ظرافتهای رسانهای در تحقق فرهنگ امر به معروف
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، امر به نیکیها و بازداشتن دیگران از پلیدیها از وظایف اجتماعی جامعه مسلمان شمرده می شود. در ترویج این فریضه شایسته است اصل معروف و منکر را برای روشنگری کرد، اولا برای شخص آمر یا ناهی مشخص و معلوم شود و ثانیا برای مخاطبان هم تبیین و توضیح داده شود.
از سوی دیگر، بر اساس مبانی عقلی، عقاب بلابیان، قبیح است؛ بنابر این فردی که نسبت به امری دانش کافی نداشته باشد، باید نسبت به آن آگاهی و دانش پیدا کند و اخلاق دینی هم حکم میکند از باب ارشاد جاهل، افراد خاطی را به آگاهی و مرز هوشیاری رساند تا کردارهای اجتماعی سامان یابد.
وَلْتَکُن مِّنکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَیَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ وَأُولَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ
بر اساس آیه ۱۰۴ سوره آل عمران، باید از شما گروهی باشند که همۀ مردم را به خیر [یعنی عقاید پاک، اندیشههای درست، اعمال شایسته، اخلاق حسنه]دعوت کنند، و از همۀ زشتیها و منکرات بازدارند، این گروه [بر همۀ موانعِ راه سعادت]پیروزند.
همچنین در آیات متعدد دیگری در قرآن، امربه معروف و نهی از منکر و جایگاه و مراتب آن مورد تاکید خداوند متعال قرار گرفته است که میتوان به سوره لقمان، آیه ۱۷- سوره آل عمران، آیه ۱۱۰- سوره اعراف، آیه ۱۵۷ - سوره توبه، آیه ۷۱- سوره حج، آیه ۴۱ اشاره کرد.
علامه طباطبایی(ره) در ذیل آیه ۱۰۴ سوره آل عمران، میفرماید: عمل مانند علم و دائر و مدار آن است، هرزمان که علم قوی باشد، عمل قوت میگیردو بالعکس باضعف آن ضعیف میگردد، و هرزمان علم صالح باشد، عمل هم صالح میشود و اگر علم فاسد باشد عمل هم فاسد میگردد و علم بسوی عمل دعوت میکند، پس مجتمع صالح مردم را به حفظ معرفت و فرهنگ دعوت میکند و شخص متخلف از خیر را رد مینماید، لذا در جامعه اسلامی که متمسک به حبل الله هستند، معروف درآن جامعه، عمل خیر است و منکر در آن عمل شراست، یعنی خیر در جامعه اسلامی شناخته شده و معروف است و شر در آن جامعه منکر و نامألوف میباشد و کسانی که قیام به این امر واجب یعنی امر به معروف و نهی از منکر میکنند رستگارانند، چون قیام به یک واجب کفایی کرده اند تا جامعه خود را حفظ نمایند و طریقه پروردگارشان را محافظت نمایند. (ترجمه المیزان: ج۳، ص: ۵۷۷ و ۵۷۸)
در تفسیر نمونه ذیل این آیه، آمده است: پیامبر گرامى اسلام صلّى اللّه علیه و آله در ضمن یک مثال جالب، منطقى بودن وظیفه امر به معروف و نهى از منکر را مجسم ساخته و حق نظارت فرد بر اجتماع را یک حق طبیعى که ناشى از پیوند سرنوشت هاست، بر شمرده و مىفرماید: «یک فرد گنهکار، در میان مردم همانند کسى است که با جمعى سوار کشتى شود، و هنگامى که در وسط دریا قرار گیرد تبرى برداشته و به سوراخ کردن موضعى که در آن نشسته است بپردازد، و هر گاه به او اعتراض کنند، در جواب بگوید من در سهم خود تصرف مىکنم! اگر دیگران او را از این عمل خطرناک باز ندارند؟ طولى نمى کشد که آب دریا به داخل کشتى نفوذ کرده و یکباره همگى در دریا غرق مى شوند».
