اخلاق رسانه (۴) گفتگو با آیت الله کعبی؛
انتشار پیام مبتنی بر "فطرت"رسالت اصلی رسانهها
آیتالله کعبی در تبیین ارتباط اخلاق و رسانه با اشاره به اینکه ایجاد محیط مساعد برای رشد فضائل اخلاقی از اصول جمهوری اسلامی است، گفت: در اخلاق حرفهای رسانهای، تعهد باید در کنار هیاهوی رسانه وجود داشته باشد.
اشاره: گسترش رسانههای صوتی و تصویری در عصر سرعت و تکنولوژی باعث شده است که ضریب انتقال اطلاعات در جامعه افزایش پیدا کند؛ این افزایش باعث شده است که رفتارهای ثابت گذشته در تأثیر بیشتری در جامعه گذاشته و دقت در آنها نیز برای ما لازم باشد.
اصول نظریه رسالت دینی، حق محوری، ارزشمداری و آگاهی بخشی است؛ و این نظریه بر اساس پیام دین، نخست به شکل مبنایی باید مورد قبول رسانهها در بخشهای مختلف باشد.
همکاری سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا با همایش «اخلاق و رسانه» سبب شد تا با آیتالله عباس کعبی از نمایندگان خبرگان رهبری که به عنوان صاحب نظر در فقه حکومتی و حقوق عمومی شناخته میشود، گفت و گویی ترتیب دهیم. آیت الله کعبی با دهها دوره تدریس حقوق اساسی در میان فضلای حوزه و دانشجویان در مقطع کارشناسی ارشد و دکتری به عنوان نظریه پرداز مسائل حقوق اساسی و حقوق کار مشهور است.
رساـ نسبت رسانههای جدید با معارف دینی و فقه چیست؟
معجزه جاوید اسلام تولید پیام برای زندگی پاک و شکوفایی مادی و معنوی انسانها بر مبنای حقیقت و فطرت انسانی است.
قرآن کریم تولید پیامی است که خدای متعال آن را با ادبیات انسانها و به مقتضای همه زمانها و مکانها و شرایط نازل کرده است و این قرآن با سنت رسول گرامی اسلام و تبیین ائمه اهل بیت (ع) باعث نجات بشریت میشود.
با این وصف این پیام حیات بخش، رهایی بخش و مبتنی بر کرامت انسان که در سایه ایمان و پرستش الهی و آزادی و مسئولیت اجتماعی و دینمداری، است میتواند پیوند انسانها و حرکت دسته جمعی جامعه را به سمت تحقق صلح و امنیت و عدالت و پیشرفت تضمین کند.
امروز با توجه به گسترش رسانههای صوتی، تصویری و فضای مجازی به گونهای که امروز را عصر ارتباطات گفتهاند، اهمیت مضاعف پیدا کرده است؛ جهان امروز در بحرانهای گوناگونی به سر میبرد و تشنه حقیقت زلال وحی با زبان و ادبیات معاصر است.
اگر رسانهها بتوانند حقایق مبتنی بر فطرت را با زبان و ادبیات رسانهای تبیین کنند و مطابق فرهنگها، تمدنها و حتی خردهفرهنگها و نیز بر اساس اقتضائات محلی، منطقهای، جغرافیایی، قومیتی، زبانی و بینالمللی تبیین کنند؛ دیری نخواهد پایید که غول امپراطوری رسانهای نظام سلطه در هم خواهد شکست.
رسالت اصلی رسانهها در دنیای کنونی مسلح شدن به پیام مبتنی بر حق و فطرت است که آن پیام دین است.
رساـ چطور میشود فضایل اخلاقی و دینی را بر اخلاق کاربردی حرفههای مختلف رسانهای حاکم کرد؟
در وهله اول رسانهها باید از یک نظریه برخوردار باشند و در کنار این نظریههای رایج، نظریههای هنجاری مانند نظریه اقتدارگرا، لیبرال، سوسیالیستی، استبدادی، دموکراسی و نظریههای شبیه آن شکل گرفته است.
