۰۴ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۱۵:۱۴
کد خبر: ۶۴۹۴۷۰

انتخابات امریکا زیر‌سایه کرونا

انتخابات امریکا زیر‌سایه کرونا
بسته حمایتی ۲/۲ تریلیون دلاری یکی از مهم‌ترین اقدامات ترامپ است تا از آن به خانوارها، صنایع و مشاغلی کمک بشود که بر اثر کرونا متضرر شده‌اند. این بزرگ‌ترین بسته حمایتی در تاریخ امریکاست و به نظر می‌رسد که ترامپ با پخش کردن پول امید دارد تا از یکسو دهن منتقدین را ببندد و از سوی دیگر، نظر رأی‌دهندگان را به سوی خود جلب کند.
به گزارش خبرگزاري رسا، تیموتی جیمز مک وی، بازنشسته ارتش امریکا بود که در ۱۹ آوریل ۱۹۹۵ ساختمان آلفرد پی مورا را در اوکلاهما سیتی منفجر کرد و ۱۶۸ نفر از جمله تعداد زیادی کودک در مهد‌کودک این ساختمان کشته و ۸۰۰ نفر نیز زخمی شدند. آن حادثه خونین‌ترین حمله تروریستی در تاریخ امریکا تا آن موقع بود و هر سال مراسم یادبودی به مناسبت آن برگزار می‌شد، اما امسال این مراسم از طریق تلویزیون پخش شد. شیوع ویروس کرونا نه‌تن‌ها بر این مراسم نمادین، بلکه بر کل کشور امریکا سایه انداخته، از جمله انتخابات ریاست جمهوری امریکا که تا حالا هم بی‌تأثیر از این ویروس نبوده است. تأثیر این ویروس تا آن حد قابل‌توجه است که به نظر برخی از تحلیلگران مبدل به مهم‌ترین شاخص در این انتخابات شده و دونالد ترامپ باید بیش از هر کس دیگری نگران این شاخص و تأثیر آن در انتخاب مجددش باشد.

جبهه متحد
اولین تأثیر قابل‌توجه کرونا بر روند انتخابات امریکا در جبهه دموکرات‌ها دیده شد. برنی سندرز طی چند انتخابات قبلی به‌خصوص دو انتخابات در دو سه‌شنبه بزرگ ۳ و ۱۷ مارس به نحو غیر‌قابل‌باوری از بایدن عقب افتاد. اگر شیوع ویروس کرونا نبود و او می‌توانست مثل گذشته برنامه‌های تبلیغاتی و به‌خصوص میتینگ‌های خود را برگزار کند، شاید او همچنان در گود رقابت با بایدن می‌ماند، اما شرایط فعلی و دستورالعمل‌ها برای قرنطینه و فاصله‌گذاری‌های اجتماعی کل برنامه‌های او را به هم زد و در ۸ آوریل صلاح را در این دید که با کناره‌گیری از رقابت، عرصه را برای بایدن خالی کند و در روز دوشنبه ۱۴ آوریل هم حمایت خود را از بایدن اعلام کرد. کناره‌گیری و حمایت سندرز از بایدن بی‌شک تأثیر قابل‌توجهی بر جبهه دموکرات‌ها برای رقابت با جمهوری‌خواهان و دونالد ترامپ به‌عنوان نامزد بی‌چون و چرای آن‌ها در انتخابات ریاست جمهوری آینده دارد.
 
نخستین تأثیر در مسئله مالی قضیه است، به این نحو که بایدن دیگر نیاز ندارد برای رقابت با سندرز به فکر جمع‌آوری کمک‌های مالی باشد، بلکه می‌تواند این کمک‌ها را جهت رقابت اصلی خود با ترامپ جمع کند و چه بسا با حمایت مالی سندرز، حامیان مالی او هم به کارزار بایدن بپیوندند. در واقع، تجربه شکست قبلی دموکرات‌ها از ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری سابق می‌تواند این‌بار تأثیر مثبتی برای ایجاد صفی متحد در مقابل ترامپ داشته باشد. تأثیر دیگر این جریان در تمرکز ستاد انتخاباتی بایدن بر ایالت‌ها و به‌خصوص آن دسته از ایالت‌هایی است که در انتخابات دور قبل به آن‌ها وفادار نبودند و رأی خود را به صندوق ترامپ ریختند. ایالت میشیگان، پنسیلوانیا و ویسکانسین مشهور به ایالت‌های پاندولی هستند که تمایلات حزبی دموکرات یا جمهوری‌خواه در آن‌ها غلبه ندارد و ترامپ در انتخابات ۲۰۱۶ توانست به ترتیب با ۲/ ۰، ۷/ ۰ و ۷/ ۰ درصد بیشتر از کلینتون آرای الکترال و در نتیجه کلید کاخ سفید را به دست بیاورد. حالا، کنارگیری سندرز و تعیین زودهنگام بایدن به‌عنوان نامزد نهایی دموکرات‌ها این شانس را به دموکرات‌ها می‌دهد تا با دقت بیشتری اوضاع این ایالت‌ها را زیر‌نظر داشته باشند تا نتایج آرای این انتخابات مثل دور قبل آن‌ها را غافلگیر نکند. به این ترتیب، شیوع ویروس کرونا به دموکرات‌ها فرصت ناخواسته‌ای از تشکیل جبهه‌های متحد در مقابل ترامپ و حامیان افراطی جمهوری‌خواه او داده است.