علامه طباطبایی(ره) امر به معروف و نهی از منکر را از ضروریات جامعه الهی عنوان کرده است و بیان داشته: تجربه قطعى دلالت مى کند بر اینکه معلوماتى که انسان در زندگیش براى خود تهیه مىکند و معلوم است که از میان معلومات ذخیره نمىکند مگر آنچه را که برایش سودمند باشد، از هر طریقى که باشد و به هر نحوى که ذخیره کرده باشد، وقتى متوجه آن معلومات نباشد و با عمل به آن معلومات و تمرین عملى دائمى به یاد آنها نباشد، به تدریج از یادش مى رود و به بوته فراموشى سپرده مى شود.
و در این هم شکى نداریم که عمل در همه شؤون دائر مدار علم است، هر زمان که علم قوى باشد عمل قوت مىشود؛ و هر زمان علم ضعیف باشد عمل هم ضعیف می شود. همه اینها که گفته شد، انگیزه شده است در اینکه مجتمع صالحى که علمى نافع و عملى صالح دارد، علم و تمدن خود را با تمام نیرو حفظ کند و افراد آن مجتمع، اگر فردى را ببینند که از آن علم تخلف کرد، او را به سوى آن علم برگردانند؛ این همان دعوت به فراگیرى و تشخیص معروف از منکر و امر به معروف و نهى از منکر است.
در تفسیر نور به جانمایی و ساخت درونی آیات قرآن اشاره شده است و آمده است: قرارگرفتن آیه مربوط به امر به معروف ونهى از منکر در میان دو آیهاى که دستور اتّحاد و یکپارچگى مىدهد، شاید از آن رو باشد که در نظام اجتماعىِ متفرّق و از هم پاشیده، یا قدرت دعوت به خیر و معروف وجود ندارد و یا اینکه چنین دعوتهایى مؤثّر و کارساز نیست.
امر به معروف ونهى از منکر، به دو صورت صورت می گیرد:
۱- به عنوان وظیفه اى عمومى و همگانى که هرکس به مقدار توانایى خود باید به آن اقدام نماید.
۲- وظیفه اى که یک گروه سازمان یافته و منسجم آن را به عهده دارد و با قدرت، آن را پى مى گیرد. چنانکه اگر راننده اى در خیابان خلاف کند، هم سایر رانندگان با چراغ و بوق به او اعتراض مى کنند و هم پلیس راهنمایى براى برخورد قاطع با متخلّف وارد صحنه مى شود.
حقیقت این است که امروز معروفها و منکرها به حسب شرایط اجتماعی صورت بندیهای مختلفی پیدا کرده است و رسانه به خوبی میتواند و باید در مسیر تعالی امر به معروف و نهی از منکر در جامعه ایفای نقش کند. به عنوان نمونه صدقه دادن یکی از معروفهایی است که در روایات زیادی نسبت به آن تاکید شده است و توصیه شده است که مسلمان نسبت به یکدیگر دستگیری داشته و نسبت به مستنمندان و یتیمان و ضعفای جامعه بذل مال کنند؛ این نیکی امروز با توجه به پیچیدگی امور اجتماعی صورتهای مختلفی به خود گرفته است؛
امروز در کنار موسسات و نهادها و خیریههایی که با تمرکز و تخصص بر روی یک قشر خاص همچون نیازمندان سرطانی یا زنان بد سرپرست و ... مشغول فعالیت هستند؛ افراد و شخصیتهای حقوقی هم پیدا میشوند که با اهداف شیادانه دست به ایجاد باندهایی همچون ساماندهی دورگردان غیرایرانی و یا به کارگیری کودکان کار مشغول هستند و این مهم که منکر محض است از طریق رسانهها قابلیت تبیین و ایضاح را دارد.
بدون شک تخصصی شدن امور اجتماعی امروز موجب شده است تا افراد از سایر حوزههای غیرمرتبط کمتر اطلاع داشته و از سوی دیگر شیادانی هستند که با سوء استفاده از احساسات عموم مردم به خصوص قشر مرفه و یا صاحبان حرفی که کمتر در سایر امور سرشته دارند به اخاذی و اکل مال به باطل مشغول هستند.
