۲۴ اسفند ۱۳۹۸ - ۱۷:۳۳
کد خبر: ۶۴۳۸۲۳
یادداشت؛

تلاطمات تصمیم‌گیری در مشام کرونایی

تلاطمات تصمیم‌گیری در مشام کرونایی
جامعه ایرانی هرچه را در مواجهه تاریخی خود با مدرنیته از دست داده باشد، اما پیوستگی اجتماعی و جماعت طلبی خود را حتی تحت تأثیر فضای رسانه‌ای فردگرای جدید، از دست نداده است.

به گزارش خبرگزاري رسا، آنچه که از فضای زندگی جامعه امروز ایرانی استشمام می شود، ترس از وجود ویروسی منحوس به نام کروناست. بیش از آنکه واقعیت این ویروس مردم را تحت تأثیر قرارداده باشد، تلاطمات برساخته شده از تصمیمات مسئولان برای کنترل پخش آن، همه را در یک شوک بزرگ قرارداده است، بطوریکه نه تنها ظرفیت های اجتماعی و فرهنگی ایران برای مقابله با این وضعیت فراموش شده حتی برخی ها وظایف شان را تحت تأثیر تصمیم گیری ستاد کرونا تعطیل کرده اند. منظور سیاسی هم نداشته باشیم، اما سوال می شود که شورای عالی امنیت ملی، وزارت کشور و حتی وزارت خارجه که ظاهرا اصلی ترین نهاد حل مسائل دولت است، کجایند؟

اولین تصمیمات ستاد مبارزه با کرونا توسط وزیر بهداشت صورت می گیرد. وزیری که اگر بتواند همان نظام بهداشت و درمان را در وضعیت بحرانی کشور مدیریت کند باید مورد تقدیر قرار گیرد، چگونه انتظار داشته باشیم هم برای تعطیلی مدارس و مساجد فکر کند و هم برای راه ها و جاده ها تصمیم بگیرد؟ هرچند در بحران و مدیریت آن، جای گله و شکایت نیست، اما چند نکته در نسبت بین تصمیم گیری ها با جریان فرهنگی-اجتماعی مردم ایران قابل توجه است که می تواند راهکارهای اساسی تری برای غلبه بر این بحران را نشان دهد:

جامعه ایرانی هرچه را در مواجهه تاریخی خود با مدرنیته از دست داده باشد، اما پیوستگی اجتماعی و جماعت طلبی خود را حتی تحت تأثیر فضای رسانه ای فردگرای جدید، از دست نداده است. پیوستگی مردم با یکدیگر حول جریان فرهنگی نه تنها تسکین دهنده ایشان در دردها و آلام زندگی است، بلکه پیشروندگی حل بحران های اجتماعی را رقم می زند. این امر فقط بعنوان یک پیشینه تاریخی شمرده نمی شود بلکه الهیات زندگی ایرانی را هم بهمراه دارد. وجود بسیاری از معارف دینی به رابطه مومنین با هم از حیث ولایت ایشان بر یکدیگر به سلامت و رشد روحی اشاره دارد. اگر ویروس منحوس، فردگرایی را در کنترل سرایت می طلبد، اما شکل گیری جماعت ها می تواند با آن مقابله کند. خدا را شکر که نرم افزاری به نام گروه های جهادی در این کشور اختراع شده، والا با مدل تصمیم گیری و شرکت در جلسات بصورت یک بار در هفته چگونه مقابله با این ویروس پیگیری می شد؟

مهمترین مشکل دسترسی مردم به اقلامی همچون دستکش، ماسک و ژل و افشانه ضد عفونی کننده، به سیستم توزیع این اقلام در این وضعیت بحرانی توسط وزارت بهداشت برمی گردد. در اینجا هم ظرفیت جماعت های گروه های جهادی در بسیج و مساجد که پایگاه محلی دارند می تواند توزیع را فراگیر و همه گیر و آسان کند. حتی آموزش های بهداشت فردی هم می تواند در این پایگاه ها صورت گیرد. این راهکار، با تعطیل کردن جماعت های مسجدی که مهمترین ظهور انگیزه های فعالیت جهادی مردم است، فرق می کند. در بحران ها ظهور این انگیزه های جهادی مردم بیشتر دیده می شود که می تواند حل بحران را در مسیر های میانبری قرار دهد و جالب اینست که هم اکنون نیز طرح «بسیج سراسری پایش سلامت مردم» پاسخگوی دغدغه های نظام سلامت کشور بوده است.

