۱۰ بهمن ۱۳۹۸ - ۱۶:۰۲
کد خبر: ۶۳۷۴۹۲
يادداشت؛

کاش حرمت خون سردار را نگاه می‌داشتید!

کاش حرمت خون سردار را نگاه می‌داشتید!
اظهار تمایل وزیر امور خارجه کشورمان به مذاکره، در مقابل گستاخی هرچه بیشتر رئیس‌جمهور امریکا بار دیگر موضوع مذاکره را به رسانه‌ها کشاند.

به گزارش خبرگزاري رسا، محمد جواد اخوان طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت : اظهار تمایل وزیر امور خارجه کشورمان به مذاکره، در مقابل گستاخی هرچه بیشتر رئیس‌جمهور امریکا بار دیگر موضوع مذاکره را به رسانه‌ها کشاند.

وزیر امور خارجه ایران در مصاحبه با نشریه آلمانی اشپیگل درباره احتمال مذاکره با امریکا در پی ترور سردار شهید سلیمانی گفته بود: «خیر، من هرگز این احتمال را رد نمی‌کنم که افراد، رویکرد‌های خود را تغییر دهند و حقایق را درک کنند. برای ما مهم نیست که چه کسی در کاخ‌سفید نشسته باشد. آنچه مهم است، نوع رفتار آن‌ها است. دولت ترامپ می‌تواند، گذشته خود را اصلاح، تحریم‌ها را لغو کند و به میز مذاکره بازگردد. ما همچنان در میز مذاکره هستیم. آن‌ها میز مذاکره را ترک کردند. امریکا خسارت عظیمی به مردم ایران وارد آورده است. روزی خواهد رسید که آن‌ها مجبور می‌شوند، این خسارات را جبران کنند. ما صبر زیادی داریم.» پس‌ازآن، «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور امریکا در پیامی در توئیتر به سخنان «محمدجواد ظریف» وزیر امور خارجه ایران درباره مذاکره با امریکا واکنش نشان داد. وی در این پیام توئیتری نوشت: «وزیر امور خارجه ایران گفته که ایران خواستار مذاکره با امریکا است، اما خواستار برداشته شدن تحریم‌هاست.» ترامپ در ادامه پیام توئیتری خود در جواب این سخنان ظریف نوشت: «نه مرسی!»

مسیر تاریخی ملت ایران در طول 40 سال گذشته سرشار از چالش‌ها و مشکلاتی بوده که به تعبیری می‌توان آن‌ها را به‌مثابه امتحاناتی در نظر گرفت که عیار این جامعه در آن سنجیده شده و فولاد استقامت آنان در این کوران، آبدیده‌تر شد. به‌حق می‌توان ملت ایران را مصداق این آیه شریفه کلام‌الله مجید دانست که «الَّذینَ قالَ لَهُمُ النّاسُ إِنَّ النّاسَ قَد جَمَعوا لَکم فَاخشَوهُم فَزادَهُم إیمانًا وَقالوا حَسبُنَا اللَّهُ وَنِعمَ الوَکیلُ؛ این‌ها کسانی بودند که (بعضی از) مردم، به آنان گفتند: مردم [لشکر دشمن]برای (حمله به) شما اجتماع کرده‌اند؛ از آن‌ها بترسید! اما این سخن، بر ایمان‌شان افزود و گفتند: خدا ما را کافی است و او بهترین حامی ماست.» البته در طول تاریخ کم نبوده‌اند کسانی که در مقابل فشار‌های دشمن و نیز برخی آسیب‌های درونی، ولایت شیطان را پذیرفته و سر تسلیم در مقابل زیاده‌خواهی‌های مستکبران فرود آورده‌اند. مروری بر نوع مواجهه کشور‌های ضعیف و عقب نگاه داشته شده با مقوله پیشرفت، خود درس عبرت‌آموزی ازاین‌جهت است. کم نبوده‌اند کسانی که در مقابل نظام سلطه‌گر و سلطه‌پذیر مطلوب مستکبران سر خم کرده و آشکارا مسیر پیشرفت خود را ذیل استکبارورزی سلطه‌گران تعریف کرده‌اند. برخی نخبگان غرب‌گرا و غرب‌باور در جوامع مستضعف، کعبه آمال خود را پیروی از غرب و تبدیل‌شدن به یکی از اقمار نظام سلطه تصویر کرده‌اند. متأسفانه باید گفت برخی غرب‌گرایان چنان مسخ‌شده‌اند و دل‌های‌شان مرده است که توفیق حسن ظن به وعده‌های الهی را ازدست‌داده‌اند و در مسیر حرکت خود تنها به ابزار ماده اکتفا می‌کنند. طبیعی است انسانی که تنها به ابزاری مادی متکی شود، در مقابل نیرویی توانمندتر، خود را می‌بازد و مسیر تسلیم را دنبال می‌کند. هزار نکته باریک‌ترازمو اتفاقاً اینجاست که دقیقاً کسانی که به ولایت شیطان گردن می‌نهند و عزت خود را به مستکبران ارزانی می‌دارند، به‌مثابه مهره‌هایی در دست نظام سلطه تلقی شده و گاه چنین شده که آنگاه تاریخ‌مصرف‌شان از سوی اربابان غربی به پایان می‌رسد، به صورتی کاملاً غیرمنتظره کنار گذاشته و به فراموشی سپرده می‌شوند. شیاطین هیچ‌گاه تکیه‌گاه امن و مطمئنی برای پیروان خود نبوده و نیستند. در مقابل کسانی که مسیر استقامت عزت‌مندانه را با حسن ظن به وعده‌های الهی و نیروی تدبیر و خرد در پیش‌گرفته‌اند، مشمول برکات الهی و مصداق آیه شریفه «وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِینَّهُمْ سُبُلَنَا» می‌گردند. تنها در این چارچوب است که می‌توان رمز موفقیت‌های ملت ایران و نظام اسلامی را در برابر انبوه مشکلات و فشار‌های دشمن در طول سال‌های متمادی دریافت. اکنون نیز در دهه پنجم انقلاب اسلامی، همین بنیان توحیدی، الگوی پیشرفت ملت ایران را رقم می‌زند که «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُری آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ.»

