پذیرش اقتصاد لیبرالیستی ریشه مشکلات ما است
به گزارش خبرگزاری رسا، این روزها کشور ما در شرایطی قرار گرفته که منجر شده مردم و بهویژه اقشار ضعیف و کمدرآمد تحت فشارهای اقتصادی و گرانی قرار بگیرند. امریکا از برجام خارج و تهدید میکند که تحریم های جدیدی وضع میکند. از سوی دیگر برخی صاحبنظران معتقدند مشکل ما سوء مدیریت در امور اقتصادی است.
وضعیت اقتصادی و سیاسی کشور و همچنین تذکرات مهم رهبر معظم انقلاب در دیدار رئیس جمهور و هیات دولت درباره وضعیت اقتصادی باعث شد تا گفت وگویی تفصیلی با دکتر داود پرچمی عضو هیات علمی و استاد جامعه شناسی دانشگاه شهید بهشتی داشته باشیم و از وی خواستیم تا دیدگاههای خود را درباره برخی مسائل و وضعیت کشور بیان کند.
آنچه در ادامه میخوانید مشروح گفتوگوی ما با داود پرچمی عضو هیات علمی دانشگاه شهیدبهشتی است:
* مردم با همه مشکلاتی که دارند از نظام و انقلاب خود دفاع کرده و میکنند
ضمن تشکر از جنابعالی در ابتدا مختصری درباره وضعیت اقتصادی کشور و مسائل و معضلاتی که مردم و مسئولان با آن روبرو هستند توضیح دهید؟
پرچمی: بنده در ابتدا هم از شما و هم خبرگزاری محترم فارس که خبرگزاری قابل وثوق و پرمخاطب کشور بوده و همسو با جریان انقلابی کشور فعالیت میکند بابت فراهم کردن چنین فرصتی تشکر میکنم.
وضعیت کشور را می بایست از دو منظر مورد بررسی قرار داد. از یکسو توانمندی و اقتدار کشور، مردم و نظام و موفقیتهای بسیار بزرگ و چشمگیر در عرصه های مختلف است که جایگاه خاص و ویژه ای به ما میدهد و ما را امروز به یکی از قدرتهای مهم منطقه تبدیل کرده است و میتوان گفت هیچ موضوع و مسئله مهمی در منطقه وجود ندارد که ایران عزیز ما در آن نقش کلیدی نداشته باشد.
امروز ابر قدرت ها هم میدانند که در این منطقه نمیتوانند بدون هماهنگی و جلب رضایت ایران هیچ مسئله ای را حل کنند. این توانمندی و عزت و اقتدار را مرهون و مدیون فداکاریها و ایثار این ملت بزرگ، شهدای گرانقدر انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی، وحدت کلمه و اتحاد و همبستگی مردم عزیز و شریف ایران و رهبری های حکمیانه حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری و همدلی و تلاش مسئولان و مردم و توفیقات حاصل از آن ها هستیم.
توان خودسامانی نظام و حل و هضم مشکلات و مزاحمتهای بیرونی بسیار بالاست، امنیت کامل در کشور برقرار است، مردم با همه مشکلاتی که در زندگی خود دارند از نظام و انقلاب خود دفاع کرده و میکنند. امروز مرزهای ایدئولوژیک انقلاب اسلامی بسیار گسترده تر از مرزهای جغرافیایی ایران است و این ظرفیت مهمی است که می تواند در صورت بهره برداری صحیح و با برنامه فرصت پیشرفت و آبادانی و توسعه کشور را برای ما فراهم کند.
* باید حالت جنگی بخود بگیریم
اما از سوی دیگر در جنگی تحمیلی، نابرابر و تمام عیار دیگری همچون جنگ تحمیلی قبل درگیرمان کرده اند و البته جنگ همیشه با سختیهایی همراه است که مدیریت بهینه آنها میتواند فرصتهایی را پیش روی مردم و نظام قرار دهد.
لازم است کاملا حالت جنگی بخود بگیریم. این جنگ که ابعاد فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی و نظامی و امنیتی دارد، از ابتدای پیروزی انقلاب به اشکال مختلف به ما تحمیل شده است. در شرایط فعلی به نظر می رسد بعد اقتصادی آن مهم تر باشد.
یکی از مشکلات اصلی ما این است که حالت جنگ به خود نگرفته ایم، نه مسئولان و نه مردم، برای مقابله با دشمن از تمام ظرفیتهای خود و بویژه از ظرفیتهای مردمی خوب استفاده نکرده و نمیکنیم.
در مورد وضعیت اقتصادی با مشکلات عدیده ای مواجه ایم که رکود تقریبا 10 ساله و عدم رونق اقتصادی، کاهش تولید وبه تبع آن رشد بیکاری، گرانی و کاهش قدرت خرید مردم بویژه اقشار نیازمند و محروم و مستضعف کشور از مهمترین مسائل کشور است.
* بدلیل عدم وفاق مسئولین و نخبگان مدل مشترکی برای اداره این شرایط موجود وجود ندارد
کاهش منابع درآمدی کشور بواسطه تحریم ها و عدم تدوین سناریوهای متفاوت مشخص برای ایجاد آمادگی با آنها و عدم حضور مردم در صحنه جنگ اقتصادی و کاهش توانایی آن ها برای مشارکت مردم، سوء مدیریت منابع مالی و رشد نقدینگی، فساد اقتصادی و مالی، بزرگ شدن دولت علیرغم شعارهایی که دولت های مختلف داده اند و در اختیار گرفتن بخش اعظم اقتصاد کشور توسط دولت و شرکت های تابعه آن و وجود نظام بانکی ناکارآمد و فسادزا شرایط سختی را پیش روی مردم و مسئولین قرار داده است.
متاسفانه بدلیل عدم وفاق مسئولین و نخبگان مدل مورد قبول مشترکی هم برای اداره این شرایط وجود ندارد.
اخیرا رهبر معظم انقلاب تذکراتی را به دولتمردان درباره وضعیت اقتصادی دادند، دولت برای تحقق مطالبات ایشان چه کارهایی باید انجام دهد؟
پرچمی: به نظر می رسد اینکه مقام معظم رهبری هیات دولت را دعوت کردند برای رساندن مسئولان به یک وفاق در برنامه کارآمد مشترک با تکیه به منابع داخلی، باور و اعتماد به مردم و نصرت الهی و دادن انگیزه برای فعالیت بیشتر، نوعی اعلان حمایت واتمام حجت بر دولت و خروج از سر درگمی، تاکید بر ضرورت فعالیت و مدیریت جهاد گونه آن ها و ضرورت تجدید نظر در مبانی حرکت اقتصادی دولت باشد.
* دولت به تنهایی از پس حل مشکلات موجود کشور بر نمیآید
معنی دیگری هم می تواند داشته باشد که در این شرایط دولت به تنهایی از پس حل مشکلات موجود کشور بر نمیآید، همه در هر شکل و قالبی که میتوانند باید کمک کنند تا کشور بتواند این مرحله سخت را همانند مراحل سخت پیشین در این 40 سال گذشته با موفقیت پشت سر گذارد.
ظاهرا در اینکه ما در جنگ هستیم و در این جنگ باید از تمام توانایی خود برای مقابله با دشمنان این مردم شریف و فداکار و عاشق اسلام و انقلاب و کشور در بین نخبگان و مسئولان تردید وجود ندارد. احتمالا مقام معظم رهبری بر این موضوع تاکید دارند که یک قرارگاه عملیاتی کارآمد برای جنگ اقتصادی مبتنی بر باور توانمندی ها و ظرفیت های داخلی بوجود آید. در این قرارگاه همه دستگاه های نظام برنامه عملیاتی خود را برای این جنگ اقتصادی را تدوین نمایند و این قرارگاه مسئولیت هماهنگی و نظارت بر اجرای آن را داشته باشد.
