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِينَ»؛ به تحقیق می توان بیان کرد که، ضعف و ناتوانی، انسان را از حرکت و تلاش باز می دارد و خداوند به کسانی که بر اثر جبر و ستم، مورد استضعاف قرار گرفته اند، منت خواهد گذاشت و آنها را وارثان زمین خواهد داد.

این آیات صراحتاً بیان می دارد که عمل و رفتار، لازمه تحول و تکامل است و اگر ما معتقد هستیم که حضرت حجت(عج) منصور الهی هستند و خداوند ایشان را یاری خواهد کرد، مراد این مطلب نیست که، ایشان بدون نهضت و قیام، مورد نصرت و پیروزی خداوند قرار خواهند گرفت، بلکه دادخواهی و ظلم ستیزی و قیام ایشان علیه جبّاران زمان است.

یعنی شرط برخورداری از نصرت الهی مجاهدت است؟

بله؛ اگر قرار بر این باشد که کسی در راه اعتلای دین و آیین خداوندی تلاش و مجاهدت ننماید، قطعاً این فرد، مشمول لطف و نصرت خداوند قرار نخواهد گرفت. خداوند در مثالی جالب و در قرآن کریم می فرماید: «وَلَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ بِبَدْرٍ وَأَنْتُمْ أَذِلَّةٌ» یعنی ما شما را ای پیامبر(ص) و مؤمنین، با اینکه در روز جنگ بدر، در قلّت بودید و از تجهیزات و ابزار آلات جنگی نیز نسبت به مشرکان در تنگنا بودید و همچنین با توجه به این نکته که، یاران شما نسبت به مشرکان، از آگاهی نظامیِ کمتری بهره مند بودند، نصرت و پیروزی اعطا کردیم و این امر، به علت قیام و ایستادگی شما در راه دفاع از ایمان و اسلام بود. این صراحت بیان می افزاید؛ استقامت و ظلم ستیزی و کردار مؤمنین بود که خداوند را به نزول ملائک، جهت نصرت مؤمنین در جنگ بدر، وا داشت و اِلّا اگر این رویکرد نبود، می بایست اینگونه بیان می شد که پیامبر(ص) که ایمان داشت و مؤمنین نیز که مؤحد بودند؛ پس اساساً نمی بایست رویارویی ای انجام می شد و لشگر مسلمین، بدون جهاد با مشرکین، بر ایشان غلبه می کردند. نمونه این اشارات در بیانات حضرت موسی(ع) به قومش نیز تصریح شده است.

طبق فرمایش قرآن کریم، زمانی که حضرت موسی(ع) به قوم خود، فرمان جهاد داد که در شهری وارد شوند و با ظالمان آن دیار جهاد نمایند، قوم حضرت موسی(ع) در جواب ایشان گفتند: «يَا مُوسَىٰ إِنَّا لَن نَّدْخُلَهَا أَبَدًا مَّا دَامُوا فِيهَا فَاذْهَبْ أَنتَ وَرَبُّكَ فَقَاتِلَا إِنَّا هَاهُنَا قَاعِدُونَ»؛ قوم حضرت موسی(ع) در این آیه، به حضرت موسی(ع) می گویند: ما به شما و خداوند ایمان داریم ولی نمی خواهیم حرکت نماییم، پس تو و پروردگارت بروید و با ظالمان نبرد کن و ما همینجا می نشینیم.

به همین دلیل و به علت عدم همراهی و تلاش برای احقاق حق و جهاد، خداوند در ادامه به حضرت موسی(ع) می فرماید: «مُحَرَّمَةٌ عَلَیْهِمْ أَرْبَعینَ سَنَةً یَتیهُونَ فِی الْأَرْضِ فَلا تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْفاسِقینَ» یعنی ای موسی(ع) به دلیل این اهمال و عدم انجام وظیفه توسط قومت، این شهر را برای آنها، به مدت چهل سال حرام خواهیم کرد و آنها را در بیابان سرگردان و بی پناه و بی یاور خواهیم گردانید و تو نیز به حال ایشان هرگز تأسف نخور./۱۳۲۵//۱۰۳/خ

ارسال نظرات