چگونه از هدررفت غذای ۸۰۰ میلیون نفر جلوگیری کنیم؟
به گزارش خبرگزاري رسا، مجتبی پویانمهر، کارشناس توسعه اقتصادی و برنامهریزی در یادداشتی نوشت:
یکی از راهکارهای تحقق جهش تولید در بخش کشاورزی کاهش ضایعات و در نتیجه افزایش میزان تولید محصول نهایی مصرفی میباشد. بنابر آمار در کشور ایران سالیانه 30درصد (تا 50 درصد) محصولات کشاورزی به ضایعات تبدیل میشوند که با کاهش این میزان تلفات میتوان غذای 15 تا 20 میلیون نفر را از این محل تأمین کرد. این مشکل در سایر کشورهای جهان نیز وجود دارد، منتها دلایل ایجاد ضایعات و محل ایجاد این ضایعات در زنجیره کشاورزی با توجه به میزان پیشرفته بودن کشاورزی در هر کشور متفاوت است و لذا با توجه به اهمیت این موضوع در تأمین غذای جمعیت کثیر با کمترین هزینه، سرمایهگذاریهایی برای کاهش هدر رفت در مراحل مختلف کشاورزی انجام شده است که یکی از موفق ترین روشها بهرهگیری از سیستم های ایجاد زنجیره ی هوشمند در کشاورزی می باشد. ازجمله راهکارهای دیگر ارائهشده می توان به اصلاح ژنتیکی و افزایش ماندگاری محصولات، مکانیزاسیون، حملونقل تخصصی محصولات کشاورزی، ارتقای توان فراوری، بستهبندی صحیح، توزیع هوشمند محصولات و روشهای فرهنگسازی خانگی اشاره نمود که همه ی این روشها از طریق اجرای «زنجیره ی هوشمند» تحت لقای این سیستم قرار می گیرند. بهطوریکه می توان باصرفهترین عملیات ممکن با بیشترین کارایی را برای افزایش تولید ارائه داد.
اما زنجیره تأمین غذا در بخش کشاورزی دارای خصوصیاتی است که پیچیدگی بسیاری را در ذات این زنجیره و در نتیجه طراحی زنجیره بی نقص قرار می دهد. تکثر نهادههای موردنیاز و درعینحال عدم پایداری و تنوع بالای تأمینکنندههای این نهادهها ازجمله پیچیدگیهای این بخش است. از طرف دیگر محصولات کشاورزی با توجه به ماهیت بیولوژیک خود همیشه در معرض فسادند و عموماً انقضای پایین دارند و باید بهسرعت مورد مصرف قرار بگیرند. اطمینان مشتری از سلامت محصول مصرفی نیز از جمله خصوصیات محصولات در زنجیره کشاورزی است. تنوع و طولانی بودن زنجیره محصولات غذایی و درصدی از هدر رفت تولیدات در هر حلقه از این زنجیره، باعث افزایش میزان ضایعات محصولات غذایی در دنیا شده است.
شفافیت و قابلیت پیشبینی اقتصادی دو خصوصیت مهم زنجیره تأمین غذایی کامل
ساختار حلقه های زنجیره کشاورزی پشت سر هم (End-to-End) و پیوسته میباشند که این موضوع میتواند برای مصرفکننده و تولیدکننده شفافیت و قابلیت پیشبینی اقتصادی را فراهم کند. منظور از شفافیت یعنی مشتری از تمام مراحل ساخت و عرضه موادی که مصرف می کند آگاهی داشته باشد و منظور از قابلمحاسبه بودن یعنی چه تولیدکننده و چه مصرفکننده بتوانند برای انتخاب مشتری/فروشنده قبل از تصمیم برای تولید/خرید محاسبات اقتصادی و تکنیکی داشته باشند.