* نتیجه مطلوبی درباره مطالبه رهبری پیرامون مبارزه با فساد بدست نیامده است
مقام معظم رهبری در این دیدار فرمودند باید با متخلفان در هر سطحی برخورد شود، برخورد با مفسدان و متخلفان اقتصادی چقدر میتواند به حل مشکلات امروز کشور کمک کند؟
مسئله فساد از مهمترین موضوعات و مشکلات کشور است. بنیان های اعتقادی و اعتماد مردم به نظام را سست کرده است. بخشی از مشکلات اقتصادی ناشی از غارت اموال مردم و بیت المال است که توسط این مفسدان صورت گرفته و عموما هم به طرق مختلف به خارج از کشور منتقل شده است. رهبری هم تاکنون بارها و بارها و با ادبیات مختلف از مسئولین خواسته اند که با این معضل مقابله کنند ولی تاکنون که نتیجه مطلوبی بدست نیامده است.
امروز یکی از مشکلات کشور مسئله اعتماد اجتماعی است. اعتماد در جامعه، اعتماد بین مردم و اعتماد بین مردم و مسئولین و سازمان ها کاهش پیدا کرده و این مشکل را می توان و باید رفع و ترمیم کرد. اجازه دهید توضیح دهم که تعهد اجتماعی به معنی پای بندی به نقش و یا رعایت ارزشها و هنجارهای مورد انتظار سایر اعضای گروه از کنشگری (افراد، گروهها و سازمانها) است که در یک موقعیت اجتماعی قرار گرفته و اعتماد به معنی پیش بینیِ رعایتِ حداکثریِ تعهد به نقشهای اجتماعی آن کنشگر است.
به عبارتی دیگر اعتماد حسنظن داشتن به صداقت و درستکاری یک کنشگر در تعاملات اجتماعی است و موجب پذیرش و احترام و نفوذ او بردیگران می شود. این حسن ظن و پیش بینی صداقت و درستکاری با تجربه دیگران از چگونگی ایفای نقشهای پیشین آن کنشگر شکل می گیرد.
اعتماد زمانی کاهش مییابد که پیش بینی انطباق کنش کنشگران با هنجارها و انتظارات در نقشها ضعیف باشد. فسادهای مالی چنین مشکلی را بوجود آورده اند. فسادها موجب ناامیدی مردم از حل مشکلات و دلسردی و سردرگمی کنشگران اقتصادی شده است.
فساد هزینههای رسمی کشور را بالابرده، هم در بودجه جاری و هم در بودجه عمرانی، و توانایی دولت در تامین تعهدات مالی و پرداختها را کاسته، کارآیی دولت کم کرده است. رابطه کنترل فساد و کارآمدی دولتها بسیار قوی است. لذا توصیه و تاکید مقام معظم رهبری همچون همیشه آن بوده است که با فساد مبارزه شود.
آنقدر که خبر این دیدار رسانهای شده است مواردی که ایشان مطرح کردند چیز جدیدی نبوده ایشان تاکیدی کردند بر مواردی که مکرر در سالهای متمادی به همه دولتهایی که تا کنون سرکار آمده اند تذکر داده اند.
با توجه به مطالبی که بیان کردید به نظر شما برای مبارزه با فساد چه باید کرد؟
پرچمی: فساد سوءاستفاده از یک موقعیت عمومی برای نفع شخصی است. هرجا که دولت امتیازی یا پروانه و مجوزی می دهد، امکانی را با قیمتی کمتر از بازار عرضه می کند، هر فرصتی را در اختیار دیگران قرار می دهد، هر جا که قرار است پولی را تحت هر عنوان از مردم بگیرد، خدمات یا کالایی را بخرد یا بفروشد، معامله ای را انجام دهد، هرجا منابع مالی یا امکانات دولتی و مردمی انباشته شده اند تحت شرایطی بالقوه بستری برای پیدایش فساد هستند.
امروز در کشور ما فساد سازماندهی شده است. مفسدین قدرتمند شده اند. برخی از قدرتمندان یا نزدیکانشان مفسدند. به همین دلیل باید عزم جدی ملی همه جانبه برای مبارزه با فساد بوجود آید. هم در سطح خرد و هم در سطح کلان. برخی ساختارهای فساد خیز در کشور وجود دارد که باید اصلاح شود.
* باید سامانه ثبت و ضبط تمام فعالیت های اقتصادی ایجاد شود
عدم وجود مرکز اقتصاد ملی (مام) که نظام ثبت و ضبط تمام فعالیت های اقتصادی در کشور باشد، بستر شفافیت اقتصادی کشور باشد و هر فعالیت اقتصادی توسط هر فعال اقتصادی اعم از دولت و شرکت های دولتی، نهادها، بانکها، شرکت ها و بنگاه های اقتصادی بطور شفاف در سامانه های آن ثبت شود، از بسترهای فسادخیز و مانع برنامه ریزیهای کارآمد اقتصادی است.
این ساختار و سامانه باید بوجود آید. ساختارهایی مانند نظام بانکی، شرکت های دولتی، نظام مالیاتی، نظام گمرک، نظام خصوصیسازی و پیمانکاری و عقد قرارداد طرح های عمرانی از مهمترین محمل های فسادخیز کشورند که نیازمند تحول ساختاری اساسی هستند. این ساختار یک ساختار کارآمد هدایت و نظارت است.
مادامی که کنشگران اقتصادی بدون مشکل فعالیت میکنند دولت نباید در امور آنها دخالت کند. مگر مواقعی که فساد و یا تخلفی صورت می گیرد و یا نیاز باشد هدایت های سطح کلان انجام شود.
* دولت به مردم به عنوان منبع درآمد نگاه نکند
باید دست دولت از دخالت در امور و زندگی مردم کوتاه شود. باید دولت متصدی کوچک شود و نه دولت سیاستگذار و ناظر. کوچک شدن دولت فقط به معنی اخراج و عدم استخدام کارمند نیست، اساس آن به معنی محدود شدن قواعد دخالت تصدیگرایانه دولت است.
دولت به مردم به عنوان منبع درآمد نگاه نکند و محدودیتهایی که فقط برای کسب درآمد دولت (مثل بازه زمانی مجوزها) ایجاد شده رفع گردد. اجازه برخورد قانونی با متخلف داده شود، قوانین حمایتی که فسادزا است لغو شود. در این زمینه رسانه ها و عوامل آن ها نقش آفرینی کنند. ساختارهای مردمی مقابله با فساد شکل گیرد و مورد حمایت باشد. مردم بصورت محرمانه مستقیما از عواید کشف فساد بهرمند شوند.
در بررسی که ما انجام دادیم و تاثیر متغیرهای ثبات سیاسی و عدم خشونت، شدت جنگ داخلی، پاسخگویی، دموکراسی، آزادی مطبوعات، کیفیت مقررات، حاکمیت قانون و کنترل فساد را با روش تطبیقی تاریخی (QCA) برای بررسی شروط لازم و کافی با رویکرد تحلیل بولی (Boolean) در کشورهای غرب آسیا سنجیدیم به نتایج جالب توجهی رسیدیم.
بررسی شروط لازم نشان داد که دو شرط کنترل فساد و کیفیت مقررات برای دستیابی به کارآمدی دولت در این کشورها دو شرط لازم و ضروری هستند و در این میان شرط کنترل فساد از وزن و اهمیت بیشتری برخوردار است. زیرا امکان تخصیص منابع موجود بر اساس نیازمندیها را به شیوهای درست ممکن میسازند.
برای مبارزه با فساد باید نابرابری اجتماعی را کاهش داد. معرفهای بیرونی نابرابری را کنترل شود. مطالعات ما نشان می دهد علاوه بر دخالت خارجی، ریشه و عوامل تحولات کشورهای مختلف غرب آسیا تقریباً مشابه است.
