۱۷ خرداد ۱۳۸۸ - ۱۶:۵۹
کد خبر: ۵۸۸۵
استاد ادبیات حوزه علمیه قم:

تأسیس فقه هنر در حوزه به رشد و تعالی طلاب کمک می‌كند

خبرگزاری رسا ـ استاد ادبیات حوزه علمیه قم گفت: بعد از انقلاب اسلامی هنر و ادبیات در حوزه‌های علمیه احیا شد.
حجت الاسلام ابوالقاسم حسيني ژرفا

تاکنون کارشناسان ادبیات حوزه دیدگاه‌های گوناگونی درباره چگونگی استفاده عموم طلاب از ادبیات فارسی و هنر در حوزه‌های علمیه، ارائه شده است. براستی جایگاه هنر و ادبیات در حوزه‌های ما چگونه دیده شده است؟ و از چه راه‌هایی می‌توان به نهادینه‌کردن هنر در حوزه پرداخت؟ برای روشن‌تر شدن بحث، گفت‌وگویی را با حجت الاسلام سیدابوالقاسم حسینی(ژرفا)، استاد ادبیات حوزه علمیه قم صورت داده‌ایم که از حضور شما خوانندگان محترم رسا می‌گذرد.

رسا ـ به نظر شما ادبیات فارسی در حوزه‌های علمیه در چه جایگاهی قرار دارد؟

ادبیات فارسی می‌بایست در مجموعه کلان حوزه هنر دیده شود نه به‌خودی خود و جدا از برنامه‌های دیگر. هنر در حوزه‌های علمیه از قدیم جایگاه ارجمندی داشته است، اما این جایگاه روز‌به‌روز رو به افول و ضعف رفته است. البته بعد از انقلاب اسلامی احیایی در این زمینه صورت گرفت، اما متأسفانه این احیا، فراگیر نشد و ما امروز آن‌گونه که باید و شاید نقش هنر را در حوزه‌های علمیه نمی‌بینیم.

رسا ـ نقش هنر در حوزه‌های علمیه چگونه باید باشد؟

نقش هنر باید از دو زاویه کاملاً متفاوت و متمایز در حوزه‌های علمیه دیده شود که یکی مربوط به نقش دیدگاهی و نظری و دیگری نقش مهارتی و عملی است.
نقش دیدگاهی هنر به این معنا است که طلاب ما اصولاً باید دنیا را هنرمندانه ببینند و بتوانند از زاویه ادبیات، شعر، نقاشی، موسیقی، سینما و تئاتر به دنیا نگاه کنند. اگر طلبه، رمان نخواند نمی‌تواند به خوبی دنیا را ببیند. متأسفانه امروزه برخی از اساتید در حوزه به گونه‌های تبلیغ می‌کنند که اگر طلبه رمان بخواند وقت و عمر او ضایع می‌شود، در حالی که کاملاً به عکس است. ما نمی‌گوییم طلبه رمان بخواند تا مطلب بیاموزد، هرگز این گونه نیست چرا که اگر گفته شود خواندن رمان برای آموختن است ممکن است پاسخ داده شود برای آموختن باید سراغ معارف رفت. ما می‌گوییم هنر از جمله ادبیات و شعر و رمان مانند یک معبر و گذرگاه هستند برای درست دیدن عالم.

رسا ـ هنر تا چه اندازه می‌تواند در مسأله شناخت ما از عالم هستی مؤثر باشد؟

شما اگر بخواهید نگاه مردمِ روزگار خود را از هستی و پیرامون خود بشناسید بهترین راه برای شما همان ادبیات و هنر است. وقتی ببینید جوان امروز چگونه شعر می‌گوید یا چگونه شعری را می‌پسندد، به زبان فرهنگ و نگاه او به هستی آشنا شده‌اید. به این ترتیب برخی از مسائل را که در کتاب‌ها یا در جلسات نمی‌توان آموخت به سادگی آموخته‌اید و به‌همین جهت است که دلسوزان بزرگ ما که در پیشاپیش آن حضرت روح الله و مقام معظم رهبری قرار دارند به‌همین ادبیات و رمان - که بعضی‌ها به چشم حقارت به آن نگاه می‌کنند- نگاه جدی داشته‌اند و در دوران جوانی خود رمان‌های روز ادبیات فارسی را می‌خوانند. رهبر بزرگوار انقلاب هنوز هم ادبیات را در قالب شعر و رمان دنبال می‌کنند. بنابراین«نقش دیدگاهی» باید نقش اول هنر و ادبیات در حوزه‌های علمیه باشد.

رسا ـ اگر ممکن است قدری بیشتر پیرامون نقش دیدگاهی توضیح دهید.

