۰۱ آبان ۱۳۹۶ - ۰۷:۵۵
کد خبر: ۵۳۳۱۸۵
دبیرکل اتحادیه علمای جعفری ترکیه:

قلب شیعیان جهان در مشهد می‌تپد

«موسی ایاز تکین» مترجم کتاب نفیس صحیفه رضویه به زبان ترکی استانبولی و دبیرکل اتحادیه علمای جعفری ترکیه و مجری شبکه‌ تلویزیونیCem tv (سم تی وی) متعلق به علویان ترکیه است.
موسی ایاز تکین

به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از قدس آنلاین، «موسی ایاز تکین» مترجم کتاب نفیس صحیفه رضویه به زبان ترکی استانبولی و دبیرکل اتحادیه علمای جعفری ترکیه و مجری شبکه‌ تلویزیونیCem tv (سم تی وی) متعلق به علویان ترکیه است. افزون بر ترجمه صحیفه رضویه، «تکین» مترجم آثار مهمی همچون زیارتنامه امام رضا(علیه السلام)، مفاتیح الجنان، تفسیر نمونه، دانشنامه امام حسین(علیه السلام) و درس‌های فقه مقام معظم رهبری نیز هست. او همچنین امامت جماعت مسجد زینبیه شهر استانبول - بزرگ‌ترین مسجد اروپا- را عهده دار است.

او به‌عنوان یکی از نخبگان جهان اسلام، حدود ۱۰سال در قم زندگی کرده و به خاطر همین افزون بر زبان‌های ترکی و عربی، به فارسی نیز مسلط است. تکین سال ۱۳۹۲ و در دهمین دوره جشنواره بین‌المللی امام رضا(علیه السلام) به دلیل فعالیت‌های ارزنده‌اش در حوزه فرهنگ رضوی به‌عنوان خادم نمونه فرهنگ رضوی انتخاب و تجلیل شد.

با ایاز تکین که امسال هم به مشهد و زیارت امام رضا(علیه السلام) مشرف شد، گفت‌وگو کردیم که از نظر می‌گذرد:

سال ۱۹۹۰ به قم آمدید و پس از آن بیش از ۱۷ سال از عمرتان را در راه تبلیغ دین اسلام و مذهب تشیع گذاشتید، می‌خواهم بدانم چه نگاهی به زندگی خودتان دارید؟

زمانی که به قم آمدم، آن زمان جامعة المصطفی اسم دیگری داشت. مرکز جهانی علوم اسلامی بود. وقتی پرونده خودم را به آن‌ها تقدیم کردم، گفتند یک ماه بعد نتیجه را اعلام می‌کنیم. ما دو سه نفر بودیم که از ترکیه آمده بودیم. من نه تنها پشیمان نیستم که با خودم می‌گویم‌ای کاش می‌توانستم بیشتر خدمت کنم. گمان می‌کنم، حداقل برای خودم؛ که همه توان خودم را در این صرف نکرده‌ام. این یکی پشیمانی است که نمی‌دانم فرصت جبران پیدا می‌شود. یا نه. جبران آن سخت است، چون ایام جوانی هم گذشته است...

یادم هست آن زمان که در قم بودیم روزانه هفت - هشت ساعت درس می‌خواندیم، ترجمه می‌کردیم و ... حدود سه یا چهار ساعت در روز استراحت می‌کردیم. خیلی پر انرژی بودیم، ولی اکنون که نگاه می‌کنم، دیگر آن توان جسمی را ندارم. پس از اینکه به ترکیه برگشتم و به این راه رفته و سال هایی که در قم گذشت فکر می‌کردم یعنی زمانی که از حوزه قم سلب توفیق شده بودم، همواره به زانوی خود می‌زدم که‌ای کاش بیشتر می‌خواندم. ‌ای کاش بیشتر در قم مانده بودم و خیلی‌ای کاش‌های دیگر...

از اینکه در این راه قرار گرفتم پشیمان نیستم، ولی از اینکه می‌توانستم بیشتر کار کنم و نکردم، تأسف می‌خورم.