عوامل بروز جنبشهای مردمی در این منطقه محرومیتهای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی واجتماعی شدید است. تبعیض، فقر، فساد، توزیع ناعادلانه ثروت، عدم برخورداری از امکانات رفاهی و معیشتی و ناکارآمدی دولتها از مهمترین عوامل تأثیرگذار در تحولات منطقه است. در اکثر این کشورها، با وجود رشد اقتصادی، یک طبقهای خاص یا بخش محدودی جامعه از رشد اقتصادی بهرهمند شدند و اکثریت مردم این کشورها نهتنها از این وضعیت بی بهره اند بلکه فقیرتر و زندگی برای آنها سختتر هم شده است.
علت عدم رشد اقتصادی اکثریت مردم این کشورها در سیاستهای اقتصادی ناکارآمد آنها و وجود رانت و انحصار و فساد است که فقط افراد نزدیک به جناحهای سیاسی حاکم نوبت به نوبت از آن سود میبردند.
* چرا باید در این شرایط ماشین خارجی با ارز دولتی وارد شود؟
این عوامل انباشت مطالبات مردم این کشورها را در پی داشته و عدم کارآمدی دولت و ناتوانی در پاسخگویی به نیازهای جامعه، به مهمترین عامل نارضایتی مردم و کاهش مشروعیت سیاسی دولتها شده و همین امر زمینه وقوع جنگهای داخلی و شکلگیری گروههای تروریستی را در برخی از آنها فراهم کرده است.
در این شرایط سخت چرا باید ماشین خارجی با ارز دولتی وارد شود؟ این ماشینها را همان کسانی سوار می شوند که عمدتا از طریق فساد صاحب ثروت شدهاند. چرا در شرایطی که احتمال دارد بواسطه تشدید تحریم ها کشور با بحران ارزی روبرو شود برای ورود خودروی خارجی ارز دولتی اختصاص می دهیم.
چرا در یک کشور انقلابی اسلامی با مشارکت برخی نهادها و دستگاهها مثل قارچ از زمین، مالهای بزرگ (بازار و مراکز خرید مدرن) که به مراکز عرضه کالای برندهای خارجی تبدیل می شوند سر در می آورند؟ ضرورت ایجاد و احداث هتل ها و تالارهای بزرگ تجملی پذیرایی چیست که این همه ثروت ثروتمندان به رخ کشیده شود و الگوی رفتاری برای دیگران بوجودآورد. این ساختارها نابرابری را دامن می زند، رغبت به قاچاق کالا را و فساد در گمرک را زیاد می کند و در نهایت منجر به خروج ارز از کشور، رشد بیکاری و ماندن ارزش افزوده تولید در کشورهای مبدأ کالا می شود و در نهایت تبدیل به مشکلات سیاسی و امنیتی می گردد.
برای مبارزه با فساد باید نظام تامین اجتماعی قابل اطمینان و اعتماد و کارآمد بوجود آید تا انگیزه فساد را کاهش دهد. سازماندهی بخش درمان کشور کاملا ناعادلانه است، نهاد پزشکی کشور را قدرتمندان ثروتمند سازماندهی می کنند. این تعداد بیمارستان خصوصی و فاصله خدمات بین بیمارستان خصوصی و دولتی معرف بارز نابرابری است.
بجز برخی سازمان های نظامی و انتظامی آنهم با اغماض، چه ضرورتی دارد که سازمانهای مختلف بیمارستان اختصاصی می سازند، قوه قضائیه چرا باید بیمارستان اختصاصی داشته باشد؟
ارتقاء همبستگی اجتماعی، تقویت هویت ملی و دینی، تقویت پای بندی دینی مردم و دعوت به تقوا و اعراض از دنیا طلبی با عمل به فرامین و دستورات اخلاقی اسلامی توسط دعوت کنندگان، ساده زیستی و پرهیز از تجمل گرایی خواص و نخبگان، و بویژه مسئولان و خانواده هایشان برای مبارزه با فساد امری لازم و ضروری است.
قوانین مبارزه با فساد و رویههای قضایی مرتبط با آن نیز باید اصلاح شوند. تنبیه مفسد تنبیه همه جانبه، سریع و قاطع باید باشد. اگر یک تروریست یک فرد از جامعه را به شهادت برساند، بدرستی او را محارب و مفسد فی الارض دانسته اعدامش می کنیم. اما فردی که اموال بیت المال را چپاول میکند عرض و آبروی نظام را میبرد، اعتماد به نظام را از بین میبرد، نظام را دچار ضعف اقتصادی می کند، مردم را به هزاران گرفتاری ناشی از ناتوانی اقتصادی مبتلا میکند با سوء استفاده، و سوء برداشت از رأفت اسلامی اسمش را مخفف می گوئیم.
* اگر هزینه اجتماعی فساد بالا رود کسی جرات فساد کردن نمیکند
اینکه در برخی از تعزیرات شارع مقدس تاکید بر اجرا در ملاء عام دارد برای آن است که سرمایه اجتماعی مجرم را از بین ببرد. برخی میگویند فرزندان مجرمان گناهی نکرده اند که با گفتن اسم پدر مفسدشان آبرویشان برود. مگر نه آن است که فرزندان آنها از این اموال حرام استفاده میکنند و خودشان هم عامل فخرفروشی، توزیع و تداوم فساد بیشتر میگردند؟
آیا آن فرزندی که به واسطه بیکاری و فقر پدرش، قربانی فساد می شود و گرفتار انواع بزهکاری اجتماعی و بعد هم قانون و زندان و مجازات می شود گناهی ندارد؟ آنهایی که بیکس هستند نباید رافت اسلامی به سراغشان برود؟ اگر نام مفسدان را ببریم و هزینه اجتماعی فساد بالا رود، کسی جرات فساد کردن نمیکند.
باید مفسدان مالی فراری را در هر کجا که هستند تنبیه نمود، نه فقط از طریق اینترپل. بلکه با استفاده از ظرفیت نیروهای انقلابی متعهد به اسلام و نظام اسلامی.باید مبارزه با فساد را مردمی کرد. مردم در را در عواید کشف و مبارزه با فساد سهیم کرد. با تشکیل ستادی که بعضا اعضای آن و یا بستگانشان شائبه فساد دارند نمی شود با فساد مبارزه کرد. با کسانی که خود و یا نزدیکان درجه یکشان متهم به فساد هستند نمی شود با فساد مبارزه کرد. با کسانی که فرزندان وخانواده خارج نشین و دو تابعیتی دارند نمی شود فساد را از بین برد.
یکی از نکاتی که رهبری مطرح کردند ارسال تصویری مقتدر از دولت در چشم مردم است این امر چگونه بوجود میآید؟
پرچمی: اساسا یک دولت قوی دارای دو صفت کارآمدی و ارزشمندی است. کارآمدی به معنی توان پاسخگویی و برآورده ساختن نیازهاست و ارزشمندی به معنی آن است که یک دولت و مسئولان آن چقدر با ارزشهای مردم انطباق داشته باشد. درحال حاضر شرایط کشور به گونه ای است که دولت (خاص دولت فعلی نیست) در هر دو زمینه با مشکل مواجه است.
در مورد کارآمدی مدیریت بروکرات و تکنوکرات، غیر انقلابی و غیر جهادی و عدم چالاکی لازم مدیران، بزرگنمایی نتایج حاصل از مذاکرات خارجی و وابسته کردن همه امور کشور به برجام که تاکنون نافرجام مانده و عدم تدوین سناریوهای متنوع و برنامه ریزی موازی برای حالات مختلف نتایج برجام، طولانی شدن مدت رکود اقتصادی تقریبا 10 ساله و عواقب آن بویژه بیکاری، محقق نشدن بسیاری از وعدهها، گرانی و مشکلات اقتصادی ناشی از بیکاری و مشکلات معیشتی مردم، کاهش و کندی روند اجرای طرح های عمرانی بدلیل ضعف اقتصادی دولت، سه برابر شدن نقدینگی در سال های اخیر و عدم هدایت آن به سوی تولید، عدم ثبات بازار بویژه بازار ارز و اتخاذ سیاست های غلط تکراری ارزی، بی توجهی به ظرفیت های داخلی، و شاید مهمتر از همه بی توجهی به جنبه های فرهنگی و اجتماعی امور اقتصادی، ناکارآمدی دولت به معنی عدم توانایی پاسخگویی به نیازهای مردم را نشان میدهد.