نقش دیدگاهی یعنی آشنایی دقیق و عمیق طلاب ما به‌ویژه در مدارس، به‌گونه‌ای صورت پذیرد تا از رهگذر مطالعه هنر، دید طلاب ما باز شود و اصولاً با فرهنگ و واقعیات جهان معاصر آشنا شوند.
می‌دانید روایت مشهوری است که ائمه ما فرمودند که عالمان باید محاسن و زیبایی کلام ما را به مردم برسانند. محاسن کلام یعنی همان زیبایی‌های گفتار و این زیبایی‌های گفتار را چه کسی می‌تواند بفهمد تا در مرحله بعد بتواند آن را به دیگران منتقل نماید؟ طبیعی است کسی خواهد توانست که با زیبایی‌شناسی آشنا باشد. اگر عالمِ دین نتواند زیبایی‌شناس باشد نمی‌تواند زیبایی‌های گفتار معصوم و دین را بفهمد تا بخواهد آن را منتقل کند. منبری ما هرچه هم قوی و به تکنیک‌های کلامی وارد باشد وقتی افق زیبایی در وجودشان نباشد نمی‌توانند زیبایی‌های دین را ببیند تا بخواهد آن را منتقل کند.

رسا ـ پس می‌توان گفت مشکلی که ما در نحوه ارتباط با جامعه داریم و نمی‌توانیم مفاهیم دینی را به جامعه منتقل کنیم به همین مقوله هنر بر می‌گردد؟
کاملاً درست است، بلکه باید بگویم بخش زیادی از مشکل به عدم توجه به مقوله هنر بر می‌گردد. من معتقدم اگر یک طلبه به فن نویسندگی تسلط کامل داشته باشد، اما دید زیبایی‌شناسانه پیدا نکرده باشد، نویسندة موفقی نیست.

رسا ـ در دیدگاه مهارتی چه نکاتی باید در نظر گرفته شود؟

اما در دیدگاه مهارتی و عملی هم باید گفت حوزه‌های علمیه در سایه همان بعد اول(دیدگاهی) به آن نیاز زیادی دارند، یعنی ما باید در مدارس علمیه برنامه‌ها مدونی برای این مسأله داشته باشیم و افزون بر این چند واحد درس نویسندگی که در حوزه‌ها داریم واحدهای جمال‌شناسی و زیبایی‌شناسی را هم در دورس بگنجانیم و زیبایی‌های دین را از رهگذر هنر نشان دهیم. آن وقت است که طلبه، زیبایی‌های نهج‌البلاغه را به‌خوبی می‌فهمد. در حال حاضر اکثر طلاب ما در حد شعار می‌گویند قرآن و نهج‌البلاغه زیبا است، اما چون با مباحث زیبایی‌شناسی به‌صورت عمیق آشنا نیستند اگر شما به آنها بگویید این زیبایی که می‌گویید کجا است؟ نمی‌توانند جواب دهند. بنابراین به نظر می‌رسد ما در این مورد هم مانند بسیاری از موارد دیگر شعار زده شده‌ایمع در حالی که ما می‌توانیم در همان شش سال اولی که طلاب در مدارس جوانی‌شان را صرف می‌کنند به‌راحتی این مفاهیم را به آنها منتقل کنیم. ما وارث بزرگانی مانند سیدرضی هستیم. سیدرضی از بزرگ‌ترین شاعران ادبیات عرب است. اینها کسانی بودند که در عین این‌که فقهای سرآمدی بودند به‌شدت با مباحث زیبایی‌شناسی آمیخته بودند. بنابراین بعد از این‌که ما چنین جنبه‌های را تقویت کردیم می‌توانیم حداکثر شش واحد درس نویسندگی که مورد نیاز طلاب است و می‌توان از طریق آن به نیازهای تبلیغی و تحقیقی پاسخ داد را به آنها بیاموزیم تا بتوانند وظایف تبلیغی خودشان را انجام دهند.

رسا ـ بحث زیبایی‌شناسی در چه قالب‌هایی قابل ارائه است؟

زیبایی‌شناسی یک مقوله عام است و قالب‌های آن هم ممکن است متفاوت باشد. لذا پیشنهاد من این است که از همان اوایل، طلاب ما باید در یک سری برنامه‌های مدون و سنجیده با ادبیات کلاسیک به‌خوبی آشنا شوند. حلقه‌های حافظ‌خوانی و مولوی‌خوانی باید با برنامه‌های مدون به‌شدت تقویت شود. ما وقتی حافظ می‌خوانیم طبیعتاً می‌توانیم از منظرهای گوناگون بخوانیم. بنابراین این حرف درست است که بعضی از منظرها ممکن است موجبات گمراهی طلاب را به همراه داشته باشد. لذا این کار می‌تواند با نظارت اساتید مجرب و دلسوز انجام شود. حافظ و مولوی باید خوانده شود تا باطنِ زیبای جهان کشف گردد.

رسا ـ اما ممکن است در آثار حافظ یا سعدی اندیشه‌های ناصوابی هم باشد.

