۲۴ آبان ۱۳۹۷ - ۰۶:۱۰
کد خبر: ۵۸۵۱۹۵
یادداشت؛

نبود"گفت‌وگو" تهدیدی علیه نهاد خانواده

یکی از مشکلات خانواده‌های امروزی کم‌رنگ شدن فرهنگ گفت‌وگو است، به‌گونه‌ای که به شهادت آمار بیشتر زن و شوهرهای ایرانی روزانه حتی نیم ساعت هم باهم صحبت نمی‌کنند.
گفتگوی زن و شوهر

به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، کم‌رنگ شدن فرهنگ گفتگو موجب شده در برخی از خانواده‌ها زن یا شوهر و یا هردو برای به کرسی نشاندن حرف خود، فقط دستور صادر کنند.

همان‌طور که برخی، خانه را با دادگاه اشتباه می‌گیرند و فقط به دنبال به دست آوردن حق خود هستند، برخی هم‌خانه را با پادگان یا با اداره اشتباه گرفته‌اند فقط دستور می‌دهند و فقط هم منتظر شنیدن کلمه «چشم» هستند. این نوع برخورد، تنش‌زاست.

گاهی دستوراتی در خانه صادر می‌شود که از طرف مقابل موردپذیرش قرار نمی‌گیرد. همین امر موجب اختلاف می‌شود. نه دستوردهنده، خواسته خود را در قالب یک گفتگو ارائه می‌کند و شنونده دستور، دلیل عدم اطاعت خود را با استدلال منطقی به‌طرف مقابل خود انتقال می‌دهد. نتیجه این می‌شود که یکی می‌گوید انجام بده؛ یکی می‌گوید انجام نمی‌دهم.

گاهی هم رفتارهای به‌ظاهر اشتباه از زن یا شوهر سر می‌زند که تا مدت‌ها یکی از دیگری کینه به دل می‌گیرد؛ بدون اینکه پای صحبت بنشینند و از این ناراحتی سخن به میان آورند.

درباره چه چیزهای گفتگو کنیم؛

۱ـ درباره اختلاف، برای رفع آن

اختلاف زن و شوهر می‌تواند مایه رشد زندگی شود البته درصورتی‌که دو طرف اختلاف را به میدان زورآزمایی یکدیگر تبدیل نکنند؛ بلکه با در نظر گرفتن قواعدی که در اینجا درباره آن گفتگو می‌گوییم در مورد آن صحبت کنند و آن را حل کنند.

بالاخره در یک مسئله مورد اختلاف یکی اشتباه می‌کند. شاید هم هردو یک عقیده و سلیقه‌دارند؛ اما یکی اشتباه می‌فهمد. اگر اشتباه در عقیده باشد، گفتگوی قاعده‌مند‌می تواند فردی را که اشتباه می‌کند از اشتباه خود بیرون آورده و همین مایه رشد او است.

اگر هم اشتباه در فهم است، گفتگو می‌تواند تفاهم ایجاد کند که سرمایه اصلی زندگی است.

۲ـ درباره اشتراکات، برای تقویت آن

همیشه که نباید درباره اختلافات سخن گفت. اشتراکات هم موضوع خوبی برای گفتگوست. وقتی ما با همسران درباره اشتراکات اعتقادی خود سخن می‌گوییم، موجب می‌شود هر دو در این عقیده استوارشده و نقطه اشتراکمان تقویت شود. البته درباره اشتراکات تذکر این نکته ضروری است که نباید اشتراکات را همیشه تقویت کرد. شاید نقطه اشتراک ما عقیده نادرستی باشد پس بهتر است درباره نقاط اشتراک با اهلش مشورت کنیم تا مطمئن شویم که اشتراکات ما عقاید درستی است که ارزش تقویت دارد.