چه خاطره‌ای از آن روزهای قم دارید؟

زمانی که فارسی یاد گرفتم و فارغ التحصیل شدیم، به دیدار آیت الله حسن زاده آملی رفتیم و ایشان برای ما سخنرانی کردند، یک جمله ایشان را پس از حدود سی سال هنوز فراموش نکرده‌ام و مثل گوشواره بر گوشم مانده است. ایشان گفتند: «شما راهی را انتخاب کرده‌اید که دو لبه برنده دارد. آن طرف هم می‌بُرد، این طرف هم می‌بُرد. اگر باهوش نباشید و حواستان نباشد خسرالدنیا و الآخره می‌شوید. به همین علت راه خیلی خطرناکی است. اگر یک اشتباه کوچک داشته باشید، لبه برنده تیغ، گردن شما را می‌زند. دنیا را که به دنبالش نرفتید و از دست داده‌اید و آخرت را هم از دست می‌دهید و خسرالدنیا و الآخره می‌شوید، پس باید همیشه حواستان را جمع کنید. چون ما یک دشمن خارجی به اسم شیطان داریم و یک دشمن داخلی به اسم هوای نفس. این‌ها هر دو خستگی ناپذیرند. تا نفس آخر رهایت نمی‌کنند، پس باید حواست را جمع کنی».

آقای ایازتکین! موقعی که نوجوان یا جوان بودید و می‌خواستید راه آینده تان را انتخاب کنید، چه شد که راه دین را انتخاب کردید؟

من اصالتاً شیعه هستم، پدر و مادر و ابا و اجدادم همگی شیعه هستند. شیعه دوازده امامی اصیل هستیم. یعنی مستبصر نیستم که از مذاهب دیگر به شیعه دوازده امامی گرایش پیدا کرده باشیم. بجز این، پدر مرحومم و خانواده از ابتدا مذهبی بودند. به غیر از این، در شهرستان کوچکی ساکن بودیم که نود درصد جمعیت آن شیعه دوازده امامی بودند. شهر ایقدیر در آرالک. آرالک یک شهر مذهبی بود. بویژه ایام محرم و صفر شهر کاملاً حسینی می‌شد. تا کلاس دوم راهنمایی در این شهر بودیم. به همین علت خواه ناخواه این فرهنگ مذهبی در روحیه و شخصیت من تأثیر گذاشت.

از طرف دیگر، چیزی که برای من از همه مهم‌تر بود، این است که پدر من شخص انقلابی بود. در بحبوحه انقلاب اسلامی در ایران، پدرم طرفداری امام راحل را می‌کرد که در این راستا هم خیلی در آن شهرستان کوچک شکنجه و مجبور شد پس از هفت، هشت سال از آنجا کوچ کند و به شهر بزرگ‌تری برود تا این قدر شناخته نشود و روی او فشار وارد نکنند. پدرم عاشق امام راحل بود. من این را ادعا می‌کنم که رساله عملیه حضرت امام(ره) که به ترکی استانبولی ترجمه و چاپ شده بود، در آن شهرستان فقط پدرم آن رساله را داشت. دوستان می‌آمدند و این رساله را امانت می‌گرفتند و از روی آن دست نویسی می‌کردند و برمی‌گرداندند.

در آن زمان یعنی حدود سال ۱۹۸۰، فقط دو نفر از منطقه ما به مشهد امام رضا(علیه السلام) مشرف شده بودند که یکی از آن‌ها پدرم بود. پدر، دوستان زیادی در تبریز و ارومیه و در سلماس داشتند، که منزل آن‌ها می‌آمدند و دو سه ماه اینجا در ایران می‌ماندند. وقتی از ایران برمی‌گشتند، حال و هوای ایران را برای من که بچه بودم، تعریف می‌کردند که مرا بسیار به ایران علاقه‌مند می‌کرد.

پدرم مایل بود با در نظر گرفتن نظر بنده، پس از پایان دبیرستان به قم بروم. من هم قبول کردم. ولی روحانی محل گفتند نه، بگذارید یا دیپلم بگیرد و درس کلاسیک را تمام کند، یا دانشگاه را تمام کند و بعد برود؛ زیرا نسل آینده باید از یک روحانی سنتی، روشنفکرتر باشد؛ با مشورت پدرم، ایشان گفتند شما به دانشگاه بروید، از دانشگاه که فارغ التحصیل شدید بعد قم بروید. من در رشته ساختمان سازی قبول شدم؛ ولی بعد که با پدر نشستم گفتم پدرجان، بعد دیر می‌شود. پس از فارغ التحصیل شدن از دانشگاه شما می‌گویید فوق لیسانس یا دکتری بگیرم و می‌ترسم آن روحیه معنوی خودم را از دست بدهم. پدرم گفت، من حرفی ندارم. چون بعضی از دوستانم حدود ۷-۸ نفر در قم درس می‌خواندند. آن‌ها زودتر از من آمده بودند. با آن‌ها به صورت مکتوب و نامه مشورت کردیم و قرار شد از راه دانشگاه به قم تغییر مسیر بدهم.