از سوی دیگر معروف نیز مصداقها و صورتهای گوناگونی به خود گرفته است؛ امروز صدقه از طریق اپلیکیشنها و از طریق حمایتهای اجتماعی و یا صندوقهای خاص مثل کمک به بیماران دیالیزی یک شهر مشخص و غیره ایجاد شده است که رسانهها با تبیین این مصادیق میتوانند فرهنگ صدقه و حمایت از محرومان را ارتقاء و مصارف آن را بهینه و مدیریت شده کنند.
در حوزه نهی از منکر نیز امروز با مصادیقی در فضای مجازی مواجه هستیم که چه بسا بسیاری از والدین با آن آشنا نبوده و از این منظر خانواده ها با آن آسیب مواجه باشد. رسانه در این فضا میتواند با انواع برنامههای تعلیمی و تربیتی و آموزش صحیح مدیریت والدین در فضای مجازی به بهره وری اقتصاد خانواده و همچنین مدیریت تربیتی والدین کمک کنند.
ساختار یک سازمان رسانهای باید بر اساس اصل وظیفه محوری شکل گرفته و بر اساس این خط مشی کلی، کارکردهای رسانهای تعریف گردد.
رسانه به عنوان ابزاری برای تحقق نیکیها و نهی از بدیها قابلیت دارد تا خیر جمعی را محقق سازد و از طریق گفتمان سازی، جریان سازی و شبکه سازی، جریان خیر را عمومی کرده و تحقق تعاون اسلامی را تسهیل کند.
رسانه با عطف به ساحت رسالت اصلی خویش که امر به معروف است باید در بخشهای گوناگون تهیه و تولید و توزیع محتوا و خبر این اصل مهم را رعایت کند؛ بدیهی است که در این صورت وظیفه محوری بر کارکردگرایی برتری خواهد داشت و مسئول یک رسانه حاضر نخواهد بود تا برای جذب کلیک و یا جلب کلیک، به منکری تن داده و یا از تیترهای زرد که حاوی تحریک حس کنجکاوی مخاطب در امور غیراخلاقی و یا امور شخصی و حریم خصوصی دیگران است استفاده کند.
بر اساس رسالت محوری، متصدیان و ناظران جریان رسانهای هم باید در کنار تمامی آیتمهای فنی و هنری و ...، ملاک تقید و رعایت شاخصهای اخلاقی و دینی را نیز مدنظر قرار داده و داوری جامعی نسبت به امور یک رسانه داشته باشند؛ چه بسا که یک رسانه از نظر رنکینگ و رتبههای جهانی در سایتهای الکسا و گوگل حائز رتبه بسیار مناسبی باشد، اما از نظر اخلاقی از تیترهای زننده و یا عکسهای غیر مناسب استفاده کرده باشد و چه بسا بسیاری از خبرها و مطالب منتشره آن با تکذیبهها و یا شکایات اشخاص حقیقی و حقوقی مواجه شده باشد؛ بدون شک رتبه بندیهای صرفا تکنیکی و نه جامع موجب تسری رویههای کارکردگرایانه خواهد شد.
حاصل آنکه فرایند حرکت رسانه در مسیر اصلی خویش که تعالی و تحقق یک جامعه دینی با رسالت ترویج و تبلیغ ارزشهای دینی است، نیازمند تفطن و آگاهی وسیع صاحبان رسانه، آموزش دادن خبرنگاران و فعالان عرصه تولید محتوا و همچنین توجه دستگاههای ارزشیابی و ارزیابی و نظارتی و حمایتی است تا فرایند محتوا از تولید تا آخرین زنجیره مصرف، به بهرتین شکل سامان یابد.
امام خمینی(ره) برای رسانه جایگاه هدایتی قائل بود و صداو سیما را یک دانشگاه عمومی عنوان میکرد و مقام معظم رهبری نیز بر ایفای نقش اهالی رسانه در بصیرت بخشی و هدایت افکار عمومی بارها تأکید کردهاند که این مهم نیازمند آموزشهای دقیق اخلاق رسانه، فقه رسانه به صاحبان و فعالان عرصه رسانه و همچنین پایش دقیق محتوایی است./918/ی702/س
علیرضا استادیان