دین، مظلوم و حكومت دینی، مظلومتر!
به گزارش خبرگزاری رسا، روزنامه جوان در یادداشتی به قلم حسین قدیانی آورده است:
این درست كه رفتار و گفتار ما نباید موجب دینگریزی شود و این هم درست كه ذات هر فتنه و انحرافی، ناظر بر عدم بصیرت و فقدان قضاوت صحیح، مسبب پارهای دینگریزیها میشود لیكن هستند جماعتی كه تا تقی به توقی میخورد، اساس دین را و كارآمدی اسلام را و كارنامه نظام اسلامی را میبرند زیر سؤال!
جایی همین اواخر خواندم كه منبعث از حرافیهای رئیسجمهور سابق، مدعی شده بود طرف كه «سلطه فقه» و «حكومت ایدئولوژیك دینی» به پایان خود نزدیك شده! شگفتا! جدیترین منتقدان مواضع غلط جریان انحرافی، همان معتقدان به پویایی فقه هستند كه از قضا حكومت دینی را كاملاً هم كارآمد میخوانند لیكن حكومت دینی و در اینجا «جمهوری اسلامی» به همان اندازه كه به «فقه» متكی است، به «رأی مردم» هم تكیه دارد و مردم؛ همان مردمی كه به رجایی رأی میدهند، روزی هم مایل میشوند به بنیصدر! با این همه، موافق سرزنش مردم و نكوهش رأی مردم نیستم؛ كه «تلك الایام، نداولها بین الناس»! نه! دموكراسی را و در اینجا «مردمسالاری دینی» را نمیتوان به شرط چاقو خواست!
خوب یا بد و درست یا غلط، عزم مردم بر جابهجایی كابینه و رئیس آن استوار است و گرفتن قوه مجریه از فلانیها و سپردنش دست بهمانیها! حتی با این هم موافق نیستم كه چون مردم، به فرد مدنظر ما رأی ندادند، كوفی بخوانیمشان و بیمعرفت بدانیمشان! خیلی نباید قصه را پیچیده كرد؛ اقلا آنجا كه داریم رأی مردم را بررسی میكنیم! القصه! چند نفر به تأیید شورای نگهبان میرسند و از میانشان، آنكه بیشتر با اقبال مردم مواجه شد، رئیس قوه مجریه میشود! دوم خرداد و سوم تیر هم ندارد! جمهوری اسلامی و در اینجا یعنی خمینی و خامنهای تنفیذ میكنند رأی اكثریت را؛ خواه نامزد مسندنشین، رأی خودشان بوده باشد و خواه نه! نه براساس عملكرد غلط حسن روحانی میتوان مردمسالاری دینی را زیر سؤال برد و نه بر اساس حرف غلط محمود احمدینژاد میتوان فقه را!
آیا گناه حكومت دینی و فقه پویای اسلام است كه بنیصدر- روحانیزادهای كه شایع شده بود در خط امام و نظر امام است! سر از لانه منافقین درمیآورد؟! حتی امروز هم با وجود رئیسجمهوری كه هم در اسم و هم در لباس «روحانی» است، آیا میتوان كارنامه سرشار از افراط و تفریط دولت موسوم به اعتدال را گره به زلف حكومت دینی و فقه زد؟! بله! یك وقت هست رئیس قوه مجریه میآید و عمل به مر اقتصاد مقاومتی میكند و به جای حرف، تجلی عمل میشود؛ با این فرض، البته میتوان كار و كارنامه دولت را به كارایی حكومت دینی نسبت داد، چراكه «اقتصاد مقاومتی» و «تعویض حرف با عمل» تمام سفارش این سالیان رهبر حكومت دینی بوده! لیكن فیالحال، چقدر میتوان حسن روحانی و دولتش را نماینده واقعی حكومت دینی و فقه پویا خواند؟!