رسانه دینی باید مبتنی بر نظریه باشد؛ اصول نظریه رسالت دینی، حق محوری، ارزشمداری و آگاهی بخشی است؛ و این نظریه بر اساس پیام دین، نخست به شکل مبنایی باید مورد قبول رسانهها در بخشهای مختلف باشد.
این نظریه حقیقتمحور، ارزشمدار، آگاهی بخش، مسئولیت ساز، حیات بخش و رهایی بخش باید در همه مؤلفههای رسانهها ساری و جاری باشد.
در اخلاق حرفهای رسانهای تعهد در کنار هیاهوی رسانه باید وجود داشته و در تدوین نظامنامه یا منشور اخلاق حرفهای، نظریه اسلامی رسانه باید مورد توجه باشد و در نظریه اسلامی رسانه، باورها و ارزشها باید جامعه را به سمت تفسیر صحیح از نظام هستی و آرمانها و واقعیتها سوق دهد؛ متأسفانه نظریات نظام سلطه مبتنی بر فریب و جذابیت مادی است.
پایهایترین نیاز جامعه به رسانه، دستیابی به حقیقت و تقویت ارزشهای متعالی است که این مسئولیت رسانهها در این بخش حائز اهمیت است.
رساـ مصالح و منافع عمومی تا چه اندازه میتواند مرزهای اخلاق را جابجا کند؟
اصلاً رعایت اخلاق یکی از مصالح عمومی است؛ بیاخلاقی در رسانهها یکی از مفاسد عمومی است؛ ما نباید اخلاق را در مقابل مصلحت و مفسده قرار دهیم؛ مصلحت و مفسده یکی از پایهها و مبانی نظریه رسانه در اسلام است و طبعاً بر اساس ارزشهای اخلاقی متعالی و اصول جاودان اخلاقی شکل میگیرد و به نظر من تقابلی بین این دو نیست. یعنی مصلحت و مفسده مبنا است.
همانطور که در ادبیات اصول فقهی وجود دارد «الاحکام الشرعیه، تابعت المصالح الواقعیه» که مصالح ثابت واقعیه نقش امریه در اخلاق رسانهای باید مورد توجه واقع شود.
رساـ حاکمیت چه وظیفهای در حاکم کردن اخلاق در رسانههای کشور دارد؟
یکی از اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی که وظایف دولت اسلامی را بر میشمرد میگوید «ایجاد محیط مساعد برای رشد فضائل اخلاقی بر اساس ایمان و تقوا و مبارزه با کلیه نزاعها میتواند جزو وظایف حاکمیت است».
رساـ مهمترین شاخصهای رسانه بیاخلاق از نظر فقه چیست؟
رسانه مبتنی بر فریب، دروغ، تزویر و رسانه تقویت کننده ظلم و جنایت و چپاول که در خدمت نظامهای استبدادی اقتدارگرا و نظام سلطه قرار دارد؛ همان چیزی که امروز در غولهای رسانهای جهان مطرح هستند.
رساـ معیار اخلاق در رسانهها چه کسانی هستند؟ مخاطبان، کارکنان، سیاستگذاران، یا حاکمیت است؟
معیارها با اصول پایدار اخلاقی است که ثبت شود و دستگاهی باید وجود داشته باشد که نظارت کند؛ نباید نظرسنجیها را ملاک ارزیابی قرار دهیم، بلکه میزان فرهنگسازی و مقابله با تهاجم فرهنگی دشمن و میزان تحولات اخلاقی در جامعه، مثبت یا منفی میتواند یک شاخصه برای ارزیابی سطح اخلاق رسانهای باشد. رسانه نباید جدای از تأثیرگذاریاش در اخلاق و فرهنگ عمومی ارزیابی شود.
