مراقبت اجتماعی در مواجهه با ابتلاء جمعی کرونا چگونه است؟
به گزارش خبرگزاري رسا، در مواجهه با کرونا از منظر «ابتلاء جمعی»، برقرار داشتن «قرارهای معنوی» در حالت «اضطرار» و «تضرّع»، مایهی خالصسازی و تکامل اجتماع شده و فضایی سراسر امیدواری به اجتماع القا مینماید که نافی استرس و ترس از بیماری بوده و حافظ روحیه و امید است.
۱- ویروس اجتماعی کرونا
کرونا از جمله ویروسهای مُسری و اپیدمیک است. این سنخ ویروسها به واسطهی ارتباط و تعامل میان انسانها در «اجتماع» تکثیر میشوند و حیاتشان ادامه مییابد؛ در نتیجه، کرونا یک «ویروس اجتماعی» است و یک «اجتماع» درگیر آن میشود.
با پیدایش ویروس کرونا، «اجتماع» ما از رونق افتاد؛ از حضور فیزیکی در جمعهای عادی روزانه منع شدیم، آموزش جمعی مدارس و دانشگاهها منتفی شد و خیلی از مراسمهای جمعی لغو شدند؛ با قطع این مراودات اجتماعی تا حدی زندگی روزمره مختل شده است و با شیوع گستردهی این ویروس منحوس، در یک شُوکِ آلوده به ترس فرو رفتیم و خود را از اقیانوس «اجتماع»، به تُنگ کوچکِ خانگی محصور کردیم. هنگام ملاقات با دیگران از پشت شیشههای فرضی، برای همدیگر دستی تکان میدهیم و با مختصر کلامی، از ویروسنماهای اطراف میگریزیم.
به واسطهی اختلال ایجاد شده توسط این ویروس اجتماعی، تازه متوجه میشویم که برای روال عادی زندگی، چقدر به سایر افراد «اجتماع» محتاجیم! ولی تا کنون، متوجه خود «اجتماع» نمیشدیم! بدین ترتیب، «اجتماعی بودن» برای ما انسانها یک خصلت جداییناپذیر است و نسبت ما و اجتماع مانند نسبت ماهی و آب است!
نسخهای که میتوان برای مواجهه با ویروس کرونا پیچید، به تلقی ما از فردی یا اجتماعی بودن ابتلاء به این ویروس بستگی دارد.
۲- کرونا به مثابه ابتلاء فردی
تلقی «فردی» از ابتلاء به ویروس کرونا شبیه همان عملکرد شاه و درباریان قاجار است که برای مصون ماندن از بلای وبا در سالهای ۱۲۲۳ تا ۱۲۲۶ هـ. ش به لواسان رفتند و مردم را به حال خود واگذاشتند؛ در دوره و زمانهی ما نیز به شکل دیگری مطرح است: عدهای در حال دست و پنجه نرم کردن با این بیماری هستند و عدهای هم در حال جنگیدن با فکر و خیال مرگ؛ در این میان، جمعی در پی به راه انداختن پویش #چالش_خنده هستند. «قانون مورفی» حکم میکند که فردایی بس بدتر و سیاهتر از امروز در انتظار ماست؛ پس در این لحظه بخندیم و لذت ببریم! مولود نامبارک آن چالش و این قانون، نسخهای برای همگان (البته غیر از بیماران و خانوادههای مرتبط با آنها) میپیچد که فقط بخند و سرخوش باش! اما غافل از اینکه در قهقههی عدهای، ناله و شیون دیگران گم میشود.
اما از کرونا تلقی دیگری نیز میتوان داشت که نسخهای متفاوت برای اجتماع ما تجویز میکند.
۳- کرونا به مثابه یک ابتلاء جمعی
ابتداییترین اقدامات برای جلوگیری از انتقال و شیوع ویروس کرونا عبارت است از اجتناب از تردد غیرضروری در معابر و خیابانها، رعایت حداقل فاصلهی یک متر از همدیگر، استفاده از ماسک جهت محافظت از دهان و بینی و استفاده از عینک و لباس مخصوص در شرایط حاد. با عمل به این سنخ توصیهها، راههای ارتباطی محدود شده و حتی برخی از راههای مستقیم ارتباطی میان افراد «مسدود» شدهاند؛ لذا در این شرایط، با رعایت نکات بهداشتی، از همدیگر فاصله گرفتهایم و مراقبت ویژهای بر تعاملات اجتماعی خود لحاظ کردهایم.
نظیر این مراقبتهایی که ما را در محدودهی تنگی محصور ساخته و مایهی افتراق «اجتماع» شده است، برای قوم حضرت یونس نیز قرار داده شد و با متفرق شدن افراد این قوم، عذاب الهی از آنها دور گردید:
در حدود ۸۰۰ سال قبل از میلاد حضرت مسیح، حضرت یونس در سرزمین نینوا ظهور کرد و از روی دلسوزی و خیرخواهی به پند و اندرز قوم گمراه در آن منطقه پرداخت. پس از ۳۳ سال استمرار بر دعوت حکیمانه و پدرانه، غیر از دو نفر، همگی رویگردان بودند. یونس هم این قوم را ترک کرد و از خداوند برای آنها تقاضای عذاب نمود. در میان آن قوم، فردی به نام روبیل از هدایتیافتگان باقی مانده بود. مردم با قطعی شدن نشانههای عذاب، در پی راه چارهای دست تمنا به سوی او دراز کردند. به توصیهی روبیل، کودکان را از مادران جدا نموده و حتی حیوانات را نیز از همدیگر تفکیک کردند و در حالت تضرع و توبه به التماس برای رفع عذاب پرداختند. تا اینکه عذاب الهی از آنها منصرف گردید.