۳ـ درباره امور روزمره زندگی، برای باز کردن سفره دل و اطلاع از اوضاع یکدیگر

برخی سخن گفتن درباره امور روزمره را برای خود عیب می‌دانند درحالی‌که گاهی زن یا شوهر نیاز دارد از امور روزمره خود مثل قضایایی که امروز در خانه یا بیرون از خانه برای او پیش‌آمده سخن بگوید.

این گفتگو شاید چیزی را حل یا تقویت نکند اما همین اندازه که همسر، سفره دل خود را بازکرده و طرف مقابل خود را شنونده خوبی می‌بیند در استحکام روابط زن و شوهر مؤثر است. در کتاب برداشت‌هایی از سیره امام خمینی، جلد 1، صفحه 11 آمده است که «امام در برخوردهایش با افراد چنان صمیمی بودند که انسان فکر می‌کرد ایشان هیچ کار و مشغله دیگری ندارند جز اینکه با او صحبت کنند گاهی از مسائل شخصی و مشکلات ما سؤال می‌کردند به گونه ای‌که واقعاً انتظار نمی‌رفت امام بااین‌همه مسئولیت‌هایی که بر دوش دارند و با این وقت اندک، این‌قدر نسبت به مسائل خانواده دقت داشته باشند»

از سوی دیگر سخن گفتن و شنیدن درباره امور روزمره موجب می‌شود که زن و شوهر از اوضاع هم باخبر شده و برخورد خود را با همسر خویش متناسب با همین اوضاع مدیریت کنند؛ مثلاً اگر شوهر فهمید که امروز بچه خردسالش بهانه‌گیری و گریه زیاد کرده از اینکه همسر او حوصله و نشاط ندارد شاکی نمی‌شود. اگر هم زن متوجه شود که امروز شوهرش نسبت به‌روزهای دیگر سرش شلوغ بوده و در محل کارش مشکلاتی وجود داشته از اینکه خواسته او را برای رفتن به خرید رد می‌کند ناراحت نمی‌شود.

۴ـ درباره مسائل دینی، برای معرفت اندوزی و رسیدن به نوع نگاه مشترک

نباید صحبت از معارف دینی به جلسات رسمی محدود شود خانواده یکی از بهترین مکان‌ها برای گفتگو در این زمینه است.

چه خوب است حداقل هفته‌ای یک‌بار به‌اتفاق خانواده گفتگوی دینی داشته باشیم! موضوع گفتگو را می‌توان با توافق یکدیگر انتخاب کرد آیات قرآن و روایات و کتب علمای اسلام‌شناس می‌تواند محور خوبی برای این گفتگوها باشد.

اگر یک‌بار امتحان کنید طعم شیرین این نوع گفتگوها را خواهید چشید. چنین گفتگوهایی علاوه بر این‌که سطح معرفتی خانواده را بالا می‌برد موجب می‌شود نگاه زن و شوهر به مسائل دینی افق مشترکی بیابد که این اشتراک تأثیر بسزایی دررسیدن به تفاهم بیش‌تر دارد.

۵ـ درباره تربیت فرزند، برای رسیدن به وحدت رویه

یکی از بزرگ‌ترین مشکلات تربیتی سیاست دوگانه در تربیت فرزند است. متأسفانه در برخی از خانواده‌ها پدر برای خود شیوه‌ای در تربیت داشته و مادر روش دیگری را در پیش‌گرفته است. این سیاست دوگانه اثرات زیان باری را در پی خواهد داشت. در این صورت ممکن است فرزند دارای شخصیت دوگانه شده و یا این‌که به‌کلی از پدر و مادر بریده و تربیت او به دست عنصری خارج از محیط خانواده بیفتد.

گفتگو درباره تربیت فرزند گامی مهم و لازم برای رسیدن به روشی مشترک در تربیت فرزند است البته بهتر است این گفتگو قبل از تولد فرزند حتی قبل از انعقاد نطفه و حتی پیش آن آغازمی شود./۸۷۶/د۱۰۲/س

پایگاه اینترنتی فقه حکومتی (وسائل)

ارسال نظرات