چرا انقلاب کردیم؟
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، عموما سوالات اساسی زیادی از مردم درباره ماهیت انقلاب و دستیابی انقلاب اسلامی ایران در بهمن 57 به آرمانها و اهداف تعیین شده خود، وجود دارد و در هر کوی و برزنی از تحقق یا عدم تحقق اهداف انقلاب سخن بسیار به میان میآید. در قالب این سوالهای اساسی یا با واکنشهای احساسی و از روی تعلقخاطر روبهرو میشویم که بیشتر حالت نصیحتگرانه و نگاه پدرانه دارد یا انگ میخوریم و با انکار و حذف صورت مسئله همه چیز روی هم تلمبار میشود. در این میان کمتر میبینیم که سوالات و شبهاتی که مصادیق واقعی قابل توجهی میتوان برای آنها برشمرد با پاسخ عقلی و برآمده از جنس سوال مواجه شویم. لذا با مطرح کردن سوالات اساسی، جوابهایی از روی مصادیق واقعی و قانعکننده طراحی کردهایم.
در مورد چرایی و چگونگی «پدیده انقلاب اسلامی» تحلیلهای متفاوتی ارائه میشود؛ مردم چرا انقلاب کردند؟
اگر به چگونگی روی کار آمدن حکومتها و نظامهای سیاسی توجه کنیم متوجه میشویم که حکومتها یا با «کودتا» سرنگون شده و بر سر کار میآیند یا با «انقلاب». انقلاب به تغییر و تحول، حرکت و خیزش جهت تغییر وضع موجود و تحقق خواست عمومی مردم در عرصه سیاست و اراده جامعه اطلاق میشود که توسط خود مردم صورت میپذیرد.
انقلاب برای براندازی یک حکومت یا نظام سیاسی، ناشی از نارضایتی کلی مردم است که در عرصههای متفاوت به حد نهایت خود رسیده است. البته نارضایتیها گاهی موردی یا ناشی از شرایط و یا در نهایت ضعف سیستم اجرایی است. گاهی هم نارضایتی ناشی از اصل و شاکله یک نظام است که در صورت تصمیم و همت مردم، به انقلاب مبدل میشود. انتقادها و حتی اعتراضها، مانند اعتراض به بیکاری، تورم، تصویب قوانینی چون شنود، بازداشت، شکنجه به هنگام بازجویی و... است، اما «انقلاب» اعتراض به اصل یک نظام است؛ مانند انقلاب اسلامی.
هر انقلابی بر پایه دو محور محقق میگردد: یک، مردم چه نظامی را نمیخواهند. دو، مردم چه نظامی را میخواهند.
لذا صرف مخالفت با یک نظام، بدون معین نمودن جایگزین، نه تنها سبب بروز و ظهور یک انقلاب و پیروزی آن نمیگردد، بلکه به احتمال قوی به آشوب و کشتار مردم و عدم نتیجهگیری منجر میشود.
مردم با حکومت شاه و نظام شاهنشاهی یا سلطنت مخالف بودند، اما باید جایگزینی نیز انتخاب و اعلان میکردند که خواهان چه نوع حکومتی هستند. در این راستا الگوهای متداول جهان از یک مثلث خارج نبود: جمهوری دمکراتیک، سوسیالیستی یا سلطنت.
مردم ایران هر سه مدل القایی را شاخههای یک تنه دانستند و به اسلام روی آوردند و خواهان برقراری و استقرار حکومت اسلامی شدند. لذا این خواست خود را در «نفی» با شعارهایی چون: مرگ بر شاه (سلطنت)، مرگ بر آمریکا (جمهوری دمکراتیک غربی) و مرگ بر شوروی (جمهوری سوسیالیستی) و در «اثبات» با شعارهای «الله اکبر»، «لا إله الا الله»، «خمینی رهبر» و «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» اعلام و اعلان کردند. به همین دلیل این شعارها با اندک تفاوتهایی که به تناسب ساقط شدن مصادیقی چون «شوروی و کمونیست» ایجاد میشود، هم چنان در تجمعات کوچک مانند نمازهای جماعت و جمعه و در تجمعات بزرگ مانند راهپیمایی روز قدس و 22 بهمن، همچنان در رأس شعارهای دیگر قرار میگیرد تا بقای مردم و نسلهای جدید بر همان مواضع، هم چنان بیان و اشعار گردد./102/ف
منبع: حلقه وصل