متفرق شدن افراد و گسستن قویترین عُلقه و ارتباط میان آنها، یعنی محبت مادرانه، گویای حالتی از اضطرار توأم با تضرع است که در این حالت، قوم حضرت یونس از عذاب در امان ماندند. در نتیجه، سنّتی از سنن الهی که عذاب را از این قوم دور ساخت، جدایی از اجتماع و ملغی شدن روابط اجتماعی بود.
به حسب ظاهر، حالت و وضعیت قوم حضرت یونس، شباهت بسیاری با شرایط فعلی اجتماع ما دارد که در مواجهه با شیوع گستردهی ویروس کرونا رقم خورده است. در این مواجهه، به دلیل واگیردار بودن این ویروس، تکتک افراد ملزم به رعایت جدی نکات بهداشتی شدهاند؛ گویی هر فرد در معرض ابتلاء به این ویروس قرار داشته و به عبارتی، همهی افرادِ سوار بر کشتی اجتماع در حال گذر از این ابتلاء هستند. از این منظر، افراد، مستقل از همدیگر به عرصهی ابتلاء وارد نشدهاند، بلکه کلیت اجتماع، به مثابه یک حقیقت واحد درگیر شده است. در نتیجه، کرونا یک «ابتلاء جمعی» است و نباید با تلقی فردی، آن را منحصر به آمار روزافزون بیماران کنیم.
۴- مراقبتهای اجتماعی
ابتلائی که جمیع افراد اجتماع را به خود درگیر نموده، «مراقبتهای اجتماعی» نیز میطلبد و مراقبت شخصی کفایت نمیکند. فلذا برای گذر از این ابتلاء جمعی متلاطم، توجه به مراقبت و پرهیز از حالت وِلِش در مقیاس اجتماعی نیاز است؛ در این راستا، اگرچه اجتماع ما کمرونق شده و به لحاظ بُعد مکانی، از همدیگر جدا شدهایم، ولی فارغ از فردگرایی غالب بر تمدن مدرن، زمینهی رسیدن به اتحاد روحانی همچنان وجود دارد و میتوانیم به لحاظ بُعد زمانی، میثاقهایی میان دلهای خود ایجاد کنیم: میثاق و قرارهایی نظیر هیئات مجازی، قرائت سورهای خاص و توسل به اذکار و ادعیهی سفارششده در زمانهای مشخصی از شبانهروز. در نتیجه، همدلی حاصل از این «قرارهای معنوی» منجر به «همدلی اجتماعی» میشود که در فرقت و فاصلههای مکانی تزریق میشود.
۵- اضطرار و تضرع به حقتعالی
همانگونه که قوم حضرت یونس در غیاب، ولی الهی به عذاب دچار شد، اجتماع ما نیز در دوران غیبت به ویروس کرونا دچار شد؛ با این بیان، سرّی از اسرار ابتلای اجتماعی کرونا نمایان میشود: از آنجا که «سبب غیبت امام زمان عجلاللهتعالیوفرجهالشریف خود ما هستیم» ، لذا جزای خطای ۱۴۰۰ سالهی اجتماع ما، «محرومیت از ظهور امام زمان» است که در این دوران، به ابتلائات مختلفی برای متذکّر شدن نسبت به غیبت، ولی الهی دچار میشود. برای این تذکّر، حتی اگر با شعار «#کرونا_را_شکست_میدهیم» به میدان آمدهایم، باید توجه داشته باشیم که امید بستن به تمام اسباب و تعلقات نظیر تجهیزات پزشکی، مدیریت کلان بهداشتی و مراقبتهای شخصی، با امید و توکل به خداوند تناقض و تنافی دارد؛ چرا که همچون قوم حضرت یونس که با فارغ شدن از اجتماع و انقطاع اسباب و عوامل مادی، به حالت اضطرار و تضرّع رسیدند، اجتماع ما نیز در ضمن رعایت تمام نکات بهداشتی، باید در خاطر داشته باشد که با توسل از طریق «قرارهای معنوی» میتواند حالت اضطرار و تضرّع را در خود ایجاد نموده و تهدید ناشی از این ابتلاء را به فرصت تبدیل نماید و مایهی رشد و تکامل اجتماعی شود.
انشاءالله در ابتلاء جمعی فعلی اجتماع با حالت اضطرار نسبت به حجت الهی و تضرّع نزد خداوند متعال، امید رفع این ابتلاء را خواهیم داشت.
۶- سخن آخر
نسخهای که از منظر «ابتلاء جمعی» برای مواجهه با کرونا به عنوان یک «ویروس اجتماعی» حاصل میشود و با حالت «اضطرار» و «تضرّع»، مایهی خالصسازی و تکامل اجتماع ما خواهد شد، با خندههای مستانه از منظر «ابتلاء فردی»، کاملاً متفاوت است. عدهای با فراغت از درد و رنج دیگران، نهتنها ابتلای آنها را فراموش میکنند، بلکه در معرض ابتلاء بودنِ خود را نیز فراموش نموده و این حالت فرح و سرخوشی را امید به بهبودی میدانند! این در حالی است که کسانی میتوانند، امیدوار باشند و به دیگران امیدبخشی کنند که از درون به پشتوانهی غنی الهی تکیه نموده و با توکل به آن، شکوفههای امید را در دل دیگران برویانند. در نتیجه، توجه به «قرارهای معنوی» موجب نشاط روحانی شده و همدلی حقیقی را میان افراد اجتماع تداعی مینماید. در این صورت، فضایی سراسر امیدواری به اجتماع القا شده که نافی استرس و ترس از بیماری بوده و حافظ روحیه و امید است./1360/