رساـ رسانه ملی چطور میتواند در اخلاق جامعه تأثیر بگذارد و اخلاق را در جامعه نهادینه کند؟
رسانه ملی بحث جدایی است که من در این خلاصه نمیتوانم تبیین مفصلی کنم، اما اجمالاً باید خطوط قرمز شرع و اخلاق و ارزشهای متعالی را تحت هر عنوانی عبور کند.
رساـ الان رسانه ملی ما اخلاق مدار است؟
در مقایسه با رسانههای نظام سلطه، رسانه ملی اخلاق مدارترین رسانه است، اما در عین حال در مقایسه با شاخصههای مطلوب نظام اسلامی فاصله زیادی دارد؛ لذا اخلاقمداری به شکل نسبی در رسانه ملی وجود دارد.
رساـ راهکار رعایت شاخصهای مطلوب دینی به وسیله رسانه ملی چیست؟
در سیاستگذاریهای کلان و افق رسانه در هر سال باید شاخصههای اعتقادی، اخلاقی، فقهی متناسب با طرح و برنامه و متناسب با حضور تهیه کننده، کارگردان و مجری به شکل ریز به کدهای اخلاقی و منشور اخلاق حرفهای تبدیل شود.
رساـ در مسیر اخلاق مدار شدن رسانه ملی مشکلاتی را میبینید؟
قطعاً خالی از مشکل نیست، منتها باید سیاستگذاریها به مدیران معطوف شود و مدیران بتوانند موانع را برطرف کنند؛ یکی از محورهایی که میتواند مشکلات را حل کند کارد شناسی و کادر سازی برای اهداف متعالی رسانه ملی و استفاده از نیروهای ارزشی در رسانه ملی در بخشهای حرفهای و فنی آن است.
رساـ نیازهایی که مردم از خود نشان میدهند شاید موجب بد اخلاقیهایی در رسانه ملی شود؛ با این نیازها چگونه برخورد شود؟
نیازهای واقعی مردم باید تأمین شود؛ یعنی شادی حلال جزو یک شاخصه رسانه موفق است؛ اما الزاماً تأمین شادی لازم نیست که حتماً از طریق شادیهای حرام اتفاق بیافتد، لذا ابتکار و ابداع و خلاقیت در دایره شادیهای آزاد و مباح توأم با ملاحظات دقیق شرعی حائز اهمیت است. /۸۳۶/گ۴۰۲/س
خبرنگار: محمود لطیف
اصول نظریه رسالت دینی، حق محوری، ارزشمداری و آگاهی بخشی است؛ و این نظریه بر اساس پیام دین، نخست به شکل مبنایی باید مورد قبول رسانهها در بخشهای مختلف باشد.
همکاری سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا با همایش «اخلاق و رسانه» سبب شد تا با آیتالله عباس کعبی از نمایندگان خبرگان رهبری که به عنوان صاحب نظر در فقه حکومتی و حقوق عمومی شناخته میشود، گفت و گویی ترتیب دهیم. آیت الله کعبی با دهها دوره تدریس حقوق اساسی در میان فضلای حوزه و دانشجویان در مقطع کارشناسی ارشد و دکتری به عنوان نظریه پرداز مسائل حقوق اساسی و حقوق کار مشهور است.
رساـ نسبت رسانههای جدید با معارف دینی و فقه چیست؟
معجزه جاوید اسلام تولید پیام برای زندگی پاک و شکوفایی مادی و معنوی انسانها بر مبنای حقیقت و فطرت انسانی است.
قرآن کریم تولید پیامی است که خدای متعال آن را با ادبیات انسانها و به مقتضای همه زمانها و مکانها و شرایط نازل کرده است و این قرآن با سنت رسول گرامی اسلام و تبیین ائمه اهل بیت (ع) باعث نجات بشریت میشود.
