۱۶ آذر ۱۳۹۶ - ۱۰:۰۵
کد خبر: ۵۴۲۰۷۶
سرمقاله؛

فراعنه زمان در برابر وحدت جهان اسلام

يكي از بركات پيروزي‌هاي جبهه مقاومت در برابر جنگ نيابتي نظام سلطه در منطقه غرب آسيا، افشاي راهبرد نظام سلطه و مرتجعين منطقه در رودررو قرار دادن كشورهاي مسلمان و اختلاف‌افكني ميان مسلمانان است.
یادداشت
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از روزنامه جوان، يكي از بركات پيروزي‌هاي جبهه مقاومت در برابر جنگ نيابتي نظام سلطه در منطقه غرب آسيا، افشاي راهبرد نظام سلطه و مرتجعين منطقه در رودررو قرار دادن كشورهاي مسلمان و اختلاف‌افكني ميان مسلمانان است كه نتيجه بديهي آن افشاي ماهيت استكباري امريكا و آل‌سعود است. هفته گذشته سايت صداي امريكا به نقل از جرد كوشنر، داماد ترامپ كه اين روزها به نماينده ديپلماسي امريكا در منطقه تبديل شده است، مي‌گويد كه دولت پرزيدنت ترامپ توانسته است در متحد كردن كشورهاي عربي و همراهي با اسرائيل عليه جمهوري اسلامي ايران پيشرفت چشمگيري داشته باشد. او كه در نشست «سابان» در مؤسسه بروكينگز صحبت مي‌كرد، با اشاره به نشست سران كشورهاي اسلامي كه با حضور ترامپ برگزار شده بود، مدعي مي‌شود كه كشورهاي عربي به اين نتيجه رسيده‌اند كه ديگر اسرائيل دشمن آنها نيست و اكنون ايران، داعش و افراط‌گرايي دشمن آنهاست. 
 
مبتني بر اين ديدگاه و اعتراف محمدسلمان، وليعهد سعودي در گفت‌وگوي ماه گذشته با گاردين  كه نقطه كانوني توليد و نشر تفكر افراطي وهابي و تكفيري در كاخ سفيد و كاخ سران مرتجع منطقه است، در مورد چرايي هدف‌گيري وحدت جهان اسلام و رودررو قراردادن مسلمانان به نكات زير مي‌توان اشاره كرد:
 
1 ـ به اعتراف محمدسلمان، وليعهد رژيم سعودي در گفت‌وگو با گاردين، پس از پيروزي انقلاب اسلامي در ايران و اقبال مسلمانان ديگر كشورها به سمت اسلام ناب و انقلاب ايران، سبب طراحي و عملياتي‌سازي تفكر افراطي تكفيري توسط سران آل‌سعود گرديد، اين امر كه البته طراحي و اجراي هشت سال جنگ و پس از آن جنگ‌هاي نيابتي در منطقه را به دنبال داشت لطمات سنگيني را بر جهان تحميل كرد. تصور اينكه اگر اين اقدام تقابلي صورت نمي‌گرفت، چندان دشوار نيست، چرا كه در آن صورت همگرايي و وحدت در جهان اسلام مي‌توانست منشأ تحولي بنيادين در جهان و تعالي بشريت شود، اما فتنه انگيزي مشترك امريكا، رژيم صهيونيستي، مرتجعين و شهوترانان منطقه در ميان امت اسلامي، سبب ايجاد تقابل در جهان اسلام و شكل‌گيري جنگ‌هاي فرقه‌اي و طايفه‌اي و تخريب چندين شهر بزرگ جهان اسلام و تزلزل در دولت‌هاي اسلامي گرديد. 
 