واقعیت آن است که منازعه امروز نظام اسلامی و سلطه‌گران وارد مرحله جدیدی شده و آن تلاش غرب برای تضعیف نقاط قوت و برچیدن مؤلفه‌های اقتدار ملی ایران اسلامی است. در یک‌سو دولت ایالات‌متحده امریکا قرار دارد که برجام را پاره، علناً به ترور سردار شهید سلیمانی در کشوری ثالث دست‌زده و عدم بازگشت تحریم‌ها را منوط به اقتدار زدایی تمام‌عیار از کشورمان می‌کند و در ضلع دیگر اروپایی‌ها نیز حفظ برجام معیوب و ناقص فعلی را به محدودسازی ایران در موضوع نفوذ و قدرت منطقه‌ای جمهوری اسلامی ایران، توانمندی موشکی و بازدارندگی دفاعی ایران و ... مشروط می‌کنند و با امریکا در ماجرای ترور شهید سلیمانی همراه شدند.

حتی اگر خون شهید سلیمانی را به فراموشی سپرده شود -که چنین نخواهد شد- منطقی نیست که منتظر مابه‌ازای اقتصادی در برابر این قربانیان آتی برجام باشیم، چراکه برجام در بهارش ثمری نداشت، چه رسد به موسم خزانش. حتی اگر برفرض محال تسلیم شدن قرار بود «آب‌نبات»‌ی به همراه داشته باشد، باید حواس‌مان باشد که داریم چه مروارید‌هایی را با آن معاوضه می‌کنیم. عدول از نقاط قوت راهبردی و قربانی کردن امنیت ملی کشور و مردم پیش وعده‌های توخالی غرب به‌هیچ‌روی منطقی نیست. مذاکره کردن بر سر مؤلفه‌های بازدارندگی دفاعی، همچون توانمندی موشکی و سلاح‌های راهبردی بدان معناست که به دست خود وارد فرایند خلع سلاحی شویم که نه‌تن‌ها هیچ مبنای متعارف بین‌المللی ندارد، بلکه خلاف منطق عقلی نیز هست. حتی اگر مذاکره بر سر موشک‌ها به نتیجه هم نرسد، ورود به آن به‌هیچ‌عنوان به صلاح نیست. ورود به این نوع مذاکرات حداقل ضرر بزرگی که دارد، باز شدن مشت بسته دفاعی در مقابل طرف مقابل است، امری که سال‌های سال غربیان برای آن تلاش کرده و ناموفق بوده‌اند. توانمندی موشکی جمهوری اسلامی ایران از نوع متعارف بوده که خلاف هیچ معاهده بین‌المللی نیست و نباید زیر بار بدعت گفتگو درباره آن رفت. حوزه دیگر چالش غرب با اقتدار ملی ایران، در حوزه قدرت منطقه‌ای و نفوذ ایران در عرصه غرب آسیا است که حاصل مجاهدت چندین ساله سلیمانی‌هاست.

غربی‌ها امروز نمی‌توانند ایران را به‌عنوان بازیگر مهم و تعیین‌کننده منطقه‌ای نادیده بگیرند و ما نیز نباید بر سر اصل بازیگری و نیز راهبرد‌ها و تاکتیک‌های خود در محیط منطقه با کسی مذاکره کنیم. قطعاً جمهوری اسلامی ایران همانند گذشته به‌عنوان یک بازیگر منطقه با دیگر اطراف تأثیرگذار در تحولات منطقه به‌صورت دوجانبه بر سر راه‌حل‌های مفید در خصوص بحران‌های منطقه مذاکره خواهد کرد، اما به‌هیچ‌عنوان زیر بار مذاکره بر سر اقتدار منطقه‌ای خود و تصمیمات راهبردی خود در این منطقه نخواهد رفت. به همین ترتیب مذاکره به بهانه حقوق بشر، در حکم دخالت طرف غربی در شئون داخلی کشور و نفی استقلال و حاکمیت ملی ایران تلقی شده و قابل‌قبول نیست.

علی‌ای‌حال باید گفت راهبرد امریکایی فشار حداکثری-مذاکره و الگوی غربگرایان داخلی برای مذاکره-گشایش اقتصادی مدت‌هاست که شکست‌خورده است. اما ای‌کاش برخی حرمت خون پاک شهید سلیمانی را نگه می‌داشتند و حداقل تا چهلمش از مذاکره با قاتلانش دم نمی‌زدند!/1360/

ارسال نظرات