با این وصف این پیام حیات بخش، رهایی بخش و مبتنی بر کرامت انسان که در سایه ایمان و پرستش الهی و آزادی و مسئولیت اجتماعی و دینمداری، است میتواند پیوند انسانها و حرکت دسته جمعی جامعه را به سمت تحقق صلح و امنیت و عدالت و پیشرفت تضمین کند.
امروز با توجه به گسترش رسانههای صوتی، تصویری و فضای مجازی به گونهای که امروز را عصر ارتباطات گفتهاند، اهمیت مضاعف پیدا کرده است؛ جهان امروز در بحرانهای گوناگونی به سر میبرد و تشنه حقیقت زلال وحی با زبان و ادبیات معاصر است.
اگر رسانهها بتوانند حقایق مبتنی بر فطرت را با زبان و ادبیات رسانهای تبیین کنند و مطابق فرهنگها، تمدنها و حتی خردهفرهنگها و نیز بر اساس اقتضائات محلی، منطقهای، جغرافیایی، قومیتی، زبانی و بینالمللی تبیین کنند؛ دیری نخواهد پایید که غول امپراطوری رسانهای نظام سلطه در هم خواهد شکست.
رسالت اصلی رسانهها در دنیای کنونی مسلح شدن به پیام مبتنی بر حق و فطرت است که آن پیام دین است.
رساـ چطور میشود فضایل اخلاقی و دینی را بر اخلاق کاربردی حرفههای مختلف رسانهای حاکم کرد؟
در وهله اول رسانهها باید از یک نظریه برخوردار باشند و در کنار این نظریههای رایج، نظریههای هنجاری مانند نظریه اقتدارگرا، لیبرال، سوسیالیستی، استبدادی، دموکراسی و نظریههای شبیه آن شکل گرفته است.
رسانه دینی باید مبتنی بر نظریه باشد؛ اصول نظریه رسالت دینی، حق محوری، ارزشمداری و آگاهی بخشی است؛ و این نظریه بر اساس پیام دین، نخست به شکل مبنایی باید مورد قبول رسانهها در بخشهای مختلف باشد.
این نظریه حقیقتمحور، ارزشمدار، آگاهی بخش، مسئولیت ساز، حیات بخش و رهایی بخش باید در همه مؤلفههای رسانهها ساری و جاری باشد.
در اخلاق حرفهای رسانهای تعهد در کنار هیاهوی رسانه باید وجود داشته و در تدوین نظامنامه یا منشور اخلاق حرفهای، نظریه اسلامی رسانه باید مورد توجه باشد و در نظریه اسلامی رسانه، باورها و ارزشها باید جامعه را به سمت تفسیر صحیح از نظام هستی و آرمانها و واقعیتها سوق دهد؛ متأسفانه نظریات نظام سلطه مبتنی بر فریب و جذابیت مادی است.
پایهایترین نیاز جامعه به رسانه، دستیابی به حقیقت و تقویت ارزشهای متعالی است که این مسئولیت رسانهها در این بخش حائز اهمیت است.
رساـ مصالح و منافع عمومی تا چه اندازه میتواند مرزهای اخلاق را جابجا کند؟
اصلاً رعایت اخلاق یکی از مصالح عمومی است؛ بیاخلاقی در رسانهها یکی از مفاسد عمومی است؛ ما نباید اخلاق را در مقابل مصلحت و مفسده قرار دهیم؛ مصلحت و مفسده یکی از پایهها و مبانی نظریه رسانه در اسلام است و طبعاً بر اساس ارزشهای اخلاقی متعالی و اصول جاودان اخلاقی شکل میگیرد و به نظر من تقابلی بین این دو نیست. یعنی مصلحت و مفسده مبنا است.
همانطور که در ادبیات اصول فقهی وجود دارد «الاحکام الشرعیه، تابعت المصالح الواقعیه» که مصالح ثابت واقعیه نقش امریه در اخلاق رسانهای باید مورد توجه واقع شود.
