نکاتی درباره "مهریه" در داستان ازدواج موسی
به گزارش خبرگزاری رسا، مهریه در دین مبین اسلام بر اساس نصّ صریح قرآن با تعبیر «صِداق» یکی از ضروریات امر ازدواج شمرده و تبدیل به سنتی حَسنه شد. خداوند در آیه چهارم سوره نساء در این باره میفرماید: «وَ آتُوا النِّسَاءَ صَدُقَاتِهِنَّ نِحْلَةً فَإِنْ طِبْنَ لَکُمْ عَنْ شَیْءٍ مِنْهُ نَفْسًا فَکُلُوهُ هَنِیئًا مَرِیئًا؛ و مهر زنان را به عنوان هدیهاى از روى طیب خاطر به ایشان بدهید و اگر به میل خودشان چیزى از آن را به شما واگذاشتند آن را حلال و گوارا بخورید».بنابراین در شریعت مقدس اسلام پرداخت مهریه امری واجب است آن هم واجبی که سفارش شده با رضایت خاطر انجام شود.
متأسفانه امروزه به دلیل ناآگاهی خانوادهها از فلسفه و جوانب مختلف موضوع «مهریه» و نیز عدم آگاهیبخشی بایسته و شایسته سیستم آموزشی کشور در این باره، شاهدیم این امر تبدیل به بزرگترین چالشهای پیش روی جوانان شده است. در این شرایط مطالعه آموزههای قرآن و سیره معصومین(ع) بهترین چاره برای حل این معضل محسوب میشوند همچنان که این دو منبع گرانسنگ چاره تمام دردهای اجتماعی است؛
بر این اساس به یکی از داستانهای عبرتآموز قرآن مراجعه میکنیم و تنها گوشهای از اقیانوس بیکران آن یعنی موضوع مهریه را مورد بررسی قرار میدهیم.
خداوند در آیاتی از سوره قصص پس از آنکه ماجرای ورود موسی(ع) به شهر مدین را نقل میکند، از برخورد ناگهانی ایشان با دختران شعیب(ع) یاد میکند. طی یک ماجرا موسی(ع) به عنوان پیامبری مشفق و دلسوز این بانوان را در کارشان کمک میکند. دختران شعیب(ع) وی را در نهایت حیا و ادب «تَمْشی عَلَى اسْتِحْیاء»(25 قصص) برای پرداخت اجرت نزد پدر خویش میبرند و از امانتداری و توان بالای موسی(ع) تعریف و تمجید میکنند.قالَتْ إِحْداهُما یا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ إِنَّ خَیْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِیُ الْأَمینُ؛ یکى از آن دو [دختر] گفت: «اى پدر، او را استخدام کن، چرا که بهترین کسى است که استخدام مىکنى: هم نیرومند [و هم] درخور اعتماد است.»
شعیب(ع) که از ایمان و اخلاق موسی(ع) آگاهی یافت به موسی(ع) پیشنهاد داد یا یکی از دخترانش ازدواج کند. «قالَ إِنِّی أُریدُ أَنْ أُنْکِحَکَ إِحْدَى ابْنَتَیَّ هاتَیْنِ عَلى أَنْ تَأْجُرَنی ثَمانِیَ حِجَجٍ فَإِنْ أَتْمَمْتَ عَشْراً فَمِنْ عِنْدِکَ وَ ما أُریدُ أَنْ أَشُقَّ عَلَیْکَ سَتَجِدُنی إِنْ شاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّالِحینَ؛ [شعیب] گفت: «من مىخواهم یکى از این دو دختر خود را [که مشاهده مىکنى] به نکاح تو در آورم، به این [شرط] که هشت سال براى من کار کنى، و اگر 10 سال را تمام گردانى اختیار با تو است، و نمىخواهم بر تو سخت گیرم، و مرا ان شاء اللّه از درستکاران خواهى یافت.»
الف) بر اساس این آیه میتوان دریافت والدین به خصوص پدر عروس نباید در امر ازدواج سختگیرى کند و در پرداخت مهریه، توان داماد را در نظر بگیرد و در میزان مهریه، داماد را در تنگنا قرار ندهد آنجا که شعیب(ع) میفرماید: «ما أُرِیدُ أَنْ أَشُقَّ عَلَیْکَ؛ نمىخواهم بر تو سخت گیرم».
ب) همچنین هنگام صحبت براى مهریه، پدر عروس، حداقل مورد قبول را انتخاب کند و پذیرش بیشتر را به اختیار داماد بگذارد چرا که حضرت شعیب به موسای نبی گفت اگر هشت سال را به 10 سال برسانى اختیار با شماست.
ج) عبارت شعیب(ع) که فرمود «سَتَجِدُنی إِنْ شاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّالِحینَ؛ مرا ان شاء اللّه از درستکاران خواهى یافت» این نکته را یادآور میشود که همواره باید خداوند را محور امورات و ناظر بر کارها دانست و بدون استمداد از خدا و گفتن انشاءاللّه، براى آینده وعدهاى ندهیم. و نیز گویای آن است که در آخر امر باید خانواده عروس به داماد اطمینان خاطر دهند که به دنبال اصلاح اوضاع هستند و قصد دیگری جز خوشبختی دختر خویش ندارند؛ زیرا اعتمادِ متقابلِ داماد و خانواده عروس لازم است./۹۶۹/د۱۰۲/ب۱
منبع: تسنیم