بله، درست است. ممکن است در آثار مولوی و حافظ اندیشه‌های ناصوابی هم باشد. لذا وقتی ما می‌گوییم حافظ و مولوی‌خوانی، نمی‌خواهیم لزوماً اندیشه حافظ و مولوی را تبلیغ کنیم، بلکه ما می‌خواهیم از منظر زیبایی‌شناسی آنها استفاده کنیم. به همین دلیل باید ادبیات مدرن و امروزی خوانده شود. در حوزه‌های ما طلاب باید با داستان‌های داستان‌نویسان معاصر آشنا باشند تا بدانند نگاه بخشی از تارخ معاصر ما به دین و جریان‌های دینی چگونه بوده است تا این‌که بعداً بتوانند پاسخگو باشند. صرف همین دو کلمه که فلان نویسنده مشکل عقیدتی داشته است کار تمام نخواهد شد و این بدترین کاری است که می‌تواند با طلاب ما صورت گیرد.

رسا ـ با چه سبک و شیوه‌ای می‌توان ادبیات فارسی را در حوزه تدریس کرد؟

به نظر من طلبه باید ادبیات را در حلقه‌های بحث که یکی از قدیمی‌ترین سنت‌ها در حوزه‌های علمیه بوده و متأسفانه رو به فراموشی است بیاموزد. چرا که شما در حلقه‌های بحث می‌توانید با نظارت یک استاد با تجربه به تصحیح ایده‌های یکدیگر بپردازید و روش درست گفت‌وگو و گفتمان را از همان آغاز بیاموزید. نتیجه این‌که طلبه اگر ادبیات و هنر کلاسیک و معاصر ایران و جهان را در یک سری دوره‌های معین همراه با قدری از جنبه‌های امروزی هنر مانند سینما و تئاتر در حلقه‌های بحث با نظر اساتید فن بیاموزد بسیاری از جنبه‌های نگرشی که ما امروزه داریم و می‌بینیم که روحانیون ما خشک هستند اصلاح خواهد شد.
البته این جمله را تأکید می‌کنم که همه این توضیحاتی که بنده دادم باید در کنار فقه سنتی و اصیل ما برنامه‌ریزی شود تا طلبه از راه اصلی باز نمانند، چرا که اگر خدای نکرده این مسائل به شیوه‌های بد‌برنامه‌ریزی شود موجب از بین رفتن ذی‌طلبگی خواهد شد.

رسا ـ چرا حوزه‌های ما نسبت به مقوله هنر روریکرد مثبتی ندارند؟

ریشه این بحث در این‌جا است که دین‌داران سنتی ما از همان آغاز، اصل هنر را بد فهمیدند که عمده این مسأله هم به بحث موسیقی بر می‌گردد، چون همان‌طورکه می‌دانید ادبیات ما به‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ویژه ادبیات منظوم، پیوند عجیبی با موسیقی دارد و بسیاری از شاعران بزرگ ما مانند حافظ موسیقی‌دان و موسیقی‌شناس و حتی نوازنده بوده‌اند. بنابراین چون از قدیم نگاه غلطی در رابطه با موسیقی در بین دین‌داران سنتی ما وجود داشته است همه هنر و از جمله شعر، آلوده در نظر گرفته شده است، در حالی که ما باید نگاهمان را تصحیح کنیم و با بحث‌های عمیق و جدی مشخص کنیم دین با چه بخشی از موسیقی مخالفت کرده و آن بخشی که مخالفت شده مربوط به چه زمانی و با چه رویکردی بوده است؟ و در کنار آن هم فقة هنر به معنی واقعی تعمیق شود. آن وقت بسیاری از دیدگاه‌های ما در مجموعه مباحث هنری اصلاح می‌شود. این نگاه که بخش عظیمی از هنر را حرام می‌داند، غلط است و بر عکس باید بگویم بخش عظیمی از هنر برای طلاب واجب است تا بتواند زیبایی دین را بفهمند.

رسا ـ پیوند میان هنرمندان متعهد و حوزه‌های علمیه تا چه اندازه می‌تواند به پیشرفت هنر در حوزه کمک کند؟

همان‌طور که فرمودید ما می‌توانیم میان حوزه و هنرمندان پیوند عظیمی برقرار کنیم. یکی از نقاط تاریک در روزگار ما قطع پیوند میان حوزویان و هنرمندان است، حتی آن بخش هنرمندان مسلمان ما که از خانواده‌های مسلمان برخواسته‌اند یا خودشان دغدغه دین داشته‌اند با حوزه هیچ پیوندی ندارند به جهت این‌که نمی‌توانند برای سؤالاتشان در حوزه جوابی بیابند و عالمان بزرگ دین ما هم به جز عده‌ای محدود با هنر و هنرمند آشنا نیستند. به نظر من اگر این اتفاق یعنی«تصحیح نگاه‌های موجود» بیفتد، اتفاق بسیار خوبی خواهد بود و حوزه‌ها و هنرمندان با هم آشتی خواهند کرد.

رسا ـ با تشکر از شما که در این گفت‌وگو شرکت فرمودید.


ارسال نظرات