رساـ حاکمیت چه وظیفهای در حاکم کردن اخلاق در رسانههای کشور دارد؟
یکی از اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی که وظایف دولت اسلامی را بر میشمرد میگوید «ایجاد محیط مساعد برای رشد فضائل اخلاقی بر اساس ایمان و تقوا و مبارزه با کلیه نزاعها میتواند جزو وظایف حاکمیت است».
رساـ مهمترین شاخصهای رسانه بیاخلاق از نظر فقه چیست؟
رسانه مبتنی بر فریب، دروغ، تزویر و رسانه تقویت کننده ظلم و جنایت و چپاول که در خدمت نظامهای استبدادی اقتدارگرا و نظام سلطه قرار دارد؛ همان چیزی که امروز در غولهای رسانهای جهان مطرح هستند.
رساـ معیار اخلاق در رسانهها چه کسانی هستند؟ مخاطبان، کارکنان، سیاستگذاران، یا حاکمیت است؟
معیارها با اصول پایدار اخلاقی است که ثبت شود و دستگاهی باید وجود داشته باشد که نظارت کند؛ نباید نظرسنجیها را ملاک ارزیابی قرار دهیم، بلکه میزان فرهنگسازی و مقابله با تهاجم فرهنگی دشمن و میزان تحولات اخلاقی در جامعه، مثبت یا منفی میتواند یک شاخصه برای ارزیابی سطح اخلاق رسانهای باشد. رسانه نباید جدای از تأثیرگذاریاش در اخلاق و فرهنگ عمومی ارزیابی شود.
رساـ رسانه ملی چطور میتواند در اخلاق جامعه تأثیر بگذارد و اخلاق را در جامعه نهادینه کند؟
رسانه ملی بحث جدایی است که من در این خلاصه نمیتوانم تبیین مفصلی کنم، اما اجمالاً باید خطوط قرمز شرع و اخلاق و ارزشهای متعالی را تحت هر عنوانی عبور کند.
رساـ الان رسانه ملی ما اخلاق مدار است؟
در مقایسه با رسانههای نظام سلطه، رسانه ملی اخلاق مدارترین رسانه است، اما در عین حال در مقایسه با شاخصههای مطلوب نظام اسلامی فاصله زیادی دارد؛ لذا اخلاقمداری به شکل نسبی در رسانه ملی وجود دارد.
رساـ راهکار رعایت شاخصهای مطلوب دینی به وسیله رسانه ملی چیست؟
در سیاستگذاریهای کلان و افق رسانه در هر سال باید شاخصههای اعتقادی، اخلاقی، فقهی متناسب با طرح و برنامه و متناسب با حضور تهیه کننده، کارگردان و مجری به شکل ریز به کدهای اخلاقی و منشور اخلاق حرفهای تبدیل شود.
رساـ در مسیر اخلاق مدار شدن رسانه ملی مشکلاتی را میبینید؟
قطعاً خالی از مشکل نیست، منتها باید سیاستگذاریها به مدیران معطوف شود و مدیران بتوانند موانع را برطرف کنند؛ یکی از محورهایی که میتواند مشکلات را حل کند کارد شناسی و کادر سازی برای اهداف متعالی رسانه ملی و استفاده از نیروهای ارزشی در رسانه ملی در بخشهای حرفهای و فنی آن است.
رساـ نیازهایی که مردم از خود نشان میدهند شاید موجب بد اخلاقیهایی در رسانه ملی شود؛ با این نیازها چگونه برخورد شود؟
نیازهای واقعی مردم باید تأمین شود؛ یعنی شادی حلال جزو یک شاخصه رسانه موفق است؛ اما الزاماً تأمین شادی لازم نیست که حتماً از طریق شادیهای حرام اتفاق بیافتد، لذا ابتکار و ابداع و خلاقیت در دایره شادیهای آزاد و مباح توأم با ملاحظات دقیق شرعی حائز اهمیت است. /۸۳۶/گ۴۰۲/س
خبرنگار: محمود لطیف
ارسال نظرات