شکل 1 . اجزای زنجیره کشاورزی بهصورت پشت سر هم و پیدرپی هستند. در این تصویر از اولین حلقه یعنی تأمین نهاده های کشاورزی تا کشاورز و زمیندار و سپس کارخانه های تفکیک دانه ها بر اساس کیفیت، کارخانه های فراوری دانه ها، توزیعکننده، فروشگاهها و مصرفکنندهی نهایی یک نمونه ساده از زنجیره تأمین حبوبات هست که هرگونه اختلال در این زنجیره می تواند تأمین حبوبات برای مصرفکننده را دچار اشکال نماید. در هرکدام از این مراحل امکان ایجاد ضایعات و هدر رفت منابع وجود دارد.
اجتنابناپذیری دیجیتالیزه کردن زنجیره کشاورزی
شفافیت و قابلیت پیشبینی بودن زنجیره کشاورزی باعث می شود تا میزان ضایعات کاهش یابد که یکی از نتایج کاهش بازگشت محصول به پله های قبلی زنجیره تولید است. بنا به توضیحات هاینس اشتروبنهاف [1] ، متخصص ارشد بخش خصوصی سازی در بانک جهانی، راهکاری که برای این هدف ارائه شده، دیجیتالیزه کردن کسبوکارهای بخش کشاورزی می باشد. به گفته ی وی، بیش از 570 میلیون کشاورز، و میلیونها کسبوکار کشاورزی، تجاری و فروشنده ها برای تأمین غذای 6/7 میلیارد انسان روی کره زمین تلاش می کنند. بهترین راه برای اینکه بتوان ضایعات غذایی را در مراحل مختلف زنجیره تولید کشاورزی کاهش داد، استفاده از راهحلهای مبتنی بر دیجیتال می باشد. زیرا این ابزارها صرفهجویی بزرگی در هزینه، زمان و نیروی کار هستند و پیچیدگی بسیار زیاد زنجیره کشاورزی این امر را اجتنابناپذیر کرده است.
کاهش ضایعات کشاورزی منجر به جهش تولید
افزایش جمعیت و کاهش منابع تولید همراه با تغییرات آب و هوایی و سبک زندگی نیاز روزافزون به افزایش تولید و بهینهسازی بهرهبرداری منابع و زنجیره تولید را یک امر الزامآور می کند. برای تأمین غذای جمعیت در حال رشد جهان، کاهش ضایعات یکی از راهکارهای افزایش عرضه می باشد. با در نظر گرفتن این موضوع که هزینه ی ضایعات خردهفروشیها فقط در آمریکا 2/18 میلیارد دلار در سال است. درواقع سالانه در آمریکا 8 میلیون تن ضایعات فقط از خردهفروشیها تولید می شود که 23 درصد کل زبال ههای حجمی در این کشور را شامل می شود. این حجم از ضایعات تأثیر بزرگی در اقتصاد کشاورزی دارد.
در کشورهای فقیر بیشتر ضایعات در مزرعه و یا در مراحل بین تولید تا بازار ایجاد می شوند که دلیل آن عدم دسترسی بهینه کشاورز به بازار، عدم کارایی فرایندهای پس از برداشت، نقص سیستم حملونقل و فقدان دستگاههای فراوری محصول است. این در حالی است که بیشتر ضایعات کشاورزی در کشورهای پیشرفته در خردهفروشیها، مغازه ها و خانه ها تولید می شوند. در ایران نیز برای مثال فقط در سال 1398 و فقط در یک نوع محصول استراتژیک، از 6 میلیون هکتار سطح زیر کشت گندم، حدود 14 میلیون تن گندم برداشت شد و با توجه به هدر رفت حدود 20 درصدی در مراحل مختلف زنجیره تأمین گندم یعنی تولید واقعی می توانسته بیش از 17 میلیون تن باشد. بهعبارتدیگر، اگر سرمایهگذاری برای افزایش تولید گندم در مزرعه صورت بگیرد میزان افزایش تولید بسیار کمتر از بیست درصد در یک سال خواهد بود. درحالیکه با جلوگیری از هدر رفت و ضایع شدن این منابع می توان جهشی بزرگ در تأمین غذای کشور ایجاد نمود و علاوه بر بینیازی از واردات به سمت صادرات مازاد تولید نیز پیش رفت. برای غلبه بر این مشکل همگرایی بین اجزای زنجیره شامل کشاورزی، دلال محصولات کشاورزی، فراوری کننده، عمدهفروش، خردهفروش و مصرفکننده لازم می باشد.
