ریشههای تجمل و اشرافیگری
اشاره: زمان زیادی از جنگ نگذشته بود که با دولت جدید به فکر سازندگی با ساختار اشرافی افتادند و بعد از آن به مرور زمان یک طبقه جدید متوسط پدید آوردند تا رگههایی از آه و حسرت از زندگی لاکچری در وجودشان بماند. این اتفاق سرانجامی نبود که گریبان کشور را رها کند، به همین خاطر مشکلات جدیتری شروع شد.
برای بررسی بیشتر، خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا در گفتگویی با حجت الاسلام حمیدرضا مهدوی ارفع، استاد حوزه علمیه و مسئول نهضت جهانی نهج البلاغهخوانی به موضوع اشرافیگری و تجملگرایی میپردازد.
رسا- چه تعریفی از اشرافیت و تجملگرایی دارید؟
تجملگرایی و اشرافیت دو معنای متفاوت هستند که در فاصله طبقاتی به هم میرسند، تجملگرایی مسئله فردی است و اشرافیگری یک روحیه جمعی اشراف از زمان قدیم است. اشراف در زمان سلاطین به طبقهای از مردم گفته میشد که به دلیل دسترسی آنها به پادشاهان، به قول امروزیها از بیتالمال برخوردار بودند.
در حالی که بیشتر مردم در سطحی پائینتر از حد معمول زندگی میکردند و آنها در ناز و نعمت رشد میکنند. تجمل از باب تفعل جمال گرفته شده و جمال به معنای زیبایی است که در حد خودش خیلی خوب است، منتهی اگر افراطی و بیش از حد به ظاهر پرداخته شود، تجملگرایی میشود.
رسا- با نگاهی ریشهشناختی به موضوع تجمل بپردازید.
ریشه تجملگرایی در کمرنگ شدن روحیه انقلابی و فرهنگ آرمانگرایانه اسلامی در جامعه است که ذهنها متوجه ظاهر دنیا میشود. بعد از پایان جنگ و با گذشت مدتی از حال و هوای ابتدای انقلاب، افرادی که زیرساخت اعتقادی و تربیتی درستی نداشتند، به غفلت مبتلا شدند و از آن روحیه سادهزیستی و بی تعلقی به دنیا دور شدند، این اتفاق در صدر اسلام هم افتاد و در انقلاب خودمان نیز شاهد این قبیل افراد هستیم.
درهمهای آلوده
زبیر بن عوام یکی از افرادی است که به بیماری اشرافیت مبتلا شد، او از اصحاب بزرگ پیامبر و جزء ده نفری است که پیامبر صل الله علیه و آله به او بشارت بهشت را داده بود، در دوران حکومت خلفا همراه با امیرالمومنین بود و خلیفه سوم که از این تعلقها نگران بود، با ترفندهای بسیار عجیب امثال زبیر را به بهانههای مختلف به بیتالمال آلوده کرد.
علامه امینی در جلد هشتم الغدیر نوشته است که عثمان بن عاص و داماد دیگرش مروان بن حکم هر کدام صد هزار درهم از بیتالمال اخذ کردند، به ابوسفیان که از بنی امیه است؛ دویست هزار درهم دادند، به طلحه دومیلیون و دویست هزار درهم و به زبیر که خیلی انقلابیتر بود، پنجاه و نه میلیون و هشتصد هزار درهم دادند، در حالی که برای خودش تنها سی میلیون و پانصد و پنجاه هزار دینار کنار میگذاشت.
این حاتمبخشی در حالی اتفاق میافتاد که زبیر از طایفه بنی امیه نیست و از اقوام حضرت علی میباشد که وابستگیاش نیز به حضرت بیشتر است اما با این حاتم بخشی او را در حکومت حضرت علی علیه السلام در مقابل او قرار داد و اولین فتنه و جنگ را هم علیه حضرت امیر به راه انداخت و طلحه و همسر پیامبر نیز در این جنگ شرکت داشتند.
زبیرهای امروز
همین اتفاق را در انقلاب خودمان نیز شاهد هستیم، بزرگان انقلاب ما انسانهایی عادی بودند که خداوند به آنها توفیق داد و زودتر ندای امام را درک کردند تا زیر بیرق انقلاب بیایند. بعد از سختی شکنجههای ساواک، پیروزی انقلاب و جنگ، همه اینها به کارها و مسئولیتهایی گماشته شدند.
این مسئولیت برای این بود تا بار انقلاب را از روی زمین بردارند اما به برخی طعم شیرین ثروت و قدرت مزه داد و بعد از جنگ و رحلت امام چنان به تجملات و اشرافیگری پرداختند که تلقی آنها گرفتن حق خود از انقلاب به خاطر زحماتی بود که برای انقلاب کشیدند و این اتفاق ریشه در ضعف زمینههای اعتقادی و فراموشی آرمانگرایی دارد.
رسا- عوارض و عواقب تجملگرایی در خانوادهها چه چیزهایی است؟
زمانی که خانواده دنبال تجملات میرود، باید پول خرج کند و برای پول درآوردن هم باید کار بیشتری انجام دهد و همه اعضای خانواده تبدیل به کارمندان و کارگرانی میشوند که شب برای استراحت به منزل میآیند و فردا دوباره برای کار میروند و در نتیجه فضای عاطفی از بین میرود.
وقتی خانواده از نظر مالی و تجملات پیشرفت کرد، پیوندهای فامیلیاش قطع میشود، چرا که اگر بتوانی خودت را قانع کنی، فرزندانتان را نمیتوانید قانع کنید که نداشته باشند و به همین خاطر پیوندهای خانوادگی و صله رحم نیز قطع میشود.
در این مسیر آموزش نیز تحت الشعاع قرار میگیرد و کسی که پولدار است، صد تا صدوپنجاه میلیون به مدرسه غیرانتفاعی میدهد و آن کسی که پول ندارد، فرزندش را در مدرسه دولتی ثبت نام میکند و مشخص است که معلم خوب به جایی میرود که پول خوبی میدهند.
وقتی که فرزندان تعارضهایی بین ارزشها و شعارهای دینی و ساده زیستی پدر و مادر و عمل و زندگی آنها ببینند به تضاد فرهنگی میرسند و ارزشها و اعتقادات کمرنگ پدر و مادرشان را نیز نخواهند داشت.
رسا- ممنون از اینکه وقتتان را در اختیار ما قرار دادید. /882/ 403/
خبرنگار: محمدحسین کتابی