از طرف دیگر در فضای مجازی و در رسانههای داخلی و خارجی مداوم اخباری درباره فساد مالی و ثروت اندوزی و سبک زندگی مسئولین و وابستگانشان، رشد نابرابری اجتماعی و سوء استفاده هایی که توسط یک اقلیت بسیار کوچک برخورداران قدرتمند در چرخه گردش اطلاعات جامعه دست بدست میشود، انطباق عملی رویه اداره امور جامعه و لی برخی از مسئولان با ارزشها و اصول اخلاقی اسلام و انقلاب را نشان نمیدهد. برخی از هنجارفرستان و ارزشگذاران مشروعیت خود را در این امر از دست داده اند و پذیرش قواعد تعیین شده آنها ضعیف شده است.
دو عامل عدم کارآمدی و عدم ارزشمندی مقبولیت دولت را کاسته و مردم در مواردی دولت را قادر به حل مشکلات و یا حداقل تعدیل و کنترل آنها نمیدانند و این امر ناامیدی اجتماعی را دامن زده است. مردم تصویر روشنی از اینکه بتوانند با داشته ها و سرمایه های خود (انواع سرمایه ها) شاهد اتفاقات مطلوبی در آینده باشند ندارند.
علاوه بر این دو عامل که بیشتر داخلی است تعامل سیاسی دیپلمات مآبانه دیپلمات های کشور و مسئولین در مقابل خارجیهایی که نوعا با انقلاب مشکل دارند بویژه در مذاکرات برجام و قبول شرایط تحقیر آمیزی مانند پر کردن راکتور اراک با بتن و استنساخ دانشمندان و دانشجویان هسته ای، این نوع اقدامات تحقیر ملت است. چهره ای ضعیف از دولت نشان می دهد که برای کشور ما و مردم خوب نیست.
* دولت باید تصویری مقتدر از خود نشان دهد
مقام معظم رهبری که در سیره خودشان چنین مواردی دیده نمی شود، دأب و روش همیشگیشان حمایت از دولت است، بالتبع مایل نیستند از دولت چهره ضعیفی ارائه شود. البته دولت منظور فقط قوه مجریه نیست و همه اجزای نظام و قوای سه گانه، نهادها و دفاتر مسئولین مورد نظر است. برای ارائه تصویری مقتدر باید این مواردی که عرض کردم را اصلاح شود، یعنی توان پاسخگویی خود را بالا ببرد، پایبندی ارزشی خود به اصول انقلاب را بیافزاید و در مقابل دشمنان ضعیف ظاهر نشود.
دولت قوی یعنی دولتی که بر مردم خود و مردم و دولتهای دیگر نفوذ دارد تا بتواند روابط آنها را به نفع خود تنظیم کند و مانع نفوذ دیگران در این رابطه باشد. قدرت اعم از نوع نرم آن که در اولویت است و یا نوع سخت آن، همه انواع قدرت اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، امنیتی، نظامی، علمی و ... آن مورد نظر است و می بایست از همه آنها متناسب با شرایط دفاع در مقابل تهدیدها و یا حتی تهاجم استفاده نمود.
برای مثال برای مقابله با تحریم ها باید از هر نوع قدرت ممکن استفاده کرد. اقدام رئیس جمهور محترم در برابر زورگویی غربیها بسیار بجا و ارزشمند است. بی شک ایران اسلامی توان لازم برای مقابله با هر نوع تهدید را در خود ایجاد کرده است. کنترل و اعمال قدرت نظامی از مهمترین ابزارهای قدرت است که می تواند با هر نوع تجاوز و ناامنی داخلی و خارجی مقابله، و با اقتدار امنیت کشور، و پایداری نظام را حفظ کتد که بحمدالله در کشور در حد بسیار بالایی وجود دارد و خود از عوامل بازدارنده دشمنان مردم و نظام است.
کسب منابع مالی و توزیع عادلانه آن نیز مهمترین منابع اصلی قدرت دولت است. بی شک تحریم ها بر کاهش کسب منابع درآمدی دولت تاثیرگذار بوده و خواهد بود. اما بخشی از این اختلال متاثر از رویکرد نامناسب و سوء مدیریت اقتصادی برخی مسئولین ذیربط است.
برای ما جلب سرمایه خارجی فقط از طریق سرمایه داران ایرانی خارج از کشور علاقمند به کشور و سرمایه داران خارجی علاقمند به انقلاب اسلامی که منافع اقتصادیشان حفظ شود ممکن است. بنابراین اولویت با استفاده از منابع داخلی است که بخشی از آن از طریق فروش اوراق بهادار مشارکت انجام می شود. اما این رویکرد نامناسب است و فقط روی پول مردم حساب می کند و نه توانایی و خلاقیت اقتصادی آن ها. کسانی پولشان را اوراق می خرند که نتوانند در بازار درآمد بهتری کسب کنند.
در شرایطی که ما داریم باید بین اقتصاد مردمی و اقتصاد خصوصی فرق قائل شد. بدون تردید منظور رهبری از تقویت بخش خصوصی هم مردم هستند. نه عدهای خاص که از طرق مختلف و بعضا نامشروع ثروتمند شده اند و در تنگناهای اقتصادی به ثروت اندوزی بیشتر می پردازند و در تنگناهای سیاسی دل به بیرون بسته و همیشه آماده مهاجرات و خروج سرمایه ها از کشورند.
افرادی که میتوانند در چند دقیقه اکثریت سهام یک بنگاه را بخرند بی ارتباط با قدرت نیستند. در مورد سکه و ارز و خودرو و ... هم همینطور است. وقتی روشهای غلط شکست خورده پیشین دوباره اجرا میشود، 60 تا 70 تن سکه فروخته میشود و پشتوانه سنتی پول ملی از کشور خارج میشود و این اقدامات هم دقیقا طبق قانون انجام میشود مشکل از قانون و رویکرد اداره کنندگان کشور است.
* نیازمند نظام اقتصادی مردمی هستیم
چرا در شرایطی که کشور می رود تا با تحریمهای شدیدتر و با بحران ارزی روبرو شود قریب 20 میلیارد دلار ارز مملکت در بازار ارز توزیع می شود؟ چه کسانی این ارز را خریدند؟ چرا با این سرعت ایجاد بازار ارز ثانویه تصویب و به اجرا در می آید؟ این موارد نشان میدهد که قدرتمندان در فساد نقش دارند. بی شک قدرتمندان در تدوین قانون و استفاده از آن نقش دارند. مردم هم مقصرند که به چنین افرادی رای داده اند.
ما نیازمند نظام اقتصادی مردمی هستیم. اقتصاد به ظاهر خصوصی برگرفته از نظام سرمایه داری متناسب با کشور مدعی اتقلاب آنهم اسلامی و اقتصاد مقاومتی نیست. در نظام سرمایه داری دولت در خدمت سرمایهدار است بنابراین دخالت های خود را بگونهای جهتدار میکند که انباشت سرمایه بوجود آید و سپس آن را در اختیار سرمایه گذار خصوصی گذارد.
این مطلب به معنی آن است که دولت باید در امور اقتصادی دخالت جهت دار بکند و نه اینکه اصلا ورود نکند و یا خود متصدی امور شود. از آنجا که عدالت اجتماعی یک اصل اجتناب ناپذیر برای ماست نمی توانیم به روشهای کشورهای سرمایه داری عمل کنیم. لذا به جای خصوصی سازی ما از مردمیسازی اقتصاد صحبت میکنیم.