مانور‌های پوپولیستی
ترامپ در ابتدای شیوع کرونا در چین چندان آن را جدی نمی‌گرفت و شاید هم خشنود بود که در جنگ تجاری‌اش با چین، کرونا به کمک او آمده است. بی‌توجهی ترامپ به توصیه کارشناسان مثل آنتونی فائوچی، رئیس مؤسسه ملی آلرژی و بیماری‌های عفونی امریکا، برای اجرای فاصله‌گذاری اجتماعی از اواسط فوریه، بعداً دستمایه انتقاد‌های تندی از او شد. با این حال، ترامپ با تشدید اوضاع و فرصت‌طلبانه موضع خود را تغییر داد و دست به یکسری اقدامات زد تا نشان دهد کنترل اوضاع را در دست دارد. بسته حمایتی ۲/۲ تریلیون دلاری یکی از مهم‌ترین اقدامات ترامپ است تا از آن به خانوارها، صنایع و مشاغلی کمک بشود که بر اثر کرونا متضرر شده‌اند. این بزرگ‌ترین بسته حمایتی در تاریخ امریکاست و به نظر می‌رسد که ترامپ با پخش کردن پول امید دارد تا از یکسو دهن منتقدین را ببندد و از سوی دیگر، نظر رأی‌دهندگان را به سوی خود جلب کند. اقدام دیگر او حضور بی‌سابقه‌اش در مقابل دوربین خبرنگاران برای ارائه گزارشی از اقدامات انجام شده برای مقابله با ویروس کروناست. ترامپ که تا پیش از این تمایلی برای کنفرانس‌های مطبوعاتی و قرار گرفتن در مقابل دوربین‌ها نداشت و به جای این، از صفحه توییتر خود برای اطلاع‌رسانی استفاده می‌کرد، این‌بار به صورت مستمر در نشست‌های خبری شرکت می‌کند.
 
نکته جالب توجه اینجاست که قرار بود مایک پنس به‌عنوان رئیس کارگروه ویژه مبارزه با کرونا این نشست‌ها را اداره کند، اما بعد از چند جلسه معدود، خود ترامپ وارد شد و تا‌کنون و هر روز به سؤالات خبرنگاران پاسخ می‌دهد. به این ترتیب، نشست خبری کاخ سفید مبدل به شوی تلویزیونی ترامپ شده است تا از آن برای تبلیغات انتخاباتی بهره‌برداری کند، به‌خصوص اینکه بسیاری از شهروندان امریکایی به دلیل محدودیت‌های اجتماعی چاره‌ای جز نشستن مقابل تلویزیون و دیدن شوی او ندارند. برطرف کردن محدودیت‌ها و بازگشت امریکا به روال عادی از اول ماه می‌پروژه دیگر ترامپ است. وی در ابتدای امر تصور می‌کرد با اختیارات ریاست جمهوری می‌تواند فرماندار‌های ایالتی را مجبور به این کار کند، اما بعد که متوجه محدودیت‌های خود شد، در یک عقب‌نشینی تاکتیکی عرصه را برای رو در رویی هوادارانش با مقام‌های ایالتی هموار کرد. او با این کار هواداران خود را عملاً در مقابل مقام‌های ایالتی قرار داد که با برگزاری راهپیمایی‌های اعتراضی در ایالت‌های نوادا، ویسکانسین، ایندیانا، کالیفرنیا، نیوهمپشایر، تگزاس و اوهایو به نوعی برنامه تبلیغاتی او را پیش می‌بردند و خودش هم با توییت‌های متوالی از آن‌ها حمایت می‌کرد. او این‌بار با شعار‌هایی نظیر «مینه‌سوتا را آزاد کنید»، «میشیگان را آزاد کنید» و «ویرجینیا را آزاد کنید» برنامه‌های پوپولیستی خود را به اوج رسانده و به نحوی ظاهر شده است که گویا قصد آزاد کردن امریکا را دارد.