2 ـ تحقق وحدت جهان اسلام مي‌توانست ضمن تقويت موقعيت و جايگاه مقاومت فلسطين، آنها را به پيروزي نهايي در برابر رژيم صهيونيستي برساند، اما انشقاق در ميان جهان اسلام و فرسايش كشورهاي اسلامي در جنگ‌هاي نيابتي، فرصتي را براي رژيم صهيونيستي ايجاد كرد تا پس از شكست در برابر انتفاضه‌هاي فلسطيني و جنگ‌هاي 33 روزه و 22 روزه، با نزديكي به رژيم سعودي، تجديد قوا كند. روزنامه اينديپندنت هفته گذشته در گزارشي از رخدادهاي منطقه نوشته است كه عربستان حاضر است قضيه فلسطين را رها كرده و به خاطر ضديت با ايران، همپيمان اسرائيل شود، ذلت‌پذيري سعودي‌ها در برابر صهيونيست‌ها تا به آنجا رسيده است كه راديو فردا از قول مشاور سابق امنيت ملي رژيم صهيونيستي اعلام مي‌كند كه عربستان براي قضيه فلسطين پشيزي ارزش قائل نيست.
 
3 ـ تلاش ترامپ براي انتقال سفارت امريكا به بيت‌المقدس و به رسميت شناختن اين شهر به عنوان پايتخت رژيم صهيونيستي، محصول خيانت‌هاي اينگونه رژيم آل‌سعود و ايجاد چالش در جهان اسلام است. بديهي است اگر اختلاف‌افكني‌هاي سعودي‌ها در جهان اسلام نبود و جهان اسلام متحد بود، امريكايي‌ها حتي جرئت فكر كردن به اين اقدام را نداشتند، اما اكنون كه جهان اسلام را چند پارچه مي‌بينند، منطقه را به سمت چالش جديد مي‌برند كه البته بازنده آن قطعاً امريكايي‌ها و صهيونيست‌ها خواهند بود و همانگونه كه مقام معظم رهبري در ديدار مسئولان و ميهمانان كنفرانس وحدت اسلامي تأكيد كردند، دنياي اسلام بلاشك در مقابل اين توطئه مي‌ايستد و صهيونيست‌ها با اين كار ضربه بزرگ‌تري مي‌خورند و فلسطين عزيز بدون ترديد سرانجام آزاد خواهد شد.
 
برنامه‌ريزي و اقدام فرعون‌هاي امروز جهان (جبهه مشترك امريكا، رژيم صهيونيستي، مرتجعين و وابستگان به قدرت‌ها) در ايجاد اختلاف در جهان اسلام، اگر چه هزينه‌هايي را بر جهان اسلام تحميل كرده است اما از يك سو سبب هوشياري بيشتر مسلمانان، تقويت جبهه مقاومت و از سوي ديگر سبب تقويت انسجام ملي در كشور شده است. روزنامه نيويورك‌تايمز هفته گذشته با اذعان به شكست راهبرد مشترك امريكا و آل‌سعود در برابر ايران مي‌نويسد: سياست‌هاي كاخ سفيد و آل‌سعود در گسترش و حمايت از گروه‌هاي تروريستي ـ تكفيري به اتحاد ايرانيان حول محور مقاومت در منطقه انجاميد، اين اقدام تا به آنجا پيش رفت كه «سردار قاسم سليماني» به يك قهرمان ملي نزد همه ايرانيان بدل شد كه مورد ستايش همه اقشار قرار گرفت. بايد اضافه كرد كه سردار سليماني نه تنها ميان ايرانيان كه امروزه در ميان مردم عراق، سوريه، لبنان، بحرين، يمن و ... شخصيتي مورد احترام و ستايش است تا آنجا كه حتي دشمنان او نيز گاه گاه زبان به ستايش او باز كرده‌اند. 
 
فارين پاليسي نيز در اين زمينه با اذعان به شكست راهبرد امريكا و رژيم سعودي در انزواي ايران مي‌نويسد: دهه گذشته شاهد گسترش تاريخي نفوذ ايران در سراسر خاورميانه بوده و كشورهايي مانند اسرائيل و عربستان سعودي را پشت سر گذاشته است./۱۳۲۵//۱۰۳/خ
ارسال نظرات