شما هر وقت به ایران می‌آیید به مشهدالرضا هم سفر می‌کنید، چه احساسی دارید و چه نگاهی نسبت به این شهر دارید؟

مشهد الرضا فقط قلب ایران نیست، مشهد موقعیت و جایگاه خاصی در جهان و بخصوص بین شیعیان دارد و می‌توان گفت قلب شیعیان جهان در مشهد الرضا می‌تپد. این سبب خوشحالی ماست که در محضر ملکوتی علی بن موسی الرضا(علیه السلام) هستیم.

هرباری که به زیارت مشرف می‌شوم، مانند این است که نخستین بار است خدمت امام می‌رسم؛ زیرا ما اعتقاد داریم، غایب امام با حاضر امام هیچ تفاوتی ندارد. خواب امام با بیداری امام تفاوتی ندارد. آنجا که در برابر حضرت می‌ایستیم و اذن دخول می‌خوانیم می‌گوییم‌ای امام! ما اعتقاد داریم کلام ما را می‌شنوید و جواب سلام ما را می‌دهید...

ما شیعیان هرجای دنیا که باشیم با یک سلام خودمان را در حرم امام رضا(علیه السلام) احساس می‌کنیم.

امام رضا(علیه السلام) در میان شیعیان ترکیه چه جایگاهی دارند؟

سه امام در بین شیعیان ترکیه جایگاه ویژه دارند؛ امام علی(علیه السلام)، امام حسین(علیه السلام) و امام رضا(علیه السلام). شیعیان ترکیه که یا ایرانی‌ تبار بوده‌اند یا در همسایگی ایران می‌زیسته‌اند و به‌مانند ایرانی‌ها عجیب به امام رضا(علیه السلام) علاقه و ارادت دارند از هر سه یا چهار مرد ترکیه حتماً اسم یکی رضا، محمدرضا یا علیرضا است.

همان طور که در ایام شهادت امام رضا(علیه السلام) مراسم‌ باشکوهی برگزار می‌شود، ما هم در ترکیه در شهادت ایشان همه برنامه‌ها را برگزار می‌کنیم. نذری می‌دهیم و مراسم‌ عزاداری و سینه‌زنی در مساجد بویژه مسجد امام رضا(علیه السلام) در شهر استانبول داریم که هزاران نفر در آن شرکت می‌کنند و سفره نذری چند هزارنفره پهن می‌کنیم که واقعاً دیدنی است و سبب تعجب بقیه ادیان و مذاهب در ترکیه می‌شود. ایام میلاد امام رضا(علیه السلام) هم که جای خود دارد و شیعیان ترکیه غرق در شادی می‌شوند.

آیا شیعیان ترکیه به سهولت می‌توانند به زیارت امام رضا(علیه السلام) بیایند؟

در ترکیه چند آژانس مسافرتی برای زائران رضوی وجود دارد. سالانه حدود ۱۵هزار شیعه ترکیه برای زیارت امام هشتم(علیه‌السلام) وارد ایران می‌شوند، آن‌ها هوایی یا از طریق مرز زمینی به ایران سفر می‌کنند، ابتدا به شهر قم و زیارت حرم حضرت معصومه(علیهاسلام) می‌روند.

نزد شیعیان ترکیه اعتقاد جالبی وجود دارد. ما شیعیان ترکیه اول به زیارت حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها) می‌رویم و از ایشان اذن می‌گیریم سپس راهی مشهد برای زیارت حرم برادرشان می‌شویم. این رسم نزد اجداد و پدران ما هم وجود داشته و معتقدیم اگر قم را اول زیارت کنیم، زیارت مشهد ما هم ان شاءالله پذیرفته می‌شود.

چرا این احساس نیاز در شما هست که در نخستین فرصت خود را به مشهد برسانید؟

ماهی تا زمانی که در آب است، قدر آب را نمی‌داند. زمانی که از آب بیرون می‌پرد و دیگر نمی‌تواند نفس بکشد، قدر آب را می‌داند.

به نظرم برخی از ما قدر معصومین و امامان(علیهم‌السلام) را نمی‌دانیم. در طول عمر انسان، او مشکلات دنیوی و خانوادگی دارد، مشکلات اقتصادی یا سیاسی دارد. بعضی اوقات واقعاً انسان به ستوه می‌آید و احساس می‌کند دارد تمام می‌شود. باید خودش را به آب حیات برساند، باید جان تازه‌ای بگیرد. ائمه معصومین واسطه فیض الهی هستند و زیارتشان رسیدن به آن آب حیات و جان تازه است./۹۶۹//۱۰۳/خ

ارسال نظرات