مهندس بازرگان و دولت موقت، چقدر نماینده امام بودند؟! همین رئیسجمهور سابق، چقدر به توصیههای حاكم حكومت دینی در زمینه پرهیز از هرج و مرج و اتهامزنی گوش میكند؟! و از یاد نبریم اگر سابق بر این، جایی دفاعی هم بوده، نقد هم بوده! مثل نقد تهمتزنیها در مناظره موسوی و احمدینژاد! مثل نقد شیطان اكبر تراشی از رقیب! مثل نقد دوگانهسازیهای بیخود! پس كارنامه آن عنصری ملاك قضاوت درباره كارایی حكومت دینی است كه در مقام عمل، نماینده جمهوری اسلامی باشد؛ مثل سردار قاسم سلیمانی! و الا تو میتوانی لنگهكفشی كهنه را از درخت سیب، آویزان كنی و حكم بدهی؛ چه شجره بیخودی، با این میوهاش!
خوب است بعضیها خود را این همه به غفلت نزنند! فرمانده كل قوایی كه اسمش بنیصدر بود و تا بود، ما حتی یك فتح درست و درمان هم در جبهه غرب و جنوب نداشتیم، چه دخلی دارد به حكومت دینی؟! و به فقه؟! ایضاً رئیس دولت موقت! آن روزها هم البته بودند جماعتی كه نگران كرده بودند امام راحل را با داوریهای مغرضانه و متعصبانه خود! و اینكه چون بازرگان، آنطور از آب درآمد و بنیصدر، اینطور؛ پس ما حق داریم از حكومت دینی و فقه، منحرف شویم!
امروز هم هستند جماعتی كه دقیقاً اینگونه فكر میكنند! كار مثبت هیچ رئیسجمهوری و هیچ دولتی را دال بر كارآمدی جمهوری اسلامی نمیگیرند اما خدا نكند در محوطه جریمه استقلال، بازیكنان پرسپولیس روی خودشان خطا كنند! داد میزنند كه پنالتی! و آنهم نه به سود تیم قرمز و نه به ضرر تیم آبی، كه علیه فقه و حكومت دینی! طرفه حكایت اینجاست؛ ترامپ خل و چل را نماینده نظام لیبرال- دموكراسی نمیدانند اما به حكومت دینی كه میرسد، به وقتش، هم رئیسجمهور سابق نماینده تامالاختیار فقه و حكومت دینی میشود، هم رئیسجمهور فعلی! صدالبته مراقب هستند كه یك وقت خدای نكرده، سفرهای استانی یا وجوه مثبت مسكن مهر یا ماهواره امید یا غلبه بر داعش یا زندانی كردن آقازادهای گردنكلفت به جرم فساد را ربط به حكومت دینی ندهند!
لیكن اگر همان كه تمام دولتش را در دورترین روستاها میبرد، برود در جلد منیت و تداعیگر توهم فتنهگران شود، اباطیلش در پله اول دادسرا، دلیل ناكارایی حكومت دینی میشود و در پله دوم، سند سقوط فقه! خوب است به جای این مغلطهها، یك كلام بگویند كه با اساس فقاهت و دیانت، مشكل بنیادی دارند و خلاص! و اما، اینكه ما از اعضای محترم شورای نگهبان میخواهیم كه در بررسی صلاحیت نامزدها، عمل به مر قانون كنند، یكی هم به همین خاطر است! بخواهیم یا نخواهیم، جماعتی مثل گرگ، مترصد این نشستهاند كه با كوچكترین بهانهها، كارایی نظام مقدس و البته مظلوم جمهوری اسلامی را مورد خدشه قرار دهند! سؤال میپرسم، بدون تعارف؛ چرا تأیید میكنید صلاحیت كسانی را كه هم نماینده حكومت دینی و فقه خوانده میشوند، هم اندك التزامی به اوامر حاكم و فقیه ندارند؟! این وسط، چیست گناه دین؟! و جرم حكومت دینی؟! و ذنب لابد لایغفر جمهوری اسلامی؟!/۹۶۹//۱۰۲/خ
منبع: روزنامه جوان