برخی از تعطیل کردن ها بیهوده و برخی از توصیه ها غیرممکن است. وقتی اعلام می شود که دو هفته مانده به تعطیلات عید نوروز، مدارس تعطیل شود، بدیهی است که حجم مسافرت ها از تهران شروع شده و سردرگمی مسئولین را نه تنها به شکایت از مردم، بلکه به مقابله مردم با مردم می کشاند!!، به طور حتم مسافرت ها سبب انتقال و گسترش ویروس می شود، اما قبل از توصیه مطلق به عدم مسافرت باید توجه داشت که نظام اجتماعی کلان شهری همچون تهران بیش از نصف جمعیت آن را مهاجران تشکیل داده و بسیاری از خانه ها، آپارتمان های کوچکی هستند که برای یک خانواده حتی با یک فرزند کوچک براحتی قابل تحمل نیست. بطور معمول با شروع تعطیلات، این جمعیت یا به خانه های دوم خود یا به خانه والدین خود در شهرستان ها مراجعه می کنند. بنابراین تصمیم کارآمد، تعطیلی مراکز اقامتی و تفریحی استان های مسافرخیزی همچون مازندان، گیلان، فارس و خراسان رضوی است، نه اعتراض به مردم در رسانه ملی!! وقتی مسئول یا مدیری بر سر مردم فریاد می زند و اصطلاحا از «بدفرهنگی» شکایت می کند یا جریان فرهنگی مردم اش را نمی شناسد یا ناکارآمدی تصمیم هایش را بر سر مردم خالی می کند.

مهمترین ظهور جماعت ها برای حل مسائل جامعه در طول تاریخ کشور، در مساجد بوده است و اگر قرار باشد از ظرفیت های بومی مردم استفاده کرد باید ساخت جماعت در مسجد را محترم شمرد. مهم نیست که این روزها بسیار دیده ایم، مردم در مساجد حاضر می شوند و روحانی اجازه ندارد نماز جماعت بخواند بلکه مهم آن است که زیر نظر روحانی و با کمک بسیج محلات و مردم اقلام بهداشتی توزیع شود، کارگاه های آموزشی بهداشت فردی، تشخیص و مراقبت از بیماران برگزار شود و حتی هماهنگی با ستاد کرونا از مساجد صورت گیرد.

شرایط جنگ نرمی کشور را در همه بحران ها نباید نادیده گرفت. از همان ابتدای بحران، برجسته سازی سکوت حکومت در برابر بحران، گورهای گسترده در شهرها، ناکارآمدی بیمارستان ها و فرار پرستارها از کار و حتی خفه شدن صدای مردم در گیجی و ابهام وضع پیش آمده مهمترین راهبردهای رسانه ای جریان ضد انقلاب با همراهی روشنفکران داخلی بود. به همین بهانه، ظرفیت طب سنتی را با ادعاهای انحرافی تبریزیان و روازاده بستند و نقل از پروفسور سمیعی در استفاده از زنجبیل و فلفل را گسترش دادند!!، پروازهای ماهان و سپاه را عامل ورود ویروس و علمای قم در جلوگیری از قرنطینه را مقصران اصلی معرفی کردند. البته دولت همسو با جریان روشنفکری ناقص ایرانی اینگونه تصمیمات قرنطینه ای را به دوران جنگ جهانی اول احاله داد و هم اکنون همه هجمه بر سر «بدفرهنگی» مردم خالی می شود!!، در این شرایط اجازه عمل به پدافند غیرعامل و اطلاع رسانی به موقع که لزوما جزء وظایف وزارت بهداشت و درمان نیست می تواند مورد توجه نظام رسانه ای دولت قرار گیرد.

خدا را شکر که روشنفکران، اتاق سیاه تصمیم گیری در کشورهای مختلف دنیا در زمان بحران هایشان را دیدند. از رئیس جمهور آمریکا که قبول نکرد، صدراعظم آلمان که بعد از مدتی دست های بیچارگی اش را بالا برد و ابتلای 70% را نوید داد و کره جنوبی که دوماه است اعلام نمی کند وضعیت شش هزار نفر کرونایی چه شد!!

آخر سخن، حال که فرمان تشکیل قرارگاه بهداشت و درمان نیروهای مسلح صادر شد، بجای فریاد تفرد و شکایت از مردم، با تشکیل جماعت های هدفمند به مقابله با ویروس کرونا برویم./1360/

منبع: فارس
ارسال نظرات