فرصت طلبی منشأ بی انصافی
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، رحم و انصاف از مفاهیمی هستند که همگان آن را میپسندند و دوست دارند که متصف به چنین صفاتی باشند. معنای خودمانی انصاف این است که انسان هر چه را برای خودش میپسندد برای دیگران هم بپسندد.
وقتی به پیرامون خود نگاهی کنیم به این نکته پی می بریم که در خیلی از عرصهها رحم و انصاف کمرنگ شده و اجحافات متعدی به مردم میشود.
یکی از نمونههای بارز بی انصافی، حقه بازیهایی است که در عرصه معاملات صورت میگیرد. گاهی اوقات در یک آیتم خبری بیشترین اخباری که از رسانه پخش میشود در مورد همین حقهبازیها است که در حوزههای مختلف در جریان است و واقعا باعث تأسف است. یکبار لوازم آرایشی غیر مجاز و غیر بهداشتی است که با تقلب و برند سازی کاذب به مردم قالب میکنند و خدا میداند که چه اثرات مخربی را در بدن میگذارد. یکبار مواد غذایی ناسالم است که به خورد مردم میدهند و با جان مردم بازی میکنند. در جای دیگر تخریب جنگل و قطع غیر مجاز درختان است که به محیط زیست لطمه وارد میکند و به اسم تخریب مجاز مطرح میکنند.
وقتی حادثهای پیش میآید و مردم نیازمند وسیلهای میشوند، کالایی که قیمت زیادی هم نداشته و چه بسا مشتری آن چنانی نیز نداشته ناگهان چند برابر میشود. یا مثلا اگر مسافر زیاد شود کرایهها افزایش ناعادلانه و غیر منطقی پیدا میکند. این بسیار فرهنگ غلط و نسنجیدهای است که جا افتاده هر وقت چیزی مورد احتیاج جدی مردم قرار گرفت ناگهان چندین برابر افزایش قیمت پیدا کند. آیا اینها مصداق بارز بی رحمی و بی انصافی نیست!
مسلم است که چنین رفتارهایی نه تنها با مسلمانی نمیسازد بلکه با اصول انسانی و اخلاقی در تعارض است.
برخورد امام صادق با بازار سیاه
امام صادق علیهالسلام به غلام خود که مصادف نام داشت هزار دینار داد و او را برای تجارت به شهری فرستاد. مصادف اجناسی خرید و با عدهای از تجار راهی سفر شدند.نزدیک شهر که رسیدند به قافلهای برخورد کردند که از شهر خارج شده بودند و متوجه شدند اجناسی که به همراه دارند مورد احتیاج مردم آنجا است.
كاروانيان با یکديگر هم قسم شدند و پيمان بستند كه هر دينار را به يک دينار سود بدهند. پس از فروش، پول خود را برداشته و به طرف مدينه رفتند.
مصادف خدمت امام آمد و دو كيسه زر داشت، هر كدام هزار دينار. عرض كرد فدايت شوم اين كيسه اصل سرمايه است و اين كيسه سود آن است.
امام فرمود: اين سود زياد است؛ شما مگر در آن جنس چه كرديد؟
جريان را شرح داد كه چگونه قسم خوردند. حضرت فرمود: سبحان الله هم قسم میشويد كه در مقابل هر دينار يک دينار سود از مسلمانان بگيريد.
حضرت كيسه هزار دينار را برداشت و فرمود من احتياج به چنين سودى ندارم.سپس فرمود: مصادف! پيكار با شمشير ساده تر است از به دست آوردن نان حلال! (کافی/ج5/ص162)
این روایت شریف شاهد واضحی بر این تفکر و رویه باطل است.
خلاصه اگر یک نگرش سطحی به اطراف خود بیندازیم نمونههای متعددی را در حوزههای مختلف میبینیم.
طبیعتا این موارد مصداقی از بیانصافی و بی رحمی است و جای هیچ توجیهی هم ندارد. وقتی ما خودمان به همدیگر رحم نمیکنیم چگونه توقع داریم که خدا هم به ما رحم کند؟!
اهمیت رحم در حدیثی از امیر مؤمنان
در روایتی از امیر مؤمنان نقل شده که فرمودهاند: أحسن يحسن إليك ارحم ترحم قل خيرا تذكر بخير صل رحمك يزد الله في عمرك؛ نیکی کن تا به تو نیکی شود. رحم کن تا به تو رحم شود. خوب بگو تا به خوبی یادت کنند. صله رحم کن تا خداوند عمرت را زیاد کند. (بحارالأنوار/ج71/ص100)
این روایت شریف به روشنی گویای این مطلب است که مورد رحم قرار گرفتن مستلزم رحم داشتن است. این نمی شود که انسان در عرصههای مختلف بیرحمی و بی انصافی داشته باشد و توقع داشته باشد که دیگران هم به او رحم کنند. بالاخره هر عملی عکس العملی دارد.
نکته پایانی
در پایان ناگفته نماند که وقتی حادثه عمومی مانند زلزله اخیر کرمانشاه اتفاق میافتد حس ترحم و مهربانی مردم جوشش خاصی پیدا میکند و انصافا جلوههای زیبایی از رحم و مروت به نمایش گذاشته میشود که بسیار انسانی و اسلامی است. هر چند که متأسفانه در این گیر و دار نیز برخی سودجو و بیرحم از آب گل آلود ماهی می گیرند و دنبال سوء استفاده از شرایط موجود هستند./999/ی۷۰۴/س
بابک شکورزاده