هوشمند سازی زنجیره تولید با فناوریهای دیجیتال
همگرایی اجزای زنجیره با ایجاد امکان اندازهگیری عوامل مختلف در زنجیره شامل عوامل تولید اجرایی می شود. امکان اندازهگیری در زنجیره تولید می تواند شفافسازی و اعمال دیجالیزه کردن را در زنجیره مهیا سازد. این امر انتقال محصول کشاورزی از مزرعه تا سرسفره را دنبال کرده و بهینهسازی آن را ممکن می کند. اندازهگیری در زنجیره کشاورزی با حسگرها آغاز می شود. به گفته مت لئونارد [2] ، از مجمع اقتصاد جهانی [3] ، اعمال فناوری سنسورها در زنجیره تأمین غذایی به پیگیری زنجیره انتقال محصولات کشاورزی کمک کرده و کاهش 5 تا 7 درصدی ضایعات را در پی دارد. وجود سنسور در زنجیره غذایی به شناسایی مسئولین امر نیز کمک می کند. بهاصطلاح؛ جایی که همه مسئول باشند مسئولی وجود ندارد، ولی در جایی که مسئول امر دقیقاً مشخص باشد کارها بهدقت انجام می گیرند و این مسئول نیز باید در قبال کار خود پاسخگو باشد. در این حالت در هر نقطه ای از زنجیره که اتلاف صورت بگیرد می توان مشکل مربوطه را با ارجاع به مسئول آن برطرف کرد.
در کنار فناوری سنسورها، اکوسیستم اینترنت اشیاء که باعث ارتباط بین اجزاء زنجیره شده و آنالیز آنها را ممکن می سازد نیز در این مسیر موردتوجه قرار گرفته است. این دانش در بستر تکنولوژی بلاکچین که هرروز بیش از پیش در کشاورزی مورداستفاده قرار می گیرد اجرا می شوند. برای این منظور از هوش مصنوعی کمک گرفته شده است که درمجموع شفافیت و پیشبینی پذیری زنجیره کشاورزی را در پی داشته اند. پیشبینی شده است که در صورت اعمال این فناوریها در جهان سالانه از هدر رفت 3/1 میلیارد تن ضایعات جلوگیری گردد که تأمین غذای 800 میلیون نفر را تضمین می نماید.
درمجموع می توان چنین نتیجه گرفت که کاهش ضایعات در زنجیره تولید کشاورزی از طریق اعمال فناوریهای نوینی همچون بلاکچین و هوش مصنوعی امکانپذیر بوده و برای افزایش عرضه محصولات در بخش کشاورزی یکی از رهیافتهای کمهزینه و طولانیمدت به شمار می آید که می تواند تغذیه تعداد بسیار زیادی را در جهان تضمین نماید. البته باید توجه داشت که استفاده از چنین فناوری هایی گامهای نخست به شمار می آیند و درواقع بهمثابه نسخه ی بیمار هستند و در مراحل بعدی تأمین ابزارها و تجهیزات موردنیاز برای اعمال این نسخه در درمان بیماری کشاورزی کشور که همانا ایجاد ضایعات 30 تا 50 درصدی می باشد ضرورت دارد. استفاده از فناوری های برداشت محصول، لجستیک هوشمند، فراوری صحیح، فناوری های افزایش عمر انبارداری و توزیع محصولات و مهمتر از همه بازاریابی و بازار رسانی بهینه، ازجمله اعمالی هستند که در کنار هوشمند سازی زنجیره تأمین کشاورزی باید مدنظر قرار گیرند.
[1] Heinz Strubenhoff
[2] Matt Leonard
[3] World Economic Forum (WEF)
/1360/