فاجعه اقتصادی
ترامپ همواره دستاورد‌های اقتصادی دولتش را به‌خصوص در عرصه اشتغالزایی مایه افتخار خود می‌دانست و انتظار داشت که از این دستاورد‌ها برای پیروزی مجددش در ماه نوامبر بهره‌برداری کند. حالا باید گفت که رسیدن کرونا به امریکا و کساد شدن وضعیت اقتصادی نه‌تن‌ها دستاورد‌های او را به باد داده است، بلکه این احتمال وجود دارد که شرایط را برای او به شدت وخیم کند. پیش‌درآمد این وضعیت دست‌کم طی شش ماه از سال ملی امریکا نمودار شده است. آمار‌ها نشان می‌دهد که کسری بودجه امریکا طی این مدت از مرز ۷۴۴ میلیارد دلار گذشته است که نسبت به مدت مشابه در سال مالی گذشته، ۸ درصد افزایش داشته و امریکا تنها در ماه مارس شاهد کسری ۱۱۹ میلیارد دلاری بوده است. مؤسسه اقتصادی آکسفور اکونومیکس پیش‌بینی کرده که کسری بودجه امریکا در شش ماه بعدی دو برابر شده و به میزان ۵/۱ میلیارد دلار خواهد رسید. شکی نیست که تعطیلی کار و کسب به دلیل شیوع ویروس کرونا عامل اصلی این کسری است، چنان که پرداخت مالیات‌ها از ۱۵ آوریل به سه ماه بعد یعنی در ۱۵ جولای به تعویق افتاده است. این علاوه بر افت شدید قیمت نفت است که ترامپ با دخالت مستقیم خود سعی کرد تا مانع آن شود.
 
ترامپ با پادرمیانی بین عربستان سعودی، روسیه و مکزیک توانست آن‌ها را به کاهش تولید نفت خود راضی کند و بعد از جلسه مجازی روز یک‌شنبه ۱۲ آوریل بین وزیران نفت و انرژی اوپک پلاس (اعضای اوپک همراه با روسیه و برخی کشور‌های دیگر) قرار شد تا تولید نفت کاهش ۷/ ۹ میلیون بشکه در روز داشته باشد. ترامپ طبق معمول این موفقیتش را در توییتر جشن گرفت و مدعی شد که میانجی‌گری او صد‌ها هزار شغل را در امریکا حفظ کرده است و با وجود رشد ۲ تا ۶ درصدی قیمت نفت در روز‌های بعد، سیر نزولی قیمت دوباره از سر گرفته شد تا اینکه در روز دوشنبه ۲۰ آوریل نه‌تن‌ها به میزان قیمت هر بشکه نفت پایه وست تگزاس به صفر رسید، بلکه میزان افت بیش از این شد و به رقم بی‌سابقه منفی ۳۹ دلار و ۵۰ سنت رسید. دلیل چنین سقوط بی‌سابقه‌ای از قیمت نفت معلوم است، زیرا به دلیل ویروس کرونا فعالیت اقتصادی نیمی از کره‌زمین تقریباً متوقف شده و جهان در این شرایط روزانه ۳۰ میلیون مازاد تولید دارد.
 
در این صورت، نه کاهش ۷ /۹ میلیون و نه حتی کاهش ۲۰ میلیون بشکه در روز هم نمی‌تواند رشدی در قیمت نفت ایجاد کند، به‌خصوص اینکه معلوم نیست مشکل کرونا چگونه برطرف خواهد شد تا فعالیت اقتصادی در نیمکره شمالی از سر گرفته شده و تقاضا برای خرید نفت افزایش یابد. ادامه این شرایط به صورت مستقیم بر اقتصاد جهانی و از جمله امریکا تأثیر خواهد گذاشت و حتی صندوق بین‌المللی پول در گزارش ۱۴ آوریل خود خبر از سنگین‌ترین رکود اقتصادی طی یک قرن گذشته داد و «دنیا چیزی را تجربه خواهد کرد که از رکود بزرگ دهه ۱۹۳۰ به بعد سابقه نداشته است.» این بدترین خبر برای ترامپ است و به همین دلیل، جان اف هریس در یادداشت نشریه پولتیکو او را با هربرت هوور، رئیس‌جمهور امریکا در سال‌های ۱۹۲۹ تا ۱۹۳۳، مقایسه کرد که همانند او بازرگان موفقی بود، اما به دلیل بحران اقتصادی ۱۹۳۰ نتوانست برای بار دوم رئیس‌جمهور امریکا شود./1360/
ارسال نظرات