۱۴ دی ۱۳۹۶ - ۲۱:۴۵
کد خبر: ۵۴۶۰۷۲
یادداشت؛

نقش عملیات رسانه­‌ای دشمن در کنش­‌های ساختارشکنانه

داعشی­‌های وطنی با آتش زدن چند سطل آشغال در حاشیه یک خیابان و خسارت به اموال عمومی به دنبال تسلی خاطر ترامپ و ملک سلمان هستند، همه اینها نمی توانند عظمت حضور مردم در دفاع از انقلاب اسلامی را مخدوش کنند.
فتنه فتنه ۸۸

به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، هشتگ تظاهرات سراسری برای حضور ساختارشکنانه، در روزهای اخیر؛ 27 درصد از عربستان، 7 درصد از انگلیس، 5 درصد از فرانسه، 5 درصد از آلمان و 4 درصد از امارات بوده است. مابقی هشتگ‌ها از رژیم صهیونیستی، کانادا، سوئیس، هلند،  سوئد و ... توئیت شده ­اند. همچنین آخرین بررسی­ ها نشان می­ دهد که 74 درصد توئیت‌ها از خارج و تنها 26 درصد از داخل بوده است و 72200 توئیت فقط از ریاض منتشر شده است. حال جای سوال است که آیا 74 درصد خارج نشینِ یاد شده از گرانی و بیکاری رنج می­برند؟ و یا آنان نیز جزء مالباختگان مؤسسات اعتباری هستند؟ و آیا اصلاً کسانی که هشتگ تظاهرات سراسری را راه انداخته‌اند ایرانی هستند؟

متن بالا را حتما در این روزها یا خوانده اید و یا شنیده اید، اما...

اینکه ماهیت این کنش به معنای واکاوی «چیستی و کیستی آن چیست» یک سخن است، و اینکه چه عواملی دخیل در شکل گیری چنین حرکاتی هستند سخنی دیگر. پرداختن به ساحت نخست از هدف این نوشتار خارج است، اما در بیان بخش دوم یعنی عوامل دخیل در شکل‌گیری این حرکات، باید متذکر شد که عوامل عدیده ­ای این گونه رفتارهای ساختارشکنانه را رقم، و یا گسترش می­ دهند که البته پرداختن به همگی آنها از طاقت این یادداشت خارج است؛ اما بیان چند نکته، مهم به نظر می­ رسد که در ادامه بدان می‌‌پردازیم.

نکته اول: نقش عملیات رسانه­ ای در کنش­ های ساختارشکنانه

زمانی به این نکته که 74 درصد توئیت­‌های تظاهرات سراسری از خارج کشور و عموما از طرف کشورهای معاند حکومت ایران ارسال شده توجه کنیم، بیشتر به نقش جنگ رسانه ­ای در مقوله کنش­ های ساختارشکنانه واقف خواهیم شد. و هنگامی که این مطلب را در کنار ده ­ها حربه رسانه­ ای در صدها شبکه و بنگاه خبری همانند بی بی سی، صدای امریکا، من و تو و کانال­ ها و سایت­ های فراوان و گوناگون و موسسات مختلفی که در زمینه براندازی نرم و عملیات روانی فعالیت دارند همچون موسسه بروکینگز، خانه آزادی، موسسه البرت انیشتین، موسسه هادسن، صندق اعانه ملی برای دموکراسی و ده‌ها موسسه و بنیاد دیگر و نیز بودجه­ های غیرقابل تصوری که برای این گونه امور به خصوص توسط ایالات متحده تخصیص داده می­ شود قرار دهیم، به یک پروژه در حال اجرا منتهی می­ شویم و آن، «جنگ تمام عیار رسانه­ ای» است، که تنها بخشی از سوغات­این جنگ در طول تقریبا چهار دهه انقلاب، وقایع سال 88 بود.