برای این منظور به جای خصوصی سازی ناقص فسادخیز و مشکل زا که فقط واگذاری املاک و اموال دولت به ویژه خواران صورت می گیرد، لازم است قوانین را بگونه ای تنظیم کنیم که حق بهره برداری مشروط به افراد واجد شرایط بدهیم. شروط آن حفظ سرمایه دولت و با محاسبه استهلاک سرمایه و تامین و جبران و بهنیه سازی کارکردی آن، عدم تغییر کاربری، حفظ بهروری و حفظ اشتغال و اشتغالزایی است. البته چون امتیازی است که در اختیار کسی قرار میگیرد- همانند واگذاری مالکیت آن- میتواند فسادخیز باشد، این امر با مشارکت سهم برانه کارکنان و شفافیت و نظارت پذیری سایر متقاضیان و برخورد شدید و قاطع قضائی با تخلفات مفسدانهقابل کنترل خواهد بود.
* عدهای برای حفظ منافعشان با هر اقدام موثر ریشهکنی فساد مقابله میکنند
البته این امر مخالفان زیادی خواهد داشت چرا که در کشورهایی مثل ما که فساد سازمان یافته است، قدرتمندان در مصادر تصمیم سازی و تصمیم گیری قرار دارند و برای حفظ منافعشان با هر اقدام موثر ریشهکنی فساد مقابله میکنند.
اکنون کشور با یک خطر فساد خیز دیگر روبروست. با توجه به مشکلات پیش آمده جو لازم برای مطالبه مردمی حل مشکلات اقتصادی از یکسو و نیاز دولت به منابع مالی از سوی دیگر، وجود برخی سیاست های کلی که خیلی هم کارآمدی نداشته اند، تحلیل انحرافی کوچک سازی دولت، نگاه ها را به سوی خصوصی سازی ناقص برده است و بیم آن می رود که فرصت طلبان باز هم اموال دولت را به ثمن بخس خریداری و پس از مدتی نظام را با مشکلات ناشی از آن تنها گذارند.
تجربه نشان داده که این امر جز رشد فساد و ناتوان کردن دولت نتیجهای برای دولت و ملت نداشته است. رشد بیکاری و افزایش قیمت در بسیاری از موارد مانند انرژی که واگذار شده نمونهای از آن است. متاسفانه بعد از جنگ با روی کار آمدن کارگزاران و پذیرش اقتصاد لیبرالیستی، بیشترین میزان واگذاری واحدهای اقتصادی دولتی از طریق مذاکره که پر فسادترین نوع واگذاری است از تملک دولت خارج شد.
دولت باید از توانمندی های اقتصادی که رونق تولید را در کشور بوجود می آورد حمایت کند. قوانین حداقل در کوتاه مدت، به نفع این جریان تغییر کند. قوانین بیمه و مالیات به نفع کار آفرین و تولید کننده تسهیل شود، صدور مجوزها سهل تر گردد. تولید پشتوانه اصلی پول ملی است. باید با تولید، ارزش پول ملی را بالا برد.
دولت قوی دولتی است که توان تولید قدرت نرم یا قدرت اجتماعی داشته باشد. قدرت اجتماعی نظام را در برابر تهدیدها حفظ میکند. قدرت نرم در حفظ وحدت، همبستگی و انسجام اجتماعی است. در حفظ و ارتقاء سرمایه اجتماعی و اعتماد مردم است. بخشی از این برگشت سرمایه با صداقت، شفافیت، بازگشت به اصول، برخورد با نزدیکان توسط خود مسئولان، شروع می شود.
هر کس از محیط پیرامون خودش شروع کند. از اعضای خانواده درجه یک و دو خود و از اعضای دفاتر خود شروع کنند. بخشی دیگر تلاش برای وفاق اجتماعی بین نخبگان سیاسی است. سیاست زدگی امور و غلبه نگاه سیاسی واگرایانه به امور برای کشور آفت است.
عقلا و بزرگان جریانهای سیاسی با تاکید بر مشترکات عام چون اسلام، قانون اساسی، رهبری و حتی منافع ملی در پی پر کردن شکاف اجتماعی بین مردم باشند. مدیریت منایع انسانی و استفاده از آنها و ایجاد مانع ذهنی و عقلی و عاطفی برای خروج آنها از کشور موضوع مهمی است که باید مورد توجه قرار گیرد.
با توجه به تخریبی که دائما علیه رسانه ملی می شود، برای تصویر سازی اقتدار دولت و ملت حرکت عالمانه، هنرمندانه و اعتماد ساز رسانهای لازم است. رسانه ملی می تواند نقش مهمی در این زمینه داشته باشد. از یک سو مسئولان صدا و سیما فکر نکنند که خرابیها و عیوب را نشان دادن اعتماد میسازد، از سوی دیگر کشور را گل و گلاب نشان ندهد.
* برای مبارزه با فساد محمل رسانهای ایجاد شود
این روزها بسیار ناشیانه و با حجم بالا تمام برنامه تلویزیون شده مردم و جوانان در حال کار و تلاش و تولید ملی، مردمی که در هر خانه تعدادی جوان عموما تحصیل کرده بیکار دارند چگونه باور کنند؟ در حالی که یک برنامه موثر که صدا و سیما پخش کند و آن برنامه نتیجه عملی ملموس برای برنامه داشته باشد یعنی نتیجه آنهم پیگیری و هنرمندانه گزارش شود تاثیر گذاری بیشتری خواهد داشت. در زمینه ایجاد عزم ملی برای مبارزه با فساد محمل رسانهای ایجاد شود، خبرنگاران شجاع فرا جناحی فعال در مبارزه با فساد مورد حمایت قانونی قرار بگیرند و از آنها قدردانی بعمل آید.
* کسانی که ثروتهای بزرگ دارند اداره ثروتشان به آنها اجازه کار انقلابی نمیدهد
مقام معظم رهبری فرمودند که مسئولان باید به میان مردم، کارگران و صنایع بروند و از نزدیک با آنها ارتباط برقرار کنند.، این اقدام چه تاثیری خواهد داشت؟
پرچمی: نفس حضور مسئولین بین مردم با ارزش و اثرگذار است. برخی مسئولین واقعا درک درستی از شرایط مردم ندارند. در ابتدای انقلاب با طراحی امریکایی ها گروهک هایی مانند منافقین با ترور مسئولین فاصله گرفتن از مردم را برای مردم قابل قبول کردند. پس از آن با توجه به خرده فرهنگ استبدادی ما، هم مردم و هم مسئولان این فاصله ها را لازم و ضروری دانستند.
پدیده شوم داشتن راننده و محافظ، امروز جزء منزلت اجتماعی یک مسئول شده است. در حالی که در برخی از کشورهای پیشرفته و غرب اینگونه نیست. اولاف پالمه نخست وزیر وقت سوئد در حالی که با دوچرخه به محل کار خود می رفت توسط یک ناراضی ترور شد. امروز هم نخست وزیر با دوچرخه یا وسیله عمومی به سرکار خود می رود. اقدام به امام جمعه تبریز که دستور برداشتن حفاظها و نرده های بین مردم و مسئولین را داد بسیار قابل تحسین است و الگوی خوبی برای مسئولان و بویژه روحانیون است.
مسئولین راه هایی برای ارتباط بی سانسور با مردم پیدا کنند. البته به نظر می رسد بعضی از مسئولان نمی توانند اینگونه باشند. کسانی که ثروتهای بزرگ دارند اداره ثروتشان اجازه کار انقلابی نمی دهد. یکی از اشتباهات این است که فکر کنیم اگر اقتصاد گران بزرگ در مسئولیت باشند مشکلات را حل می کنند. در حالی که این افراد در مثبت ترین حالت خود نمی توانند دست از مدیریت ثروت خود بردارند و تمام وقت در خدمت دولت و مردم باشند. رفتار برخی از مسئولین بگونهای است که دیگر برایشان صرف نمی کند در مسئولیت دولتی باشند.
