۱۲ مرداد ۱۳۹۸ - ۲۲:۵۲
کد خبر: ۶۱۵۵۷۵
آیت الله سبحانی تشریح کرد؛

قاهریت و ازلیت خداوند در کلام حضرت علی

قاهریت و ازلیت خداوند در کلام حضرت علی
حضرت آیت الله سبحانی پس از بیان پیامدهای بدِ زائد بودن صفات بر ذات به طرح قاهریت و ازلیت خدا در کلام امیرمؤمنان علی(ع) پرداخت و از حقیقت توالی فاسد غیریت صفات و ذات گفت.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در مشهد، حضرت آیت الله سبحانی در یازدهمین جلسه از دوره اندیشه اسلامی مبحث رفض و قبول از دراسات فلسفی در مدرسه علمیه عالی نواب مشهد به ادامه بحث منهج قرآن و اهل بیت در مباحث عقلی پرداخت.

اتحاد روش قرآن و اهل بیت/ اتحاد مفهومی و مصداقی در کلام حضرت امیر

حضرت آیت الله سبحانی بیان داشت: روش و منهج اهل‌بیت با قرآن یکی است و همان طور که قرآن حقایق را با ادله مطرح می‌کند اهل‌بیت هم عقاید را با دلیل مطرح می‌کنند، بحث‌های عقلی مورد پذیرش قرآن و اهل‌بیت است.

وی افزود: در زمان امیر مؤمنان علی(ع) این مسئله کم ‌و بیش مطرح شد که آیا صفات خدا عین ذات خداست؟ یا زائد بر ذات اوست؟ حضرت در بخش دوم از خطبه اول نهج‌البلاغه موضع قاطعی را در باب اتحاد مفهومی و مصداقی مطرح می‌کنند به این صورت که اگر مقصود، اتحاد مفهومی ذات و صفات است، مسلما اینگونه نیست، زیرا الله یک مفهوم است و علم مفهومی دیگر، اما اگر مراد اتحاد مصداقی است، علم، عین ذات خدا است.

پیامدهای بد زائد بودن صفات بر ذات

استاد عالی حوزه علمیه قم به بیان پیامدهای بدِ زائد بودن صفات بر ذات پرداخت و گفت: حضرت در چهار مرحله پیامدهای بد زائد بودن صفات بر ذات را بیان می‌کنند که می فرمایند «فمن وصفه فقد قرنه» اگر کسی ذات را متصف به صفات زائد کند، ذات خدا را مقارن صفات آورده است.

وی در بیان مورد دوم و سوم گفت: «و من فرنه فقد ثناه» کسانی که خدا را نزدیک با صفات قرار داده‌اند، او را دو تا کرده‌اند. «و من ثناه فقد جزاه» کسی که خدا را دو تا کند، او را مرکب از ذات و صفات دانسته است.

این مرجع تقلید ادامه داد: «و من جزاه فقد جهله» هر کس خدا را تجزیه کند به ذات و صفات، او را نشناخته است، چون خدا مرکب می‌شود و مرکب محتاج اجزاء خود است و دیگر غنی نیست.

حضرت آیت الله سبحانی بیان داشت: باید افتخار کنیم که در خاندان ائمه چنین آثار عظیمی مثل نهج‌البلاغه و صحیفه سجادیه داریم و نیز احادیثی که در کافی و کتاب‌های دیگر آمده است. با وجود چنین ادله‌ای، بعدها اشاعره به این معتقد شدند که صفات زائد بر ذات است و معتزله نیز بیانی مجمل دارند.

قاهریت و ازلیت خداوند در کلام حضرت امیر

استاد سطح خارج حوزه علمیه قم با اشاره به خطبه شماره 52 حضرت امیر در نهج البلاغه بیان داشت: حضرت جمله معروفی دارند که «هو مع کل شی لا بالمقارنه و غیر کل شی لا بالمزایله» در این خطبه حضرت دو مطلب را بیان می‌کنند اول آنکه خدا با اشیاء است اما نه به‌صورت حلولی و دوم اینکه خداوند ازلی است.