رسانه­ ها می­ توانند حقایق را وارونه نشان دهند، تحریف یا سانسور کنند، یا با انعکاس برخی اخبار واقعی و غیرواقعی و اختلاط حق و کذب به تحریک و تهییج افکار عمومی بپردازند، این همان غبار آلودکردن فضاست که مهم ترین هدف دشمن است. هنگامی که فضا غبارآلود شود و ابرهای آلوده و سیاه در آسمان واقع ظاهر شود، اولین اتفاقی که رخ می­ دهد اختلاط حق با ناحق است و به تعبیر هیرام جانسون، سناتور امریکایی، «هنگامی که جنگ آغاز می­ شود، «حقیقت» اولین قربانی است». در این فضای غبارآلود به حقیقت که اولین قربانی است گاهی در سایه مطالبات به حق مردم ذبح و به باطل تبدیل می­ شود. دیدیم که چگونه شعارهای معیشتی و به حق مردم تبدیل به «هم اسلام هم قرآن هر دو فدای ایران» و «عکس شهدای مدافع حرم» گشت و چه عجیب که همینان که این شعار را سر می­ دادند پرچم مقدس کشورمان را به آتش کشیدند!

نکته دوم: تقابل رفتارهای ساختارشکنانه با مطالبات مردمی

هیچ جامعه­ ای را نمی­ توان فرض کرد مگر آنکه در لایه­ های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و ... آن مشکلات و معضلاتی موجود است. در واقع آن آرمان شهر چه از نوع اوتوپیای غربی و یا مدینه فاضله اسلامی، همواره ایده ­آل بشر بوده و آنچه که فی الواقع موجود است خالی از نقص نیست. اما راه رفع نقایص و تقریب به ایده­ آل چیست؟ ساختارشکنی یا مطالبه­ گری؟ و آیا اصلا ساختارشکنان مطالبه ­گرند یا نابودکننده مطالبه ­گری؟! نمی­ توان از این مسأله غافل ماند که اینگونه خشونت­ ها و اغتشاشات فضا را ملتهب و آسیب ­پذیر کرده و باعث از بین رفتن و فراموش شدن مطالبات برحق مردم می­ شود.

هرگز نمی­ توان کسانی را که مغرضانه از اعتراضات معیشتی مردم سوء استفاده می­ کنند و شعارها و رفتارهایی را به نمایش در می­ اورند که نافی حقوق شهروندی و ضد حاکمیتی است، در زمره کسانی دانست که مطالبات اجتماعی، اقتصادی و قضایی به حقّی دارند. در واقع اینان همان نوچه­ های اربابان آمریکایی، انگلیسی، اسرائیلی و عربستانی خود هستند که سالانه میلیاردها دلار را خرج براندازی نظام می­ کنند. و مگر مردم سهم آمریکا و کشورهای غربی و آل سعود را در مشکلات اقتصادی کشور از یاد برده­ اند؟ این نوچه­ های رسوا و روسیاه باید بدانند که مردم هوشیار ایران به ویژه کسانی که مطالبات جدی معیشتی از دولت دارند اجازه نمی دهند آنها و اربابانشان با نعل وارونه‌زدن، جای «جلاد» و «شهید»، «متهم» و «شاکی» را عوض کنند.

واکنش مردم مشهد در سالروز قیام 9 دی در پاسخ به این ساختارشکنی­ ها که ابتدا از این شهر شروع شد، واقعاً حماسی و درخور تجلیل بود. انتظار می­ رود که مردم بصیر و مطالبه­ گران برحق از سایر شهرها نیز پاسخ قطعی به این دریوزگان و چاکران آمریکایی، عربستانی بدهند. این اراذل و اوباش - که نه از درد معیشت که کمترین اهمیتی هم برای آنان ندارد بلکه به جهت دلارهای غربی، عربی که در به عنوان حق الزحمه! در جیب های آنها سرازیر می­ شود - بدانند که ملت گرچه به عملکرد دولت انتقادهای جدی دارد و از مشکلات معیشتی و اقتصادی و بی­ عدالتی­ های اجتماعی و قضایی شاکی است، اما هرگز با عمال عاملان جنایت و ویرانی در دنیا و دشمنان قسم خورده ایران همراه نمی ­شود.