در این دیدار رهبر انقلاب بر نشان دادن اقتدار در مقابل بیگانگان بویژه امریکاییها تاکید داشتند. دولت برای این موضوع چه کاری میتواند انجام دهد.
اساسا ضعف به جزء در مقابل خداوند و در مقابل حق و مظلوم ناپسند است. در مقابل دشمن که سفارشهای بسیار حکیمانه و اخلاقی وجود دارد. دستور صریح قرآن است. در سطح کلان نیز حکومت نباید و نمیتواند ضعیف جلوه کند. قوت و اقتدار دولت ضامن حفظ نظم، امنیت، بقاء و پیشرفت افراد و جامعه است. در دشمنیِ دشمنی که چهار دهه است دشمنی می کند نباید تردید کرد.
باید در مقابل آن مقتدرانه ایستاد و به هیچ وجه باج نداد. از اول معلوم بود که امریکایی ها به برجام وفادار نمی مانند و دنبال باج خواهی و قلدری هستند. ولی برخی فکر می کنند اگر امتیاز بدهند رفتار دشمن تغییر می کند. در صلاحیت این گونه افراد باید شک کرد کسانی که بعد از چهل سال دشمنی امریکا، نیازمند ازمون و خطا هستند تا غیر قابل اعتماد بودن دشمن را بفهمند.
* همه باید حول محور اسلام، اصول انقلاب، قانون اساسی و رهبری با هم متحد شوند
صورت ظاهری آن این است که در مقابل تهدید و درشت گویی و اقدام عملی آن باید ایستاد. اما واقعیت آن است که اقتدار هر دولتی به میزان پذیرش آن توسط مردم خود و برخورداری از حمایت مردمی و برخورداری از ابزار و لوازم لازم برای دفاع از خود است. قدرت بازدارندگی سلاح و توان نظامی هم اگر گرم به پشتوانه مردمی نباشد کارایی لازم را ندارد. هرچند که ابزار و لوازم نشان دادن اقتدار هم لازم وضروری است. دولت باید همه توان خود را برای جلب اعتماد مردم و حفظ وحدت و همبستگی اجتماعی بین مردم بکار گیرد. مردم باید یکپارچه باشند.
* برخی مسئولان شکاف بین مردم را عمیق و تازهتر میکنند
کشور نیازمند وحدت است همه نیروها باید حول محور اسلام، اصول انقلاب، قانون اساسی و رهبری با هم متحد شوند. خاطیان سیاسی اگر مسلمان و ملی هستند برای حفظ وحدت بین مردم خطاهای خود را بپذیرند و تکرار نکنند و نظام هم با سعه صدر و بزرگواری امکان بازگشت آنان به دامن انقلاب را فراهم نماید اگر خطای خود را نمی پذیرند همه نخبگان و حداقل مسئولان برائت خود از آنها را اعلان کنند.
برخی مسئولان عالی رتبه کشور در سخنرانی هایشان شکاف بین مردم را عمیق و تازه تر میکنند و از این طریق برای رسانه های دشمن و بیگانگان خوراک تهیه می کنند. اتحاد همه نیروهای کشور و بویژه نیروهای مسلح حفظ و تقویت شود.
* در مقابل دشمن نباید کوتاه آمد
برخی مواقع صحبتهایی از بعضی مسئولان مدعی تدبیر و درایت میشود که بوی تفرقه افکنی بین نیروهای مسلح از آن می آید، این بسیار خطرناک است. از نفاق افکنی بین مردم خوداری شود.
در مقابل دشمن نباید کوتاه آمد. باید بدون تحریک و ازدیاد دشمنی به موقع برخی ضرب شصتها را نشان داد. دستگیری ملوانان امریکایی نمونه ای از آن است. درچنین مواردی همه خواص، نخبگان، مسئولان و جریانهای سیاسی حتی اگر انتقادی دارند باید صدای واحد باشند. انتقادات را در درون خود و خفا بیان کنند. ولی کوتاه نیامدن نیازمند تَدَّبُرو درایت و ایجاد آمادگی و ارتقاء توان مقابله و بازدارندگی دارد. همانطور که مانور نظامی توان بازدارندگی را به دشمن نشان می دهد. مانور اجتماعی نیز می تواند همین کارکرد را داشته باشد.
در پی دستور رئیسجمهور به آقای نوبخت برای ارائه راهحلهای پیشنهادی برای مقابله با دور جدید تحریمها در اجلاس مدیران کشور، وی در نامهای به رئیسجمهور 12 بسته اجرایی را در قالب برنامه جامع پیشنهادی مقابله با آثار تحریمها ارائه کرد، که دولت به این نتیجه رسیده که با چشم دوختن به غرب عایدی نخواهد داشت و باید به ظرفیتهای داخلی تکیه کند آیا این امید وجود دارد که قدمی در راه رفع مشکلات معیشتی مردم برداشته شود؟
پرچمی: اینکه دولت و مسئول برنامه ریزی کشور حالا به چنین نتیجه ای برسد که خیلی ناامید کننده است. با این تحلیل شما این افراد از افراد معمول کوچه و خیابان هم عقب ترند. یکی مهمترین مشکلات کشور تفکر حاکم بر نظام برنامه ریزی و بودجه بندی کشور است که با هدایت بودجه، جهت حرکت اجزای نظام را تعیین می کند، مشکل در این رویکرد است. با صرف تغییر اعضای تیم اقتصادی دولت هم موضوع حل نمی شود. تفکر اقتصادی و برنامه ریزی مسئولان برنامهریزی و بودجه بندی کشور هم باید تغییر کنند.
اهمیت این افراد کمتر از اعضای تیم اقتصادی دولت نیست. این اقدامات بیشتر به مانورهایی برای جنگ روانی شبیه است. واقعا اگر چنین ظرفیتی در این سازمان وجود دارد چرا این فکرهای ناب را زودتر ارائه و تعیین خط مشی نکرده اند؟
این نوع ارائه برنامه ها نوعی فرار به جلو است، کار سیاسی برای حفظ پست است تا حل مشکل کشور. راهی برای ایجاد مانع در تصمیم گیری رئیس جمهور در تغییر اعضای کابینه است. این عناوین را هر دانشجوی کارشناسی و کارشناسی ارشد هم می دهد و احتمالا کپی برداری های بی محتوای تکراری است. مهم سازوکارهای درونی آن است که باید دیده شود.
در 4-5 ساله گذشته یعنی در زمان این دولت نقدینگی کشور سه برابر شده است، حالا طرح جلوگیری از رشد نقدینگی می دهند؟ مگر این آقایان نمی دانستند که رشد نقدینگی که عمدتا جذب فعالیت های غیر تولیدی و صرف مزاحمت های اقتصادی برای دولت می شود نباید رشد کند.
در این برنامه ها هیچ توجهی به ابعاد اجتماعی و فرهنگی موضوعاتی به این مهمی نشده است. البته این برنامه ها در حد عنوان و تیتر رسانهای شدهاند و برای ارزیابی دقیق و کارشناسی باید به متن آنها دسترسی داشت تا بتوان نقد دقیق و منصفانه کرد.
همچنین است لایحه پیشنهادی وزارت مسکن و شهرسازی برای کنترل قیمت اجاره ساختمانها که احتمالا برای پر کردن چاله و خلاء بی توجهی به مسکن که درصد بالایی از سبد هزینه خانوار را به خود اختصاص می دهد و در این 12 برنامه هیچ توجهی به آن نشده است.
طرح مسکن نیز مصداق روشنی از درک نکردن شرایط جامعه و مردم است. احتمالا مشکل توافق بین مالک و مستاجر را حادتر خواهد کرد و در پایان فصل جابجایی مستأجران، شاهد تعداد جابجایی های بیشتر و قراردادهای جدید بیشتر و یا توافقات پنهانی خواهیم بود.