وی در تبیین مطلب اول که می گوید خدا با اشیاء است گفت: حضرت می فرمایند «بان من الاشیاء بالقهر لها و القدره علیها» یعنی اگر خدا با همه اشیاء است مراد این است که خدا قاهر است و اشیاء مقهور خدا هستند نه مانند صوفی‌ها که بگوییم حلولی باشد یا برخی عرفا که تعابیر زننده‌ای دارند. این معیت قیومی است نه مکانی همان طور که در جلسات قبل نیز بیان شد.

این مرجع تقلید در تبیین مطلب دوم نیز گفت حضرت می فرمایند «و بانت الاشیاء منه بالخضوع له والرجوع الیه» یک طرف قاهریت است و یک طرف خضوع، یعنی آنجا که خدا با اشیاء است قاهریت است و آنجا که از اشیاء جدا است خضوع اشیاء نسبت به خداوند است.

حقیقت توالی فاسد غیریت صفات و ذات

حضرت آیت الله سبحانی در باب بیان امیرمؤمنان علی(ع) نسبت به حقیقت توالی فاسد غیریت صفات و ذات خداوند گفت: اگر کسی به زائدیت معتقد باشد ازلیت خدا را باید منکر شود. «فمن وصفه فقد حده» کسی که خدا را توصیف کند به صفات زائد بر ذات، خدا را محدود کرده است، یعنی ذات را وسط قرار داده و صفات در دور آن مثل دایره آن را محدود کرده است.

وی افزود: «و من حده فقد عده» اگر خدا را محدود کند او را شمرده است، یعنی یکی ذاتش و دومی صفاتش که دو واجب پیش می‌آید. «و من عده فقد ابطل ازله» اگر کسی واجب را بشمارد ازلیت خدا را انکار کرده است.

دو تفسیر از بیان حضرت امیر

استاد عالی حوزه علمیه قم در ادامه گفت: در اینجا دو تفسیر وجود دارد اول مرحوم ابن‌هیثم در شرح نهج‌البلاغه‌اش که می‌گوید تعدد، شأن ممکنات است که در این صورت خدا مرکب می شود و ترکیب هم با وجوب سازگار نیست و شأن ممکن هم ازلیت نیست.

وی افزود: دوم بیان مرحوم طباطبایی است که می‌فرماید ازلی نباید مسبوق به غیر باشد، یعنی ابتدا نداشته باشد، اما اگر بگوییم ذات خدا غیر صفاتش است، ذات را در مرتبه دوم قرار داده‌ایم که مسبوق به غیر می‌شود، یعنی اگر در مرتبه ازلیت چیز دیگری با او مقارن باشد ازلیت از بین می‌رود. به بیانی دیگر در سطح ابتدای وجود نباید چیزی باشد و کسی که خدا را حد زده، حد را ابتدا قرار داده و ذات را دوم که ازلیت از بین می‌رود.

تشیع مکتبی عقلانی

حضرت آیت الله سبحانی بیان داشت: جایی که تعبد است مثل تعداد رکعات نماز، تکلیف مشخص است اما جایی که عقل راه دارد امیر مؤمنان علی(ع) اول مسلمانی است که چشم عقلانی ما را به واقعیت گشوده و این نشان می‌دهد که مکتب تشیع، مکتبی کاملا عقلانی است.

وی افزود: امروز مسائلی در جامعه مطرح است که در کتاب‌های کلامی قبلی ما نبوده است و 12 شبهه از آن را در جلسات آینده بررسی خواهیم کرد که برای آن باید پایه بحث‌های عقلی خود را محکم کنیم، بحث‌های عقلی که استعداد ما را بگشاید تا بتوانیم شبهات را پاسخ دهیم./933/پ202/ب1

جواد رستمی
ارسال نظرات
نظرات بینندگان
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۳ مرداد ۱۳۹۸ - ۰۹:۳۱
پس از حضرت رسول اکرم صلوات الله علیه و آله حضرت امیرالمونین عقلانیت را در جامعه بشری توسعه داد
2
0
شهید زنده
Iran, Islamic Republic of
۱۳ مرداد ۱۳۹۸ - ۱۹:۴۶
من درس شرکت میکنم این خبر خوب نوشته شده حیف که بقیه نمیدونن
جزوه استادم که متن عربیه
0
0
سجاد یوسفی
Iran, Islamic Republic of
۱۴ مرداد ۱۳۹۸ - ۱۰:۱۶
عقلانیت در مکتب تشییع حرف اول را می زند
0
0