فتنه حاجب
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، "از نظر فقه اسلامی «حجاب» حرامِ مطلق است. حجاب یعنی چه؟ یعنی اینكه زمامدار طوری زندگی كند كه هر كس میخواهد پیش او برود باید از دربانی، مأمور تشریفاتی یا رئیس دفتری اجازه بگیرد. باید حداقل هفتهای یك بار، روزی یك بار، مقداری كه برای شرایط زمان و مكان كافی باشد؛ در اختیار عموم باشد. «آقا، ترورش میكنند!» بكنند؛ چه كسی از علی(ع) ارزندهتر، كه ترور شد. خوب، ترورش كنند. جامعهای كه بخواهد روی كاكل زری یك آقا پایش بند باشد، اصلاً، مرگ بر این جامعه"
متن یادشده بخشی از سخنرانی شهید بهشتی در دوره ششم مجمع عمومی اتحادیه دانشجویان مسلمان در اروپاست که سال ۱۳۴۹ بیان شده است.
شهید بهشتی به عنوان یک مجتهد و فقیه برجسته، بر مسند فتوا مینشیند و با صراحت حکم بر حرمت وجود حاجب بین مردم و حاکمین جامعه میدهد. مستند این فتوای شهید بهشتی سیره و فعل معصوم، حضرت امیرالمؤمنین(ع) در دوران حکومت خود است. در زمانی که از همه طرف حکومت علوی تهدید میشد، ایشان حکم به حکومت نظامی و حاجب و افزایش محافظ ندادند.
اگر گفته شود، با این کار، امکان خطر جانی برای مسوولان وجود دارد، شهید بهشتی، باز فعل امیرالمؤمنین(ع) را سند میآورد و پاسخ میدهد که، از علی(ع) بالاتر نداریم و ایشان ترور شد. شهید بهشتی تاکید دارد که کسی که ترس از ترور دارد نباید مسئولیت بپذیرد و مرگ بر جامعهای که بر کاکل یک نفر بچرخد. اگر یکی ترور شد کس دیگری جایگزین میشود.
ایشان مبتنی بر این سیره، این برقراری حکومت نظامی و قطع رابطه حکام و مردم را حرام مطلق و دگم میداند که حکم حتی ثانویه بر نمیدارد. یعنی حتی در شرایط به ظاهر اضطراری نیز نمیتوان دست به این کار زد. به یقین شهید بهشتی، به سایر قواعد عقلی و نقلی نیز نظر داشته و منظورش تکلیف بما لایطاق و بیتوجهی به پیچیدگیهای جامعه امروز نسبت به دوران گذشته نبوده است. اما آنچه روشن است مبنای تصمیمگیریها باید چنین باشد.
امروزه بسیاری از مسئولان در استانها و شهرها میتوانند و باید این گونه با مردم رفتار کنند. معنا ندارد در جمهوری اسلامی نماینده ولی فقیه در استان، یک سازمان یا نهاد، برای دیدار با افراد زیر مجموعه خود، مراحل چندگانه و بروکراسی بیمورد، ایجاد کند.
یا آنکه مسئولان درجه چندم محافظ و راننده داشته باشند و نمایندگان مجلس وقت و هزینه معتنابهی از مجلس را صرف حقوق و خرج محافظین خود کنند و برای خود اختیارات ویژه عبور و مرور وضع بنمایند. اما آیا چنین امری شدنی است؟ همواره کسانی که واضع و مبدع این تصمیمات بودهاند با توجیه "نمیشود" کار خود را پیش بردهاند.
امروز رفتار برخی مسئولان رده بالا در سالهای گذشته و برخی امامان جمعه مانند تبریز و بوشهر و کرج نشان داده حضور بدون حاجب مسئولان در بین مردم کاملا امری شدنی است. منش آقای رییسی در منصب تولیت آستان قدس رضوی نمونه دیگر این ادعا است.
به نظر می رسد باید بساط این ساختار که حداقل شبهه حرمت دارد برچیده شود و هزینه بیتالمال صرف اقدامی شبههناک نشود. مع الاسف برخی کارگزاران رده چندم در شهرها و استانها و ادارات در پس چندین لایه برای خود دفتر و حفاظی درست کردهاند که ملاقات با آنها آنچنان دشوار است که غالبا مراجعان عطای آن را به لقای آن میبخشند.
اگر مسئولی دم دست مردم باشد و خود را پاسخگوی عملکرد خود و سوالات مردم بداند بسیاری از اعتراضات و رفتارهای خشمگینانه شکل نخواهد گرفت. غالبا ریشه این گونه رفتارها تکبر والیان است که موجب میشود حرمت و نقش مردم را نادیده بگیرند.
آن امام جمعهای که متواضعانه نامه مینویسد که مرا آیت الله خطاب نکنید و گرفتار شان و لقب نیست، خود را خادم و خاکسار مردم میداند از این رو مواجهه با مردم برایش آسان و بلکه افتخار و عبادت است.
نمونههایی از این دست راه را به خوبی باز میکند تا مسئولان ذیربط تلاش کنند هرگونه حجاب و مانع میان مردم و حکام را از میان بردارند تا روز به روز نظام ما به جامعه علوی و مهدوی اقرب و اشبه شود./918/ی702/س
مهدی عامری