* رفتار انتخاباتی مردم باعث شده مسئولین نیازی به پیدا کردن راهحل برای مشکلات نمیبینند
به نظر شما ما مشکل منابع داریم یا مشکل مدیریت منابع و تحریم داخلی بیشتر کارساز است یا تحریم های آمریکا و غرب؟
پرچمی: در حال حاضر ما با هر دو مشکل روبرو هستیم. هم مشکل منابع داریم و هم مشکل مدیریت بر منابع اما دومی مهمتر است. منابع بالقوه تولید ثروت نمی کند، بالفعل کردن آن ها مشکل مدیریتی است. مشکل اصلی در نداشتن یک مدل جامع مردم محور برای کشور است که همه ابعاد را هماهنگ و متناسب با هم و متناسب با شرایط کشور و اوضاع بین المللی ببیند.
به نظر میرسد که رفتار انتخاباتی مردم بویژه در دو انتخابات اخیر بگونه ای بوده است که مسئولین فعلا نیازی به تفکر عمیق و راه حل پیدا کردن برای مشکلات کشور نمیبینند. ما نیازمند مدلی هستیم برای نظم اجتماعی کارکردی که مبتنی بر اصول انقلاب اسلامی باشد. یعنی اقتصاد و فرهنگ و اجتماع و سیاست مبتنی بر اصولی مانند اصل محوریت دین و مردم، استقلال و عدم وابستگی به خارج، عدالت اجتماعی، در آن بطور هماهنگ و همسو طراحی شود. طرحهای اقتصادی بدون توجه به جنبه های فرهنگی و اجتماعی آن حتما با شکست مواجه میشوند.
بعضی از سیاست گذاریهای کلان و کلی کشور این اشکال را دارد که فقط از یک بعد اقتصاد به موضوعات توجه میشود. برخی سیاستگذاریهای کلان فاقد طراحی بین بخشی است. بخش های فرهنگی، اقتصادی، جمعیتی، و... منفک از هم هستند. در حالی که با چفت و بست شدن با هم می توانند به نتیجه برسند. مثلا هماهنگی لازم بین بخش تربیت نیروی انسانی متخصص در آموزش عالی و بخش اشتغال وجود ندارد. نظام آموزش عالی بی توجه به نیاز بخش اشتغال متخصص و نیروی انسانی تربیت می کند بعد بخش اشتغال باید برای آن کار و اشتغال ایجاد کند. در حالی که رابطه باید معکوس باشد.
حضور عده ای خاص در موقعیت های تصمیم سازی و سیاستگذاری گردش اطلاعات را که پایه لازم برای طراحی نوآوری است محدود کرده است. مرور بر نتیجه و خروجی این سیاستگذاری ها به ما هشدار می دهد که یا این سیاستگذاری ها چون متناسب شرایط ما نبوده و طراحان آنها صلاحیت لازم را نداشته اند به نتیجه مطلوب نرسیدهاند و یا به درستی اجرا نشده و نظارتی بر میزان موفقیت آنها نیست. در برخی شوراها، دفاتر و مجامع عدهای خاص متناسب با اندازه نزدیکی شان به کانون های سیاسی سالیان است که عهده دار این وظایفند باید در این مراکز و دفاتر گردش نخبگی بوجود آید.
* در جنگ اقتصادی باید از همه ظرفیتهای تقابل با دشمن استفاده کرد
با توجه به اینکه احتمالا تحریمهای آمریکا در راه باشد برای مقابله با آن چه اقداماتی باید انجام شود؟
پرچمی: ما همیشه در تحریم بودهایم، این نسل چهارم تحریمهاست. ما راهی جز حساب کردن روی مردم و منابع داخلی خود نداشته و نداریم. برخی گراهای غلط میدهند. در شرایطی که نظام بین المللی تحت تاثیر استکبار است، گره زدن سرنوشت کشور به تصمیمات و شرایط آن ها خطاست. ما باید در کالاهای استراتژیک غذا، دارو، و سلاح حتی در شرایط نداشتن مزیت نسبی برای خودکفایی خود اقدام کنیم. در این زمینه از واردات حلقه های ما قبل کالا حمایت شود و حد الامکان از وارداتی که ارزش افزوده در کشور ایجاد نمی کند خودداری شود.
* ما تاکنون امنیت خلیج فارس را تامین کردهایم کنار بکشیم ناامن خواهد شد
نکته دیگر این است که در جنگ اقتصادی فقط اقتصادی نجنگیم. بلکه از همه ظرفیت های تقابل با دشمن باید استفاده کرد. اگر دشمن امنیت اقتصادی ما را تهدید و به خطر می اندازد به حکم قران باید همه امنیتش را در هر حد که ممکن است به خطر اندازیم. امروز منافع و امنیت امریکا و هم پیمانان و عمال منطقه ایش در سرتاسر جهان، می تواند با هر وسیله ممکن و توسط دشمنان استکبار جهانی و علاقمندان انقلاب اسلامی مورد هدف و حمله باشد.
ما تاکنون امنیت خلیج را تامین کردهایم. دستمان را برداریم ناامن خواهدشد. ما تجربه جنگ نفت کشها را داریم. این یکی از گزینه های روی میز است. امروز نه ایران جمهوری اسلامی در شرایط دوران 8 سال دفاع مقدس است و نه دشمنان ما در آن شرایط.
به لطف خداوند و همت این مردم شریف و عزتمند ما در بلندای قدرت منطقه ایستاده ایم و دشمنان ما در حال ورشکستگی هستند. در حداقل در دو دهه گذشته امریکا نتوانسته هیچ توفیق سیاسی و یا نظامی در هیچ نقطه ای جهان و بخصوص در منطقه ما بدست آورد، بدهکارهای آن بسیار زیاد است، هیچ محبوبیتی در بین ملتهای جهان و بخصوص در دنیای اسلام ندارد. بنابراین مدیریت این مقطع با توکل به خداوند و پشتیبانی مردم نتیجه بخش خواهد بود.
* ترامپ از سر استیصال و ناچاری و بدون عبرت از گذشته ایران را تهدید میکند
امروز ترامپ از سر استیصال و ناچاری و بدون شناخت لازم و عبرت از گذشته و اسلاف خود ایران را تهدید میکند. این در حالی است امریکا در طول سالیان پس از انقلاب هرچه توانسته دشمنی کرده، برای ما مزاحمت و هزینه ایجاد کرده اما به لطف خداوند و همت مردم عزیز این سرزمین و به برکت خون شهیدان حتی یک مورد هم موفقیت کسب نکرده است. نمونه های بارز و جدید آن نتیجه جنگهای نیابتی است که در عراق، سوریه و یمن شاهد آن هستیم.
در سوریه امریکا با تمام هم پیمانانش بدنبال آن بودند جای پای جمهوری اسلامی را حذف و پس از آن حزب الله لبنان را نا کار آمد کنند و تحت فشار بگذارند و با اطمینان از امنیت رژیم صهیونیستی، ما را تحت فشار قرار دهند. امریکا و متحدانش از پس افغانستان و یمن برنمی آیند چطور می خواهند با ایران مقتدر برخورد نمایند.
* یکی از مشکلات کشور پیدایش یک هزار فامیل در مصدر امور است
ما اگر ضربه و لطمهای بخوریم از داخل خودمان است. باید مراقب گل بخودیها باشیم. هر آنچه موجب تضعیف نظام، تردید و ابهام درباره آن و مسئولان نظام است را جلو گیری کنیم. از مشکلات کشور پیدایش یک هزار فامیل در مصدر امور است.