اوباشی که عموما از اقشار مرفه جامعه­ اند و تنها دغدغه آنان زندگی لاکچری و شهوت شکم و بوالهوسی است چه اطلاعی از دردمندان و پابرهنگان جامعه دارند؟ آیا کسانی که با آرایشی به خیابان آمده که هزینه آن معادل حقوق یک ماه یک کارگر است و به تمامی مقدسات مردم حتی پرچم کشورشان که فرزندانشان را فدای آن کردند، لگد زدند، دغدغه وطن و عدالت و معیشت دارند؟

داعشی­ های وطنی بدانند با آتش زدن چند سطل آشغال در حاشیه یک خیابان و خسارت به اموال عمومی به جهت تشفی دل ترامپ و ملک سلمان، نمی توانند عظمت حضور مردم در 9 دی را مخدوش کنند، همچنان که نمی­ توانند مطالبه­ گری­ های به حق این ملت را به کام خویش و اربابانشان مصادره کنند.

نکته سوم: دولت و مطالبه­ گری

اینکه برخی در دولت در این میان همه توپ ها را به زمین دشمن می اندازد، خود آدرس غلط دادن در مورد نارضایتی­‌ها و مطالبات مردمی و نوعی جفا در حق ملت است. مردم خود می دانند چگونه دست پلید دشمن را در اتفاقات شناسایی و با آن مقابله کنند. دولت تدبیر به جای این رد گم کنی­‌ها باید عملکرد خود را ترمیم کند و نقدهای مشفقانه مردم و رهبر انقلاب را پذیرا باشد. آنگاه که مردم احساس کنند دولت گوش شنوایی برای مطالبات معیشتی آنان ندارد راه برای اینگونه تحرکات خشونت آمیز از جانب بیگانگان و اغتشاش­گران داخلیشان هموار می­ شود.

باید پذیرفت که بخشی از مردم از ناعدالتی­ ها و تبعیض­ ها و وضعیت نامطلوب اقتصادی به تنگنا آمده­ اند. رکود شدید اقتصادی این سال های دولت یازدهم، عدم اجرای اقتصاد مقاومتی، انفعال و تعلل در سیاست خارجی و دیپلماسی، آمار فزاینده فقر و بیکاری، آزاد نشدن سوئیفت ها و تبادلات بانکی در دوران پسا برجام، رواج اشرافی گری دولتی و گسترش پدیده حقوق های نجومی، گسترش تبعیض و فساد در جامعه و عدم شفاف سازی دولت باعث پایمال شدن حقوق مردم و تضعیف سرمایه اجتماعی است و این همه درحالی است که درماندگی دولت از تحقق وعده­ های انتخاباتی خویش دردی افزون بر مشکلات مردم گشته. مردم به 5 سال زمان از دست رفته­ ای می­ نگرند که دولت تمام وقت و انرژی و سرمایه ملتش را صرف برجامی کرد که آفتاب فروزانش قرار بود بر زندگی سرد دردمندان بتابد؛ اما خبر از آفتاب فروزان که نشد بماند، سرمای استخوان شکنی هم مزید بر ناملایمتی­ های زندگی آنان شد.

گرانی، بیکاری، فقر و فساد دستگاه های دولتی صبر مردم را به سر آورده و اگر غوغاسالاری را پیشه نمی­ کنند نه به جهت رضایت مندیشان که به علت عهد و پیمانشان با امام و شهداست. و به تعبیر مقام معظم رهبری «حضور مردم در راهپیمایی 22 بهمن به معنای رضایت آنها نیست و مردم گله مندند». به راستی که خوب مردمی داریم، ای کاش صاحبان وزارتخانه ها و طراحان بودجه ها پاسخ مردم را در عمل می داند، مردم ناامید نیستند، هر لحظه در انتظار تدبیر هستند./۸۴۱/ی۷۰۲/س

حجت الاسلام داود موذنیان، پژوهشگر حوزه علمیه قم

ارسال نظرات