برای جمهوری اسلامی بد است که اسامی اعضای یک خانواده در سطوح مختلف بر مصدر امور بنشینند. حضرت امام یکی از مهمترین انتقاداتی که به نظام طاغوت داشتن همین بوجود آمدن هزار فامیل بود. برادر و برادر زاده، داماد و عروس، خواهر زاده و باجناق و ... .این ازدواجهای درون طبقه برخوردار از قدرت و ثروت نشان دهنده شبکه روابط اجتماعی شکل گرفته آنهاست که از این طریق مستحکم تر می شود.
* عدم رفع ابهام از اذهان عمومی جامعه مشروعیت نظام را میکاهد
یکی از مشکلاتی که مشروعیت نظام را میکاهد عدم برخورد قاطع و سریع و عدم رفع ابهام از اذهان عمومی جامعه است. در سطح جامعه بویژه در فضای مجازی که همانند فضای عینی اثر گذار بلکه در مواردی قویتر است شایعه می شود برادر رئیس جمهور، برادر معاون اول، فلان مسئول یا فرزندانشان، فلان سردار و یا وابستگانشان، فلان روحانی متنفذ، شوهر معاون رئیس جمهور و امثالم مرتکب فساد مالی شده اند. استخوان لای زخم نگه داشتن این موارد برای آبروی کشور و نظام خوب نیست.
این موارد باید خارج از نوبت و با قید فوریت، بدون اغماض و حتی سخت تر از افراد معمولی جامعه بررسی و نتیجه آن به مردم اطلاع داده شود. دستگاه قضایی به حکم برسد و نه به قرار و وثیقه.
علاوه براین لازم است در سبک زندگی مسرفانه غیرعلمی و غیرفرهنگی بوجودآمده تجدید نظر نمائیم که شروع آن با خواص خواهد بود. سبک زندگی مردم بویژه در تغذیه و مصرف انرژی را به سمت علمی شدن پیش ببریم. با توجه به فیلمی که در دو سه هفته پیش از آقای شمخانی پخش شد، و ایشان شجاعانه و جوانمردانه اظهار کردند ما باید برگردیم به سبک زندگی دهه اول انقلاب، امثال ایشان دوباره مجاهدانه و فداکارانه به میدان بیایند و اگر مالی دارند با وقف آنها، علمدار یک حرکت نجات بخش برای کشور و موجب سعادت اخروی خودشان را فراهم کنند.
* باید بر تواناییهای داخلی به عنوان یک ظرفیت توانمند همیشگی حساب کنیم
لازم است بر توانایی های داخلی به عنوان یک ظرفیت توانمند همیشگی حساب کنیم. نه موقت برای دوره مواجه با مشکل. 22-23 سال پیش رهبری تذکر دادند و توصیه کردند ما باید طوری برنامه ریزی کنیم که هر وقت خواستیم بتوانیم در چاههای نفت را ببندیم. اگر این توصیه عملیاتی شده بود الان دچار مشکل نمی شدیم. نه رئیس جمهور وقت مرحوم پذیرفت ونه رؤسای جمهور بعد از آن.
برای مردمی کردن امور لازم است فاصله طبقاتی را کم کنیم. با کاهش نابرابری مانع رشد مصرف گرایی و تجمل گرایی شویم. امکان بروز بیرونی نابرابری را محدود کنیم. با مروری بر بد اخلاقی که یک نفر در ماجرای علنی کردن عروسی پسر سفیر دانمارک گرده و ببینید عکس العمل مردم به این نوع سبک زندگی حاکی از نارضایتی و عصبانیت اجتماعی است که می تواند زنگ خطری برای متولیان امور کشور باشد.
با تقویت هویت ملی و پایبندی دینی نتیجه مقایسه و احساس نابرابری نسبی را به فرصت برای کار و تلاش تبدیل کنیم. در شرایط محدود سازیِ واردات، ضمن حمایت از تولیدکننده داخلی به حمایت واقعی از مصرف کننده نیز توجه داشته باشیم.
الان دغدغه عمومی ملی بین همه آحاد جامعه برای مصرف کالای داخلی یک فرصت طلایی برای کشور بوجود آورده که باید از آن استفاده بیهنه نمود. جا دارد از صدا و سیما و رسانه های فعال در این زمینه تشکر کرد. بر ارتقاء کیفیت تولید داخلی نظارت سخت و قاطع داشته باشیم. در یک برنامه ریزی زمانی متناسب تولید داخلی را با رقابت بین المللی درگیر کنیم. صادرات کالا و خدماتی که در داخل ارزش افزوده تولید کرده را به نسبت ارزش افزوده تولید شده، از طریق تعرفه های مالیاتی و عوارض صادرات حمایت کنیم.
از گسترش نیازها جلوگیری کنیم. همه جریانهای سیاسی از بالا بردن سطح توقع مردم بویژه در هنگام انتخابات خودداری کنند. برخی عوامل دورتر هم باید مورد توجه قرارگیرند مانند جامعه پذیری اقتصادی و سیاسی مردم و بویژه جوانان، کارآمد سازی نظام آموزش و انطباق آن با نیازهای کشور، توجه به عرصه های جدید اقتصادی مانند اقتصاد فرهنگ، مدیریت بهینه بر گردش اطلاعات در جامعه و امثالهم که دیگر از حوصله این نوبت گفتگوی ما خارج است.
* ریشه مشکلات در پذیرش رویکرد اقتصاد لیبرالیستی است
به نظر شما مشکلات اقتصادی به وجود آمده از چه مسائلی ایجاد شد. آیا برخورد با مفسدان اقتصادی میتواند در بازار ثبات ایجاد کند؟
پرچمی: باید عرض کنم ریشه مشکلات در پذیرش رویکرد اقتصاد لیبرالیستی است. ساختارهای اقتصادی ما مبتنی براین رویکرد شکل گرفته اند. از مشکلات مهم کشور نظام بانکی است. در سالهای گذشته نرخ سود بالای بانکی نظام اقتصادی را دچار مشکلات عدیده ای کرده است.
مهمترین مشکل ربوی بودن آن است. این فعل حرام برکت را از زندگی مردم و کشور برده است و بجای آن نان و لقمه حرام و شبه دار را وارد کرده است که پیامدهای اخلاقی و رفتاری آن را امروز در سطح شهر می بینیم. مهمتر اینکه وام گیرندگان هزینه این ربا را به طبقات ضعیف جامعه تحمیل می کنند. این سود بالا سرمایه ها را از چرخه تولید خارج و در اختیار بانکها قرار داده و آنها را برای دخالت در بازار دلالی و واسطه گری غیر تولیدی توانمند کرده است. بخش زیادی از معاملات مشکوک در ارز و سکه و خودرو و ملک توسط بانکها انجام می شود.
مشکل دیگر این انباشتگی نقدینگی در اختیار بانکها آن است که مهمترین محمل رشد فساد و غارت و خروج سرمایه های ملی شده است. در برخی مواقع نظام بانکی و بویژه بانکهای خصوصی عامل مهم ممانعت دولت در کسب منابع هستند. تمام فسادهای بزرگ کشور یا در بانک ها و صندوق ها اتفاق افتاده یا در شرکت های دولتی.
* فساد همانند سرطان در تمام اندام نظام ریشه دوانده است
همچنین وجود شرکت های دولتی که با برخورداری از رانت های مختلف در یک رقابت نابرابر بخش خصوصی و مردم برخوردار از سلامت مالی فعال در اقتصاد را ضعیف و از چرخه رقابت خارج کرده اند. قطعا برخورد قاطع و سریع با مفسدان موثر است ولی کافی نیست. فساد سازماندهی شده است. فساد همانند سرطان در تمام اندام نظام، در دولت، در مجلس و قوه قضائیه و در دیگر دستگاهها و نهادهای کشور ریشه دوانده است. مبارزه با آن ساده نیست. قدرتمندان در فساد حضور دارند. عزم و اراده راسخ برای مقابله با فساد وجود ندارد. قوه قضائیه باید فارغ از روشهای معمول با موضوع مواجه شود./۹۶۹/د۱۰۲/ب۱
منبع: فارس